سفارش تبلیغ
صبا ویژن
آبرویت نریخته ماند تا خواهش آن را بچکاند ، پس بنگر که آن را نزد که مى‏ریزى . [نهج البلاغه]
 
شنبه 86 بهمن 6 , ساعت 10:56 عصر


بسمه تعالی

وصیت نامه پاسدار شهید اسد الله خلجی

با سلام و درود به پیشگاه امام زمان ( عج ) و نائب بر حقش امام خمینی و با به پدر و مادرم و خواهر و برادرم و تمام بستگان . خداوند ما را به دنیا فرستاد تا بتوانیم در این جهان امتحان را بدهیم . اگر کسی در این امتحان قبول شد و از گناهان دوری کرد و گوش به هوای نفس و درون خود نداد و ایمان و تقوا داشت ، عاقبت خوبی خواهد داشت و خدا او را مورد توجه خود قرارخواهد داد اما اگر از گناهان دوری نکرد و پیروی از هوای نفس کرد ، خدا رحمتش را ازاو قطع خواهد کرد و بهترین چیزی که انسان را به سعادت می رساند رحمت خداست و اگر خدا رحمتش را از برای انسان قطع کرد وای به حالش و مومنان از مرگ و مردن و از شهادت در راه خدا نمی ترسند ولی کافران و منافقان و مشرکان از همه اینهامی ترسند ، خدایا من دوست دارم که جانم را در راه تو بدهم یعنی شهید بشوم . خدایا من مرگ با عزت را می خواهم . ای خدای رحمان و رحیم ، ای خدایی که آفریننده این همه نعمتها هستی ، ای خدای گناهکاران این بنده ذلیل و پست 

 و گدای بیچاره ، زمین گیر ، پناه آورنده به تو که از خود دارای هیچ نفع و ضرری نیست ، از تو می خواهم که با مرگ با عزت بمیرم . ای خدا از غفلت ما بندگان بیچاره و بی خبر در گذر ، خدایاعبادت برای تو ، انجام عمل برای تو را دوست دارم و به مومنین واهل حق محمد و آل پاک او قسمت می دهیم مرا با ائمه اطهار انس ده تا همیشه دوستدار آنها باشم و الهی به خودم نظر می کنم . خودم را ذلیل و خوار و حقیر در مقابل عظمت تو می بینم که از خودم دارای هیچ نفع و ضرری نمی باشم ، خودم را فقیر احساس می کنم و خودم را نیازمند . خداوندا آنقدر تو را رحیم و بخشنده و مهربان احساس می کنم که وقتی به گناهانم فکر می کنم و

خودم را حیران و سرگردان یافت می کنم و وقتی خداوندا به یاد تو می افتم ، ابتدا شرمنده می شوم ولی دلم آرام می گیرد و خاطر جمع می شوم که خداوند کریم و رحیم دارم و از گذشته ام که نادان بودم و گناه انجام می دادم بیزارم . خداوندا تو چقدر مهربانی که عبادات را در همه کار مومن قرار داده ی . مومن نماز می خواند ، عبادت می کند ، مومن غذا می خورد ، عبادت می کند ، راه می رود ، مومن می خوابد ، و .......

و تو برای مومن البته پاداش بزرگی فراهم نموده ای . الهی به بزرگی و جلالت قسم می دهم به آبرویان در گاهت ، به محمد و آل پاک او قسمت می دهم مرا یک لحظه به حال خودم وامگذار و مرا از شر ابلیس و و سوسه های شیطان   مصون دار . الهی به پدر و مادرم که خدایا مانند همه بندگانت بنده ضعیف تو هستند ، به آنها مکارم اخلاق عطا فرما تا در خدمت اسلام باشند و ایشان نیز هر خدمتی که از دستشان بر می آید برای اسلام کوتاهی نکنند و موافق توست و پیرو خط انبیاء و اولیاء الله انشاء الله . خدایا تو را شکر می کنم که اهل خانواده ام را آگاه کردی تا پی به حق و باطل ببرم و به برادرم و خواهرانم توصیه می کنم که همیشه آنچه که خداوند فرمود و موافق امر الهی است انجام دهند از باطل و ظلم و بیهودگی دوری کنند و به برادرم توصیه و خواهشمندم که راه شهیدان را ادامه دهد و تحصیل نماید و انشاء الله در آینده فردی اسلامی و خدمتگذار این ملت شهید پرور باشد و به خواهرانم توصیه می کنم  که همیشه پیرو فاطمه زهرا علیه السلام باشند و انشاء الله به حق امام زمان خداوند همه ما و شما را پیرو انبیاء و اولیا نماید . انشاء الله و همچنین از همه اهل خانواده ام خواهش می کنم هر فردی که این نوشته را می خواند به همشهریان عزیز و به همه فامیلها عزیز و ملت عزیزم که پیرو رهبر عزیزمان باشد و هر امری که بفرمایند اجرا نمایند چون نائب بر حق  امام زمان ( عج ) است و هر فرموده ای که می نماید فرموده امام زمان است و جزء قانون و امر الهی هیچ چیز دیگری نمی فرمایند . پس فرموده ایشان را از دل و جان قول و اجرا نمایند ، او رهبر و نائب برحق امام زمان ( عج ) است . خداوند از عمر ما بکاهد و بر عمر رهبر عزیز این قلب تپنده امتها بیفزاید .   پدر مهربانم مرا ببخش که من نتوانستم آنچه که دین فرزندی است ، نسبت به شما انجام بدهم .

