باسمه تعالی
ابلاغ سیاستها ومواضع حضرت امام خامنه ای (مدظله العالی)
در دیدار شاعران در شب ولادت کریم اهلبیتحضرت امام حسن مجتبی(علیهالسلام)(31/03/1395)
1- لزوم موضع داشتن شعر نسبت به مسایل جاری کشور
«عزیزان من! شاعر، سرمایهی کشور است؛ جزو فاخرترین و عزیزترین سرمایههای هر کشوری شاعر است؛ البتّه همهی هنرمندها سرمایهاند منتها شاعر یک خصوصیّاتی دارد و شعر در بین انواعواقسام هنرها یک خصوصیّتی دارد و این خصوصیّات موجب میشود که ارزش شاعر در جامعه بالا برود؛ سرمایه است و ذخیره است. خب، این سرمایه باید در بزنگاهها مورد استفادهی کشور قرار بگیرد؛ این یک استنتاج خیلی روشن و طبیعی است دیگر: آنجایی که کشور -چه در زمینهی مسائل فرهنگیاش، چه در زمینهی مسائل سیاسیاش، چه در زمینهی مسائل اجتماعیاش، چه در زمینهی ارتباطات مردمی و پیوندهای اجتماعیاش، چه در زمینهی مواجههی دشمنان خارجیاش- احتیاج به یک کمکی دارد، خب این ذخیره مثل همان ذخیرهی صندوق توسعهی ملّی که ما اینجا ذخیره میکنیم از پول نفت برای اینکه یک جایی، یک وقتی به درد کشور بخورد و در آنجا استفاده بشود [باید به درد بخورد]. بنابراین اگر چنانچه ما شعری داشته باشیم که نسبت به مسائل جاری کشور هیچ موضعی نداشته باشد، این شعر به کار نیاز کشور نمیآید؛ باید موضع داشته باشد. »
2-انتقال مسائل روز به افکار عمومی از طریق شعر
«یک مسئله، مسئلهی شعرهایی است که در قضایای جاری کشور گفته شده، که خب خوشبختانه ما در این دورهی خودمان شعرایی که این شعر زنده و موضعدار را از آنها میشنویم کم نیستند؛ بحمدالله هستند؛ یعنی امروز از ده پانزدهسال پیش، از این جهت جلوتریم و بهتریم؛ منتها اینها ترویج نمیشود. فرض کنید حالا مثلاً برای شهدای غوّاص یا برای مدافعین حرم چندین شعر گفته شد یا همین شعری که امشب آقادر زمینهی مسائل مدافعین حرم خواندند؛ خب اینها شعرهای خیلی خوبی است، اینها برجسته است؛ اینها چرا ترویج نمیشود؟ سؤال من این است؛ راه ترویج اینها چیست؟ یا مثلاً برای شیخ زکزاکی شعر گفته شده؛ خب شیخ زکزاکی یک فرد مظلوم و شجاع و مصمّم در راه و طریق خودش بود که مورد تهاجم قرار گرفت و از او انتقام گرفتند. خب اگر چنانچه فرض بفرمایید ما این شعر را ترجمه کنیم، بفرستیم برای جایی که آوازهی او به آنجا برسد، شما ببینید چقدر اثر میگذارد؛ چقدر روحیّه میدهد! این کار را ما نمیکنیم؛ ما در این زمینهها انصافاً کوتاهی داریم؛ یا در زمینهی فلسطین، یا در زمینهی یمن، بحرین، و مانند اینها؛ یا در زمینهی خیانتهای آمریکا. خب در همین قضیّهی برجام، آمریکاییها کم خیانت نکردند که اینها باید گفته بشود؛ و این فقط کار سیاسیّون نیست که سیاسیّون بگویند؛ بهتر از کار سیاسیّون این است که هنرمندها اینها را بیان کنند. در بین هنرها هم آنچیزیکه از همه دَمدستتر و آسانتر و پُررونقتر و سریعالسّیرتر است، شعر است. باید اینها گفته بشود، باید اینها بیان بشود، باید اینها منتقل بشود در افکار عمومی. یا در زمینهی دفاع مقدّس همینجور. البتّه من از این برادرهایی که در جلسهی ما هم الحمدلله امشب تعدادی از این برادرهایی که در این زمینهها شعر گفتند حضور دارند، صمیمانه و از تَهدل تشکّر میکنم؛ خوب کاری کردند، ولی خب این کار باید ادامه پیدا کند، باید توسعه پیدا کند و باید ترویج بشود؛ باید ترویج بشود. من میبینم یکجاهایی گویا عکسِ این موردنظر است.از فلان هنرمند بیاعتقاد ولنگاری که نسبت به مفاهیم انقلاباسلامی و نسبت به اسلام یکذرّه از خودش گرایش در طول این 38سال نشان نداده است تجلیل میشود [امّا] از یک هنرمندی که همهی عمرش را در این راه گذاشته، اصلاً هیچ تجلیلی نمیشود، هیچ احترامی نمیشود، اعتنائی به او نمیشود؛ این خیلی روش غلطی است؛ مسئولین ما باید توجّه کنند به این مسائل. بنابراین یک حرف ما این است که شعرمان را شعر زنده و جاندار و موضعدار قرار بدهیم و آن را منعکس بکنیم، یعنی ترویج کنیم؛ افراد ترویج کنند، صداوسیما ترویج کند، دستگاههای دولتی و غیردولتی ترویج کنند.
