سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هرگاه خداوند، بنده ای را دوست بدارد، راستیرا به او الهام می کند. [امام علی علیه السلام]
 
سه شنبه 87 مرداد 22 , ساعت 11:7 عصر

قرآن کریم؛ ترجمه‌پذیر یا ترجمه‌ناپذیر/1
محمدتقی خلجی: نمی‌توان ترجمه‌ای بی‌نقص از قرآن ارائه کرد

 گروه ادب: مترجم قرآن هر چه‌قدر هم که بخواهد دقت کند باز هم نمی‌تواند به ترجمه‌ای بی‌غلط دست بزند اما به هر حال، ترجمه قرآن شرط اول و تنها راه ممکن برای ارتباط گروه‌های غیر عرب‌زبان با مفاهیم الهی این کتاب بزرگ است.

حجت‌الاسلام والمسلمین «محمدتقی خلجی» مترجم صحیفه سجادیه

حجت‌الاسلام والمسلمین «محمدتقی خلجی» مترجم صحیفه سجادیه در گفت‌وگو با خبرگزاری قرآنی ایران (ایکنا) با بیان این مطلب گفت: بی‌تردید در ترجمه قرآن انتقال کلمه به طور دقیق و با انتقال کامل محتوای آیه رخ نمی‌دهد؛ به‌طور مثال هنوز هم ترجمه دقیقی برای دو کلمه «رحمن و رحیم» نیافته‌ایم و ناچاریم برای ترجمه «بسم‌الله الرحمن الرحیم» از عباراتی چون به نام خداوند بخشنده و بخشایشگر استفاده کنیم که البته ایرادی هم در آن نیست اما ترجمه دقیق این عبارت آن‌چنان که در عربی هست، نیست. اما به هر حال کسی که می‌خواهد قرآن را ترجمه کند قبلا باید با تفسیر آشنایی داشته باشد و به نظر من مترجم باید یک دوره تفسیر را به دقت مطالعه کرده باشد و با مفاهیم قرآن آشنایی داشته باشد نه این‌که در ترجمه قرآن، تنها با مراجعه به کتاب لغت، به ترجمه واژه به واژه بپردازد.

مؤلف کتاب «تشیع و انتظار» افزود: از طرف دیگر هر قدر که مترجم دقیق باشد، نمی‌تواند ترجمه‌ای بی‌غلط از قرآن ارائه کند. حتی اگر ترجمه و تفسیر، گروهی و توسط تعدادی از صاحب‌نظران انجام شود، باز هم خطا در آن راه خواهد داشت. اما به هر حال، همین ترجمه‌ها هم خوب است و سبب می‌شود مخاطبان با حداقل بخشی از مفاهیم آشنا شوند.

صاحب «اسرار خاموشان» که هیچ‌گاه در صدد مقایسه ترجمه‌های مختلف قرآن با هم نبوده‌ است، گفت: البته من از بعضی ترجمه‌ها که به نظر دقیق‌تر می‌رسند استفاده می‌کنم. بعضی از این ترجمه‌ها از لحاظ نگارش با قلمی شیوا نوشته شده‌اند. بعضی از آنها در بخش‌هایی از قرآن، دقت‌های قابل توجهی دارند. مثلا من در این بین ترجمه دکتر «جلال‌الدین مجتبوی» را می‌پسندم. ترجمه مرحوم الهی قمشه‌ای هم نیاز به تکمیل دارد و هم نیاز به ویراستاری که متأسفانه این اتفاق نیفتاده است.

ترجمه قرآن را به اهلش بسپاریم

خلجی با انتقاد از همه‌گیرشدن ترجمه قرآن تأکید کرد: من گمان می‌کنم دولت باید با سیاست‌های خاص خود مانع همه‌گیر شدن ترجمه قرآن شود تا کسانی وارد این عرصه شوند که به واقع اهل این کار هستند.

