1- جنگ نرم در پی تغییر قالبهای ماهوی جامعه و نهایتاً تغییر ساختار سیاسی است.
2- آرام، تدریجی و زیرسطحی است.
3- جنگ نرم نمادساز است
تصویری شکست خورده، ناامید و مأیوس از حریف ارائه میشود و در مقابل مهاجم با نمادسازی و تصویرسازی خود را پیروز و موفق نشان میدهد. در این ویژگی عملیات روانی در حد اعلای، خود انجام میشود.
4- پایدار و بادوام است:
نتایج جنگ نرم در صورت موفق بودن، پایدار و بادوام خواهد بود. هدف اصلی در جنگ نرم تغییر باورها و اعتقادات است. چنانچه این تغییر حاصل گردد، به راحتی تغییر مجدد و بازگشت به حالت اولیه میسر نمیباشد.
5- جنگ نرم پرتحرک و جاذبهدار است:
جنگ نرم که به صورت تدریجی و آرام شروع میشود، در نقطهای به دلیل ایجاد جاذبههای کاذب، خود جامعه هدف را برای تحقق اهداف به کار گرفته و از این طریق بر دامنه تحرکات آن افزوده میگردد. در واقع با گذشت زمان، بسیاری از بازیگران و حتی بازیگردانان جنگ نرم به صورت خواسته یا ناخواسته از درون جامعه هدف به استخدام کارگزاران اصلی جنگ نرم در میآیند
6- جنگ نرم هیجانساز است:
با نمادسازیها، اسطورهسازیها و خلق ارزشهای جدید، در جنگ نرم از احساسات جامعه هدف نهایت استفاده انجام میگیرد. مدیریت احساسات یک رکن در مهندسی جنگ نرم به حساب میآید. در مدیریت احساسات، تلاش میشود از احساسات و عواطف جامعه هدف به عنوان پلی برای نفوذ در افکار و اندیشهها برای ایجاد تغییر و دگرگونی در باورها استفاده شود. احساسات و عواطف به دلیل تحریک پذیری، زمینههای خلق بحران را فراهم میسازد.
7- جنگ نرم آسیب محور است:
دشمنان در جنگ نرم با شناسایی نقاط آسیب جامعه هدف در حوزههای ذکر شده، فعالیتهای خود را سامان داده و با خلق آسیبهای جدید، بر دامنه تحرکات خود میافزایند.
8- جنگ نرم چند وجهی است:
دراین جنگ، از تمامی علوم، فنون، شیوهها و روشهای شناخته شده و ارزشهای موجود استفاده میگردد.
9- جنگ نرم تضادآفرین است:
تضادهای به وجود آمده از طریق جنگ نرم، همبستگی اجتماعی و وحدت ملی را برهم میزند و زمینههای بروز بحران و درگیریهای داخلی را فراهم میسازد. بنابراین تخریب وحدت ملی یکی از پیامدها و ویژگیهای جنگ نرم است.
10- جنگ نرم تردید آفرین است:
به مرور بر دامنه این تردیدها افزوده شده تا در نهایت به ایجاد تغییرات اساسی در باورها و ارزشها دست یابد.
11- جنگ نرم از ابزار روز استفاده میکند:
از ظرفیتهای فضای مجازی، ماهواره، تلفن همراه و... در این جنگ استفاده میشود.
عرصهها و ابزارهای جنگ نرم
- رسانه (کتاب، مطبوعات، نشریات، رادیو، اینترنت، خبر گزاریها).
- ادبیات (داستان، شعر، رمان، طنز).
- بینالملل (دیپلماسی، سازمانهای بینالملل، عملیات روانی، سفارتخانهها، اپوزیسیون خارج از کشور).
- هنر (فیلم، هنرهای تجسمی، تئاتر، موسیقی).
برخی از تاکتیک های جنگ نرم
برای مقابله با جنگ نرم بایستی ابتدا آن را به خوبی بشناسیم. برخی از تاکتیک های این جنگ مدرن ذکر میشود.
1- برچسب زدن
بر اساس این تاکتیک، رسانهها، واژههای مختلف را به صفات مثبت و منفی تبدیل کرده و آنها را به آحاد یا نهادهای مختلف نسبت میدهند. گاهی هدف از این عملکرد، آن است که ایده، فکر یا گروهی محکوم شوند، برای آنکه استدلالی در محکومیت آنها آورده شود.[1]
به عنوان مثال، رسانههای کشورهای غربی با منفیسازی مفهوم "بنیادگرایی Fundamentalism " و اطلاق آن به کشورهای اسلامی، سعی دارند چهره منفیای از این کشورها در اذهان عمومی مخاطبین خود القاء و ایجاد کنند.
