باسمه تعالی
ابلاغ سیاستها ومواضع حضرت امام خامنه ای (مدظله العالی)
در دیدار مسئولان نظام در حسینیهی امام خمینی(ره)
هشتم ماه مبارک رمضان 25/03/1395
1-لزوم شناخت نقشه های دشمن و مصونیت سازی کشور در مقابل آن
«کاری که این دشمن میخواهد بکند باید شناخته بشود تا ما بتوانیم برنامهی اساسی و کلّی خودمان را بشناسیم؛ این برنامههای دولتی و سیاستهای اجرائی، همه در دل آن برنامههای اصلی قرار میگیرد و معنا پیدا میکند؛ این را توجّه بکنید. این کارها باید انجام بگیرد امّا باید در دل آن نگاه کلّی و نگاه کلان دیده بشود تا بتواند فایدهی خودش را برساند. ما باید بدانیم دشمن چهکار میخواهد بکند، نقشهاش در مقابل ما چیست و بر اساس این، نقشههای خودمان را برای مصونیّتبخشی و امنیّتبخشی و حفاظت و حراست در مقابل دشمن آماده کنیم. من حالا در یک جملهی کوتاه اگر بخواهم عرض کنم، برنامهی دشمن این است که توانمندیهای جمهوری اسلامی را متوقّف کند؛ یا از بین ببرد یا اقلاًّ از رشد آنها جلوگیری کند؛ این برنامهی دشمن است. ما باید چهکار کنیم؟ ما باید تا آنجا که میتوانیم توانمندیها را افزایش بدهیم. بنده بارها در این جلسه و جلسات گوناگون دیگر در این چند سال تکرار کردهام: باید کشور قدرتمند بشود؛ یعنی همین توانمندیهای گوناگون را باید افزایش بدهد. اگر افزایش دادیم، آنوقت میتوانیم آسوده به مردم بگوییم «مردم! آسوده بخوابید» و خیال خودمان راحت باشد. اگر توانمندیها را افزایش ندادیم، باید در اضطراب به سر ببریم.»
2-دشمن ما، شبکه استکباری و صهیونیستی به سرکردگی آمریکا
«دشمن خودش را کاملاً لخت و عریان در مقابل چشم ما قرار داده؛ نیازی نداریم بگردیم دشمن را پیدا کنیم؛ دشمن، شبکهی استکبار و شبکهی صهیونیستی است؛ این دشمن است. شبکهی استکبار در رأسش دولت رژیم ایالات متّحدهی آمریکا است و شبکهی صهیونیستی هم مظهرش رژیم جعلی صهیونیستِ حاکم بر فلسطین اشغالشده است؛ این دشمن است. پنهان هم نمیکنند. آمریکا دشمنی خودش را پنهان نمیکند. حالا ممکن است رئیس جمهور آمریکا روز عید نوروز مثلاً سفرهی هفت سین هم پهن کند، امّا هواپیمای مسافری را هم میزنند؛ در کنگرهی آمریکا همهی آنچه را ممکن است علیه جمهوری اسلامی به کار برود تصویب میکنند و رئیس جمهور آمریکا هم همان را امضا میکند و اجرا میکند. مقام حرف و تعارف و گفتگو و لبخندِ دیپلماسی مقام دیگری است، غیر از مقام عمل است، حتّی غیر از مقام اظهارات سیاسی است.»
