مقدمه
با پیروزی انقلاب اسلامی ایران که ارائه دهنده الگوی جدید حکومت و زندگی اسلامی در مقابل شرق و غرب بود دشمنی تاریخی غرب و شرق علیه ایران اسلامی و الگوی جهانی انقلاب اسلامی آغاز شد.
این دشمنی از ابتدای پیروزی انقلاب به صورت جنگهای تمام عیار مراکز قدرت و ثروت خود را نمایاند. ابتدا با دخالت مستقیم نظامی آمریکادر واقعه «طبس»، سپس با جنگ نظامی 8 ساله، و وقتی در هر دو با شکست روبرو شد، جنگ اقتصادی را از طریق محاصره اقتصادی راه انداختند و وقتی از این جنگ نیز ناامید شدند، سعی نمودند در جنگ علمی ایران را از دستیابی به علوم و فناوریهای روز دنیا محروم نمایند و هنگامی که از همه این جنگ ها هم نتیجه ای نگرفتند به «جنگ نرم» روی آوردند. جنگی که به ظاهر از جنس انقلاب بود از جنس معنی و آرمان اما با باطنی پوچ.
البته دشمن در هر لحظه از هر روشی که بتواند چه نظامی چه اقتصادی چه اعتقادی و... علیه انقلاب اسلامی استفاده خواهد نمود. اما در زمان حاضر بیشتر گزینه جنگ نرم را در صدر استراتژی خود قرار داده است. چراکه نه نیروی نظامی ایران و نه نفت ایران و نه... هیچ کدام نیست که منافع قدرتهای بزرگ بین المللی را به خطر انداخته است بلکه این مدلها و الگوهای «نرم افزارانه» انقلاب اسلامی در شیوه زندگی و حکومت و اقتصادی مبتنی بر معنویت و اسلامیت است که منافع آنها را به خطر انداخته است.
این تجربه مردم سالاری دینی ایران است که برای «غزه»، «عراق»، «ترکیه»، «اندونزی» و همه کشورهای اسلامی و همه مستضعفین جهان الگو شده است.
این «فرهنگ مقاومت» و «شهادت طلبی» انقلاب اسلامی است که استراتژیستهای غربی را سردرگم نموده است و اسراییل را در جنگهای 33 روزه و 22 روزه تسلیم حزب الله و حماس کرده است. پس این دفعه جنگ بر سر خود آرمانها و معانی است و ابزار آن نه محاصره نظامی و سیاسی بلکه محاصره رسانهای، اعتقادی و بمباران هنرمندانه قلبهاست. این بار بجای «بمب شیمیایی» و «گاز خردل» آلمانی و فرانسوی، «بمب نفاق» انگلیسی و «اسلام ناب» آمریکایی در کار است.
باتوجه به این توضیحات معلوم است که این جنگ تا چه حد پیچیده خواهد بود و مرزهای آن تا چه حد لغزنده است. لذا در صفحات بعدی تلاش مینماییم تا با استراتژیها و تاکتیکهای این جنگ آشنا شویم.
مفاهیم و تعریف
فرهنگ:
برخی از جامعه شناسان فرهنگ را اینگونه تعریف میکنند: «فرهنگ، تفکر فردی و جمعى جامعه است که در پدیدهها و رفتارهاى اجتماعى تجلى مىیابد و تمامى امور اقتصادى، اجتماعى، سیاسى، مادى و معنوى را متأثّر مىسازد».
تهاجم:
تهاجم معادلهایی از قبیل «هجمه»، «شبیخون»، «غوغا» و «جنجال گروهی» دارد.
تهاجم فرهنگی:
تهاجم فرهنگی عبارت است از تلاش و یا هجوم برنامه ریزی شده و سازمان یافته یک مجموعه سیاسی و اقتصادی به بنیادهای فرهنگی یک ملت به منظور بی هویت کردن و سپس اسیر کردن آن ملت و اجرای مقاصد مورد نظر خویش از طریق یک برنامه مشخص و از پیش تعیین شده.
تبادل فرهنگی یا برخورد فرهنگی:
به ارتباط آزادانه و طبیعى دو قوم با یک دیگر مىگویند که در آن، عناصرى از فرهنگ یک قوم بدون هیچ اجبار و الزامى، به قوم دیگر منتقل گردد.
سلطه فرهنگى:
عبارت است از مبادله یک جانبه عناصر و پدیدههاى فرهنگى. گروه سلطه گر سعى مىکند با تکیه بر اهرم قدرت اقتصادى، نظامى، سیاسى، تبلیغى و رسانه ای خویش، باورها، ارزشها، و رفتارهاى خود را بر قوم دیگر حاکم نماید و هویت فرهنگى گروه مقابل را تضعیف، تخریب و نابود سازد.
استعمار نو:
نوعی از استعمار که در آن راه نفوذ و سلطه و بهره برداری، راه فرهنگی است و از طریق « تخدیر فرهنگی» جوامع تحت سلطه قرار می گیرند و مهمترین ابزار نفوذ در این نوع استعمار ابزار رسانه ای است. یکی ازمشخصه های غالب این مساله غفلت مخاطب استعمار از مستعمره بودن خویش است. چرا که استعمار نو به مراتب پیچیدهتر و پنهانتر از استعمار کهنه است. مقام معظم رهبری در توضیح این موضوع میفرمایند:" تهاجم فرهنگی، مثل خود کار فرهنگی، اقدام آرام و بی سر و صدا است."[1]