سفارش تبلیغ
صبا ویژن
آن که حساب نفس خود کرد سود برد ، و آن که از آن غافل ماند زیان دید ، و هر که ترسید ایمن شد و هر که پند گرفت بینا گردید . و آن که بینا شد فهمید و آن که فهمید دانش ورزید . [نهج البلاغه]
 
سه شنبه 96 خرداد 9 , ساعت 9:27 صبح

باسمه تعالی

ابلاغ سیاستها ومواضع حضرت امام خامنه ای (مدظله العالی)

در دیدار جمعی از اساتید دانشگاه‌ها

        حسینیه‌ی حضرت امام خمینی (رحمت الله)، روز دوازدهم ماه مبارک رمضان (29/03/1395)

1-نگاه به آیند? کشور، یکی از وظایف دانایان، خردمندان و نخبگان

     «یکی از وظایف دانایان و خردمندان و نخبگان یک کشور، نگاه به آینده است. ما میخواهیم بیست سال بعد چه‌جور ایرانی داشته باشیم، این مهم است. اگر درباره‌ی اقتصاد بحث میکنیم، درباره‌ی علم بحث میکنیم، درباره‌ی فنّاوری بحث میکنیم، درباره‌ی اخلاق و معرفت بحث میکنیم، هدف این است که معلوم باشد ما برای مقطع بیست سال بعد چه‌جور ایرانی را میخواهیم. .... ما چه‌جور ایرانی را میخواهیم بیست سال بعد داشته باشیم. بیست سال بعد دانشجویان امروز در مسندهای مدیریّتی قرار دارند، کشور را اداره میکنند؛ اهمّیّت کار شما استادان و مسئولان دانشگاه‌ها اینجا است؛ یعنی این کسانی که امروز دانشجوی شما هستند، بیست سال بعد اینها رئیس‌جمهورند، وزیرند، نماینده‌ی مجلسند، مدیر فلان دستگاهند، یعنی کشور دست اینها است؛ شما میخواهید بیست سال بعد چه داشته باشید؟ این نقطه‌ی بسیار مهمّی است، سؤال مهمّی است، دغدغه و اشتغال ذهنی مهمّی است که دانایان کشور و خردمندان کشور که شماها از آن جمله هستید، نمیتوانند نسبت به آن چشم‌پوشی کنند.اگر ما برای بیست سال بعد یک تصویر اجمالیِ مطلوبی مورد نظرمان هست، وظیفه بر دوش این زنجیره‌ی علم و معرفت است، از آموزش‌وپرورش بگیریم تا دانشگاه؛ مسئولیّت به عهده‌ی اینها است، اینها هستند که نسلی را که بیست سال بعد سررشته‌ی امور را در دست دارد، امروز میخواهند تربیت کنند.»

2-تأکید بر آراسته کردن دانشگاه به خصوصیات مورد نیاز آیند? کشور

     «ایران بیست سال بعد ما ایرانی باشد که از لحاظ مادّی و معنوی برخوردار باشد، پیشرفته باشد، مقتدر باشد، باعزّت باشد، از لحاظ وضعیّت داخلی برخوردار از خیرات و مبرّات باشد -هم از خیرات و مبرّات مادّی، هم از خیرات و مبرّات معنوی؛ تدیّن که گفتیم یعنی خیرات و مبرّات معنوی- این احتیاج دارد به یک کارهایی، و عمده‌ی این کارها در دانشگاه‌ها است. ... باید دانشگاه را آراسته‌ی به آن خصوصیّاتی کرد که کشور فردا، کشورِ بیست‌سال بعد و ایران بیست‌سال بعد به آن احتیاج دارد. مسئله‌ی دانشگاه این‌قدر مهم است.»

3-تأکید برپیشرفت علمی با سرعت رشد بیشتر

     «رشد علمی رشد بسیار خوبی شد. مسئله‌ای که بنده رویش تکیه میکنم، مسئله‌ی سرعت رشداست. ... ما اقلاًّ شصت هفتاد سال بر اثر حکومتهای فاسد، حکومتهای خائن، حکومتهای غافل -حدّاقلّش غفلت است- عقب نگه داشته شدیم؛ ما عقبیم. ما اگر بخواهیم در این مسابقه‌ی جهانی جلو برویم، نمیتوانیم با همان سرعت رشدی که [آنها] آن جلوها دارند حرکت میکنند، حرکت کنیم؛ سرعت رشد را باید افزایش بدهیم. این را من مطالبه میکنم؛ و الّا من میدانم رشد هست. رشد را بایستی سریع کرد.»

4-ایجاد احساس هویت مستقل در دانشجویان

      «گفتیم [دانشجویان‌] باید احساس هویّت کنند. ما باید واقعیّتهای کشور را بدانیم؛ آنچه امروز گفته شد بخشی از واقعیّتها بود: اینکه ما در بخش فضا این کارها را کرده‌ایم، در بخش نانو این کارها را کرده‌ایم، در بخش هسته‌ای این کارها را کرده‌ایم، در بخش زیست‌فنّاوری این کارها را کرده‌ایم، در بخش پزشکی این‌جور پیش رفته‌ایم؛ اینها چیزهایی است که بایستی گفته بشود. استاد میتواند در زمینه‌ی احساس هویّت در دل دانشجو تأثیر بگذارد تا احساس کند هویّت با ارزشی دارد و به آن افتخار بکند.اینکه استاد ما در داخل کلاس دل دانشجو را خالی کند و مدام بگوید «شما کوچکید، شما حقیرید، شما عقب‌مانده‌اید» خیانت است؛ این بی‌تعارف خیانت است. اینکه استاد ما دانشجوی نخبه را تشویق کند که «آقا! اینجا مانده‌ای چه‌کار کنی؟ بلند شو برو [خارج‌] استفاده کن!»، خب اینجا بهترین دانشگاه‌های کشور با هزینه‌ی زیاد این دانشجو را آماده کرده‌اند، پرورش داده‌اند؛ آن‌وقتی‌که وقت استفاده و میوه‌چینیِ از این نهال با ارزش است، برود میوه‌اش را جای دیگر بدهد؟ این خیانت است. معنای احساس هویّت این است: دانشجو احساس کند که ایرانی بودن و مسلمان بودن و انقلابی بودن یک افتخار است و به این افتخار کند...»

5-لزوم هدایت چالش­های سیاسی در دانشگاه به سمت مبانی و هدف­های انقلاب

«... مسئولین دانشگاه اعمّ از مدیران، مدیران ارشد، مدیران وزارتی تا استاد که داخل کلاس است و با دانشجو روبه‌رو است، وظیفه‌شان این است که در این مجموعه‌ی چالشی دانشگاه، سعی کنند این چالشها را هدایت کنند به سمت آن چیزهایی که به مبانی انقلاب منتهی میشود، به هدفهای انقلاب منتهی میشود؛ یعنی جوان را انقلابی بار بیاورند. در جمله‌ای کوتاه: دانشگاه باید انقلابی باشد، دانشجو باید انقلابی باشد، دانشجو باید یک مسلمان مجاهد فی‌سبیل‌الله باشد؛ به این سمت باید هدایت بکنند...»

6-توصی? به ناامید و خسته نشدن پژوهشگر و نوآور

      « مسئولان آموزش‌عالی -چه بهداشت و درمان، چهوزارت علوم- نگذارند پژوهشگر و نوآور ناامید و خسته بشود، این خطر است. ...»

7- تأکید بر اهمیت دادن به علوم پایه

«از جمله‌ی چیزهایی که بنده قبلاً هم به آن توجّه کردم و امروز هم متخصّصین همین را تأیید میکنند، اهمّیّت دادن به علوم پایه است. ...»

 8- هوشیاری در دیپلماسی علمی جهت جلوگیری از نفوذ امنیتی

      « مسئله‌ی دیپلماسی علم مهم است. اصلاً دیپلماسی چیز مهمّی است؛ دیپلماسی اقتصادی هم مهم است، دیپلماسی فرهنگی هم مهم است، دیپلماسی علم هم مهم است؛ دیپلماسی مهم است، منتها توجّه بکنید در دیپلماسی علم -ارتباطات علمی، که بنده هم با آن موافقم- فریب نخوریم. ببینید یک نفری به‌عنوان تاجر می‌آید می‌نشیند با یک اقتصاددان ما، با یک تاجر ما در مثلاً فلان رستوران یا فلان هتل فلان کشور بنا میکند صحبت کردن و قرار معامله گذاشتن، بعد که تحقیق میکنیم معلوم میشود ایشان یک مأمور امنیّتی رژیم صهیونیستی است در لباس یک تاجر، که مقاصدی را دارد دنبال میکند. عین همین قضیّه در مورد علم وجود دارد. بله، از دانشمند خارجی استفاده کنید؛ بنده بارها در جمع دانشجویان گفته‌ام که ما از شاگردی کردن خجالت نمیکشیم، ما شاگردی میکنیم امّا حواسمان باید جمع باشد که در ارتباط علمی و در فراگیری و یادگیری علمی، سوراخی و منفذی و دریچه‌ای برای نفوذ امنیّتی پیدا نشود

 9- هدایت مقالات علمی به سمت نیازهای کشور

     « مقالات علمی باید به سمت نیازهای کشور هدایت بشود. ما امروز در زمینه‌ی نفت احتیاج داریم، در زمینه‌ی کشاورزی احتیاج داریم، در زمینه‌ی صنایع مختلف احتیاج داریم، در زمینه‌ی ارتباطات احتیاج داریم به تحقیق، به مقاله‌نویسی؛ مقالاتی که نوشته میشود در جهت نیاز فلان کشور نباشد. »

 

10- تهی? و تبیین نقش? جامع علمی و تبدیل آن به برنامه

     « البتّه تهیه‌ی این نقشه‌ی جامع چیز خوبی بود، منتها هم باید تبیین بشود برای همه‌ی دانشگاه‌ها، هم باید تبدیل بشود به برنامه.»

11- تأمین عزت ملی و نیازهای جامعه با تکیه بر اقتصاد مقاومتی و ظرفیتهای داخلی

     « اقتصاد مقاومتی، هم عزّت ملّی است، هم گره‌گشایی فعلی است. ... اقتصاد مقاومتی اگرچنانچه به معنای واقعی کلمه -همان‌طور که گفته شده و خواسته شده- اجرائی بشود و اقدام‌وعمل بشود، هم عزّت ملّی را تأمین میکند، هم نیازهای کشور را تأمین میکند؛ چون متّکی است به ظرفیّتهای داخلی، به امکانات داخلی، به تولید داخلی.»

12- اهمیت دادن به کار فرهنگی در دانشگاه

«کار فرهنگی در دانشگاه، اصل است؛ یک کار فوق برنامه، یک کار حاشیه‌ای نیست؛ به کار فرهنگی اهمّیّت باید داده بشود. البتّه معنای کار فرهنگی کنسرت آوردن در دانشگاه یا مثلاً فرض کنید که حرکات موزون در دانشگاه نیست؛اینها کار فرهنگی نیست، اینها کار ضدّ فرهنگی است. کار فرهنگی یعنی کاری که ذهنها را با فرهنگ انقلاب و فرهنگ اسلام آشنا کند؛ این کار فرهنگی است. مسئولان میدان را برای دانشجوهای ارزشی و برای استادان ارزشی باز کنند؛ بگذارند استاد ارزشی و دانشجوی ارزشی، به معنای واقعی کلمه در محیط دانشگاه تنفّس کنند. البتّه سفارش بنده به دانشجوها و اساتید انقلابی ارزشی هم این است که نقش‌آفرینی کنند. ما به جوانها گفتیم افسران جنگ نرم هستید، شما [اساتید] هم فرماندهان جنگ نرم هستید؛ خیلی خب، فرماندهی کنید، نقش‌آفرینی کنید. جنگ نرم در جریان است.»

13- جلوگیری از حضور افراد نامطمئن در دانشگاهها

     «بنده گفتم افراد نامطمئن در دانشگاه‌ها حضور پیدا نکنند؛ میگویند آقا، نامطمئن کیست؟ نامطمئن آن کسی است که به یک بهانه‌ای نظام را به چالش میکشد. کدام کشور اجازه میدهد که نظامِ حاکم بر آن کشور به چالش کشیده بشود؟ »

14- بها دادن به علوم انسانی اسلامی

     «انسان‌شناسیِ علوم انسانیِ غربی ناشی است از انسان‌شناسی غربی؛ این خلاصه‌ی مطلب است. نه اینکه ما همه‌ی دستاوردهای علوم انسانی را نفی کنیم؛ نه، هرچه قابل استفاده است باید استفاده کنیم منتها شاکله و ترکیب کلّی علوم انسانی‌ای که از غرب آمده، متّکی است بر جهان‌بینی غربی در مورد انسان و انسان‌شناسی غربی که انسان را چیزی میدانند، [امّا] ما انسان را چیز دیگری میدانیم غیر از آنچه تفکّر مادّی غرب راجع به انسان فکر میکند. بنابراین بایستی علوم انسانیِ اسلامی را [بها بدهیم‌.] »

 


سه شنبه 96 خرداد 9 , ساعت 9:27 صبح

باسمه تعالی

 

ابلاغ سیاستها ومواضع حضرت امام خامنه ای (مدظله العالی)

در دیدار اقشار مختلف مردم به مناسبت عیدغدیر30/06/1395

1-پایه گذاری قاعد? حکومت، اقتدار و قدرت مداری در جامع? اسلامی برمبنای غدیر

     «قاعده‌ی حکومت و اقتدار و قدرت‌مداری در جامعه‌ی اسلامی، با غدیر معیّن شد و پایه‌گذاری شد؛ اهمّیّت غدیر این است. اهمّیّت غدیر فقط این نیست که امیرالمؤمنین را معیّن کردند؛ این هم مهم است امّا از این مهم‌تر این است که ضابطه را معیّن کردند، قاعده را معیّن کردند؛ معلوم شد که در جامعه‌ی اسلامی، حکومت سلطنتی معنا ندارد، حکومت شخصی معنا ندارد، حکومت زَر و زور معنا ندارد، حکومت اَشرافی معنا ندارد، حکومت تکبّر بر مردم معنا ندارد، حکومت امتیازخواهی و زیاده‌خواهی و برای خود جمع کردن و افزودن معنا ندارد، حکومت شهوت‌رانی معنا ندارد؛ معلوم شد که در اسلام این‌جوری است. این قاعده در غدیر وضع شد. وقتی این قاعده وضع شد، آن‌وقت «یَئِسَ الَّذینَ کَفَروا مِن دینِکُم»؛ دیگر دشمنها از اینکه بتوانند مسیر این دین را تغییر بدهند مأیوس میشوند؛ چون مسیر دین آن‌وقتی تغییر پیدا میکند که آن نقطه‌ی اصلی، آن هسته‌ی اصلی تغییر پیدا کند؛ یعنی هسته‌ی قدرت، هسته‌ی مدیریّت، هسته‌ی ریاست؛ اگر تغییر پیدا کند، همه‌چیز تغییر میکند ... »

2-کارهای شیع? انگلیسی، خلاف سیر? ائمه(علیهم السلام)

     « البتّه، از این طرف هم بایستی احساسات آنها را تحریک نکنند. یک عدّه‌ای خیال میکنند اثبات تشیّع به این است که انسان به بزرگان مورد اعتقاد اهل سنّت و دیگران بنا کند مدام بدوبیراه گفتن؛ نه، این خلاف سیره‌ی ائمّه است. اینکه شما می‌بینید رادیوها یا تلویزیون‌هایی در دنیای اسلام به وجود می‌آید که کار آنها این است که به‌عنوان شیعه و به نام شیعه، به بزرگان مورد اعتقاد بقیّه‌ی فِرق اسلامی بدگویی کنند، این معلوم است که بودجه‌اش بودجه‌ی خزانه‌داری انگلیس است؛ این بودجه‌اش بودجه‌ی انگلیس [است‌]، این شیعه‌ی انگلیسی است. هیچ‌کس خیال نکند که گسترش شیعه و اعتقاد تشیّع و استحکام ایمان شیعی به این بدوبیراه گفتن و به این [طرز] حرف زدن است؛ نخیر؛ اینها عکس عمل میکند. وقتی شما بدوبیراه گفتید، دُور او یک حصاری کشیده میشود از عصبانیّت، از احساسات، و دیگر حرف حق هم برایش قابل تحمّل نیست. ما حرف حسابی خیلی داریم، حرف منطقی خیلی داریم، حرفهایی که هرکسی که صاحب فکر است اگر بشنود، آنها را قبول میکند، خیلی‌ [از این حرفها] داریم؛ بگذارید این حرفها شنیده بشود، بگذارید این حرفها امکان نفوذ در دلهای طرف مقابل را پیدا کند.»

