باسمه تعالی
ابلاغ سیاستها ومواضع حضرت امام خامنه ای (مدظله العالی)
دردیدار کارگران به مناسبت هفت? کارگر(08/02/95)
سیاست ها و مواضع
1-مهارت افزایی و تقویت مراکز فنی حرفه ای
«یکى از کارهایى که باید انجام بگیرد تا کارگر بتواند کیفیّت کار را بالا ببرد مهارتافزایى است. همین فنّىحرفهاى که ایشان گفتند؛ بنده سالها است هر وزیر آموزشوپرورشى، هر وزیر کارى که بر سر کار آمده است، روى مسئلهى فنّىحرفهاىها تکیه کردم، تأکید کردم. این را باید جدّى گرفت، این یک کار اساسى است.»
2-ایجاد امنیّت شغلی برای کارگر
«یک مسئله، مسئلهى امنیّت شغلى کارگر است؛ اگر ذهن کارگر مشغول باشد که آیا فردا در این کارگاه خواهد بود یا نه، دستش به کار نمیرود. باید امنیّت شغلى به وجود بیاید؛ این هم راههایى دارد، این هم باز از مسئولیّتهاى مسئولین گوناگون دولتى و مدیران و کارفرمایان و دیگران است؛ فقط هم مربوط به وزارت کار نیست؛ به بخشهاى مختلف ارتباط پیدا میکند؛ باید کارى کنند که امنیّت شغلى وجود داشته باشد.»
3-ترویج محصولِ کارِ کارگرِ ایرانی
«یکى از چیزهایى که موجب میشود که حرکت کارگرى حرکت موفّقى باشد، ترویج محصولِ کارِ کارگر ایرانى است.»
4-ایجاد سلامتِ محیطِ کار و افزایش دستمزد در هزین? تولید
«یکى از چیزهایى که براى موفّقیّت کارگر در ایجاد کارِ مناسب لازم است، سلامت محیط کار است؛ یکى از چیزهایى که لازم است، افزایش سهم دستمزد در هزینهى تولید است. این ممکن است جورى برنامهریزى بشود که به کارفرما هم هیچ صدمهاى نزند؛ از هزینههاى اضافى و زائد کاسته بشود و به سهم دستمزد کارگر افزوده بشود.»
5-تسهیل کار برای کارفرما
«یکى از حقوق کارفرما این است که دولت و دستگاههاى مربوط اجرائى، کار را براى کارفرما تسهیل کنند؛ همان که عرض کردم؛ فرض کنید [اگر] نقدینگى ندارد، برایش فراهم بکنند؛ [اگر] موادّ اوّلیّه ندارد، کارگاهاش یا ماشینش فرسوده است و امثال اینها، کمک کنند تا بتواند اینها را تأمین کند.»
6-فراهم کردن زمین? صادرات
«یکى از کمکهایى که میشود به کارفرما کرد، فراهم کردن زمینهى صادرات است. البتّه زمینهى خود فعّالیّت صادرات را خود دارندهى کالا -کارفرما- انجام میدهد امّا زمینهساز آن، دستگاههاى دولتى هستند؛ میتوانند کمک کنند، زمینهسازى کنند. اینجا وزارت خارجهى ما میتواند نقش ایفا کند، وزارتهاى گوناگون میتوانند نقش ایفا کنند.»
7-حمایت از کارفرمای ایرانی در مقابل مشتری خارجی
«یکى از کمکهایى که دولت میتواند به کارفرما بکند، این است که از کارفرما در مقابلهى با مشترى خارجى حمایت بکند. گاهى جنسى را صادرکنندهى ما صادر میکند، در آن کشور خارجى، سرش بازى درمىآورند، اذیّتش میکنند؛ اینجا مسئولیّت دولت این است که برود سینه سپر کند، بِایستد، کمک کند، نگذارد حقّ او در فلان کشور بهخاطر اینکه یک نفر -یا دولتشان یا تاجرشان- یک سوءاستفاده میخواهد بکند، ضایع بشود.»
8-نظارت لازم بر سلامت و کیفیت کالای صادراتی
«یکى از کارهایى که باید انجام بگیرد، نظارت لازم بر سلامت و کیفیّت کالاى صادراتى است. بعضىها با صادر کردن اجناس ناسالم کشور را بدنام میکنند؛ وقتى این جنس رفت در بازار صادراتى خارجى و عدم سلامت آن معلوم شد، این ضربه به آبروى کشور است؛ نهفقط [به] آبرو، ضربه به خود صادرات کشور هم هست.»