خالق «رخساره خورشید» با تأکید بر این نکته که قصد نفی ترجمه قرآن را ندارد اظهار کرد: به هر حال عده‌ای که به زبان عربی آشنایی و تسلط ندارند، در حال استفاده از ترجمه‌های فعلی هستند. اما اصلا معتقدم که قرآن ترجمه‌بردار نیست و غیرقابل ترجمه است. قرآن را باید تفسیر و باز کرد. حال، هر مفسری با توجه به مبانی خودش در تفسیر به این سمت می‌رود. به عبارت دیگر کلا مفاهیم دینی، با توجه به جامعیت خود قابلیت ترجمه دقیق ندارند. به طور مثال به عقیده من تا امروز ترجمه‌ای خوب و دقیق و شایسته از نهج‌البلاغه انجام نشده است. این مساله در مورد صحیفه سجادیه هم به چشم می‌خورد. خود من هم صحیفه سجادیه را ترجمه کرده‌ام اما معتقدم هنوز ما آن ترجمه بایسته را در دست نداریم. لذا این متون باید تفسیر شوند و پس از باز شدن مفاهیم در اختیار مردم قرار بگیرند تا به خوبی از آنها استفاده شود.

او با اشاره به ایرادهای وارده بر ترجمه‌های قرآنی گفت: مثلا در ترجمه آقای فولادوند، کلمه «لن نقدر» در آیه معروف «وذالنون اذ ذهب مغاضبا..»، «نتوانستن» ترجمه شده است؛ حال آن‌که معنای عبارت «فظن ان لن نقدر علیه» آن است که «گمان کرد که خداوند متعال او را تبیه نمی‌کند» یعنی امید به کرم و رحمت خدا داشت. به واقع «نقدر» به معنای «نذیق» است. شاهد من آیه‌ای دیگر در سوره فجر است که «ان‌الانسان اذا مبتلیه ربه فاکرمه و فنعمه فیقول ربی اکرمن و اما الانسان اذا مبتلیه قدر علیه رزقه» که «قدر علیه رزقه» به معنی تنگ شدن روزی است. در ترجمه آقای فولادوند این مفهوم از ترجمه استنباط می‌شود که حضرت یونس گمان کرد که خداوند نمی‌تواند او را مواخذه کند. از آن‌جا مشخص می‌شود که این غلط فاحشی است که پیغمبر خدا نباید این‌چنین از نظر اعتقادی مشکل داشته باشد. هیچگاه یک پیغمبر معتقد به این نیست که خداوند نمی‌تواند مرا عذاب کند و قایل به ناتوانی خداوند باشد.

ترجمه‌ها و تفاسیر قرآن عاجز از انتقال همه مفاهیم قرآنی

مترجم صحیفه سجادیه افزود: برخی مترجمان در ترجمه بعضی از آیات اشتباه پیشینیان را تکرار کرده‌اند. آیه مذکور جزء این دسته است و هر مترجمی این گونه که آقای فولادوند این آیه را ترجمه کرده، قطعا اشتباه کرده است. اما از دیدگاه کلان، تفسیر، موضوع اختلاف نظر است و به همین دلیل به عقیده من، نباید تفاسیر را به معنای خرده گرفتن، مورد نقد قرار داد؛ چراکه هر مفسر شاید نظری را اتخاذ کند که مورد قبول دیگری نباشد. اما اگر نقد به منظور کامل‌تر کردن باشد ایرادی ندارد. به هر حال هیچ‌کدام از تفاسیر همه آن چیزی که قرآن می‌گویند نیست و این به معنای این نیست که هیچ‌کس حق ترجمه یا تفسیر قرآن را ندارد.

به اعتقاد خلجی گاهی مترجم برای ترجمه یک آیه ناچار است به چند آیه هم‌ردیف نگاه کند؛ چون ممکن است این آیه ناظر به آن آیات هم باشد و در جنب آن آیات معنای خود را پیدا کند.

این مؤلف که کتابی نیز در شرح دو خطبه از حضرت زهرا(س) دارد، در پایان گفت: اگر زمانی توفیق پیدا کنم، به همین شکل دست به ترجمه قرآن خواهم زد. به هر حال ترجمه قرآن از روی ناچاری است و در این میان هرگز نباید احساس کنیم یک ترجمه کامل است. همان‌گونه که گفتم بسیاری از واژه‌های قرآنی اصلا مقابل فارسی ندارند و مثال بارز این مساله همان واژه الله است. از طرف دیگر من معتقدم که در قرآن اصلا کلمه مترادف نداریم و با این توضیحات، ترجمه بسیار کار دشواری است. من این اعتقاد را درباره متون دیگر دینی چون نهج‌البلاغه نیز تا حدی دارم.

منبع: ایکنا



لیست کل یادداشت های این وبلاگ