3-وظیف? ما: حرکت به سمت قله و در جهت صفات و زهد امیرالمؤمنین، حضرت علی(علیه‌السّلام)

     «خب، ما حالا چه کار کنیم؟ ما که معلوم است مثل امیرالمؤمنین نمیتوانیم زندگی کنیم، نمیتوانیم عمل کنیم، نمیتوانیم باشیم؛ خود آن بزرگوار هم فرمود: اَلا وَ اِنَّکُم لا تَقدِرونَ عَلی ذلِکحضرت به حکّام و وُلات و استاندارهای خودش فرمود این‌جور که من دارم عمل میکنم، شماها قادر نیستید این‌جوری عمل کنید. ما بایستی این قلّه را نگاه کنیم. بارها ما عرض کرده‌ایم: این قلّه است. به شما میگویند آقا! آن قلّه هدف است، به سمت آن قلّه حرکت کنید. وظیفه‌ی ما این است، به سمت قلّه حرکت کنیم. همین صفات امیرالمؤمنین را [در نظر] بگیرید، به‌قدر وسعمان، به‌قدر توانمان در این جهت حرکت کنیم؛ در جهت عکس حرکت نکنیم. جامعه‌ی ما در جهت زهد امیرالمؤمنین حرکت کند؛ نه اینکه مثل امیرالمؤمنین زهد بوَرزد -که نه میتوانیم و نه از ما آن را میخواهند- امّا در آن جهت حرکت کنیم؛ یعنی از اسراف، زیاده‌روی، چشم‌وهم‌چشمی دور بشویم؛ این‌جوری میشویم شیعه‌ی امیرالمؤمنین.»

4-عمل برای زینت ائمه(علیهم السلام) شدن

«عمل ما کسانی را مؤمن به ما میکند. فرمود: کونوا لَنا زَیناً وَ لا تَکونوا عَلَینا شَیناً؛ فرمود زینت ما باشید. زینت ما بودن یعنی چه؟ یعنی جوری عمل کنید که وقتی کسی نگاه کرد بگوید: به‌به! شیعیان امیرالمؤمنین چقدر خوبند! آن که رشوه میطلبد، این زینت نیست، عیب است؛ آن که از بیت‌المال زیادی میخواهد و زیادی میگیرد، این عیب برای شیعه است؛ آن که بر بدی‌ها چشم میبندد و برای هدایت جامعه به سوی تقوا هیچ احساس مسئولیّتی نمیکند، این عیب است برای نظام اسلامی و جامعه‌ی اسلامی؛ آن کسی که در زندگی شخصی خود اهل اسراف است، این عیب است.»

5-تأکید برکنارگذاشتن اسراف و زیاده‌روی و زیاد مصرف کردن

     «ما متأسّفانه گرفتار شده‌ایم؛ گرفتار اسراف شده‌ایم، گرفتار زیاده‌روی شده‌ایم. ما سالها است دراین‌باره مدام نصیحت میکنیم خودمان را، مردم را، دیگران را؛ مدام میگوییم، تکرار میکنیم؛ خب باید جلو برویم، اسراف را در جامعه کم کنیم. مردهای ما، زنهای ما، جوانهای ما، پیرهای ما، اسراف را -اسراف در لباس، اسراف در خوراک، اسراف در تجمّلات زندگی، اسراف در زینتها و آویزه‌های گوناگون- [کنار بگذارند]. یا چشم‌وهم‌چشمی که در این عروسی، در این مهمانی، این خانم این‌جوری پوشیده، این‌جوری زینت آویخته به خودش، از این نشانه‌ی آرایش و مانند اینها استفاده کرده، من نباید عقب بمانم، اینها همان خطاها و خطرهای بسیار بزرگ است. همینها است که زندگی را خراب میکند، همینها است که در جامعه بی‌عدالتی به وجود می‌آورد، و در نهایت همینها است که اقتصاد را نابود میکند. بخش مهمی از نابودیِ اقتصاد به این چیزها برمیگردد. اگر یک جامعه‌ای بخواهد از لحاظ استحکام درونیِ اقتصاد خود به نقطه‌ای برسد که آسیب‌پذیر نباشد، یکی از کارهای واجبی که باید انجام بدهد، این است که اسراف و زیاده‌روی و زیاد مصرف کردن و مانند اینها را کنار بگذارد.»

 6-قبول قلبی ولایت و حرکت در جهت صفات حضرت علی(علیه السلام) مفهوم تمسک به ولایت امیرالمؤمنین

   « این پیروی از امیرالمؤمنین است. [وقتی میگوییم‌] اَلحَمدُ للهِ‌ِ الَّذی جَعَلَنا مِنَ المُتَمَسِّکینَ بِوِلایَةِ اَمیرِالمُؤمِنینَ وَ اَولادِهِ المَعصومین این تمسّک به ولایت چه‌جوری است؟ بله، یک بخشی از این تمسّک به ولایت، قلبی است یعنی شما قبول دارید ولایت را؛ خیلی هم خوب است، خیلی هم لازم است، بلاشک مؤثّر هم هست امّا همه‌ی تمسّک، این نیست؛ تمسّک این است که ما نگاه کنیم و این صفاتی که برای ما قابل دنبال‌گیری است -آن ایثار و آن معنویّت و آن معرفت و آن خداشناسی و آن عبادت و آن ناله‌ها و آن توجّه به خدا و مانند اینها که از ماها برنمی‌آید و در این زمینه‌ها که ما خیلی خیلی خیلی عقبیم- در زمینه‌ی صفات بشری، در زمینه‌ی صفات مربوط به اداره‌ی جامعه و حکومت و غیره، و اینها از ما برمی‌آید، [البتّه] در حدّ آن بزرگوار و کمتر از او نمیرسیم امّا میتوانیم در این جهت حرکت بکنیم؛ این کارها را باید بکنیم؛ آن‌وقت این شد تمسّک به ولایت امیرالمؤمنین.»

7-دشمن شناسی و ایستادگی در مقابل آن، وظیف? آحاد مردم ایران

      «ببینید راجع به دشمن و دشمن‌شناسی و ایستادگی در مقابل دشمن و مانند اینها ما خیلی حرف میزنیم، خیلی هم میگوییم، راست هم میگوییم؛ یعنی همین شعارهایی که شماها و دوستان میدهید و بزرگان، مسئولین میگویند ما در مقابل دشمن [می‌ایستیم‌]، راست است، درست است؛ ما هم میدانیم دشمن هست امّا توجّه بکنید دشمن گاهی استفاده میکند از ضعفهای ما بدون اینکه او زحمتی کشیده باشد. ما خودمان را بایستی درست کنیم، اصلاح کنیم که از ضعفهای ما دشمن استفاده نکند. امروز چشم دوخته‌اند دشمنان ما به نیازها و کمبودها و اختلالهای اقتصادی داخل کشور. اینکه ما مرتّب راجع به مسئله‌ی اقتصاد، اقتصاد مقاومتی و مانند اینها در این چند سال مرتّب اوّل سال، وسط سال، آخر سال میگوییم، تکرار میکنیم، به‌خاطر این است که دشمن به این نقطه‌ی خاص توجّه کرده است. [میخواهند] اقتصاد کشور را خراب کنند، وضع مردم بد باشد، جیب مردم خالی بشود، امکانات مردم کم بشود، پول مردم بی‌ارزش بشود، قدرت خریدشان کم بشود تا ناراضی بشوند؛ هدف، این است. مردم را از اسلام و از نظام اسلامی ناراضی کنند؛ این، هدف دشمن است. لذا روی اقتصاد تکیه میکنند برای اینکه وضع مردم خراب بشود تا به‌خاطر خرابی وضع، از اسلام و از نظام اسلامی منصرف بشوند. خب این وظیفه‌ی کیست که در مقابل این وضعیّت ایستادگی کند؟ وظیفه‌ی همه؛ وظیفه‌ی دولت هست، وظیفه‌ی مجلس هست، وظیفه‌ی مسئولین گوناگون هست، وظیفه‌ی آحاد مردم هم هست. همه وظیفه داریم، باید انجام بدهیم.»

8-تلاش جوانان، به زانو درآورند? آمریکا و صهیونیست

    « البتّه حرکت عمومی کشور خوشبختانه حرکت خوبی است. بنده زیاد می‌شناسم، به من خیلی مراجعه میشود؛ نامه مینویسند، مراجعه میکنند، پیغام میدهند، کارها را ارائه میدهند و بنده هم حوصله میکنم و خیلی از اینها را میبینم. جوانهایی که امروز در این کشور برای احیاء اسلام، برای اقامه‌ی دین با جد مشغول کارند، بحمدالله روزبه‌روز دارند زیاد میشوند. اینها همانهایی هستند که به فضل الهی، به حول‌وقوّه‌ی الهی، هر دشمنی از جمله آمریکا و صهیونیست را به زانو خواهند فکند.»

 


سه شنبه 96 خرداد 9 , ساعت 9:26 صبح

باسمه تعالی

 

ابلاغ سیاستها ومواضع حضرت امام خامنه ای (مدظله العالی)

در دیدار اقشار مختلف مردم (11/05/1395)

 

 

1-لزوم توجه و تعبد بیشتر به خدای متعال در ماههای محترم الهی(ماههای حرام)

      «ماه حرام به معنای [ماه‌] احترام است؛ یعنی ماه‌هایی که از نظر پروردگار عالم «مِنهآ اَربَعَةٌ حُرُم»چهار ماه را خدای متعال محترم‌تر از ماه‌های دیگر قرار داده است؛ با یک محدوده‌های مشخّصی از احکام که این احترام در چه چیزی و در چه امری است. مسلمانها از این تعلیم الهی هم باید درس بگیرند. ماه حرام -که ماه محترم الهی است به تعبیر عارف بزرگ مرحوم حاج میرزاعلی آقای قاضی (رضوان‌الله‌تعالی‌علیه)- ماه‌هایی استکه مسلمانها بایستی با توجّه بیشتر به خدای متعال و تعبّد بیشتر، خودشان را آماده‌ی ورود در میدانهای حسّاس و مهمّ زندگی کنند. آنچه امروز برای ملّت ایران -این ملّت بزرگ و سرافراز- مطرح است، همین است که در راه پرافتخاری که در پیش گرفته است با قدرت، با سرعت، با عزّت، با سربلندی پیش برود و حرکت کند.»

2-معرفی ایران به عنوان الگوی یک جامع? اسلامی، هدف عالی هم? مردم ایران

      «همه میخواهند ایران عزیز را به‌عنوان الگوی یک کشور اسلامی به دنیا معرّفی کنند. الگوی کشور اسلامی هم به معنای این نیست که در این کشور همه‌ی مردم فقط مشغول نماز و روزه و دعا و توسّلاتند؛ نه، اینها هست، اینها معنویّت است امّا در کنار این معنویّت، پیشرفت مادّی هست، رشد علمی هست، توسعه‌ی عدالت هست، کم شدن فاصله‌های طبقاتی هست، برداشته شدن نمونه‌ها و قلّه‌های اَشرافی‌گری هست؛ خصوصیّت جامعه‌ی اسلامی اینها است. آن‌وقت در یک چنین جامعه‌ای، مردم خوشبختند، احساس امنیّت میکنند، احساس آرامش میکنند، به سمت اهداف عالیه‌ی خود پیش میروند، خدا را عبادت هم میکنند، پیشرفت دنیوی هم نصیب آنها میشود؛ ملّت ایران دنبال یک چنین جامعه‌ای است؛ همه این را میخواهند؛ شیعه و سنّی ندارد، کُرد و بلوچ و فارس و ترک ندارد، همه دنبال این هستند. خب، این میشود یک الگو؛ وقتی الگو شد، وقتی نمونه‌سازی شد، آن‌وقت ملّتهای دیگر مسلمان [هم‌] راه را پیدا میکنند.»

 

3-اختلاف افکنی بین ملتهای مسلمان، هدف استکبار جهانی

     «ما امروز مشکلمان این است؛ استکبار جهانی و استعمار، از یکی دو قرن پیش، مصلحت خود را در این دانست که بین ملّتهای مسلمان اختلاف بیندازد. مصلحت را در این دانست، چرا؟ چون در این صورت میتوانست ثروتهای اینها را غارت کند، اینها را از پیشرفتهایی که حقّ آنها بود باز بدارد؛ استثمار کند. قدرتهای جهانی به برکت علمی که پیدا کرده بودند و فنّاوری‌ای که پیدا کرده بودند و سلاحهایی که ساخته بودند، هدفشان را این قرار دادند و متأسّفانه تا حدود زیادی هم موفّق شدند. اینکه ما از اوّل انقلاب تا امروز دائم دستِ دوستی را به سمت ملّتهای مسلمان و به سمت دولتهای مسلمان دراز کردیم، دعوت کردیم به اتّحاد، به وحدت، به ایستادگی در مقابل توطئه‌های دشمن، به‌خاطر این است.»

4-حرکت ملت ایران به سمت جامع? اسلامی الگو و  تشکیل امت بزرگ اسلامی

    « وقتی‌که ملّت ایران توانست خود را به آن نقطه‌ای برساند که بتواند به‌عنوان یک ملّت مُسلمِ به معنای حقیقی کلمه خود را به دنیا نشان بدهد، این بزرگ‌ترین تبلیغ اسلام است؛ ملّتهای دیگر هم روانه‌ی همین طرف خواهند شد و تشکیل امّت بزرگ اسلامی که مایه‌ی عزّت و مایه‌ی ترویج اسلام در سراسر جهان است، اتّفاق خواهد افتاد؛ آن مدنیّت اسلامی که انتظارش را داریم که بتواند بر مدنیّت مادّی گمراه‌کننده و فاسد غربی غلبه پیدا کند، آن روز تحقّق پیدا خواهد کرد؛ مقدّمه‌اش اینجا است؛ مقدّمه‌اش این است که ما ملّت ایران بتوانیم به سمت الگو شدن پیش برویم. خب، همه باید همّت کنند؛ هم مسئولین باید همّت کنند، هم آحاد مردم باید همّت کنند. این قضیّه هم قضیّه‌ی یک‌سال و دوسال نیست، قضیّه‌ی بلندمدّت است؛ زمان میبرد؛ کمااینکه در تمدّن اسلامی [اگر] شما نگاه کنید، می‌بینید اوج تمدّن اسلامی در قرنهای چهارم و پنجم است که از لحاظ علمی سرآمد است و بزرگان علما، محقّقین، فلاسفه، دانشمندان مادّی در دنیای اسلام به وجود آمدند که دنیا را توانستند پیش ببرند که بسیاری از این پیشرفتهای امروزِ غربی‌ها مرهون آن حرکت است.»

5-تکیه‌ بر مقدورات و امکانات داخلی و ظرفیّتهای خود ملّت، راه رسیدن به نقط? الگویی

    « حالا [اگر] ما بخواهیم به آن نقطه‌ی الگو برسیم، راه چیست؟ آنچه بنده در دو کلمه میخواهم عرض بکنم این است که راه، تکیه‌ی بر مقدورات و امکانات داخلی و ظرفیّتهای خود این ملّت است. ما خیلی ظرفیّت داریم. این ملّت ظرفیّتهای استفاده نشده زیاد دارد.»

 

 6-رفع موانع با تدبیر، نه با اطمینان به دشمنان

     «گاهی دشمنان موانعی ایجاد میکنند. بله، عاقلانه است که انسان برود با تدبیر، این موانع را برطرف کند، امّا به دشمن اطمینان نمیشود کرد؛ یک نمونه‌اش همین مذاکرات هسته‌ای و برجام است که امروز مسئولین دستگاه دیپلماسی خود ما و همان کسانی که در این مذاکرات از اوّل تا آخر حضور داشتند، همینها دارند میگویند آمریکا نقض عهد کرده است، آمریکا زیر ظاهر آرام و زبان چرب و نرم مسئولانش و وزیر خارجه‌اش و دیگران، از پشت دارد تخریب میکند، مانع ارتباطات اقتصادی کشور با کشورهای دیگر دنیا است؛ این را مسئولین خود برجام دارند میگویند. این حرفی است که بنده البتّه از یک سال پیش و یک‌سال‌ونیم پیش، مرتّب تکرار کردم که به آمریکایی‌ها نمیشود اعتماد کرد -بعضی‌ها سختشان بود قبول کنند- امّا امروز خود مسئولین ما [میگویند].»