3-کنار آمدن با آمریکا برای حل مشکلات، تصوری است غلط
«خب، یک تصوّر غلطی در اینجا وجود دارد و آن این است که «ما با آمریکا میتوانیم کنار بیاییم؛ با آمریکا کنار بیاییم و مشکلات را حل کنیم»! خب این تصوّر، تصوّر درستی نیست. ما نمیتوانیم به توهّم تکیه کنیم، باید به واقعیّتها تکیه کنیم. اوّلاً همانطور که گفتیم، از لحاظ منطقی، نظامی مثل جمهوری اسلامی ایران هرگز مورد محبّت و ملاطفت نظامی مثل آمریکا قرار نمیگیرد؛ امکان ندارد. ثانیاً رفتارهایشان؛ از پنجاه سال پیش، شصت سال پیش، از بیستوهشتم مرداد، بعد از آن در دوران رژیم طاغوت، بعدش از اوّل انقلاب تا امروز، شما نگاه کنید ببینید رفتار آمریکا با ما چگونه بوده. در رژیم طاغوت، آمریکا بهعنوان یک ثروت نگاه میکرد به رژیم پهلوی، درعینحال ضرباتی که در همان دوران از سوی آمریکا به ایران وارد شده ضربات کاری و مؤثّری است که کسانی که با تاریخ آشنایند، با زندگی آن دوران آشنایند، کاملاً این را میفهمند و تصدیق میکنند؛ بعد از انقلاب هم که خب معلوم است؛ از روز اوّل شروع کردند به خباثت و عناد و تا امروز هم ادامه دارد؛ [پس] بحثِ سوء تفاهم نیست. یکوقت بین دو دولت سوء تفاهم هست، خب با مذاکره حل میشود؛ یکوقت اختلاف سر یک منطقهی ارضی است، مثلاً فرض کنید که این قسمتِ مرز این قدرش مال من است، این قدرش مال تو است، خب این را با مذاکره میتوانند حل کنند، پنجاه پنجاه تمامش کنند؛ اینجا مسئلهی پنجاه پنجاه نیست؛ مسئلهی اصل موجودیّت جمهوری اسلامی است و با مذاکره حل نمیشود، با رابطه حل نمیشود؛ این تصوّر، تصوّر درستی نیست. آنچه قدرت و استقلال و پیشرفت ناشی از اسلام و منطبق با اسلام در دنیا بهعنوان یک پدیده به وجود آورده، برای استکبار -مظهر استکبار، آمریکا است- قابل قبول نیست؛ این یک تصوّر غلطی است که ما خیال کنیم حالا میشود بنشینیم با آمریکاییها، بگوییم آقا بیایید یکجوری با همدیگر مصالحه کنیم. مصالحه به این است که شما از حرفهای خودتان بگذرید.
من دو سه سال قبل از این در اوایل این قضیّهی مذاکرات هستهای،(14) گفتم آمریکاییها از همین الان به ما بگویند اگر جمهوری اسلامی تا کجا عقبنشینی کند، آنها دیگر دشمنی نمیکنند؛ این را بگویند. اگر مسئلهی هستهای حل شد، دیگر قضیّه تمام است؟ خب حالا قضیّهی هستهای حل شده، ببینید تمام است قضیّه؟ قضیّهی موشکها پیش آمد؛ قضیّهی موشکها حل بشود، قضیّهی حقوق بشر است؛ قضیّهی حقوق بشر حل بشود، قضیّهی شورای نگهبان است؛ قضیّهی شورای نگهبان حل بشود، قضیّهی اصل رهبری و ولایت فقیه است؛ قضیّهی ولایت فقیه حل بشود، قضیّهی اصل قانون اساسی و حاکمیّت اسلام است؛ اینها است، دعوا سر چیزهای جزئی نیست. بنابراین این تصوّر، تصوّر غلطی است.»
4-تصور دشمنی آمریکا به خاطر ستیزه گری ما، تصور و خیالی است باطل
«بعضی خیال میکنند دشمنیهایی که با ما میشود بهخاطر این است که ما ستیزهگری کردهایم؛ ما دائماً انگشت در چشم اینها کردهایم، [لذا] اینها از این جهت با ما دشمنی میکنند؛ نه، این هم خیال غلطی است، تصوّر غلطی است. ...ما خودمان را نباید فریب بدهیم و بگوییم «آقا، ما دشمنی نکنیم تا آنها دشمنی نکنند»؛ نه، انگیزههای دیگری وجود دارد؛ مسائل دیگری پشت پرده است که حالا یک مقداری را شرح دادیم.»
