سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و فرمود : ] آنجا که گفتن باید خاموشى نشاید ، و آنجا که ندانند ، به که خاموش مانند . [نهج البلاغه]
 
جمعه 91 آبان 19 , ساعت 12:18 عصر

خبر رسید‌ که آمد به سر، گرانی‌ها

که کرد از سرِ مردم گذر ،گرانی‌ها

کناره کرد ز شهر و ز ترس مسئولان

فرار کرد به کوه و کمر ،گرانی‌ها

دوباره مرغ نشان داد روی خوش ما را

رها شدیم از آن مایه سرگرانی‌ها

ز خواب ناز به ناگه پریدم و دیدم

هنوز بی‌حس و منگیم در گرانی‌ها

وزیر خواست که اقدام عاجلی بکند

سه بار گفت ز جان: «مرگ بر گرانی‌ها!»

درآمد از کف بنده در‌آمد و پر زد

که اینزمانه در آرد پدر ،گرانی‌ها

ز بانک و دوست بسی وام و قرض بستاندم

مگر کمی بشود بی اثر، گرانی‌ها

نه وام، چار? ما شد، نه وجهِ دستی ما

«کفاف کی دهد این باده‌ها به مستی ما؟!»

*

زبانه زد به دلم اشتیاق یارانه

و سوخت جان من از احتراق یارانه

شکست اگر چه جناغ من از گرانی‌ها

شکسته‌ایم من و دل جناغ یارانه!

دهان من شده پُر- معده ام فدای سرت-

خوش است واژه ی پرطمطراق یارانه

بدو! کبابِ سهامِ عدالت آماده ست

بیا بپاش به رویش سماق یارانه!

اگر تورّمِ پر رو(!) گذاشت سر‌به‌سرت

بکوب بر سر او با چماق یارانه!

ز یار صبر توانم ولی از او هرگز

فراق یار کجا و فراق یارانه!

خوشا ز ناخوشی دهر، جان بدر بردن

خوشا به دیدن یارانه از خوشی مردن!

*

مکن تعجب اگر آب و نان گران شده‌است

به هرچه می‌نگری در جهان گران شده‌است

به عشق یار قسم،عاشقی نمی صرفد

که ازدواج برای جوان، گران شده‌است

به روی شیشه، مش اِسمال ِکلّه‌پاچه فروش

نوشته: پاچه و مغز و زبان گران شده‌است

بیار ساغری از آب معدنی،ساقی!

که توی میکده رَطلِ گران، گران شده‌است

(صبا به لطف بگو سردبیر رعنا را

که شعر و تعرف? خاص آن گران شده‌است

ردیف و قافیه و وزن جای خود دارد

خبر رسیده معانی-بیان، گران شده‌است!

چه می‌شود که به ما لطف تو عیان باشد؟

مگر که گوش تو چون شعر ما گران باشد!)

روزنامه تهران امروز- 30 مهر 91


دوشنبه 91 مهر 24 , ساعت 5:30 عصر

اطلاعیه

قابل توجه خیرین ، همشهریان عزیز بتلیجه ای ، فامیل های بزرگ خلجی و قجاوند ......

پس از حمد و ثنای خداوند متعال مسجد امام حسین (ع) روستای بتلیجه توسط اهالی محترم در حال بازسازی سقف بصورت شیروانی می باشد که تا به حال 50% پیشرفت داشته است و به علت تورم اخیر با کمبود بودجه مواجه شده اند .

لذا از کلیه خیرین بتلیجه دوست در سراسر ایران خواهشمند است مساعدت لازم را جهت تکمیل سقف مسجدروستا مبذول فرمایید.

لذا جهت هماهنگی بیشتر با آقای علی خلجی ( علی رحم) پدر شهید بزرگوار اسدالله خلجی با شماره تلفن 03724622081 فرمایید


یکشنبه 91 مهر 23 , ساعت 5:0 عصر

از دل چقدر لاله ی تر در بیاورم
یا کاسه کاسه خون جگر در بیاورم

چون شانه دست در سر زلف تو می زنم
کز راز و رمز موی تو سر در بیاورم

من خواب دیده ام که تو از راه می رسی
چیزی نمانده است که پر در بیاورم

من چارده شب است به این برکه خیره ام
شاید از آب قرص قمر در بیاورم

در من سرک نمی کشی ای روشنای ناب
خود را مگر به شکل سحر در بیاورم

من شاعر دو چشم توام ، قصد کرده ام
از چنگ شاه کیسه ی زر در بیاورم

ای کاج سالخورده ی زخمی به من بگو
از پیکرت چقدر تبر در بیاورم؟

شعر از سعید بیابانکی


چهارشنبه 91 مرداد 4 , ساعت 11:33 صبح

علیرضا قجاوند- اصغر قجاوند- سلیمان قجاوند- اصغر علایی -  شهید  احمد خلجی - علی افاضلی _ ابوطالب خلجی - محمد قجاوند غلامرضا قجاوند-پرویز عیسی پره- حاج محمد حسین خلیلی (پیر مرد جوان )


<      1   2      

لیست کل یادداشت های این وبلاگ