7-تأکید به بررسی و تحلیل مسائل و سیاستهای کلان کشور بوسیل?جوانان بااستعداد

      «این حرفهایی که زده میشود در مورد مسائل کلان کشور و سیاستهای کلان کشور را جوانهای عزیز ما بنشینند رویش فکر کنند؛ اینها ناشی از تجربه است، ناشی از شناختن دشمن و شناختن وضع است. این حرفِ همین‌جوری نیست که انسان یک چیزی بگوید تا یکی هم بیاید آن طرف یک جوابی بدهد «که نخیر این‌جوری نیست»؛ نه، اینها را جوانهای عزیز [دقّت کنند]. خوشبختانه ما جوانهای باهوش و بااستعداد در کشور خیلی داریم؛ بنشینند تحلیل کنند، آن‌وقت راه مشخّص خواهد شد. راه چیست؟ راه همانی [است] که عرض کردیم. تکیه‌ی به استعداد درونی، تکیه‌ی به ظرفیّتهای داخلی کشور، تکیه‌ی به همین جوانها، تکیه‌ی به ابتکاری که جوانها میزنند، کاری که دنبال میکنند، دانشی که تحصیل میکنند، دانش تحصیل‌کرده‌ای که تبدیل به فنّاوری میکنند.»

8-احیای واحدهای تولیدی کوچک و متوسط

« مسئولین عزیز کشور در زمینه‌ی مسائل اقتصادی بپردازند به واحدهای تولیدی کوچک و متوسّط. ما چند صد هزار از این واحدها در کشور داریم. اینها را احیا بکنند، اشتغال به وجود می‌آید، ابتکار به وجود می‌آید.»

9-تکیه بر اقتصاد دانش بنیان، تولید داخلی، مصرف تولیدات داخلی و ترویج کار و کارگر ایرانی

       «ما تکیه میکنیم بر روی اقتصاد دانش‌بنیان؛ همین کارهای مهمّی که حالا البتّه خوشبختانه چند سالی است در کشور شروع شده است لکن باید توسعه پیدا کند. تکیه میکنیم روی تولید داخلی. بنده این‌همه تکیه کرده‌ام بر روی مصرف تولیدات داخلی. الان هم دارم به شما میگویم، به مردم عزیز کشورمان میگویم، بروید سراغ مصرف تولید داخلی، کارگر ایرانی را ترویج کنید، کار ایرانی را ترویج کنید. متأسّفانه واقعیّت قضیّه این‌جور نیست. در بخشهای مختلف -فرض کنید در وسائل زندگی منزل- کارخانه‌های داخلی مشغول کارند، جنس مرغوب و خوب و برابر با جنس خارجی، گاهی هم بهتر از جنس خارجی، تولید میکنند امّا بازار که شما میروید، می‌بینید همه‌اش جنس خارجی است؛ چرا؟ اینها از کجا می‌آید؟ تأکید بنده بر روی اینکه جلوگیری از واردات محصولاتی که مشابه داخلی دارد، به‌خاطر این است؛ راه این است».

10-مبارز? جدی با قاچاق

«بنده به مسئولین گفته‌ام که آقاجان! وقتی شما آن باند قاچاقچی را پیدا میکنید و آن جنس کلان قاچاق را که چند هزار تُن وزن آن است، وارد کشور میکنید، این جنس را جلوی چشم همه آتش بزنید؛ ضربه بزنید به قاچاقچی، به جنس دارای مشابه داخلی. خب معلوم است وقتی‌که جنس خارجی وارد شد -چه از مبادی ورودی قانونی مثل گمرک و امثال اینها، چه از مبادی قاچاق که متأسّفانه خیلی هم زیاد است- تولید داخلی میخوابد. وقتی تولید داخلی خوابید، همین وضعی پیش می‌آید که امروز هست: جوان ما بیکار میشود، اشتغال ما کم میشود، رکود بر کشور حاکم میشود، وضع زندگی و معیشت مردم دشوار میشود. اینها را که دیگر از طریق ارتباط با آمریکا و با اروپا نمیشود حل کرد، اینها را خودمان باید حل بکنیم. اینها کارهایی است که به عهده‌ی خود ما است؛ راه این است.»

11-برطرف کردن مشکلات معیشتی مردم با تکیه بر مسائل داخلی

     « بنده به مسائل معیشت مردم خیلی فکر میکنم، خیلی دغدغه‌مندم نسبت به مسئله‌ی معیشت مردم امّا هرچه فکر میکنم، هرچه با کارشناس‌ها و آدمهای وارد و مطّلع مشورت میکنم، میبینم جز این راهی وجود ندارد که ما قاطعاً تکیه کنیم به مسائل داخلی. اینکه تجّار خارجی بیایند و بروند و هیچ آبی هم از اینها گرم نشود -که تا حالا [هم‌] نشده- [چه فایده دارد]؟ الان حدود یک‌سال است مدام می‌آیند و میروند؛ کاری هم نکرده‌اند. اگر هم بخواهند کاری کنند، تصرّف بازار ایران است که درست به ضرر ما است. فایده‌ی آمد و رفت این هیئتها باید سرمایه‌گذاری باشد، باید ایجاد تولید باشد، باید در جاهایی که احتیاج داریم به فنّاوری جدید، [آوردن‌] فنّاوری جدید باشد؛ اینها باید باشد؛ اینها نیست یا کم است. این چیزها را بایستی مسئولین محترم رعایت کنند، دنبال کنند.»

12-اصلاح معیشت مردم با جلوگیری از فساد داخلی

     «یکی از مهم‌ترین مسائل، جلوگیری از فساد داخلی است. این کاری که حالا مطرح شده و گفته شده است و مسئولین هم بحمدالله صریحاً اعلان کرده‌اند که جلوی این فسادها و این زیاده‌خواهی‌ها و زیاده‌خوری‌ها و این حقوقهای گزاف را میگیرند -که در بعضی‌جاها هم بحمدالله شد؛ در بعضی از بخشها و سازمانها که به ما گزارش دادند، این اقدام تحقّق پیدا کرد، عملی شد- بایستی فراگیر بشود، باید دنبال بشود، باید رها نشود این کار، جلوی فساد باید گرفته بشود.»

13-اصلاح معیشت مردم با جلوگیری از اَشرافی گری

      «جلوی اَشرافی‌گری باید گرفته بشود؛ اشرافی‌گری بلای کشور است. وقتی اشرافی‌گری در قلّه‌های جامعه به‌وجود آمد، سرریز خواهد شد به بدنه؛ [آن‌وقت‌] شما می‌بینید فلان خانواده‌ای که وضع معیشتی خوبی هم ندارد، وقتی میخواهد پسرش را داماد کند یا دخترش را عروس کند یا فرض کنید مهمانی بگیرد، مجبور است به سبک اشرافی حرکت بکند. وقتی اشرافی‌گری فرهنگ شد، میشود این. جلوی اشرافی‌گری باید گرفته بشود. رفتار مسئولین، گفتار مسئولین، تعالیمی که میدهند، باید ضدّ این جهت اشرافی‌گری باشد؛ کمااینکه اسلام این‌جوری است.»

14-رابط? آشکار دولت سعودی و رژیم صهیونیستی با محوریت آمریکا

      «منطقه هم، امروز منطقه‌ی پُرغوغایی شده است؛ اینجا هم وقتی نگاه میکنیم، باز پای آمریکا در میان است. بله، اینکه دولت سعودی علناً با رژیم صهیونیستی بنا کند به مُغازِله کردن و رفت‌وآمد را علنی بکند، خنجری است بر پُشت امّت اسلامی. شکّی نیست که این کاری که سعودی‌ها کردند -ارتباطات آشکار با رژیم صهیونیستی- این واقعاً خنجری است که از پشت بر امّت اسلامی وارد شد؛ خیانت بزرگی کردند، اینها گناهکارند، لکن اینجا هم دست آمریکا در میان است. دولت سعودی چون تابع آمریکا است، چون مسخّر آمریکا است، چون چشمش به دهان آمریکا است، این غلط بزرگ را انجام داد؛ اینجا هم پای آمریکا در میان است.»

15- بمباران یمن با پشتوانه و چراغ سبز آمریکا

       «یک کشور را، آن هم نه مراکز نظامی‌اش را، [بلکه‌] بازارها را، بیمارستان‌ها را، خانه‌های مردم را، اجتماعات را، میدانها را، مدارس را، بیایند همین‌طور بمباران کنند! این چیز کوچکی نیست؛ این خیلی جرم بزرگی است. نه ماه رمضان بفهمند، نه ماه حرام بفهمند، نه ملاحظه‌ی کودک بکنند، این‌همه کودک‌کشی بکنند، خب این هم جرم بزرگی است که متأسّفانه دولت سعودی مرتکب این جرم هم شده؛ امّا این هم با پشتوانه‌ی آمریکا است، با چراغ سبز آمریکا است، با هواپیمای آمریکایی است، با سلاح و مهمّاتی است که از آمریکا وارد شده است؛ آنها هستند که همه‌ی امکانات را فراهم میکنند.»

16-دخالت و چراغ سبز آمریکا در قضی? بحرین

     «در قضیّه‌ی بحرین که یک لشکر بیگانه از یک کشوری می‌آیند داخل بحرین برای اینکه به مردم بحرین فشار وارد کنند؛ اینجا هم باز چراغ سبز آمریکا است. خب حالا آن دولت سعودی، دولتی است که دست بچّه‌ها دارد میگردد، بچّه‌های نابِخرد واقعاً، دست آنها است، امّا آن‌چیزی که انسان با تحلیل مسائل، با مشاهده‌ی مسائل میفهمد، حقیقتاً همین است که این دست آمریکا است، پشتیبانی آمریکا است.»

17-تولید گروههای تکفیری بوسیل? آمریکا

      «امّا تولید این گروه‌ها باز برمیگردد به آمریکا که بعضی از مسئولین آمریکایی اعتراف کردند این معنا را؛ اعتراف کردند و گفتند داعش را ما کمک کردیم که بیایند، هم داخل امّت اسلامی اختلاف بیندازند، هم اسلام اموی و مروانی را ترویج کنند. این اسلام وهّابی و تکفیری همان اسلام اموی است، اسلام مروانی است، اسلامی است که با اسلام حقیقی فرسنگها فاصله دارد؛ بدنام کردند اسلام را.»

18-آمریکا عامل به وجودآورنده و تشدید کنند? مشکلات منطقه

« آمریکایی‌ها ادّعا میکنند که میخواهند مشکلات منطقه را حل بکنند، امّا درواقع عکس این است؛ خودشان به وجود آورنده‌ی مشکلات یا تشدیدکننده‌ی این مشکلاتند؛ مانع حلّ مشکلاتند. [اگر] دست خود ملّتهای منطقه باشد حل خواهند کرد مسائل را. ما باز هم دعوت میکنیم دولتهای اسلامی را، این دولتهای عربی که اطراف ما هستند، اینها باید بدانند آمریکا قابل اعتماد نیست، آمریکا به اینها به چشم ابزار نگاه میکند؛ ابزار حفظ رژیم صهیونیستی و حفظ خوی و منافع استکباری خود آمریکا در منطقه. آمریکا درواقع اصلاً هیچ علاقه‌ای به اینها ندارد؛ از پولشان استفاده میکند، از نیروی اینها برای مقاصد خودش استفاده میکند؛ برای اینکه یک حفاظی درست کند، رژیم صهیونیستی را حفظ کند و اهداف استکباری خودش را در منطقه نگه بدارد و حفظ کند.»

 

19-اتحاد ملتها و دولتهای اسلامی، راه حل مسائل منطقه ای

     «در مسائل منطقه هم به نظر ما راه‌حل عبارت است از اتّحاد ملّتهای مسلمان، اتّحاد دولتهای مسلمان و ایستادگی در مقابل هدفهای استکباری و اهداف آمریکا و بعضی از دولتهای اروپایی.

بعضی دولتهای اروپایی هم خودشان را خراب کردند به‌خاطر تبعیّت از آمریکا و خودشان را از چشم مردم منطقه انداختند. خب، بعضی از دولتهای اروپایی یک احترامی حتّی در چشم مردم ما -مردم ایران- داشتند امّا اینها خودشان را مفتضح کردند با پیروی از آمریکا. [باید] اهداف اینها شناخته بشود و در مقابله‌ی با اهداف اینها حرکت بشود. ملّتها میتوانند، و ملّت ما [هم‌] البتّه ایستاده است.»

20-ضعفِ روز به روز آمریکا در منطقه

      «این را هم به شما عرض بکنم: با همه‌ی این نقلها و با همه‌ی این تفاصیل، آمریکا در منطقه روزبه‌روز رو به ضعف بیشتر است. نقشه‌هایش افشا شده است و معلوم است که دنبال چه کاری است؛ در کشورهای مختلف میخواهد دخالت کند. این‌جور هم نیست که فقط با ما دشمن باشد و با دیگران دوست باشد.»

 


سه شنبه 96 خرداد 9 , ساعت 9:25 صبح

باسمه تعالی

 

ابلاغ سیاستها ومواضع حضرت امام خامنه ای (مدظله العالی)

در دیدار اعضای ستادهای برگزاری کنگره شهدای استان‌های کهگیلویه و بویراحمد و خراسان شمالی

05/07/1395

 

1-هدف دشمن از جنگ نرم: دور نگهداشتن مردم از عرص? جهاد و مقاومت و بی تفاوت نمودن مردم نسبت به آرمانها

«امروز هدف جنگ نرم دشمن و جنگ پنهان دشمن، این است که مردم را از عرصه‌ی جهاد و مقاومت دور کند، مردم را نسبت به آرمانها بی‌تفاوت کند؛ هدفشان این است. تبلیغات وسیعی که میلیاردها دارند خرجش میکنند، با این هدف انجام میگیرد که ملّت ایران را - که با مقاومت خود، با ایستادگی خود توانسته قدرتهای جهانی را، سلطه‌های بزرگ را در بسیاری از خواسته‌هایشان ناکام بگذارد - مأیوس کنند و از صحنه خارج کنند؛ هدف این است. حتّی اگر فشار اقتصادی هم می‌آورند، هدف این است؛ اگر فشار سیاسی هم می‌آورند، هدف این است؛ اگر فشار امنیّتی هم می‌آورند، هدف این است. اینکه ما خیال کنیم دشمن یک جنگی را میخواهد شروع کند و یک بخشی از کشور را تصرّف کند، اینها یک چیزهای قدیمی‌ای است؛ امروز اینها مطرح نیست و دشمن این را نمیخواهد. امروز دشمن اگر هم به فرض، یک کار نظامی را انجام میدهد، با آن هدف است؛ با هدف تصرّف فضای فکری و روحی کشور است؛ [اگر] کار اقتصادی میکنند به این نیّت است؛ [اگر] کار امنیّتی میکنند، کار روانی میکنند، از فضای مجازی استفاده میکنند، از ماهواره استفاده میکنند، از رادیوها و تلویزیون‌ها استفاده میکنند، از مبلّغان دهان‌به‌مزد و سخن‌به‌مزد در اطراف دنیا استفاده میکنند، همه با این هدف است.»

2- یاد شهدا، به وجودآورند? شوق و طراوت در ملت

     «خب، در یک چنین شرایطی آن چیزی که میتواند ملّت را سَرپا نگه دارد، در آنها شوق و طراوت به وجود بیاورد، یاد شهدا است؛ یعنی از جمله‌ی عوامل مهم، یاد شهدا است؛ لذاست که مسئله‌ی یادبود شهدا و این کنگره‌های بزرگی که برای شهدا تشکیل میشود، خیلی مهم است؛ اینها خیلی باارزش است... نگاهبانی یاد شهدا، امروز یک وظیفه است.»

3-توصیه به تبیین خصوصیات و سبک زندگی شهدا

       « ما در بیان زندگی‌نامه‌ی شهیدان سعی کنیم خصوصیّات زندگی اینها و سبک زندگی اینها و چگونگی مشی زندگی اینها را تبیین کنیم. این مهم است. خب، هیجان جنگ و رفتن در میدان جنگ یک مسئله است که چیز باارزشی است که کسانی جانشان را کف دست بگیرند و بروند بجنگند؛ لکن روحیّات، خصوصیّات زندگی، سابقه و پشتوانه‌ی فکری و اعتقادی شخص هم یک مسئله‌ی دیگری است که این خیلی مهم است. این شهیدی که شما از یاد او و فداکاری او و شهادت او در میدان جنگ به هیجان می‌آیید، در داخل زندگی خانوادگی چه‌جوری مشی میکرده، در محیط عادی زندگی چه‌جوری عمل میکرده؛ اینها خیلی مهم است؛ یا نسبت به مسائلی که امروز برای ما مهم است، اینها چه‌جوری عمل میکرده‌اند. فرض بفرمایید که ما امروز در مورد اسراف، در مورد تعرّض و تجاوز به اموال بیت‌المال، درباره‌ی اَشرافیگری حسّاسیّت نشان میدهیم، یعنی [اینها] چیزهایی است که امروز برای مجموعه‌ی دلسوز جامعه‌ی ما مسائل مهمّی است، مسائل مطرحی است؛ این شهدای عزیز ما آن روزی که زنده بودند و زندگی میکردند در داخل شهرهایشان، در داخل خانواده‌هایشان، نسبت به این قضایا چه‌جوری بودند.»