5-مصونیت سازی کشور با افزایش توانمندیهای آن
«کشور باید مصونیّت پیدا کند؛ مسئولین کشور باید کشور را مصونیّت بدهند. همهی این کارهایی که در زمینهی اقتصاد و مانند اینها دولت انجام داده یا بنا است انجام بدهد، احتیاج دارد به اینکه کشور مصونیّت داشته باشد؛ چهکار کنیم این مصونیّت به وجود بیاید، یا اگر هست افزایش پیدا کند؟ باید این توانمندیهایی را که اشاره کردم، افزایش بدهیم؛ این توانمندیها باید روزبهروز افزایش پیدا کند. این همانی است که در قرآن کریم [آمده]: «وَ اَعِدّوا لَهُم مَا استَطَعتُم مِن قُوَّةٍ وَ مِن رِباطِ الخَیل»(16) قوّه، شامل همهی اینها است؛ قوّه فقط تفنگ و سلاح و مانند اینها نیست؛ قوّه اعم است از قوّهی مادّی و معنوی، از قوّهی اقتصادی و نظامی، از قوّهی علمی و اخلاقی. «اَعِدّوا لَهُم مَا استَطَعتُم مِن قُوَّة» هرچه میتوانید قوّه را زیاد کنید. خب این کاری است که بایستی انجام بدهیم؛ البتّه آن هم به عهدهی خود ماها است؛ یعنی کسی که باید این کار را انجام بدهد، ما مسئولین هستیم؛ مردم به تَبَع ما وارد میدان میشوند و کار میکنند. پس توانمندیها را باید افزایش بدهیم.»
6-لزوم توجه به رکود و بیکاری
«عمدهی این مشکلات هم عبارت است از رکود و مسئلهی اشتغال، [یعنی] بیکاری؛ اینها مهمترینها است. ما باید به اینها برسیم، باید به اینها توجّه بکنیم؛ یعنی مسئلهی رکود خیلی مهم است. اینها را بنده وقتی هم که نگاه میکنم -من در دولت قبل هم همین را گفتم- بیشتر از آنچه مربوط به تحریمها باشد، مربوط به مدیریّتها و سیاستها است.»
7-لزوم پرداختن به صنایع کوچک و متوسط در بخش صنعت
« یکی از کارهایی که بهطور مشخّص مهم است در زمینهی مسائل اقتصادی که هم مسئلهی رکود را میتواند تا حدود زیادی علاج کند و هم مسئلهی اشتغال را، پرداختن به صنایع کوچک و متوسّط در بخش صنعت است.... احیاء صنایع کوچک و متوسّط یکی از برنامههای اساسی دولت باید باشد؛ در اقتصاد مقاومتی این یکی از ارکان است. اینکه ظرفیّتهای کارخانهها چند برابر کارکرد آنها است یعنی خیلی زیر ظرفیّت کار میکنند، این جزو مسائلی است که باید به آن توجّه بشود.»
8-در نظر گرفتن اولویتها در مسائل اقتصادی
«در تصمیمگیریهایی که ما در زمینهی مسائل اقتصادی میکنیم، اولویّتها را باید در نظر بگیریم. گاهی یک کاری خیلی مهم است، خیلی لازم است امّا [دارای] اولویّت نیست؛ یعنی از آن کارِ لازمتری وجود دارد. این خیلی به نظر من مهم است. ... اولویّتها را باید رعایت کرد. خب، حالا من یک مثال بزنم، البتّه این مثال را به خود وزیر محترم هم به نظرم گفتم؛ فرض کنید ناوگان هوایی ما نوسازی بشود؛ خب، خیلی کار مهم و لازمی است امّا اولویّت است؟ آیا این اولویّت کشور است؟ فرض کنیم مثلاً سیصد هواپیما بخریم؛ این معلوم نیست اولویّت باشد. این باید بررسی بشود؛ من نظر کارشناسی نمیدهم، من تذکّر میدهم برای اینکه کار کارشناسی بشود؛ من تذکّر میدهم که اولویّتها باید رعایت بشود.»
