شجره طیبه انقلاب اسلامی از ابتدای پیروزی تاکنون با آفات، آسیب ها و فتنه های بزرگ و متعددی مواجه بوده است. کنکاش در سیر تاریخی و تحولی این فتنه ها، بررسی عاملان و همچنین واکاوی اهداف و انگیزه های صحنه گردانان آنها ضمن اینکه می تواند پرتوی بر برخی زوایای این فتنه ها بیفکند، شاخصی نیز برای شناخت و تمییزتحرکات فتنه انگیز و رصد تحولات فتنه گران جدید در اختیار مخاطبان قرار دهد.
پیروزی انقلاب اسلامی و به تبع آن تأسیس نظام مقدس جمهوری اسلامی در ایران مساوی و مرادف بود با از بین رفتن مطامع و منافع رنگارنگ بیگانگان بویژه آمریکا در ایران و منطقه مهم و راهبردی خاورمیانه که آمریکایی ها نقش ژاندارمی و حفاظت از منافع منطقه ای خودشان را به ایران سپرده بودند. همین امر انگیزه کافی در اختیار غرب می گذاشت که دفتری قطور از فتنه ها، توطئه ها و طراحی های براندازانه برای ساقط کردن نظام نوپای جمهوری اسلامی را ورق بزند. از حمله مستقیم نظامی و طراحی کودتا های مختلف گرفته تا تجزیه طلبی های چهار سوی ایران، از تحریک صدام معدوم برای هجوم وحشیانه و همه جانبه به سرزمین ایران تا تجهیز و تحریک ضد انقلابیون و منافقین به ترور و آشوب های خیابانی در دهه های پرآشوب 60 تا تداوم این فتنه گری ها در فازهای دیگری چون تحریم های اقتصادی، تحریم های راهبردی و صنعتی،گشودن جبهه تهاجم فرهنگی و جنگ نرم و فتنه 88 ، نمونه هایی از اقدامات دشمنان برای به زیر کشیدن انقلاب و نظام بوده است.
هرکدام از این فتنه گری ها و توطئه ها به لحاظ دقت در برنامه ریزی ها، حجم سرمایه ها ونیروهای به کار گرفته در این فتنه ها و همچنین قساوت و جدیت دشمنان برای عملیاتی کردن هر کدام از این توطئه ها، از این ظرفیت برخوردار بود که کشور را – بویژه در دهه 60 و نظر به تازه تأسیس بودن نظام و عدم تثبیت و تحکیم زیر ساخت های اقتصادی، دفاعی و امنیتی – به شکست و سقوط بکشاند. اما ایران اسلامی به دلیل مزیت های راهبردی چون حضور همیشگی مردم در عرصه های دفاع از انقلاب و نظام اسلامی ، محوریت معنویت و اتکال به خداوند متعال و درایت و مدیریت داهیانه امام و رهبری توانست همه آن توطئه ها را پشت سر بگذارد و وارد دهه چهارم عمر پربرکت خود گردد.
مرور مجدد به این فهرست و بررسی جوانب مختلف این حوادث طراحی شده ، دو نکته مهم را پیش روی دلسوزان و حافظان نظام قرار می دهد:
1- عاملان حوادث خصومت آمیز علیه ایران در یک نقطه مهم به هم می رسند. در واقع طراح و صحنه گردان اصلی تمام این حوادث یکی است و آن آمریکا و مراکز مطالعاتی و جاسوسی آن است.
2- هدف تمام این فتنه ها و توطئه ها علیه جمهوری اسلامی هم یکی است و آن « براندازی نظام» اسلامی در صورت توان و به عنوان هدف غایی و حداکثری است و در صورت ناتوانی پیگیری هدف حداقلی، یعنی تغییر رفتار نظام اسلامی ایران به گونه ای که منافع و به ویژه ابهت ابرقدرتی آمریکا را زیر سؤال نبرد.
اما این فتنه ها و توطئه ها در دو نکته دیگر نیز تشابه داشته و دارند: ابزار و افرادی که برای اجرای نسخه داخلی این توطئه ها در نظر گرفته شدهاند و دیگری چگونگی مقابله با آنها است که در درون نظام طراحی ، مدیریت و اجرا شده و به فضل الهی تاکنون موفقیت آمیز بوده است.