4-توصیه به برجسته نمودن وضع زندگی شهدا

      «وضعِ عادیِ زندگی‌کردن شهدا چه‌جوری بوده؟ فرض بفرمایید ازدواجشان؛ در این خاطرات شهدا که زندگینامه‌ی شهدا [است‌] - حالا تا آن مقداری که بنده دیده‌ام و خوانده‌ام و نگاه کرده‌ام - در چند مورد بحث ازدواج اینها مطرح میشود؛ چگونگی ازدواج اینها، رفتار اینها در گزینش همسر - دنبال چه‌جور همسری بودند - بعد مراسم ازدواج، بعد نوع رفتار با خانواده‌ها، اینها همه قلّه‌های اخلاق اسلامی است. امروز ما گرفتاریم؛ ما امروز به این چیزها احتیاج داریم. امروز جوان ما برای ازدواج، برای گزینش همسر چه‌جوری فکر میکند و چه‌جوری باید فکر کند؟ آن الگو را باید در مقابل او نگه داشت؛ اینها الگو هستند، شهدای ما الگو هستند.»

 5-توصیه به اهل قلم

   « هنرمندان ما بیایند به میدان، هنر نگارش، هنر تصویرسازی متنی و کتابی، اینها خیلی چیز مهمّی است. فقط دنبال فیلم [نباشند]؛ فیلم خوب است، فیلم خیلی لازم است، بنده بارها هم تکیه کردم و توصیه کردم، الان هم توصیه میکنم لکن این تکیه روی فیلم ما را از کتاب غافل نکند. اگر چنانچه افرادی که اهل نگارشند، اهل قلم خوب هستند، اهل ذوق در این معانی هستند، بنشینند تصویرسازی کنند، کتابهایی کوتاه که جوان حوصله کند بخواند، اینها را بسازند، کتاب تولید کنند؛ لازم نیست اغراق بکنند، لازم نیست خلاف واقع بگویند، همانی که هست را بدرستی بیان کنند، به زیبایی و شیوایی بیان بکنند؛ این، دلها را جذب خواهد کرد؛ افراد را تحت تأثیر قرار میدهد.»

6-تأکید بر تبیین آرمانهای شهدا و خانواد? شهدا

    «یک مسئله‌ی دیگر بحث آرمانهای اینها است. خب، آرمان جوانها چه بود؟ اینهایی که رفتند جنگیدند با چه اهداف بلندی رفتند جنگیدند؟ آیا مسئله فقط یک جنگ ارضی و مرزی و مانند اینها بود که دشمنی متعرّضِ مرزهای ما شده و ما میخواهیم دشمن را عقب بزنیم؟ فقط این بود؟ آرمان پدر و مادرها چه بود؟ این پدر و مادری که این جوان را تربیت کرده، حاضر نیست یک خار به پای این جوانش برود، حاضر نیست این جوان اندک بیماری پیدا کند، این جوان را همین طور میفرستد به طرف جبهه، درحالی‌که خیلی مطمئن نیست که او برخواهد گشت؛ این خیلی مهم است. این پدر و مادرها با چه آرمانی این جوان را فرستادند؟ اینها مهم است، به اینها توجّه کنید؛ خیلی‌ها سعی میکنند اینها را مکتوم نگه دارند. آرمانشان اسلام بود، آرمانشان خدا بود، آرمانشان حکومت دینی و اسلامی بود؛ این بود که این جوان را میکشاند میبرد جبهه. کسی که باور ندارد، وصیّت‌نامه‌ها را نگاه کند ... بنابراین فراموش نشود که ما آرمان شهیدان را که عبارت بود از خدا و اسلام و اسلامِ انقلاب و حکومت اسلامی و حاکمیّت دین، از یاد ببریم و قضیّه را عادی‌سازی کنیم؛ [یا بگوییم‌] مثل بقیّه‌ی جنگهایی که بود؛ خب یک عدّه‌ای کشته میشدند، یک عدّه‌ای [زخمی یا اسیر]، در همه‌ی جنگها بالاخره یک عدّه جوان کشته میشوند! این‌جوری نبود قضیّه. این هم این نکته.»

7-توصیه به گفتگو با خانواد? شهدا و آگاهی از خاستگاه اجتماعی شهدا

      «از فرصت باقیمانده استفاده کنید برای گفتگو با پدر و مادرها. خیلی از پدر و مادرها از دنیا رفته‌اند و این فرصت از دست ما و شما گرفته شده که ما ببینیم خاستگاه این جوان چیست. پدر و مادر وقتی حرف میزنند، نشان‌دهنده‌ی این است که این جوان در یک چنین فضایی نشو و نما کرده؛ این خیلی مهم است. از لحاظ موقعیّت اجتماعی، از لحاظ طبقه‌ی اجتماعی، از لحاظ گرایشهای گوناگون معلوم بشود که در چه محیطی او پرورش پیدا کرده؛ علاوه بر اینکه میتواند جزئیّاتی از زندگی شهید را هم برای ما روشن کند. این هم یک فایده‌ی دیگر است، این را از دست ندهید؛ پدر و مادرها را درک کنید.»

8-توصیه به تقویت جنبه‌های محتوایی و تربیتی و هدایتیِ یادواره­های شهدا

     «در این کنگره‌ها و این اجتماعات کارهای خوبی واقعاً انجام میگیرد. بعضی از این کارها، کارهای چشم‌نواز است که خب، خوب است، کارهای چشم‌نواز لازم است. نام مبارک شهدا، عکسهایشان، تصویرهایشان، بعضی از کلماتشان در بعضی از خیابانها یا معابری که انسان حرکت میکند، چشم‌نواز و لازم است؛ لکن از این مهم‌تر، آن مسائل محتوایی است. سعی بشود جنبه‌های محتوایی و تربیتی و هدایتی این یادواره‌ها تقویت بشود.»

 


سه شنبه 96 خرداد 9 , ساعت 9:24 صبح

باسمه تعالی

 

ابلاغ سیاستها ومواضع حضرت امام خامنه ای (مدظله العالی)

در خطبه‌های نماز عید فطر در مصلای امام خمینی(رحمت الله)16/04/1395

 

1-لزوم توجه مسئولین به برنامه های دشمن

         «ماه رمضان پُر از معنویّت و پُر از توجّه و توسّل و خشوع و تضرّع. ما مسئولان کشور باید، هم غبطه بخوریم به حال این مردم مؤمن و این دلهای نورانی، و هم باید خدا را شکر کنیم به‌خاطر مسئولیّتی که خدا به ما داده است در قبال این ملّت مؤمن. در بلندترین روزهای سال و گرم‌ترین روزهای سال، مردم در سراسر کشور روزه‌دار بودند، با دهان روزه گرما را تحمّل کردند، حتّی جوانهای ما، نوجوان‌های ما با شوق و رغبت به روزه‌گیری رو آوردند. کسانی، دستهای خبیثی، سعی کردند نوجوان‌های ما را به روزه‌خواری بکشانند، بحمدالله موفّق نشدند و موفّق هم نخواهند شد؛ ولیکن مسئولان کشور و آحاد مردم، توجّه کنند که دشمنان مغرض و خبیث، تا کجاها فکر کرده‌اند و به چه‌چیزها فکر کرده‌اند؛ برای اینکه نسل روبه‌بالندگی کشور را از دین دور کنند، می‌نشینند برنامه‌ریزی میکنند، نقشه‌کشی میکنند که نوجوان‌ها را به روزه‌خواری بکشانند. بحمدالله ملّت توی دهن اینها زدند.»

2- راهپیمایی روز قدس، یکی از مهمترین کارهای ماه رمضان

        «این ماه، ماه ضیافت الهی بود. ضیافت الهی، پذیرایی الهی را با خود دارد؛ و پذیرایی الهی در این ماه، نورانیّت دلها است، مغفرت گناهان است، توفیق کارهای بزرگ و نیکو است.یکی از مهم‌ترین این کارها، همین راه‌پیمایی عظیمی بود که در جمعه‌ی آخر ماه مبارک در روز قدس، به توصیه و تأکید امام بزرگوار ما در سرتاسر کشور انجام گرفت، در بسیاری از کشورهای دیگر مسلمان هم انجام گرفت. در بعضی از شهرهای ما در روز جمعه‌ی قدس؛ حرارت بقدری بود که به طور طبیعی، انسان در آن حرارت حرکت نمیکند؛ امّا مردم آمدند شرکت کردند؛ در همه‌جای کشور و بخصوص در آن شهرهایی که در استانهای گرم قرار دارند، استانهای جنوبی کشور. حقیقتاً مردم مجاهدت کردند؛ با دهان روزه، زیر آفتاب، آمدند تا موضع خود را در قبال مسئله‌ی مهمّ فلسطین فریاد کنند. این معنایش این است که اگر برخی دولتهای مسلمان، به آرمان فلسطین خیانت میکنند، بعضی‌ها کوتاهی میکنند، بعضی از ملّتها خبر ندارند، ملّت ایران با حضور خود و با فریاد خود، حاضر است در مقابل همه‌ی دشمنان بِایستد و مسئله‌ی فلسطین را زنده کند.»

3-درگیر کردن دنیای اسلام به مسائل داخلی جهت فراموش نمودن مسئل? فلسطین

   « تلاش دشمنان برای به فراموشی سپردن مسئله‌ی فلسطین است. میخواهند دنیای اسلام را درگیر مسائل داخلی خودشان بکنند که مسئله‌ی فلسطین را فراموش کنند و فرصتی برای رژیم صهیونیستی به وجود بیاید تا آن اهداف خباثت‌آمیز خودش را دنبال کند. ما باید بدانیم مبارزه‌ی برای آزادی فلسطین یک مبارزه‌ی اسلامی است، یک مبارزه‌ی همگانی است، یک مبارزه‌ی عربیِ صِرف نیست؛ این وظیفه‌ی مسلمانها است که در همه‌جای دنیا، به هر شکلی که میتوانند، این مبارزه را، این فریاد را، این حرکت را ادامه بدهند. فروکاستن این مسئله‌ی به این مهمّی به یک مسئله‌ی داخلی عربی، مطلب غلطی است.»

4-برداشت های نامشروع، غیرمنصفانه و ظالمانه از بیت المال، خیانت است به آرمانهای انقلاب

      «یک مطلب هم درباره‌ی مسائل داخلی کشور، موضوع این حقوقها و برداشت‌های غیرمنصفانه و ظالمانه از بیت‌المال است -که امروز در بین مردم رایج شده است که خبرش را دهان‌به‌دهان نقل میکنند- این برداشت‌ها نامشروع است، این برداشت‌ها گناه است، این برداشت‌ها خیانت به آرمانهای انقلاب اسلامی است. قطعاً در گذشته کوتاهی‌هایی شده است، غفلتهایی شده است، بایستی جبران بشود؛ این‌جور نباشد که ما سروصدا بکنیم و بعد قضایا را تمام بکنیم و بکلّی به دست فراموشی بسپریم؛ باید دنبال بشود. خوشبختانه رئیس جمهور محترم و رؤسای محترم دو قوّه‌ی دیگر، متعهّد شده‌اند که این مسئله را دنبال کنند؛ باید با جدیّت دنبال بشود؛ دریافتهای نامشروع باید برگردانده بشود، و اگر کسانی بی‌قانونی کرده‌اند مجازات بشوند، و اگر سوءاستفاده‌ی از قانون هم شده است بایستی اینهارا از این کارها برکنار بکنند؛ اینها کسانی نیستند که لیاقت این را داشته باشند که در این مراکز قرار بگیرند.»

5-تأکید بر برگرداندن برداشت های نامشروع و عزل و برکناری سواستفاده­کنندگان

       «البتّه این را هم توجّه داشته باشید، دشمنان نظام اسلامی میخواهند از این قضیّه یک مستمسکی علیه نظام اسلامی درست بکنند. اینها یک عدّه‌ای هستند که در قبال مجموعه‌ی مدیران و کارکنان دستگاه‌‌های مسئول که با پاکی و صداقت دارند کار میکنند عدّه‌ی زیادی نیستند، امّا همین کمشان هم مضر است، همین کمشان هم عیب است؛ این عیب را بایستی برطرف کرد. ما آسیب‌های ناشی از فقر را شناخته‌ایم، روی آنها برنامه‌ریزی میکنیم، درباره‌ی آنها جلسه میگذاریم، امّا آسیب‌های ناشی از مستی اشرافی‌گری را کأنّه درست نمی‌شناسیم؛ وقتی اشرافی‌گری، اسراف، و تجمّل در جامعه وجود داشته باشد و ترویج بشود، این قضایا به دنبالش پیش می‌آید و به وجود می‌آید و همه دنبال این هستند که یک طعمه‌ای به دست بیاورند و خودشان را از آن سیر کنند، شکمها را از این مالهای حرام پُر کنند. با این پدیده بایستی با جدّیّت مقابله بشود؛ مسئله‌ی عزل کردن و برکنار کردن و برگرداندن آنچه از بیت‌المال به صورت نامشروع خارج شده است، این را در دستور قرار بدهند. این وظیفه‌ی همه است؛ مردم نسبت به این مسئله اهمّیّت میدهند و اگر چنانچه این قضیّه اتّفاق نیفتد و دنبال‌گیری نشود، اعتماد مردم به نظام کاسته میشود که این فاجعه‌ی بزرگی خواهد بود. بایستی با اقدام جدّی، اعتماد مردم را حفظ کرد.»

 


یکشنبه 96 خرداد 7 , ساعت 9:6 صبح

 

 

ابلاغ سیاستها ومواضع حضرت امام خامنه ای (مدظله العالی)

در دیدار رئیس‌جمهور و اعضای هیأت دولت03/06/1395

 

1-لزوم استفاد? دولت از فرصتها تا آخرین لحظه

«من خواهشم این است که از این فرصتها استفاده بشود و تا آخرین روز دولت، آقایان کار کنند؛ یعنی این‌جوری فکر نکنید که حالا مثلاً فرض کنید این دولت تمام میشود، آیا فردا من مسئول این کار هستم یا نیستم، اصلاً این فکرها نباید باشد، باید تا آن لحظه‌ی آخر، بایستی تا آن ساعت آخر و روز آخر تلاش کرد و کار کرد.»

2-عمل دولت، بهترین تبلیغ

    «درگیر حواشی هم نشوید؛ چون این ماه‌هایی که در پیش داریم، ماه‌هایی است که بتدریج با چالشهای انتخاباتی همراه میشود؛ یعنی همین‌طور تبلیغات انتخاباتی، حرفهای انتخاباتی، مسائل سیاسی [پیش می‌آید]؛ مخالفین یک چیز میگویند، موافقین یک چیز میگویند؛ اینها نباید شما را مشغول کند، یعنی اصلاً توجّه به این مسائل نکنید، کار خودتان را بکنید. بهترین تبلیغ برای دولتی که در رأس کار است، عمل او است. یعنی شما اگر چنانچه هزاران کلمه در تبلیغ حرف بزنید، امّا یک کار خوب [هم] ارائه بدهید، این یک کارِ خوب بیش از آن هزاران کلمه حرف تأثیر میگذارد در مردم. »

3-تأکید بر بیان بدون اغراق و مبالغ? اقدامات دولت برای مردم و نخبگان

«من تأکید میکنم و تجدید میکنم این حرف را که برای مردم و نخبگان توضیح بدهید کارهایی را که انجام گرفته؛ بدون اغراق و مبالغه؛ یعنی همان چیزی را که واقعاً خودتان مُقتنع هستید به آن، این را برای مردم بیان کنید؛ این لحن صادقانه و لحن حاکی از واقع‌نگری و واقع‌گرایی، مردم را تحت تأثیر قرار میدهد؛ بلاشک این‌جوری است.»

4-تأکید بر حل مسائل و مشکلات اقتصادی کشور

     «به نظر ما، امروز مسئله‌ی اوّل کشور، مسئله‌ی اقتصاد و مسائل اقتصادی و مشکلات و گره‌های اقتصادی است که اینها بایستی حل بشود.»


