امشب شب اربعین مصباح هداست دل یاد حسین بن علی شیر خداست
پروانه به گرد شمع حق پر زد و سوخت امشب شب یاد عشقیاء و شهداست
بسوز ای دل که امروز اربعین است عزای پور ختم المرسلین است
قیام کربلایش تا قیامت سراسر درس، بهر مسلمین است
به یاد کربلا دلها غمین است دلا خون گریه کن چون اربعین است
بــاز دگر بـاره رســیــد اربـعـیــن جوش زند خـون حـسـیـن از زمیــن شـد چـهـلـم روز عــزای حـسـیــن جــان جــهــان بـــاد فدای حـسین
السلام ای وادی کرببلا السلام ای سرزمین پر بلا
السلام ای جلوهگاه ذوالمنن السلام ای کشتههای بی کفن
کاش بودیم آن زمان کاری کنیم از تو و طفلان تو یاری کنیم کاش ما هم کربلایی میشدیم در رکاب تو فدایی میشدیم
دل را اگر از حسین بگیرم چه کنم بی عشق حسین اگر بمیرم چه کنم
فردا که کسی را به کسی کاری نیست دامان حسین اگر نگیرم چه کنم
با آب طلا نام حسین قاب کنید با نام حسین یادی از آب کنید خواهید مه سربلند و جاوید شوید تا آخر عمر تکیه بر ارباب کنید
آبروی حسین به کهکشان می ارزد یک موی حسین بر دو جهان می ارزد
گفتم که بگو بهشت را قیمت چیست گفتا که حسین بیش از آن میارزد
عالم همه محو گل رخسار حسین است ذرات جهان در عجب از کار حسین است دانی که چرا خانه ی حق گشته سیه پوش یعنی که خدای تو عزادار حسین است فرش بر رونق بازار حسین مینازد عرش بر جلوه رخسار حسین مینازد ابر بر اشک عزادار حسین مینازد قبر شش گوشه به زوار حسین مینازد
به سر غیر از تو سودایی ندارم یا حسین جان به دل جز تو تمنایی ندارم یا حسین جان
خدا داند که در بازار عشقت به جز جان هیچ کالایی ندارم یا حسین جان
امشب شب اربعین مصباح هداست دل یاد حسین بن علی شیر خداست پروانه به گرد شمع حق پر زد و سوخت امشب شب یاد عشقیاء و شهداست
نازم آن آموزگاری را که در یک نصف روز دانشآموزان عالم را همه دانا کند
ابتدا قانون آزادی نویسد بر زمین بعد از آن با خون هفتاد و دو تن امضا کند
کاش بودیم آن زمان کاری کنیم از تو و طفلان تو یاری کنیم کاش ما هم کربلایی میشدیم در رکاب تو فدایی میشدیم
عالم همه قطره و دریاست حسین خوبان همه بنده و مولاست حسین
ترسم که شفاعت کند از قاتل خویش از بس که کَرَم دارد و آقاست حسین
باز آمد اربعینی دیگر و ما خفتهایم وه چه غرق در گناهان دل به دنیا بستهایم
کاش میشد وارهیم از این همه دلبستگی چون حسین دریایی از عشق خدا و دلدادگی
اربعین آمد و اشگم ز بصر میآید گوییا زینب محزون ز سفر میآید باز در کرب و بلا شیون و شینی برپاست کز اسیران ره شام خبر میآید
ساربانا ز اشتران بگشای بار لحظهای ما را به حال خود گذار
این که بینی سرزمین کربلاست خاک او آغشته با خون خداست
نی نوا، در نینوای راستین مویهها دارد ز نای اربعین ناله آتش بال در پرواز بین همطراز آه گردون تا زمین
اشک میریزد ز چشم کائنات در عزای تشنهکامان فرات
آن بلا جویان که تا بزم حضور راه پیمودند با سامان نور
بار بگشایید اینجا کربلاست آب و خاکش با دل و جان آشناست بر مشام جان رسد بوی بهشت به به از این تربت مینو سرشت
اربعین است اربعین کربلاست هر طرف غوغایی از غمها به پاست
گویی از آن خیمههای نیم سوز خود صدای العطش آید هنوز
چرا گلزار و گلشن گشته غمناک چرا گریان ز غم روح الامین است مگر از شام آید کاروانی که صوتش مُحرق قلب حزین است
جهان شد از چه رو کانون ماتم مگر از نو عزای شاه دین است
حسین آن کو به راه حق پرستی چو بابش فرد بی مثل و قرین است
دلا کوی حسین عرش زمین است مطاف و کعبه دلها همین است اگر خیل شهیدان حلقه باشند حسین بن علی، آن را نگین است
به یاد کربلا دل ها غمین است دلا خون گریه کن چون اربعین است
باز دلم خون شد و چشمم گریست آن که درین روز چون من نیست کیست؟ باز دگر باره رسید اربعین جوش زند خون حسین از زمین
غرق تلاطم شده بحر محیط یک سره درد است بساط بَسیط
شد چهلم روز عزای حسین جان جهان باد فدای حسین
آبروی ما بود از آبرویت یا حسین سرمه چشمان ما از خاک کویت یا حسین در گلستان وفا در جست و جو سرگشتهایم تا به وجد آییم ما یک دم ز بویت یا حسین