برچسب زنی یا اسم گذاری (برچسب به یک فکر و یا عقیده زدن) برای تحریک به رد فکری و اندیشه ای بدون بررسی شواهد مورد استفاده قرار گیرد.[2]
به عنوان مثال غربیها به مقاومت مشروع مردم مظلوم فلسطین و لبنان، برچسب تروریسم می زنند و حمایت ایران از این مبارزین را حمایت از تروریسم مینامند و با تبلیغات رسانهای افکار عمومی را دستکاری میکنند.
2- تلطیف و تنویر
از تلطیف و تنویر (مرتبط ساختن چیزی با کلمه ای پر فضیلت) استفاده میشود تا چیزی را بدون بررسی شواهد بپذیریم و تصدیق کنیم.[3]
رسانه های ارتباط جمعی از سویی مفهوم «حقوق بشر و آزادی» را پر فضیلت جلوه داده و از سوی دیگر غرب را مهد آزادی و مدافع حقوق بشر قلمداد میکنند در حالیکه بیشترین نقص حقوق بشر و آزادی در این کشورها صورت میگیرد.
3- انتقال
انتقال یعنی اینکه اقتدار، حرمت و منزلتِ امری مورد احترام به چیزی دیگر برای قابل قبولتر کردن آن یعنی آن چیزی که مردم احترام و تقدس و خوب بودن آن را پذیرفته اند را منسوب به شخص یا جریان یا موردی کنیم که چندان پذیرفته نیست و به این وسیله آن را نیز مقبول و خوب جلوه دهیم.
استفاده از نمادهای مذهبی و یا ملی و انتساب به اشخاص و جریانهایی که مورد احترام تودههای عمومی مردم هستند، تاکتیک انتقال نامیده میشود. استفاده از نماد سیادت و رنگ سبز در انتخابات سال 1388 توسط جریان فتنه یکی از مصادیق این موضوع است.
در این تاکتیک ممکن است ابزارهای گوناگونی از جمله طنز، کایکاتور، داستان کوتاه، شعر و موسیقی و... استفاده شود.
4- تصدیق
تصدیق یعنی اینکه شخصی که مورد احترام یا منفور است، بگوید فکر، برنامه یا محصول یا شخص معینی خوب یا بد است. تصدیق فنی رایج در تبلیغ، مبارزات سیاسی و انتخاباتی است.[4]
حمایت اشخاص معروف (سیاستمداران، هنرمندان، ورزشکاران، دانشمندان و...) و گروههای فرهنگی، سیاسی واجتماعی از فردی یا جریانی تصدیق نامیده می شود. این مورد هم جهت جذب افکار عمومی و رضایت عامه است.
5- شایعه
شایعه در فضایی تولید میشود که امکان دسترسی به اخبار و اطلاعات موثق امکان پذیر نباشد. به عبارتی شایعه در جایی ایجاد میشود که خبر نباشد و یا خبر از منابع موثق منتشر نگردد. شایعه انتقال شفاهی پیامی است که برای برانگیختن باور مخاطبان و همچنین تاثیر در روحیه آنان ایجاد می شود. مطالب کلی شایعه باید حول محورهای اساسی و مهمی باشد که مخاطب نسبت به آن حساسیت بالایی دارد.
هر شایعه در برگیرنده بخش قابل توجهی از واقعیت می تواند باشد (تاکتیک تسطیح در شایعه سازی) ولی ضریب نفوذ آن بستگی به درجه ابهام و اهمیت آن دارد. در واقع هرچقدر شایعه پیرامون مسائل «مبهم» و «مهم» باشد همان مقدار ضریب نفوذ آن افزایش مییابد.
با توجه به موضوع و جامعه هدف، شایعات گوناگونی تولید میشوند که عبارتند از شایعات تفرقه افکن، هراس آور، امید بخش، آتشین، خزنده، دلفینی یا غواصی که به تناسب زمان تولید و بعد از تاثیر گذاری برای مدتی خاموش و دوباره با ایجاد زمینه های ذهنی لازم در جامعه، ایجاد میشود. در شایعه سازی از تاکتیکهای گوناگون از جمله تسطیح، همانند سازی، برجسته سازی (بزرگنمایی) و... نیز استفاده میگردد.
[1]- مریم کلانتری، سایت مرکز تحقیقات و مطالعات رسانه ای همشهری .
[2]- ورنر سورین، جیمز تانکارد، نظریه های محورهای ارتباطات، ترجمه دکتر علیرضا دهقان، تهران : انتشارات دانشگاه تهران، چاپ دوم، 1384، ص 152.
[3]- ورنر سورین- جیمز تانکارد، نظریه های محورهای ارتباطات، ترجمه دکتر علیرضا دهقان، تهران : انتشارات دانشگاه تهران، چاپ دوم، 1384، ص 158.
1- ورنر سورین، جیمز تانکارد، نظریه های محورهای ارتباطات، ترجمه دکتر علیرضا دهقان، تهران : انتشارات دانشگاه تهران، چاپ دوم، 1384، ص 165.