5- پیگیری برای تحقّق قطعی طرحها

      « اوّلاً پیگیری برای تحقّق قطعی طرحها؛ ببینید، ما یک تصمیمی میگیریم، ابلاغ هم میکنیم، اصرار هم میکنیم، امّا اگر تا آخر خط نرویم و این آبی را که از چشمه جاری شده به مزرعه نرسانیم، کار تمام نیست؛ کارِ تمام آن وقتی است که همه‌ی این کارهایی را که ایشان و مجموعه‌ی همکار ایشان در دولت در مورد این کارهای ستاد فرماندهی اقتصاد مقاومتی انجام داده‌اند، یک‌یکِ این طرحها به نتیجه برسد؛ یعنی تعقیب کنند و قدم‌به‌قدم دنبال کنند این کارها را؛ این مسئله‌ی اوّل است که به نظر بنده خیلی مهم است و باید ان‌شاءالله انجام بگیرد.»

6-تأکید بر همسو نمودن فعالیتهای اقتصادی با سیاست های اقتصاد مقاومتی

 «[مسئولین] تمام تلاش خودشان را بگذارند که این فعّالیّتها را همسو کنند با همین سیاست‌ها واگر یک فعّالیّتی وجود دارد که با این سیاست‌ها همسو نیست، جلویش را بگیرند؛ یعنی واقعاً این، یکی از کارهای اساسی است. در عرصه‌ی واقعی اقتصاد -آن اقتصاد واقعی- خیلی کار دارد انجام میگیرد، خب، بعضی‌ از آنها منطبق با این سیاست‌ها است، بعضی از آنها نیست؛ آنهایی که هست ترویج بشود، آنهایی که نیست جلوگیری بشود یا لااقل کمک نشود.»

7-تأکید بر پای کار آوردن هم? ظرفیتهای کشور

      « همه‌ی ظرفیّتهای کشور پای کار آورده بشود ... بخصوص در خصوصِ صنعت و کشاورزی، واقعاً کارهای زیادی وجود دارد که اینها بایستی بیاید پای کار، یعنی ظرفیّتها فوق‌العاده است.»

8-لزوم اقدام جهشی و فوق العاده در اقتصاد مقاومتی

      «در اقتصاد مقاومتی آن چیزی که مورد انتظار است، یک کار جهشی است. ببینید، دستگاه و دولت، خب یک کارهای متعارفی دارد، کارهای معمولی‌ای دارد در زمینه‌های اقتصاد -در همه‌ی بخشهای مختلف این وزارتخانه‌های چندین‌گانه‌ی اقتصادی- که دارد انجام میگیرد؛ این کارها که خب باید انجام بگیرد؛ [امّا] از جمله‌ی چیزهایی که در اقتصاد مقاومتی مورد نظر است، یک کار فوق‌العاده است، یک کار جهشی است. ... کارهای روزمرَّه‌ِی معمولی دستگاه‌های اقتصادی قانع نشوید که این [کارها] را از اینها بخواهید.»

 


9- مبارزه‌ی جدّی با قاچاق

     «مبارزه‌ی جدّی با قاچاق -همین مسئله‌ی انهدام [کالای قاچاق]- بسیار مهم است؛ البتّه بعضی از مرتبطین با این مسائل، به ما گفتند که بعضی از این اقلام را میشود بازصادر کرد، [یعنی] برگرداند و صادر کرد؛ خیلی خب، این را حرفی ندارم، یعنی من این را الان اعلام میکنم. اینکه ما گفتیم حتماً منهدم کنند جنس را، جنس قاچاق را، این شامل آن قاچاقهای جزئی و شامل این کوله‌برها و مانند اینها نیست؛ ما باندهای قاچاق و کارهای بزرگ [را میگوییم]، اینهایی که بازار کشور را تحت تأثیر قرار میدهد.»

10-پرهیز از تشدید دیوان سالاری

      «مسئله‌ی دیوان‌سالاری هم که بحث قدیمی‌ای است که دیگر حالا نمیخواهم تکرار بکنم. بعضی اوقات دیوان‌سالاری آن قدر شدید میشود که کارآفرین و سرمایه‌گذار را بی‌حوصله میکند که اصلاً دیگر حوصله‌اش سر میرود و آماده نیست کاری بکند.»

11- حمایت جدی از اقتصاد دانش بنیان

      «یکی هم مسئله‌ی حمایت جدّی از اقتصاد دانش‌بنیان...شاید بتوان گفت میلیونها جوان الان در کشور هستند که اینها آماده‌ی کارند که اگر یک کمکی به اینها بشود، میتوانند واقعاً در این قسمتها پیش بروند و بخشهای مختلف را [فعّال] کنند.  من شنیدم حتّی در برخی از موارد و برخی از بخشهای دولتی -که حالا این را جناب آقای رئیس جمهور اگر ان‌شاءالله دنبال بکنند خوب است- که برخی از این به قول آقایان پروژه‌ها را از خارجی‌ها قبول میکنند و امکانات هم به آنها میدهند، [امّا] به این شرکت دانش‌بنیان داخلی که میتواند این کار را انجام بدهد، نمیدهند! یعنی این گزارشهایی است که به ما ‌رسیده که ان‌شاءالله خلاف واقع باشد، امّا گزارشهایی است که هست؛ اینها را باید به نظر من تعقیب کرد و دنبال کرد و مهم است.»

12- توزیع متناسب دیپلماسی در سطح دنیا

      «یکی اینکه ما توان دیپلماسی خودمان را در سطح دنیا درست توزیع کنیم؛ یعنی سهم آسیا به تناسب وسعت و توانایی آسیا باید به آسیا داده بشود، سهم آفریقا همین‌جور، سهم آمریکای لاتین همین‌جور؛ پس بنابراین [باید] دیپلماسی‌مان را خوب توزیع کنیم، متناسب توزیع کنیم.»

13- داشتن دیپلماسی فعال در مسائل منطقه

     «یک مسئله‌ی دیگر هم این است که ما در همه‌جا بایست در دیپلماسی موضع فعّال داشته باشیم. بایستی انسان بخصوص در مسائل شبیه مسائل منطقه -که امروز مسائل بسیار پیچیده‌ای است؛ مسائل منطقه‌ی ما، مسائل سوریه و عراق و لبنان و شمال آفریقا، این طرف در طرف شرق، افغانستان و پاکستان و مانند اینها، مسائل فوق‌العاده پیچیده‌ای است؛ سیاستها اینجا خیلی در هم فرورفته و متخاصم و مؤثّر بر روی یکدیگرند- خیلی لازم است که با دقّت و هوشیاری و قدرت فعل، فعّال بودن و اثرگذار بودن، وارد میدان بشود. که خب در یک جاهایی الحمدلله وارد شده‌ایم، همین‌جور هم بوده.»

14-استفاده از ظرفیت دیپلماسی برای مسائل اقتصاد

     «در زمینه‌ی مسائل دیپلماسی، استفاده از ظرفیّت دیپلماسی برای اقتصاد است. دستگاه‌های اقتصادی با وزارت خارجه، در زمینه‌ی مسائل اقتصادی بایستی تعامل دائمی داشته باشند. خب مگر ما نمیگوییم مثلاً فرض کنید که انتقال فلان فنّاوری پیشرفته از فلان کشور [انجام شود]، یا صادرات [به فلان کشور] -که روی صادرات تکیه میکنیم- خب، در این زمینه‌ها وزارت خارجه بایستی محور کار باشد. ما شنیده‌ایم و دیده‌ایم مواردی را که یک وزارتخانه‌ای، در یک کشوری دارد مذاکره‌ی اقتصادی میکند، [امّا] وزارت خارجه اصلاً خبر ندارد! این ضرر است، این زیان محض است. البتّه این وظیفه‌ای است دوطرفه، هم وظیفه‌ی دستگاه‌ها است که با وزارت خارجه همکاری و همراهی داشته باشند در این زمینه، هم وظیفه‌ی وزارت خارجه است که برای این کار بنشینند برنامه‌ریزی کنند.»


یکشنبه 96 خرداد 7 , ساعت 9:6 صبح

باسمه تعالی

15-توجه به بدحسابی غربی ها و پرهیز از توجیه خیانت طرف مقابل

     «به‌هرحال در مورد برجام، آن نکته‌ای که من میخواهم بگویم این است که اوّلاً بدحسابی‌های طرف غربی را -یعنی بخصوص آمریکا را- به حساب بیاوریم؛ مطلقاً در صدد این نباشیم که بدحسابی طرف مقابل را و بدقِلقی طرف مقابل را و خیانت طرف مقابل را یک‌جوری توجیه کنیم؛ این دارد بدحسابی میکند -الان مشخّص است، آمریکایی‌ها دارند بد‌حسابی میکنند- این بدحسابی را به حساب بیاوریم، به این توجّه کنیم.»

16-تجربه آموزی از بدعهدیهای طرف مقابل

   «تجربه بیاموزیم؛ اینکه حالا ممکن است که فرض کنید این دولت یا یک دولت دیگری در آمریکا یا در فلان کشور یک وعده‌ای به ما بدهد و یک حرفی بزند، به این وعده و مانند اینها هیچ نمیشود اعتماد کرد؛ مطلقاً. خیلی‌خب، او وعده میدهد، شما هم یک وعده بدهید.»

17-لزوم شتاب در رشد علمی

   «ما در قضیّه‌ی علم و فنّاوری، برای پیشرفت کشور واقعاً احتیاج داریم به اینکه مسئله‌ی علم و مسئله‌ی فنّاوری، بشود مسئله‌ی مطرح کشور؛ یعنی یکی از آن سه نقطه‌ی اصلی و سه ستون اصلی‌ای که کشور امروز به آنها متّکی است -و شاید عمیق‌ترینش این است- یکی همین مسئله‌ی علم و فنّاوری است که خب ما الحمدلله پیشرفتهای خوبی داشته‌ایم؛ تلاش شد، کار شد، دنبال‌گیری شد، [امّا] رشد پیشرفتهایمان کم شده.»

18-تکیه بر گفتمان پیشرفت علمی و جنبش نرم افزاری

«این گفتمان پیشرفت علمی هم باید ادامه پیدا کند، یعنی این را نباید بگذارید متوقّف بشود. شماها همه‌تان -همه‌ی دوستان-دانشگاهی هستید، اوّلاً من توصیه‌ام این است که دوستان مسئول، با دانشگاه رابطه‌شان را قطع نکنند؛ یعنی رفت‌و‌آمد با دانشگاه داشته باشند؛ هرجا هستید، هرجور، با هر مجموعه‌ی دانشگاهی‌ که روبه‌رو میشوید، روی مسئله‌ی گفتمان تولید علم و پیشرفت علمی و همین جنبش نرم‌افزاری و شتاب رشد، تکیه کنید؛ جوری بشود که هر استادی، هر دانشجویی، هر پژوهشگری احساس بکند که این وظیفه‌ی او است که این کار را بایستی انجام بدهد.»

19-لزوم افزایش بودج? پژوهشی دانشگاهها

     «یک نکته هم مسئله‌ی بودجه‌ی پژوهش است. بودجه‌ی پژوهش، اوّلاً کم است، ثانیاً همانی هم که هست، همه‌اش داده نمیشود. ما البتّه وعده گرفتیم از یکی از دولتها -نمیدانم حالا کدام یکی از حضرات بودند- که بودجه‌ی پژوهش را برسانند به یک‌ونیم درصد و دودرصد و حدّاکثر هم به سه درصد امّا خب، یک‌ونیم درصد را قول دادند. بعد اینجا دانشگاهی‌ها که آمدند سخنرانی کردند، گفتند این حرفها چیست؟ شش‌دهم درصد و پنج‌دهم درصد و از این حرفها است قضیّه، تازه از همان هم همه‌اش را نمیدهند! خب حالا جوری بشود که بودجه‌ی پژوهش داده بشود.»

20-تأکید بر همکاری دانشگاه و صنعت

     «یکی هم مسئله‌ی همکاری دانشگاه و صنعت است که بنده از سالها پیش روی این تکیه کردم، خیلی هم روی این اصرار کردم... یعنی برای هر دو طرف باید مشوّق گذاشت، هم برای آن صنعتی که برای پژوهش خرج میکند -بالاخره وقتی که صنعت، از پژوهش دانشگاهی میخواهد استفاده کند، یک هزینه‌ای میکند؛ این هزینه را به حساب بیاورید؛ یا جزو معافیّتهای مالیاتی، یا از این قبیل چیزها- هم آن قسمت پژوهشگاه و پژوهشکده و دانشگاهِ پژوهشگر را مورد تشویق قرار بدهید؛ از دو طرف باید تشویق بشوند که به هم نزدیک بشوند.»

21-وجود سپر امنیتی محکم در کشور

     «بحمدالله کشور امروز یک سپر امنیّتی محکمی دارد. خب شما نگاه کنید، دُوروبر ما ببینید چه خبر است. شرق ما افغانستان است و آن حوادث و پاکستان و [اینها]، غرب ما این کشورهای همسایه‌ی عربی و عراق و سوریه و یمن و این حوادثی که در این منطقه‌ی غرب آسیا در جریان است و حوادثی که پیرامون ما در لیبی و مثلاً مصر و بقیّه‌ی جاها هست، وقتی انسان اینها را نگاه میکند، میفهمد که چه قدر نعمت بزرگی است این امنیّتی که امروز ما بحمدالله داریم. این سپر امنیّتی، خوشبختانه کشور را فراگرفته که از این آسیب‌های امنیّتی محفوظ است. مردم راحت زندگی میکنند از لحاظ امنیّت، به نظر من یکی از چیزهایی که خوب است مسئولین محترم در صحبتهایشان با مردم درمیان بگذارند که مردم یادشان بیاید -چون «نعمتان مجهولتان الصّحة و الامان»، مجهول است- یکی «امان» است. تا امان هست، کسی ملتفت نیست که امنیّت هست. از خانه تا محلّ کسبت میخواهی بروی، ناامن باشد؛ تا مدرسه میروی، ناامن باشد؛ دانشگاه، ناامن باشد؛ از این شهر به آن شهر، ناامن باشد؛ الحمدلله امروز امنیّت در کشور وجود دارد و این به‌خاطر زحمات نیروهای نظامی ما و نیروهای امنیّتی ما است؛ باید واقعاً از اینها تشکّر کرد و اینها را تقویت کرد.»

22-سه عنصر مورد نظر در حفظ امنیت کشور

الف- روحیّه‌ی انقلابی و دینی مردم

 «یکی سدّ دفاعی ملّی است که اساس کار این است؛ آن روحیّه‌ی انقلابی و دینی مردم، یکی از آن سه عنصر اصلی حفظ امنیّت کشور است؛ یعنی حقیقتاً آن روحیّه‌ی انقلابی مردم و دینی مردم است که تشجیع میکند و تحریص میکند نیروهای ما را که بتوانند کارهای خودشان را درست انجام بدهند؛ یکی این است که باید حفظ بشود.»

ب-حفظ و استحکام تشکیلاتی دستگاه‌های حافظ امنیّت

    یکی آن بخش تشکیلاتی ما است که همین تشکیلات نظامی ما و تشکیلات امنیّتی ما است؛ اینها باید تشویق بشوند، تقدیر بشوند، به اینها کمک بشود؛ اینها دارند واقعاً کار میکنند.

ج-تقویت فنی ابزار و وسیله های دفاعی کشور

     «یکی هم مسئله‌ی فنّی ما و ابزارهای ما است، همین کارهایی که دارند میسازند، همین موشکی که چند روز پیش از این، آقای دکتر روحانی رفتند و از آن رونمایی کردند؛ اینها مهم است، اینها خیلی مهم است، اینها در حفظ امنیّت کشور خیلی تأثیر دارد. اینکه کشور بتواند از خودش دفاع بکند و این را دیگران بدانند که این قدرت دفاعی در کشور هست، این خیلی مهم است.... بنابراین یکی از اساسی‌ترین کارها همین است که ما ابزارهای دفاعی‌مان را تقویت بکنیم و هرکدام از این سه عامل -یعنی عامل روحیّه‌ی مردم، عامل حفظ و استحکام تشکیلاتی دستگاه‌های حافظ امنیّت، و عامل ابزار و وسیله- تضعیف بشود به ضرر ما است و هر کسی تضعیف بکند، واقعاً به ضرر کشور اقدام کرده.»