مادر عزیزم می دانم برای بزرگ کردن من چه رنجها و مشقتها کشیدی .   مادرم من دوست داشتم و عاشق بودم ومی باشم که به جبهه بروم و اگر خداوند به من سعادت فرماید جزء شهیدان باشم .  مادرم دعا کن که من شهید شوم . مادرم تو آنطور که مرا دوست داشتی من هم از جان و دل تو را دوست داشتم و اگر ناراحت می شدی من هم ناراحت می شدم . مادرم من عاشق این راه بودم و من از سه یا چهار سال پیش وقتی پی به این راه بزرگ بردم ، عاشق آن شدم ، مادرم امیدوارم که خداوند به حق فاطمه زهرا تو را با آن بانوی عزیز  همنشین فرماید . مادرم اگر من سعادت داشتم که شهید شوم در سوگ من گریه نکنید چون این راه ، راه بزرگی است . مادر عزیزم من از خداوند در همه حال دعا و تمنا و خواهش می کردم که مرا نیز جزء شهیدان بکند و به من حقیر نیز این سعادت را عنایت فرماید . مادرم اگر من این سعادت بزرگ نصیبم شد و به سعادت رسیدم شما نیز با صبر کردن به سعادت برسید چون من راهم را یافتم و شما نیز با صبر کردن در سوگ من به اجر و پاداش برسید . خداوند شما را به حق فاطمه زهرا انشاءالله بااین بانوی عزیز همنشین فرماید .

پدر عزیزم ، از شما نیز خواهش می کنم پیرو رهبر و امام باشید که بوده اید و در سوگ من ناراحت نشوید چون این سعادت آرزوی من حقیر بوده است و شما نیز درگاه تو احترام می گذارم زیرا که تو آنها را دوست داری ، خدایا به محمد و آل او رحمت بفرست و گناهان مرا ببخش و بیامرز ، ای حسین یا ابا عبد الله الحسین ، ای بنده مخلص ، خدایا امیرالمومنین نور خدا ، یا فاطمه الزهرا یا بنت رسول الله یا حجت الله علی خلقه یا حسن ابن علی ، ای پنچ تن آل عبا مرا از شفاعت خودتان محروم ننمایید ، من به شفاعت شما امیدوارم ، ای عزیزانی که خداوند درباره شما فرمود : اگر به خاطر اینها نبود من جهان را نمی آفریدم ، خداوند اگر به من عمر عطا کردی از تو خواستارم که به من کمک کنی تا درسم را خوب بخوانم تا بتوانم به اسلام و ملت مسلمان خدمت کنم تا بتوانم رضایت خدای متعالم را بدست آورم ، همچنین از خدای عزیزم خواستارم که گناهان پدر و مادرمرا بیامرزی ، خداوندا به هر جا که نظر می کنم عظمت و قدرت تو را می بینم . خداوندا هرچی که هست و هر چه من داشتم و دارم و خواهم داشت همه اش بخشش و عنایت و

آفرینش توست . الهی من غیر از اراده و قدرتی که به من داده ای قدرتی ندارم . خداوندا من آفریده توام و من نیازمند به بخشش و رحمت و کرم توام و خداوندا اگر تو مرا پناه ندهی من پناهکاهی ندارم . بارالها تو اگر رحمتت را از من سلب کنی و مرا به حال خود واگذاری ، خداوندا نابود خواهم شد و به جهنمیان خواهم پیوست ، الهی به بزرگی و کرم خودت به من مکارم اخلاق ببخش . معبودا عقل مرا افزون گردان تا بهتر ونیکتر ، خوب و بد را تشخیص دهم و اگر سعادت آن را پیدا کنم به سعادت ابدی و به رضای تو نائل شوم ، الهی به هرچه فکر می کنم و هر حرفی که به زبان می آورم اعتراف می دارم که من ضعیفم و نیازمند به درگاه تو هستم . با الها گناهی که از من سرمی زند ، گناه من به این معنی نیست که خداوندا من عظمت تو را نادیده گرفتم  بلکه الهی این از نادانی من بوده است و من خداوندا به نفس خودم ظلم کردم الهی به من کمک کن تا هر دقیقه ای که در این دنیا هستم همه اش تو را خوانم و آنچه که تو دوست داری و مورد رضایت توست انجام دهم نه آنچه که مخالف رضایت و دستور و قانون الهی است . خداوندا من بنده از میان بنده هایت هستم و الهی من بنده ای ضعیف و حقیر هستم ، پدرم بار دیگر از جانب شما خواهشمندم که این حقیر را ببخشید که نتوانسته ام حق فرزندی را عطا نمایم و خداوند به شما اجر زیاد عطا فرماید .    پدرعزیزم  ، از کسانی که وصیت نامه مرا می خوانند یا می شنود از خواننده این وصیت نامه و از شنودگان عزیز خواهشمندم که اگر بدی از من حقیر دیده اید و یا از کسی خبر دارند که من در حق او بدی کرده ام بروید و رضایت طلب کنید و برای رضای خدا این حقیر را ببخشید و باز خواهشمندم که برای این حقیر دعا کنید زیرا که من با بار گناهی سنگین سفر می کنم و من در درگاه باری تعالی از این گناهانم شرمنده ام و بارم خالی و پر از گناه .

والسلام و درود و صلوات بی کران بر محمد و آل پاک او .

خدای مرا ببخش ، ای مهربان مرا ببخش ، خدای عزیزم

ساعت چهار و پنج دقیقه روز 21/12/1363

اسد الله خلجی



لیست کل یادداشت های این وبلاگ