3-استفاده از ظرفیت شعرهای پرکاربرد
«یک مسئله، مسئلهی شعرهایی است که در بین مردم کاربرد زیادی دارد؛ از جمله نوحه و شعرهای مرثیه؛ نوحه خیلی اثر دارد، خیلی میتواند تأثیر بگذارد؛ [البتّه] اگر مضمونی در این نوحهها وجود داشته باشد. فرض بفرمایید در کشور حالا ایّام عاشورا یا بعض ایّام عزاداری دیگر، شما ببینید میلیونها افراد و امروز غالباً جوان، میایستند به یک گویندهای که دارد نوحه میخواند گوش میکنند و آن شعر و آن آهنگ در آنها حالت هیجان به وجود میآورد؛ سینه میزنند، گریه میکنند، اعتقاداتشان، احساساتشان، عواطفشان نسبت به مفاهیم دینی بیشتر میشود، این خیلی فرصت مهمّی است؛ ما از این فرصت باید استفاده کنیم. ما که میگویم یعنی کشور باید استفاده کند، اسلام باید استفاده کند، نظام جمهوری اسلامی باید استفاده کند.»
4-اهمیت ترجم? شعر فارسی به زبانهای دیگر در زمینه های مختلف
شعر فارسی در زمینههای مختلف [ترجمه شود]. حالا مثلاً شعر فلسطین، شعر دفاع مقدّس، شعر زنان، شعر مربوط به مسائل منطقه؛ شعر یمن، اینها تدوین بشود، ترجمه بشود، ترجمه به عربی، ترجمه به اردو و انگلیسی و ترجمه به بعضی از زبانهای دیگر، ترجمههای خوب، و منتشر بشود، منعکس بشود و [به خارج از کشور] برود. حالا مثلاً فرض بفرمایید که «فلسطین در شعر فارسی» من باب مثال؛ یک موضوع است دیگر. یا در جنگ هشتسالهی بین ایران و عراق چه گذشت، یا ماجرا چه بود. خب نمیدانند دیگر. ...»
5-استفاده از الفاظ زیبا، فاخر و جاافتاده در شعر
«من بارها این را تکرار کردم، باز هم تکرار میکنم: من خواهش میکنم از ورزدادن شعر خود و تعالی بخشیدنِ به شعری که بعداً خواهید گفت دست برندارید. یعنی شعر شما امروز شعر خوبی است، ما هم میپسندیم وقتی میگویید، هم لذّت میبریم، هم بهبه میگوییم، امّا این معنایش این نیست که این در قلّه قرار دارد. نه، خب شعر خوبی است، [امّا] ما میخواهیم شعر شما در قلّه قرار بگیرد؛ ما دنبال این هستیم. یکی از بهاصطلاح ابزارهایش الفاظ است؛ لفظهای زیبا، لفظهای فاخر، لفظهای جاافتاده. گاهی انسان میبیند شعرها شعرهای خوبی است، [ولی] در آنها الفاظ نپختهای یا نابجا بهکاررفتهای وجود دارد؛ اینها خوب نیست. شعر وقتی که الفاظ خوبی در آن باشد انسان [راضی میشود.]»
6--ارتقای شعر با بهره گیری از نظرِ صاحب نظران
« شعر را باید ارتقا بخشید؛ تشخیص ارتقای شعر هم با صاحبنظران شعری است ... آنچه به شاعر و به شعر ارزش میدهد نظر صاحبنظر است؛ کسی که اهل شعر باشد و بفهمد شعر یعنی چه، اصلاً شعر خوب یعنی چه، شعر بد یعنی چه؛ یعنی آنها ملاک خوبیِ شعر نیست. بههرحال در ارتقای شعر باید کوشید.»
7- به نظم کشیدن مضامین متون فاخرِ دینی
«یکی از کارها این است که انسان بتواند واقعاً مضامین این متونِ فاخرِ برجستهی دینی را در شعر بیاورد؛ این یک رشته است، یک شعبهی کار است؛ به قول سینماچیها این یک ژانر شعری است، یعنی اینجور نیست که بخواهیم حالا همه را منحصر کنیم در این، امّا یک کار این است. چون خود این دعاها علاوه بر مضامین عالیای که دارد، الفاظ عالی هم دارد. این دعاهایی که وجود دارد، [مثل] همین دعای عرفه، دعای ابوحمزه، مناجات شعبانیّه، دعاهای صحیفهی سجّادیّه، مشحون از مفاهیم عالی و معارف عالی اسلامی است، آن هم انصافاً با بهترین الفاظ و با زیباترین الفاظ؛ اینها را خوب است که منعکس بکنید.»
8-توصیه به گنجاندن معارف ائمه در شعرهای آیینی
«ما نگاه کنیم به شعرهایی که امثال کُمِیت و دِعبل و مانند اینها دربارهی ائمّه (علیهمالسّلام) گفتند، ببینیم آنها چهجوری میگفتند، چه میگفتند، چه مضامینی را در آن قصاید بلند میگنجاندند؛ اگر انسان بخواهد شعر خوب بگوید باید اینجور شعری را بگوید. اگر اینها در اختیار مجموعهی ادارهکنندگان این جلسات باشد، البتّه خیلی باارزش است».