چه بخشش کوچکی است بخشیدن ذره ای از داشته های خود .بخشش حقیقی ،ایثار وجود است .
دارییمان جز پس اندازی از واهمه های فردایمان و آنچه فردا با خود می آورد ،نیست .
به سگ طماعی می مانیم که استخوان پس مانده ی غذای زائران را به دنبال کاروان ،در شنهای بی نشان دفینه میسازد ،از ترس فردایی که هرگز نخواهد آمد .
ببین چگونه معتاد به هراسمان از اعتیاد هستیم ، مگر در کنار زمزم وحشت از روز تشنگی خود آتشی بی علاج نیست ؟
کسانی هستند که ذره ای از بیکران داراییشان را می بخشند ،و آرزوی لقب بخشندگی ...
اینان اهدافشان الطافشان را بی ارزش میسازد .
کسانی هستند که ذره ای بیش ندارند و تمامی اش را می بخشند ،که به زندگی و دائمی بودن نعمتش ایمان دارند .
کسانی هستند که با عشق می بخشند، و لذت بخشش اجرشان است .
کسانی هستند که با اکراه می بخشند واینان تصفیه شان در زجرشان است .
کسانی هستند که می بخشند ، نه به زجرش می اندیشند و نه به دنبا ل کام اندو نام .
می بخشند چون نرگس ، که عطرش را بی مهابا می افشاند .
دست اینان رایحه خداوند دارد و چشمانشان تبسم او را ...
خوب است ببخشیم وقتی که دستی به سوی ما دراز شده است .
خوبتر است وقتی دستمان را برای بخشیدن دراز میکنیم .
همیشه میگوییم ،: می بخشیم ، اما به مستحقان
پس خود ببخش که مستحق بخشنده بودن هستی
بوته ها ی جالیز و رمه های دشت را بنگر
دادن بودنشان است و داشتن فرسودنشان . به حق که فقط زندگی ست که ایثار گر است و تو که خود را بخشنده می بینی فقط وسیله ای هستی برای ایثار و یا شاهدی بر آن ...
پنج شنبه 90 اسفند 18 , ساعت 7:11 صبح
نوشته شده توسط عمران زاده | نظرات دیگران [ نظر]