 23-فرهنگ، اولویت بسیار مهم کشور

     «اولویّت بسیار مهمّ کشور، فرهنگ است. فرهنگ از ادبیّات و هنر تا سبک زندگی تا فرهنگ عمومی تا اخلاق تا رفتار اجتماعی، شامل همه‌ی اینها است؛ ما در این زمینه‌ها تکلیف داریم، مسئولیّت داریم؛ دستگاه‌های فرهنگی ما واقعاً مسئولیّت دارند در این زمینه. فرض بفرمایید حالا فیلم، تئاتر، سینما، خب اگر مراقبت نباشد [چه میشود]! بنده طرف‌دار جزم‌اندیشی و فشار و اختناق در این زمینه‌ها نیستم، میدانید، من اعتقاد راسخ دارم به آزاداندیشی؛ منتها آزاداندیشی غیر از ولنگاری است، غیر از اجازه دادن به دشمن است که از دالان آزاداندیشی و آزادعملی بخواهد ضربه بزند به [کشور]. امروز نیروهای مؤمن و جوان انقلابی‌مان، بیشترین کارهای خوب کشور را دارند انجام میدهند، همین دانش‌بنیان‌ها، همین کارهای گوناگون، همین فعّالیّتها، اینها بیشتر به‌وسیله‌ی جوانهای مؤمن و مانند اینها انجام میگیرد. حالا فرض کنیم یک تئاتری یا یک فیلمی تولید بشود که تیشه به ریشه‌ی ایمان این جوانها بزند؛ این خوب است؟ این چیزی نیست که انسان از آن احساس خطر بکند؟ دو مقوله است، مقوله‌ی آفند و پدآفند؛ ما در زمینه‌ی فرهنگ، هم در مورد آفند ضعیف عمل میکنیم، هم در مورد پدافند ضعیف عمل میکنیم؛ به نظر من بایست در این زمینه‌ها کار کرد. فرهنگ با جوهر دین، با جوهر انقلاب، اساس کارهای ما است که بایستی واقعاً به آن بپردازیم. محصولات فرهنگی، کتاب، سینما، تئاتر، شعر، مطبوعات و نیز شخصیّت‌های فرهنگی؛ فرض کنید که یک شخصیّت فرهنگی هست که همه‌ی عمر خودش را در راه انقلاب گذاشته، یک شخصیّت فرهنگی هم هست که هر وقت توانسته به انقلاب نیش زده؛ شما رفتارتان با این دو نفر چه‌جور است؟ شما که مسئول دولتی هستید یا مسئول فرهنگی هستید یا مسئول وزارت مثلاً ارشاد هستید یا وزارت علوم هستید یا سازمان تبلیغات اسلامی هستید -فقط مخصوص کارهای دولتی نیست، دیگران هم همین‌جور هستند- یا صداوسیما، رفتار شما و برخورد شما با این دو آدم چه‌جور است؟ این خیلی مهم است. آن کسی که عمرش را در خدمت انقلاب و در خدمت دین بوده، آیا این [طور] است که مورد تکریم و ترجیح شما باشد، نسبت به آن کسی که درهمه‌ی عمرش حالا یک قدم [هم] در راه دین و انقلاب که برنداشته، گاهی اوقات ضربه هم زده، نیش هم زده؟ خب، اینها مهم است، اینها نکاتی است که باید به آنها توجّه داشت.»

24- تسریع در ارای? برنام? ششم

       «در مسئله‌ی برنامه‌ی ششم، ما تأخیر داریم؛ یعنی واقعاً برنامه‌ی ششم یک امر مهمّی است. خب، اهمّیّت برنامه برای شماها روشن است و میدانید که برنامه چقدر مهم است؛ برنامه، هم هماهنگی ایجاد میکند، هم هم‌افزایی ایجاد میکند، هم زنجیره‌ی برنامه‌ها -پی‌درپی- ما را به اهداف چشم‌انداز میرساند؛ یعنی اگر چنانچه این زنجیره‌ی برنامه‌ها، یک جا در وسط قطع شد، ما نمیتوانیم به آن نتیجه برسیم، این روشن است؛ بنابراین، برنامه خیلی اهمّیّت دارد. خب، حالا برنامه یک فرآیندی هم دارد که در قانون اساسی مشخّص است: سیاست‌هایی است که ابلاغ میشود و اعلام میشود، براساس این سیاست‌ها، دولت برنامه را تهیّه میکند، بعد این برنامه تبدیل به قانون میشود که همه ملزم باشند به جزئیّات این برنامه عمل کنند؛ بنابراین مجلس هم در جریان کار برنامه، در این فرآیند قرار میگیرد. این کار را به نظر من هرچه زودتر انجام بدهید و پیش ببرید؛ نگذارید که این قضیّه بیش از این متوقّف بشود. البتّه در برنامه هم اساس کار: در بخش اقتصاد، همان اقتصاد مقاومتی باید باشد؛ در بخش فرهنگ، فرهنگ با همان خصوصیّاتی باشد که عرض کردیم؛ و در بخش علم و فنّاوری هم -که این سه بخش خیلی مهم است- با همان خصوصیّاتی که قبلاً عرض شد و اهتمام به پژوهش و اهتمام به توسعه‌ی علم.»

25- استفاده از فرصتهای فضای مجازی و برکناری از تهدیدهای آن

    «فضای مجازی واقعاً یک دنیای رو به رشدِ غیرقابل توقّف است، یعنی واقعاً آخر ندارد؛ آدم هرچه نگاه میکند، آن چیزِ اوّ‌ِلِ‌بلاآخر، فضای مجازی است. هرچه انسان پیش میرود در این فضا، این همین‌طور ادامه دارد. این یک فرصتهای بزرگی در اختیار هر کشوری میگذارد، تهدیدهایی هم در کنارش دارد؛ ما بایستی کاری کنیم که از آن فرصتها حدّاکثر استفاده را بکنیم، از این تهدیدها تا آنجایی که ممکن است خودمان را برکنار نگه بداریم.»

26-لزوم برخورد قاطع با حقوقهای نجومی و پرهیز از عذرتراشی برای متخلف

     «من خواهش میکنم از این قضیّه آسان عبور نکنید. بله، دامن زدنِ به این قضیّه به آن معنا -که به قول ایشان مدام بازخوانی‌کردن و آماردادن که فلان کس این‌قدر میگیرد، فلان کس [آن‌قدر]- شاید کار خیلی مثبتی نیست؛ امّا از آن طرف، اقدامی که شما در مقابل میکنید، خیلی مهم است؛ یعنی به مردم بگویید که چه کار کردید.»

 


یکشنبه 96 خرداد 7 , ساعت 9:2 صبح

باسمه تعالی

 

ابلاغ سیاستها ومواضع حضرت امام خامنه ای (مدظله العالی)

در دیدار ائمه جماعات مساجد استان تهران31/05/1395

 

 

1-اهمّیّت مسجد: محل تجمّع مردم بر محور دعا و توجه به خدای متعال

     « اوّلین مسئله، اهمّیّت خود مسجد است و این ابتکاری که اسلام در آغاز ولادت خود برگزید و محلّ تجمّع مردم را بر محور ذکر و دعا و توجّه به خدای متعال قرار داد. اجتماعات مردم به‌طور طبیعی دارای تأثیراتی است. خب، یک عدّه‌ای دُور هم جمع میشوند، میگویند، می‌شنوند، تصمیم میگیرند، ارتباطات فکری برقرار میکنند، داده‌ها و گرفته‌های فکری بین خودشان دارند.»

2-متوقف بودن پیکر? عظیم دین به نماز

    « از اینجا اهمّیّت نماز هم معلوم میشود. خود ماها بِاَشخاصِنا،(3) احتیاج داریم به اینکه به نماز با یک نگاه دیگری نگاه کنیم. البتّه خب، بحمدالله شماها همه از فکر برخوردارید، از منطق، از آشنایی با معارف الهی و دینی؛ بنده برای تذکّر به خودم عرض میکنم؛ ماها، عموم مردم، آنچنان‌که باید و شاید، همچنان قدر نماز را نمیدانیم. نماز به معنای واقعی کلمه عمود دین است؛ معنای عمود این است که اگر نبود، سقف فرو میریزد؛ بنا شکل بناییِ خود را از دست میدهد؛ نماز این است. بنابراین پیکره‌ی عظیم دین متوقّف است به نماز. کدام نماز میتواند این پیکره را حفظ کند؟ آن نمازی که دارای خصوصیّات مطلوب خود باشد: قُربانُ کُلِّ تَقیّ(4) ناهی از فحشا و منکر، نمازی که با ذکر همراه باشد؛ «وَ لَذِکرُاللهِ اَکبَر»(5) این ذکری را که در درون نماز است، هم باید عمل کنیم، هم باید ترویج کنیم.»

3-تبیین نماز، یکی از کارهای مهمّ ائمّه‌ی محترم جماعات در مساجد

     «به‌نظر بنده یکی از کارهای مهمّ ائمّه‌ی محترم جماعات در مساجد، تبیین مسئله‌ی نماز برای مردم است که قدر نماز را بدانیم؛ اگر این شد، نمازها کیفیّت پیدا خواهد کرد. واقع قضیّه این است که نمازهای ما یا در موارد بسیاری بی‌کیفیّت است، یا کیفیّت لازم را ندارد. به عمق اذکار نماز باید رسید. خب، نماز ما [باید] از این آفات چارواداری مصون و محفوظ بمانَد؛ یعنی آفت غفلت درحال نماز، بی‌توجّهی به مفاهیم نماز و به مخاطب نماز که ذات اقدس الهی است؛ این یکی از آفات است...»


4-امام جماعت، محور مسجد

    «مسجد اهمّیّت دارد، پایگاه است؛ همچنان‌که معروف شده در زبانها واقعاً پایگاه است. نه‌فقط پایگاه برای فلان مسئله‌ی اجتماعی، [بلکه‌] مسجد میتواند پایگاه همه‌ی کارهای نیک باشد؛ پایگاه خودسازی، انسان‌سازی، تعمیر دل و تعمیر دنیا و مقابله‌ی با دشمن و زمینه‌سازی برای ایجاد تمدّن اسلامی و بصیرت‌افزاییِ افراد؛ و هَلُمَّ جَرّا.(9) مسجد یک چنین جایگاهی است. بنابراین پیش‌نمازی مسجد تنهاوظیفه‌ی امام جماعت نیست؛ پیش‌نمازی هم یکی از کارها است. اقامه‌ی نماز، اقامه‌ی حق و عدل، اقامه‌ی دین، ابلاغ احکام دینی، وظیفه‌ی ما به‌عنوان پیش‌نماز و به‌عنوان امام جماعت است. یعنی محور مسجد، امام جماعت است، مسجد بر محور امام جماعت [است‌].»

5-امامت مسجد، کاری مهم و اساسی

      «تصوّر بنده این است که یکی از کارهای اساسی عبارت است از امامت مسجد؛ [این‌] یک کار مهم است؛ به‌عنوان یک کار حاشیه‌ای نباید به آن نگاه کرد. اینکه ما به کارهای روزانه‌مان، به مشاغل گوناگونمان برسیم، بعد سر ظهر یا مغرب با عجله‌ی تمام در ترافیک و مانند اینها خودمان را برسانیم -نیم‌ساعت، سه‌ربع هم از وقت دیر شده باشد- برویم آنجا بِایستیم به نماز، این کم گذاشتن در حقّ مسجد است. این را باید یک شغل مهم و اساسی به‌حساب آورد.»

7-کیفیت دادن روزافزون به کار تبیین در مسجد

     «اینکه بین دو نماز یا بعد از نماز، امام جماعت بِایستد یا برود روی منبر با مردم حرف بزند یا اینکه مثلاً فرض کنید تخته‌سیاه در مسجد ببرند، حدیث بنویسند، برای مردم تبیین بکنند، یا بنشینند با جوانهای مسجد حلقه‌ی معرفتی تشکیل بدهند، تبیین کنند، سؤالاتشان را بشنوند...

....پس بنابراین یک مسئله، مسئله‌ی گردهماییِ مردمی بر محور نماز و محور ذکر از نظر اسلام است. این مهم است. بنابراین اگر کار اجتماعی هم در اینجا انجام میگیرد، مثلاً تصمیم میگیرند که یک تعاونی‌ای درست کنند برای فقرا یا در یک امر خیری تعاون کنند، این با توجّه به اقامه‌ی صلات است، با توجّه به ذکر است، برای خدا است، بر محور صلات است. اگر بسیج میشوند از مسجد برای رفتن در مقابله‌ی دشمن، این به معنای حرکت جهاد فی‌سبیل‌الله هست، بر مبنای خدا است، بر مبنای ذکر است؛ اگر وظیفه پیدا میکنند که امورات شهری را، امورات محلّه را مثلاً از لحاظ امنیّت، از لحاظ کارهای لازم انجام بدهند، باز بر محور ذکر [است‌.]»

 

8- مسجد، پایگاه انواع فعّالیّتهای اجتماعی

     « مسجد پایگاه انواع و اقسام فعّالیّتهای اجتماعی است؛ یعنی وقتی ما مردم را گرد این محور جمع کردیم، از آنها چه میخواهیم. یکی از چیزهایی که میخواهیم این است که به فعّالیّتهای اجتماعی بپردازند. در جامعه‌ی اسلامی همه‌ی آحاد وظیفه دارند، مسئولیّت دارند، باید کار انجام بدهند؛ کار برای پیشرفت جامعه، کار برای امّت. بنابراین اینجا محلّ پمپاژ فکرها و پراکندن وظایف مختلف و کشاندن مردم به کارهای گوناگون است. مسجد برای انجام فعّالیّتهای اجتماعی و پایگاه فعّالیّتهای اجتماعی است.»

9-ضرورت ایجاد حصار فرهنگی در مساجد برای حفظ ایمان جوانان

      «یک مسئله‌ی دیگر در مورد مسجد عبارت است از هسته‌ی مقاومت. مقاومت وقتی گفته میشود، فوراً ذهن میرود به مقاومت نظامی و امنیّتی و امثال اینها. خب بله، آن هم قطعاً مقاومت است، امّا بالاتر از آن، مقاومت فرهنگی است. حصار فرهنگی، خاک‌ریز فرهنگی در کشور اگر سست باشد، همه‌چیز از دست خواهد رفت.»

10-مسجد، پایگاه بسیج فرهنگی و حرکت فرهنگی

      «مسجد پایگاه بزرگ بسیج فرهنگی و حرکت فرهنگی است؛ شیوه‌ی کار را باید در مسجد آموخت که چه‌کار کنیم. اوّلاً به شما عرض بکنم حرفی که شما با مأمومین خودتان و مسجدی‌های خودتان میزنید، از نطق تلویزیونی و مانند اینها بمراتب کارآمدتر و مؤثّرتر است؛ بارها این را عرض کرده‌ایم که نگاهِ چشم‌درچشم و جلسه‌ی نزدیک که نفَس گوینده به شنونده میخورَد، یک‌چیز دیگری است؛ این فقط هم در اجتماعات ما تجلّی دارد؛ البتّه در کلّ اسلام در نمازهای جمعه و امثال اینها این هست، لکن در بین شیعه، بُروزوظهور بیشتری دارد. این مجالس روضه‌خوانی، مجالس وعظ و خطابه، مجالس گوناگون خیلی چیزهای مهمّی است؛ اینها را دست‌کم نباید گرفت، هم از فضای مجازی مؤثّرتر است، هم از صداوسیما مؤثّرتر است، منتها خب دایره‌اش محدود است؛ اگرچنانچه این سلسله‌ی عظیم، این تشکیلات عظیم خوب کار کند و در همه‌جا کار کند، تأثیراتش برهمه‌ی اینها فائق خواهد آمد و میتوانید شما این جوان را، این مخاطب را به معنای واقعی کلمه مصونیّت ببخشید و میتوانید او را در مقابل این میکروب‌ها و این ویروس‌هایی که به‌طور دائم دارد سرازیر میشود به‌طرف این کشور و طرف این نظام واکسینه کنید.

11-تبیین مفهوم بصیرت سیاسی

    « بصیرت سیاسی که ما میگوییم یعنی این. بفهمیم که چه کسی دارد ما را به کجا میبرد، به کجا دعوت میکند، به کجا میکشانَد. آیا به سمت اهداف اسلامی داریم حرکت میکنیم؟ به سمت تدیّنِ روزافزون جامعه داریم حرکت میکنیم؟ یا آن‌چنان‌که دشمن مایل است، به سمت بی‌مبالاتی بیشتر حرکت میکنیم، به سمت دلباختگی بیشتر به اقطاب مخالف دین داریم حرکت میکنیم. آن بصیرت سیاسی، این است. اگرچنانچه این را فهمیدیم، آن‌وقت معلوم میشود که بایستی با زید باشیم یا با عمرو باشیم، یا از این حمایت کنیم یا از آن حمایت کنیم؛ در سایه‌ی این نگاه کلان باید فهمید. این هم یک مسئله است.»

12-تأکید بر برقرار بودن مساجد در هر سه وقت نماز

     «وقت نماز، مسجد باید باز باشد. هرسه وقت در مسجد باید نماز جماعت برگزار بشود؛ بنا را بر این باید گذاشت. حالا ممکن است بنده مثلاً فرض کنید توانایی ندارم که هرسه وقت بروم، خب یک نفر دیگر را حتماً آنجا بگذارم که سه وقت در این مسجد نماز اقامه بشود. و درِ مسجد از پیش از ظهر که باز میکنند برای نماز ظهروعصر، تا شب بعد از نماز عشا باز باشد؛ این‌جور نباشد که درِ مسجد را ببندند.»