در همه فتنه ها و توطئه ها علیه جمهوری اسلامی ایران دولایه برای طراحی واجرا وجود دارد؛ غالبا برنامه ریزی، طراحی، و اتاق فکر دشمنی با نظام با فتنه گران خارجی و در رأس آنها آمریکا، انگلیس و رژیم صهیونیستی بوده است که در برخی موارد چون برنامه هسته ای ایران توانسته اند با تطمیع ها و تهدیدها دیگر کشورهای غربی و اروپایی و کشورهای ضعیف جهان سوم را با خود همراه نمایند. اما لایه اجرایی و دست دوم فتنه ها معمولا از عناصر واداده داخلی انتخاب می شوند. این عناصر داخلی چند ویژگی مهم دارند که آنها را در معرض گزینش دستگاههای اطلاعاتی و امنیتی خارجی برای جذب قرار می دهند: اولا این افراد دارای سابقه انقلابی و مبارزاتی هستند و توانایی جلب نظر و توجه مردم را به همین دلیل دارند. ثانیا به رغم تظاهر به انقلابی گری، به لحاظ شخصیتی ، افرادی واداده و دلباخته غرب و فرهنگ غربی هستند و کعبه آمال خود را در ناکجا آبادهای بشری و غربی جستجو می نمایند. ثالثا به لحاظ روان شناختی فردی، اشخاصی سست عنصر، سست ایمان و بی اعتقاد به حکومت اسلامی هستند و به راحتی در بزنگاهها مسیر خود را به سمت غرب کج می نمایند. مطالعه تطبیقی این ویژگی ها در عناصر داخلی که از دهه 60 تاکنون ابزار دست طراحان خارجی در فتنه ها، توطئه ها و دشمنی ها با انقلاب شده اند، نشان میدهد که افرادی چون بازرگان ، بنی صدر، قطب زاده، گروهک منافقین و فرقانی ها، مراجع بی بصیرتی چون شریعتمداری و منتظری و در فتنه های اخیر کروبی و موسوی و برخی از سران دوم خردادی چون مهاجرانی و کدیور ...از همین نقاط آسیب پذیری داشته اند . بر همین اساس می توان برای فتنه های خرداد 60، تیر 78 و خرداد 88 این وجوه تشابه را قائل شد. به اذعان اسناد بدست آمده و اعترافات صریح دستگیرشدگان هر سه فتنه، اتاق فکر هر سه فتنه به سازمانهای جاسوسی و اطلاعاتی آمریکا منتهی می شود و نیروهای داخلی اجرا کننده از عناصر واداده انقلابی سابق تشکیل می شوند که از عملکرد گذشته خود نادم و پشیمان هستند.
اما در خصوص چگونگی مهار و مدیریت این بحران ها از زمان امام خمینی (ره) تازمان زعامت مقام معظم رهبری حضرت آیت الله العظمی خامنه ای (مدظله العالی) نیز تشابهی در این توطئه ها و فتنه ها مشاهده می شود. مدیریت ولایی و رهبری الهی امام و مقام معظم رهبری در خنثی سازی فتنه ها و شناخت ابعاد و زوایای پنهان آن از امدادهای غیبی الهی به این نظام می باشد. شناخت دگردیسی فکری و سیاسی منافقین در دهه 60 و معرفی آنها به جامعه جز از امام خمینی (ره) و شاگردان با بصیرت ایشان چون شهید مطهری و شهید بهشتی از کسی بر نمی آمد. شناخت تغییر جهت فکری برخی افراطی های دوم خرداد در سال 78 و معرفی آنها به جامعه و صبر و مقاومت در برابر زیاده خواهی و ظلم های آنان تا مرز تنویر چهره آنها برای افکار عمومی و برخورد جدی و قاطعانه با سران فتنه عمیق 88 که قصد برهم زدن خطوط قرمز نظام را داشتند، جز از رهبری آگاه چون امام خامنه ای ساخته نبود.
از همین روی است که فتنه گران همواره نوک تیز پیکان حملات خود را به سمت جایگاه ولایت فقیه و رهبری نظام گرفته اند و تلاش می کنند با تخریب این جایگاه مقابل تشخیص درست و عملکرد صحیح آن بایستند و به قول «هنری پرکت» مسئول میز ایران در وزارت خارجه آمریکا در زمان کلینتون آن را «سوار بر کشتی تردید» نمایند تا به زعم باطل خود بین مردم و ولایت گسست و فاصله بیاندازند. غافل از اینکه اعتقاد به ولایت فقیه علاوه بر ابتنای به استدلالات عقلایی ،پیوند عمیق عاطفی، روحی و الهی بین ولی فقیه و مردم است که دشمنان ماده گرای غربی توان استنباط آن را ندارند./ ?