9-ممنوعیت ورود کالایی که مشابه داخلی دارد
«یکى از راهها این است که جنسى که مشابه داخلى دارد، مطلقاً از خارج وارد نشود؛ این را من بارها گفتهام.»
10-ضد ارزش شمردن فروش و مصرف کالای خارجی
«فروش کالاى خارجى و مصرف کالاى خارجى باید در جامعه بهعنوان یک ضدّ ارزش شناخته بشود، مگر آنجایى که مشابه داخلىاش نیست. آنجایى که مشابه داخلىاش نیست، خب بله، اشکالى ندارد؛ ما که دور خودمان حصار نکشیدهایم؛ ما با دنیا ارتباط داریم، تعامل داریم، میخریم، میفروشیم؛ ممکن است یک جاهایى هم باشد که تولید داخلى اصلاً بهصرفه نباشد -از این قبیل هم داریم مواردى را- [واردات] اشکالى ندارد. آنجایى که ما تولید داخلى داریم و میخواهیم داشته باشیم و کارگر ما مشغول آن کار است و ارزش افزوده ایجاد میکند، آنجا ما برویم این تولید داخلى را کنار بگذاریم، شبیه این را از خارج بیاوریم با قیمت گاهى چندبرابر و بهخاطر اینکه این نشان خارجى دارد، نشان فلان کارخانهى معروف فلان کشور اروپایى را دارد، این را مصرف بکنیم، این باید ضدّ ارزش شمرده بشود.»
11-برخورد جدی با مسئل? قاچاق
«یک مسئله هم مسئلهى قاچاق است. بنده مکرّر با مسئولین دولتى در دولتهاى مختلف راجع به همین مسئلهى واردات که صحبت میکنیم، میگویند اگر ما تعرفهها را خیلى بالا ببریم یا جلوى واردات را بگیریم، همین جنس [بهصورت] قاچاق مىآید. به نظر شما این دلیل درستى است؟ خب، جلوى قاچاق را جدّى باید گرفت. ما تا حالا در مبارزهى با قاچاق خیلى جدّى عمل نکردهایم؛ در مبارزهى با قاچاق جدّى عمل کنید.»
12-تولید و وارد کردن فن آوری پیشرفته
«یک مسئلهى دیگر مسئلهى فنّاورى پیشرفته است. گاهى ما میگوییم که چرا فلان جنس را و فلان کالا را وارد میکنید درحالىکه تولید داخلى هست، میگویند فنّاورىِ تولیدِ داخلىِ ما قدیمى است، امروز دنیا تحوّل پیدا کرده است، کارهاى جدیدى آمده، فنّاورىهاى جدیدى آمده که ناچاریم از خارج وارد کنیم. من جواب دارم براى این حرف. من البتّه با وارد کردن مخالف نیستم؛ بنده با وارد کردن، بخصوص با وارد کردن فنّاورى، هیچ مخالف نیستم؛ خود من در این کشور رئیسجمهور بودم، با مسائل اجرائى در ارتباط بودم و میدانم؛ اشکالى ندارد، یکوقتهایى لازم است، امّا بهاندازه و بمیزان. هرجا کم مىآورند میگویند فنّاورىِ تولیدِ داخلى عقبافتاده است؛ خب ما اینهمه ذهن فعّال در کشور داریم، ذهنى که میتواند یک موشک درست کند که این موشک دو هزار کیلومتر طى میکند و با کمتر از ده متر خطا به هدف میرسد؛ این چیز کوچکى است؟...
من میگویم آن مغزى که میتواند یک چنین موشکى را تولید بکند که دشمنان ما اعتراف میکنند به اهمّیّت این کار، آیا این مغز نمیتواند خودرویى را که فرض بفرمایید مصرفش سیزده لیتر در صد کیلومتر است، برساند به پنج لیتر در صد کیلومتر؟ نمیتواند بکند؟ این مغز عاجز است از این کار؟ چرا به جوانها مراجعه نمیکنید؟ چرا به این ذهنهاى خلّاق مراجعه نمیکنید؟ چرا از اینها کمک نمیگیرید؟»