13-منصرف کردن مساجد از مسائل سیاست، مسیر و مصیر جامعه، جفایی بزرگ در حق مسجد

     « بعضی‌ها مسجد را -برخلاف آنچه ما حالا عرض کردیم- از مسائل سیاسی میخواهند بکلّی برکنار بدارند. [میگویند] آقا شما وارد سیاست نشوید، کار خودتان را بکنید. کار خودتان یعنی چه؟ یعنی بیایید همان نمازتان را بخوانید و بروید؛ فقط پیش‌نمازی محض. این همان سکولاریسم است. سکولاریسم به‌معنای بی‌دینی نیست، سکولاریسم به‌معنای این است که دین در غیر عمل شخصی، هیچ بُروزوظهوری نداشته باشد. نظام اجتماعی کاری به دین ندارد. بله، هرکسی در داخل نظام اجتماعیِ متنوّعِ غربی و شرقی و امثال اینها خودش برای خودش، در دل خودش، در عمل خودش یک ارتباطی با خدا داشته باشد؛ سکولاریسم یعنی این. این همان چیزی است که دشمنان میخواهند؛ دشمنان همین را میخواهند. آن دینی که با آن مخالفند، آن ایمانی که با آن میجنگند، آن ایمانی است که به ایجاد نظام اسلامی می‌انجامد و اسلام را قدرتمند میکند؛ با آن مخالفند. از اسلام میترسند؛ کدام اسلام؟ اسلامی که دارای قدرت است، دارای نظامات است، دارای سیاست است، دارای حکومت است، دارای ارتش است، دارای نیروی مسلّح است، دارای توانایی‌های علمی است، دارای توانایی‌های بین‌المللی [است‌]. از این‌جور اسلامی میترسند وَالّا از اسلامی که ولو یک میلیون طرف‌دار هم فلان جریان یا فلان حزب یک گوشه‌ای در یک کشور یا در سراسر دنیا داشته باشد امّا قدرتی در اختیار ندارد، واهمه‌ای ندارند؛ کاری [در برابر آن‌] نمیکنند. آن اسلامی که با آن مقابلند، با آن مخالفند، با آن دشمنند، کینه‌ی آن را در دل میپرورانند، اسلام مقتدر است. آن‌وقت ما بیاییم اسلام را در کانونهای اصلی خود یعنی مساجد، از مسائل جامعه، از مسائل سیاست، از مسیر جامعه، از مصیر(13) جامعه بکلّی منصرف کنیم؟ این جفای بزرگی است در حقّ مسجد.»

14-لزوم ایجاد جایگاه خاص برای جوانان در مسجد

     «یک نکته‌ی دیگر این است که بایستی برای جوانها جایگاه خاص در مسجد ایجاد کرد؛ یعنی واقعاً باید برای جذب جوان برنامه‌ریزی کرد. نه اینکه ما با حضور میان‌سال و پیرمرد در مسجد مخالفیم؛ نه، مؤمنین همه باید بیایند به مسجد و استفاده کنند، امّا جوانها را باید جذب مسجد بکنیم. اینکه جوان مسجد را خانه‌ی خود و جایگاه خود بشناسد و به آن اُنس پیدا کند و رفت‌وآمد پیدا بکند، خیلی برکات دارد. کار را در جامعه جوانها انجام میدهند، پیشران حرکتهای اجتماعی جوانها هستند، اینها هستند که کار میکنند، تلاش میکنند...»

15-تصرف دل جوان بوسیل? معنویات، راه جذب جوانان به مسجد

     «راه جذب جوانها تصرّف دل جوان است. دل جوان یک قیامتی است، اوضاعی است. گرایش جوان به معنویّت یکی از آن رازهای بزرگ الهی است. یک حرف معنوی را برای امثال بنده که بگویند، خب گوش میکنم، حدّاکثر اندکی تأثّر پیدا میکنم، [امّا] همان حرف را به یک جوان بزنند، منقلب میشود، از این رو به آن رو میشود. دل جوان حقیقت‌پذیر است، دل جوان به فطرت الهی نزدیک است؛ «فِطرَتَ اللهِ الَّتی فَطَرَ النّاسَ عَلَیها» دل جوان با نصایح و مطالب معنوی و سلوکی و عرفانی اُنس پیدا میکند، زود اُنس پیدا میکند، زود دلباخته و دلبسته میشود؛ جاذبه‌ی جوانها اینها است. شما سخن را، حرف را، اقدام را با معنویّت، با عرفان واقعی، نه عرفانهای تخیّلی و توهّمی و صوری، یک مقداری آمیخته بکنید، خواهید دید جوان چطور مجذوب میشود و می‌آید. جاذبه‌ی جوان در مسجد اینها است. وَالّا حالا یک وسیله‌ی بازی هم آنجا فراهم کردیم، گذاشتیم، خب اگر بنا است برای بازی بیاید، برود در باشگاه بازی کند.»

16-لزوم حفظ تاریخ و سرگذشت مساجد

     «مساجد ما یعنی مساجدی که امروز خوشبختانه در نظام جمهوری اسلامی هستند و غالباً سی سال چهل سال عمر دارند، یک تاریخ شنیدنی و زیبایی دارند؛ غالباً این‌جور هستند. در این مساجد علمایی آمده‌اند، ائمّه‌ی جماعتی آمده‌اند، رفتارهایی داشته‌اند، برخوردهایی داشته‌اند، مؤمنینی در اینجا آمده‌اند، جوانهایی در اینجا تربیت شده‌اند، از اینجا بسیجهایی صورت گرفته، شهدایی [داده‌اند]، پیکرهای شهیدی به این مساجد برگشته‌اند؛ اینها تاریخ است، اینها سرگذشت‌های جذّاب یک مسجد است؛ این سرگذشت‌ها را باید حفظ کرد. هرکدام از این مساجد میتواند یک سرگذشت واقعیِ جذّابِ درس‌آموزی داشته باشد برای کسانی که امروز در مسجدند و کسانی که فردا به این مسجد خواهند آمد؛ این را در قالبهای گوناگون -قالب کتاب، قالب مقالات مجلّه‌ای، قالب عکس، قالب کلیپ- میشود درآورد؛ اینها را میشود تبیین کرد. چقدر از این مساجد هستند که شهدای نام‌آوری در این مساجد تربیت پیدا کردند، بعد خارج شدند و در راه خدا به شهادت رسیدند؛ این تاریخ را ما بایستی حفظ کنیم.»

17-«روز مسجد» مناسبتی براساس مقابله با دشمن صهیونیستی

     «فراموش نکنیم که«روز مسجد»اساساً یک روز انقلابی است؛ یعنی تشکیل این روز و تعیین این روز که به خواست و مطالبه‌ی جمهوری اسلامی بود و در سازمان کنفرانس اسلامی به‌عنوان «روز مسجد» تصویب شد، به‌مناسبت آتش زدن مسجدالاقصی است؛ به‌مناسبت مقابله‌ی با دشمن صهیونیست است؛ اساس این روز یک چنین اساسی است؛ با این نگاه به روز مسجد نگاه کنید و حرکت را در این مسیر قرار بدهید.»

18-شجر? طیب? نظام جمهوری اسلامی در حال استحکام روزافزون

      «من به شما عرض بکنم، علی‌رغم همه‌ی دشمنی‌هایی که امروز دارد میشود -که ما طبعاً آگاهی‌های خیلی وسیعی داریم نسبت به آنچه امروز دارد انجام میگیرد؛ چه در زمینه‌های سخت و چه در زمینه‌های نیمه‌سخت و چه در زمینه‌های نرم؛ چه در زمینه‌های آشکار و چه در زمینه‌های پنهان؛ خیلی کار دارد انجام میگیرد علیه نظام جمهوری اسلامی به شکلهای مختلف- این کلمه‌ی طیّبه که واقعاً «کَشَجَرَةٍ طَیِّبَةٍ اَصلُها ثابِتٌ وَ فَرعُها فِی السَّمآء»، [یعنی‌] نظام جمهوری اسلامی روزبه‌روز در حال استحکام بیشتر است.» بحمدالله خدای متعال تفضّلات خودش را بر ماها تمام کرده؛ ما بایستی شاکر باشیم، قدر نعمت الهی را بدانیم و با امید ان‌شاءالله در این راه پیش برویم.»

 


یکشنبه 96 خرداد 7 , ساعت 9:1 صبح

باسمه تعالی

ابلاغ سیاستها ومواضع حضرت امام خامنه ای (مدظله العالی)

در دیدار رئیس و نمایندگان مجلس شورای اسلامی

به مناسبت آغاز به کار دهمین دوره‌ی مجلس شورای اسلامی

16/03/1395

 

1-دفاع از دستاوردهای انقلاب و مبانی اسلام، وظیف? مجلس

      در قانون اساسی شما موظّف شده‌اید از دستاوردهای انقلاب و مبانی اسلام دفاع کنید؛ در سوگندتان بود. من در پیامم به شما عرض کردم، این سوگند، سوگند حقیقی است؛ یعنی اگر این سوگند نقض بشود، کفّاره دارد. سوگند خورده‌اید که مبانی اسلام را و دستاوردهای انقلاب را حفظ کنید؛ خب، این چیز مهمّی است. این کِی ممکن خواهد شد؟ آن‌وقتی که مجلس واقعاً در رأس امور باشد؛ این کار هم دست شما است. «مجلس در رأس امور» تعارف نیست که بخواهیم تعارف بکنیم؛ نه واقعاً باید مجلس در رأس امور باشد؛ یعنی تصمیم بگیرد و آن تصمیم اجرائی بشود...

2-توجه مجلس به خویشتن نظارتی

      یکی از چیزهایی که به معنای واقعی کلمه میتواند این را در مجلس تأمین کند و تضمین کند، نظارت مجلس بر خویشتن است؛ من این را در مجلس هشتم گفتم. مجلس بر خودش نظارت کند. بالاخره مجلس تشکیل میشود از تعدادی انسان؛ ما انسانها همه‌مان در معرض خطا هستیم؛ یعنی شوخی ندارد، بزرگ و کوچک هم ندارد، پیر و جوان هم ندارد، همه‌مان در معرض خطا و در معرض لغزش هستیم. چه‌کسی باید جلوی این لغزش را بگیرد؟ خود مجلس. انواع‌واقسام لغزشها هم متصوّر است؛ مجلس اگر نظارت کرد، جلوی لغزش نماینده را گرفت و نماینده توانست این پاکیزگی و طهارت خودش را در طول این چند سال حفظ کند، آن‌وقت زبانش باز خواهد بود؛ آن‌وقت میتواند اگرچنانچه نقطه‌ی اشکالی در هرجا دید آن را بیان کند؛ این را باید مجلس رعایت بکند. من خواهش میکنم مسئله‌ی خودنظارتی، خویشتن‌نظارتی مجلس را دستِ‌کم نگیرید. این را حفظ کنید.

 

3- وضع قانون متقن،واضح و همه جانبه نگر در مجلس

      خب، یک مسئله در مورد قانون است. قانونگذاری شأن اصلی شما است منتها قانون را دوجور میشود گذارد و وضع کرد...دقّت کنید که اوّلًا قانون متقن باشد، قانون اتقان داشته باشد؛ یعنی دلایل وضع این قانون جوری باشد که هرکس نگاه میکند، ببیند بله، این قانون، قانون متقنی است. همه‌جانبه‌نگر باشد؛ نگاه جزئی و بی‌توجّه به جوانب گوناگون، قانون را از حیّز انتفاع می‌اندازد. واضح باشد؛ جوری نباشد که پی‌درپی اصلاحات مکرّر لازم داشته باشد، مرتّب استفساریّه بیاید مجلس؛ وقتی قانون واضح نبود، وقتی جامع نبود، مرتّباً استفساریّه می‌آید که آیا مرادتان این بوده یا آن بوده؛ گاهی نتیجه‌ی استفساریّه‌ای که مجلس صادر میکند، نقطه‌ی مقابل مضمون خود قانون است...

4-توجه به کیفیت و جامعیت قانون

 تعارض قوانین؛ یکی از چیزهایی که ما دچارش هستیم، مسئله‌ی تراکم قوانین است. ... میخواهم این را عرض بکنم که تراکم قانون و افزایش کمّیّت قانون، حُسن نیست؛ عمده این است که قانون کیفیّت داشته باشد؛ جامع باشد.

5-پرهیز از وضع قوانین فسادآور

       از قوانینی که زمینه‌ساز فساد است، جلوگیری کنید، یعنی بدقّت مراقب باشید. یکی از چیزهایی که حالا این مخصوص مجلس ما نیست -البتّه گاهی در مجلس ما هم اتّفاق افتاده؛ چندباری بنده در این سالها یادم هست- امّا در مجالس دنیا معمول است، [این است که‌] یک قانونی را تصویب میکنند و ده روز دیگر نسخ میکنند؛ در این ده روز، افرادی به میلیاردها میرسند! قانون فسادانگیز. یعنی این قانون جوری است که فرض کنید فروش یک چیزی را منع میکنند، ورود یک چیزی را یا صدور یک چیزی را منع میکنند، آن کسی که باید استفاده‌ی خودش را بکند، از این منع استفاده میکند، بعد ده روز دیگر آزاد میکنند؛ افراد یک‌شبه به میلیاردها میرسند. این قانون فسادانگیز است. ازاین‌قبیل قوانین وجود دارد؛ مراقب باشید قانونی که گذاشته میشود، ضدّ فساد باشد.

6-مقدم داشتن مصالح ملی بر مسائل منطقه ای در وضع قانون

      یک مسئله در مورد قانون این است که مصالح ملّی را مقدّم بداریم بر مسائل منطقه‌ای. البتّه شماها که از مناطق مختلف کشور آمده‌اید، خب مردم از شما توقّعاتی دارند، انتظاراتی دارند؛ انتظارات به‌طور کامل قابل قبول نیست، تاحدودی قابل قبول است، امّا اینکه حالا تصوّر کنند که شما که از آنجا آمدید، راهشان، آبشان، برقشان، بودجه‌ی دولتی‌شان، همه چیزشان حل خواهد شد، نه، خب اینکه امکان ندارد. شما قهراً خودتان را موظّف میدانید مقداری به خواسته‌ها و توقّعات مردم منطقه توجّه کنید. خب، تاحدودی اشکال ندارد منتها تا آنجایی که معارض با مصالح ملّی نباشد؛ گاهی اوقات با مصالح ملّی [معارض است‌]. ... بنابراین بنده نمیگویم بکلّی به خواستهای منطقه‌ای بی‌اعتنائی کنید، که خب چنین چیزی امکان ندارد، امّا آنجایی که با مصلحت ملّی یک معارضه‌ای دارد، حتماً مصلحت ملّی را در قانونگذاری رعایت کنید.

7-استفاده از کارشناسی ها در وضع قانون

     یک نکته‌ی دیگری که در مورد قانون میخواهم عرض بکنم، این است که از کارشناسی‌ها استفاده کنید. یکی از بخشهای مهمّی که از کارشناسی آن میتوانید استفاده کنید، بدنه‌ی دولت است. دولت در بخشهای مختلف کارشناس‌های خوبی دارد. از بدنه‌ی کارشناسی دولت -حالا چه سازمان برنامه، چه جاهای دیگر- در بخشهای مختلف حتماً استفاده بشود؛ امّا مخصوص آنها هم نیست؛ در بیرون دولت هم الان شما ملاحظه کنید، در زمینه‌ی مسائل اقتصادی -که حالا اجمالی عرض خواهم کرد- افرادی هستند که در دولت هم نیستند، در دانشگاهند، تدریس میکنند یا اقتصاددانند؛ اینها کارشناسند. از بدنه‌ی کارشناسی حتماً استفاده بشود برای تصمیم‌گیری‌ها.

8- لزوم انطباق قانون با اسناد و سیاستهای بالادستی

      با اسناد بالادستی و سیاستهایی هم که اعلام میشود، سعی کنید [قانون‌] انطباق داشته باشد. حالا مثلاً برنامه‌ی ششم در دستور کار شما است؛ خیلی هم مهم است؛ این را من عرض بکنم. برنامه‌ی ششم فوق‌العاده مهم است؛ در مورد این برنامه کوتاهی و اغماض و کم گذاشتن، هیچ جایز نیست؛ یعنی واقعاً باید برنامه را کامل و خوب و دقیق تمام بکنید. خب اوضاع، اوضاع خاصّی است؛ هم از لحاظ اقتصادی، هم از لحاظ سیاسی؛ برای کشور الان اوضاع ویژه‌ای است و باید برنامه‌ای که شما برای پنج سال میگذارید، یک برنامه‌ی به‌معنای واقعی کلمه کامل باشد. خب، طبعاً وقتی این برنامه تنظیم شد، این شد جزو اسناد بالادستی؛ قانون که میخواهید بگذارید، با این برنامه یا با برنامه‌های [دیگر] مثلاً فرض کنید [سیاستهای کلّی] اصل 44 و امثال اینها باید تطبیق بکند.