9-در اولویت قرار دادن شرکتهای دانش بنیان
«یک مسئلهی بسیار مهم، پرداختن به شرکتهای دانشبنیان است؛ این ما را پیش خواهد برد. شرکتهای دانشبنیان، هم علمند، هم اقتصادند. پرداختن به شرکتهای دانشبنیان یکی از اساسیترین کارها است؛ این جزو اولویّتها است و باید به این پرداخت.»
10-جلوگیری از قردادهای غیر لازم
«یکی از کارهای مهمّی که لازم است، جلوگیری از قراردادهای غیر لازم است... اگر چنانچه واقعاً منابعی وجود دارد -منابع خارجی وجود دارد یا فاینانس هست- بایستی ما ببینیم کجا اولویّت دارد، اینها را آنجا مصرف کنیم؛ [اگر] کسی میخواهد بیاید سرمایهگذاری کند، بگوییم ما در این قسمت احتیاج داریم سرمایهگذاری بشود. اینجور نباشد که هرچه او خواست [بشود]. این هم یک مسئله است.»
11-جلوگیری از واردات مضر
« یک مسئلهی مهمّ دیگر مسئلهی جلوگیری از واردات مضر است که بنده چند بار در این اواخر تکرار کردهام؛ یعنی آن وارداتی که یا مشابه داخلی دارد یا اگر هم مشابه داخلی ندارد جزو نیازهای فعلی کشور یا جزو نیازهای درجهی یک کشور نیست....»
12-تبدیل نفت به کالاهای دارای ارزش افزوده
« تولید بالای نفت در فرهنگ نفت و فروش نفت و بازار نفت یک چیز مثبتی است. تولید را بالا ببریم، صادرات نفت را هم افزایش بدهیم، چیز خوبی است، کشور هم به آن احتیاج دارد؛ در این شکّی نیست، منتها بهتر از آن، این است که ما نفت را دارای ارزش افزوده بکنیم. این نفتی که ما از چاه در میآوریم، میفرستیم بیرون، پولش را میگیریم، هیچ ارزش افزودهای ندارد؛ روزبهروز هم نفت کم میشود. اگر بتوانیم ما این نفت را یا آن گاز را تبدیل کنیم به کالایی که دارای ارزش افزوده باشد برای کشور، این خوب است. سیاست را این قرار بدهید.»
13-جلوگیری از قاچاق با روشهای جهادی و انقلابی
« جلوگیری جدّی از قاچاق با روشهای جهادی و انقلابی. مسئلهی قاچاق خیلی مسئلهی مهمّی است و با شوخی شوخی و آهستهکاری و مانند اینها هم کاری پیش نمیرود؛ باید یک کار جهادی قاطعِ انقلابی کرد.»
14-هدایت سپرده های ارزی و ریالی مردم به سمت مصالح کشور
«گفته شده که مبالغ سپردههای ارزی و ریالی مردم در بانکهای کشور یک رقم سرسامآوری است؛ چون من اصل گزارش را ندیدهام و نقل کردهاند برای من، من رقم را نمیگویم که اشتباه در آن پیش نیاید، امّا رقم خیلی سرسامآورِ بالایی است؛ خب، این منابع را باید ما هدایت کنیم. یکی از کارهای مربوط به دستگاههای اقتصادی دولت، هدایت منابع است به آن سمتی که مایل هستند، به آن سمتی که به مصلحت کشور میدانند؛ با انواع مشوّقها و مانند اینها. این خیلی چیز مهمّی است. البتّه مجلس هم باید کمک کند.»
15-لزوم حفظ صنعت راهبردی هسته ای برای کشور
«صنعت هستهای یک صنعت راهبردی برای کشور ما است؛ این صنعت باید باقی بماند، این صنعت بایست توسعه پیدا کند و نباید لطمه ببیند. بودن این صنعت، حتّی در مصونیت بخشیدن و امنیّت بخشیدن به کشور هم مؤثّر است. قابلیّتهای عملیّاتی صنعت هستهای و سازمان هستهای بایستی باقی بماند؛ نیروی انسانیاش باید محفوظ بماند؛ توانایی رسیدن به وضعیّت قبل باید حفظ بشود.»