 9-توصیه بر تولید داخلی و حل مسئله ی اقتصاد و رکود اقتصادی

       در مسئله‌ی اقتصاد؛ ببینید برادران عزیز، خواهران عزیز! واقعاً مسئله‌ی اقتصاد یک مسئله‌ی اصلی در کشور ما است؛ نه [فقط] امروز، که خب بنده پنج شش سال است که مرتّباً روی مسئله‌ی اقتصاد تکیه میکنم. من پنج شش سال‌ قبل از این، در صحبت اوّل سال -عید- گفتم ما داریم تهدید میشویم از دو ناحیه و یکی -که شاید هم مهم‌تر بود- از ناحیه‌ی اقتصاد است. ... البتّه اجرا به عهده‌ی دولت است؛ دولت است که باید در میدان و وسط میدان کار کند، امّا شما در این زمینه میتوانید خیلی کمک کنید. تکیه‌ی مهم باید روی مسئله‌ی رکود باشد، [روی] مسئله‌ی تولید داخلی باشد؛ تولید داخلی خیلی مهم است. من چند روز پیش بود در یک صحبتی گفتم هر حرکتی که دولت در زمینه‌ی مسائل اقتصادی میکند، بایستی برای ما روشن باشد که این کجای اقتصاد مقاومتی قرار میگیرد. اقتصاد مقاومتی یک جدول تشکیل‌شده از خانه‌های متعدّد است؛ هر اقدامی که ما میکنیم، باید معلوم باشد که کجای این جدول را پُر میکند.

10-توصیه به برطرف کردن مشکلات اشتغال جوانان

        مسئله‌ی اشتغال، که وابسته‌ی به همین مسئله‌ی تولید داخلی و مانند اینها است، خیلی مهم است. همین‌طور مدام همه‌ی ما میگوییم؛ دولتی میگوید، مجلسی میگوید، اقتصاددانِ آزادِ روزنامه‌ای میگوید، که فلان‌درصد از کارخانه‌ها تعطیلند یا مثلاً کمتر از نصف ظرفیّت کار میکنند. خب بالاخره چه میشود؟ بالاخره باید اینها راه بیفتد، باید کار بکند؛ اگر کار کرد، اشتغال به وجود خواهد آمد. این خجلت و شرمندگی نظام از بیکاری جوان، از خجلت خود آن جوان در داخل خانه بیشتر است؛ این را شما بدانید. بنده خودم وقتی‌که به فکر این جوان بیکار می‌افتم [شرمنده میشوم‌]. در بعضی از شهرستان‌ها بیکاری بالا است. البتّه ما نرخ یا به‌اصطلاح درصد بیکاری را یک‌مقداری معیّن میکنیم؛ حالا دوازده درصد یا ده درصد -همین‌که حالا گفته میشود- لکن این میانگین است. وقتی انسان این را میبیند شرمنده میشود؛ یعنی شرمندگی بنده‌ی حقیر از ملاحظه‌ی این آمار و مطالعه‌ی این حقیقت، از شرمندگی آن جوانی که بیکار میرود خانه و دستش چیزی نیست، کمتر نیست، بلکه بیشتر است؛ این را باید برطرف بکنیم.

11-برخورد جدی با مسئل? قاچاق

      مسئله‌ی قاچاق که اشاره کردند و بنده هم مکرّر اشاره کرده‌ام، خیلی جدّی است؛ یعنی واقعاً قاچاق، خنجری است که به پشت نظام وارد میشود. یک عدّه‌ای برای خاطر منافع شخصی خودشان، منافع کشور را با قاچاق لگدمال میکنند؛ باید با این مبارزه کرد، باید با این مقابله کرد. البتّه بدیهی است که این مقابله آسان نیست؛ برای خاطر اینکه آن کسانی که درآمدهای میلیاردی از قاچاق دارند، به این آسانی‌ها دست برنمیدارند. باید برخورد کرد؛ این برخورد را البتّه دولت باید بکند، امّا پشتوانه‌ی این برخورد دولتی، مجلس است؛ شما هستید که باید بخواهید، باید تصمیم بگیرید، باید برنامه‌ریزی کنید. این‌هم درباره‌ی مسائل مربوط به اقتصاد.

12-لزوم تولید کالاهای فرهنگی مفید و جلوگیری از کالاهای فرهنگی مضر

       مسئله‌ی بعدی، مسئله‌ی فرهنگ است. البتّه فرهنگ، در بلندمدّت، از اقتصاد خیلی مهم‌تر است؛ اقتصاد مسئله‌ی فوری و اولویّت کنونی ما است، [امّا] مسئله‌ی فرهنگ یک مسئله‌ی مستمرّی است و بسیار مهم است؛ حتّی در قضیّه‌ی اقتصاد هم مهم است. برادران عزیز، خواهران عزیز! در مسئله‌ی فرهنگ، بنده احساس یک ولنگاری میکنم؛ در دستگاه‌های فرهنگی -اعم از دستگاه‌های دولتی و غیر دولتی- یک نوع ولنگاری و بی‌اهتمامی در امر فرهنگ وجود دارد؛ چه در تولیدِ کالایِ فرهنگیِ مفید که کوتاهی میکنیم، چه در جلوگیری از تولید کالای فرهنگی مضر که کوتاهی میکنیم. ... وظیفه‌ی ما تولید کالای فرهنگی مفید و جلوگیری از کالای فرهنگیِ مضر است. بنده در این زمینه احساس یک ولنگاری‌ای میکنم؛ باید این را شماها در نظر داشته باشید و اهمّیّت بدهید.

13-لزوم عمل انقلابی نمایندگان مجلس در سیاستها و موضع گیریها

       در مورد سیاستها. خب شما که مجلس شورای اسلامی هستید، یک نهاد انقلابی هستید؛ مجلس شورای اسلامی یک نهاد انقلابی و برآمده‌ی از انقلاب است؛ باید انقلابی عمل کنید، باید انقلابی باشید و بمانید. البتّه انقلابی بودن صُوَری دارد، اَشکالی دارد؛ پریروز در مرقد امام، بنده یک مقداری در این زمینه‌ها صحبت کردم؛(12) اگر بودید یا اگر گوش کردید یا اگر شنیدید [میدانید]. بالاخره انقلاب یک ضوابطی دارد، یک مبانی‌ای دارد. به‌هرحال شما در قانونگذاری انقلابی عمل کنید، در موضع‌گیری‌ها انقلابی عمل کنید؛ موضع‌گیری‌ها هم دوجور است: یکی موضوع‌گیری‌های شخصی شما است که در نطقهای شما خودش را نشان میدهد، یکی موضع‌گیری‌های عمومی است. مجلس نهم در این جهت انصافاً کارنامه‌ی خوبی داشت. در جهت مقابله و مواجهه‌ی با جریانهای معارض و متعرّض سیاسی علیه انقلاب، باید موضع‌گیری داشت، باید موضع داشت. ...

14-ایستادگی در مقابل سیاست های آمریکا و افشای چهره حقیقی استکبار و نظام سلطه

.... چهره‌ی استکبار را افشا کنید؛ حقایقی را که در مورد استکبار و نظام سلطه در اختیار شما قرار دارد یا قرار میگیرد افشا کنید، بگویید؛ فضا درست کنید؛ در نطقهایتان، در موضع‌گیری‌های عمومی  و مراقب باشید حرف شما و عمل شما به هدفهای آمریکا کمک نکند...

 


شنبه 96 خرداد 6 , ساعت 10:8 صبح

باسمه تعالی

ابلاغ سیاستها ومواضع حضرت امام خامنه ای (مدظله العالی)

          دردیدار کارگران به مناسبت هفت? کارگر(08/02/95)

سیاست ها و مواضع

 

1-مهارت افزایی و تقویت مراکز فنی حرفه ای

     «یکى از کارهایى که باید انجام بگیرد تا کارگر بتواند کیفیّت کار را بالا ببرد مهارت‌افزایى است. همین فنّى‌حرفه‌اى که ایشان گفتند؛ بنده سالها است هر وزیر آموزش‌وپرورشى، هر وزیر کارى که بر سر کار آمده است، روى مسئله‌ى فنّى‌حرفه‌اى‌ها تکیه کردم، تأکید کردم. این را باید جدّى گرفت، این یک کار اساسى است.»

 

2-ایجاد امنیّت شغلی برای کارگر

      «یک مسئله، مسئله‌ى امنیّت شغلى کارگر است؛ اگر ذهن کارگر مشغول باشد که آیا فردا در این کارگاه خواهد بود یا نه، دستش به کار نمیرود. باید امنیّت شغلى به وجود بیاید؛ این هم راه‌هایى دارد، این هم باز از مسئولیّتهاى مسئولین گوناگون دولتى و مدیران و کارفرمایان و دیگران است؛ فقط هم مربوط به وزارت کار نیست؛ به بخشهاى مختلف ارتباط پیدا میکند؛ باید کارى کنند که امنیّت شغلى وجود داشته باشد.»

 

3-ترویج محصولِ کارِ کارگرِ ایرانی

 «یکى از چیزهایى که موجب میشود که حرکت کارگرى حرکت موفّقى باشد، ترویج محصولِ کارِ کارگر ایرانى است.»

 

4-ایجاد سلامتِ محیطِ کار و افزایش دستمزد در هزین? تولید

 «یکى از چیزهایى که براى موفّقیّت کارگر در ایجاد کارِ مناسب لازم است، سلامت محیط کار است؛ یکى از چیزهایى که لازم است، افزایش سهم دستمزد در هزینه‌ى تولید است. این ممکن است جورى برنامه‌ریزى بشود که به کارفرما هم هیچ صدمه‌اى نزند؛ از هزینه‌هاى اضافى و زائد کاسته بشود و به سهم دستمزد کارگر افزوده بشود.»

 

5-تسهیل کار برای کارفرما

 «یکى از حقوق کارفرما این است که دولت و دستگاه‌هاى مربوط اجرائى، کار را براى کارفرما تسهیل کنند؛ همان که عرض کردم؛ فرض کنید [اگر] نقدینگى ندارد، برایش فراهم بکنند؛ [اگر] موادّ اوّلیّه ندارد، کارگاه‌اش یا ماشینش فرسوده است و امثال اینها، کمک کنند تا بتواند اینها را تأمین کند.»

 

6-فراهم کردن زمین? صادرات

   «یکى از کمکهایى که میشود به کارفرما کرد، فراهم کردن زمینه‌ى صادرات است. البتّه زمینه‌ى خود فعّالیّت صادرات را خود دارنده‌ى کالا -کارفرما- انجام میدهد امّا زمینه‌ساز آن، دستگاه‌هاى دولتى هستند؛ میتوانند کمک کنند، زمینه‌سازى کنند. اینجا وزارت خارجه‌ى ما میتواند نقش ایفا کند، وزارتهاى گوناگون میتوانند نقش ایفا کنند.»

 

7-حمایت از کارفرمای ایرانی در مقابل مشتری خارجی

 «یکى از کمکهایى که دولت میتواند به کارفرما بکند، این است که از کارفرما در مقابله‌ى با مشترى خارجى حمایت بکند. گاهى جنسى را صادرکننده‌ى ما صادر میکند، در آن کشور خارجى، سرش بازى درمى‌آورند، اذیّتش میکنند؛ اینجا مسئولیّت دولت این است که برود سینه سپر کند، بِایستد، کمک کند، نگذارد حقّ او در فلان کشور به‌خاطر اینکه یک نفر -یا دولتشان یا تاجرشان- یک سوءاستفاده میخواهد بکند، ضایع بشود.»

 

8-نظارت لازم بر سلامت و کیفیت کالای صادراتی

 «یکى از کارهایى که باید انجام بگیرد، نظارت لازم بر سلامت و کیفیّت کالاى صادراتى است. بعضى‌ها با صادر کردن اجناس ناسالم کشور را بدنام میکنند؛ وقتى این جنس رفت در بازار صادراتى خارجى و عدم سلامت آن معلوم شد، این ضربه به آبروى کشور است؛ نه‌فقط [به‌] آبرو، ضربه به خود صادرات کشور هم هست.»

 

9-ممنوعیت ورود کالایی که مشابه داخلی دارد

    «یکى از راه‌ها این است که جنسى که مشابه داخلى دارد، مطلقاً از خارج وارد نشود؛ این را من بارها گفته‌ام.»

 

10-ضد ارزش شمردن فروش و مصرف کالای خارجی

«فروش کالاى خارجى و مصرف کالاى خارجى باید در جامعه به‌عنوان یک ضدّ ارزش شناخته بشود، مگر آنجایى که مشابه داخلى‌اش نیست. آنجایى که مشابه داخلى‌اش نیست، خب بله، اشکالى ندارد؛ ما که دور خودمان حصار نکشیده‌ایم؛ ما با دنیا ارتباط داریم، تعامل داریم، میخریم، میفروشیم؛ ممکن است یک جاهایى هم باشد که تولید داخلى اصلاً به‌صرفه نباشد -از این قبیل هم داریم مواردى را- [واردات‌] اشکالى ندارد. آنجایى که ما تولید داخلى داریم و میخواهیم داشته باشیم و کارگر ما مشغول آن کار است و ارزش افزوده ایجاد میکند، آنجا ما برویم این تولید داخلى را کنار بگذاریم، شبیه این را از خارج بیاوریم با قیمت گاهى چندبرابر و به‌خاطر اینکه این نشان خارجى دارد، نشان فلان کارخانه‌ى معروف فلان کشور اروپایى را دارد، این را مصرف بکنیم، این باید ضدّ ارزش شمرده بشود.»

 

11-برخورد جدی با مسئل? قاچاق

     «یک مسئله هم مسئله‌ى قاچاق است. بنده مکرّر با مسئولین دولتى در دولتهاى مختلف راجع به همین مسئله‌ى واردات که صحبت میکنیم، میگویند اگر ما تعرفه‌ها را خیلى بالا ببریم یا جلوى واردات را بگیریم، همین جنس [به‌صورت‌] قاچاق مى‌آید. به نظر شما این دلیل درستى است؟ خب، جلوى قاچاق را جدّى باید گرفت. ما تا حالا در مبارزه‌ى با قاچاق خیلى جدّى عمل نکرده‌ایم؛ در مبارزه‌ى با قاچاق جدّى عمل کنید.»

 

12-تولید و وارد کردن فن آوری پیشرفته

     «یک مسئله‌ى دیگر مسئله‌ى فنّاورى پیشرفته است. گاهى ما میگوییم که چرا فلان جنس را و فلان کالا را وارد میکنید درحالى‌که تولید داخلى هست، میگویند فنّاورىِ تولیدِ داخلىِ ما قدیمى است، امروز دنیا تحوّل پیدا کرده است، کارهاى جدیدى آمده، فنّاورى‌هاى جدیدى آمده که ناچاریم از خارج وارد کنیم. من جواب دارم براى این حرف. من البتّه با وارد کردن مخالف نیستم؛ بنده با وارد کردن، بخصوص با وارد کردن فنّاورى، هیچ مخالف نیستم؛ خود من در این کشور رئیس‌جمهور بودم، با مسائل اجرائى در ارتباط بودم و میدانم؛ اشکالى ندارد، یک‌وقت‌هایى لازم است، امّا به‌اندازه و بمیزان. هرجا کم مى‌آورند میگویند فنّاورىِ تولیدِ داخلى عقب‌افتاده است؛ خب ما این‌همه ذهن فعّال در کشور داریم، ذهنى که میتواند یک موشک درست کند که این موشک دو هزار کیلومتر طى میکند و با کمتر از ده متر خطا به هدف میرسد؛ این چیز کوچکى است؟...

من میگویم آن مغزى که میتواند یک چنین موشکى را تولید بکند که دشمنان ما اعتراف میکنند به اهمّیّت این کار، آیا این مغز نمیتواند خودرویى را که فرض بفرمایید مصرفش سیزده لیتر در صد کیلومتر است، برساند به پنج لیتر در صد کیلومتر؟ نمیتواند بکند؟ این مغز عاجز است از این کار؟ چرا به جوانها مراجعه نمیکنید؟ چرا به این ذهنهاى خلّاق مراجعه نمیکنید؟ چرا از اینها کمک نمیگیرید؟»


<      1   2   3   4   5      >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