امید حسینی
گریه کن دخترم، گریه کن!
گریه کن عزیزم، گریه کن!
گریه کن نوگلم، گریه کن!
گریه کن طفلکم، گریه کن!
گریه کن دخترم مانند همه محرومین
گریه کن دخترم مانند همه مظلومین
گریه کن دخترم برای همه دردها، غصهها
گریه کن دخترم برای همه دلتنگیها، آرزوها
گریه کن دخترم برای همه محرومیتها، مظلومیتها
گریه کن برای همه شکمهای گرسنه، لبهای تشنه
گریه کن برای همه دستهای پینه بسته، پاهای تاول زده
گریه کن برای همه صورتهای سوخته، چهرههای گرفته
گریه کن برای همه چشمهای خشکیده، چشمههای خشکیده،
گریه کن برای همه سینههای تفتیده، زمینهای تفتیده
گریه کن دخترم برای مردان مردی که سالها پیش از این خانه رفتند
گریه کن دخترم برای مردان مردی که مردانه رفتند
گریه کن دخترم برای مردان مردی که مظلومانه رفتند
گریه کن دخترم برای مردان مردی که خالصانه رفتند
گریه کن برای مادر بزرگ و پدربزرگ وقتی دلشان برای پسرشان تنگ میشود
گریه کن برای نوعروسی، که لباس دامادی شوهرش را نگاه میکند!
گریه کن برای فاطمه، دختر سهماهه که سیسال است بابایش را صدا میزند!
گریه کن برای مقداد که معنی بابا را از زبان پسرش میفهمد!
گریه کن برای محمد که هنوز به دنیا نیامده بابایش میرود!
گریه کن برای مردم آبادی که سالها قیافه فرماندار را هم نمیدیدند
گریه کن برای مردم آبادی که سالها زبالههای شهری را تحمل میکردند!
گریه کن برای مردم آبادی که سالها به خاطر زباله شهری کتک میخوردند!
گریه کن برای مردم آبادی که سالها به خاطر زباله شهری زندانی میشدند!
گریه کن برای مردم آبادان و خرمشهر که سالی دو ماه شهرشان آباد است!
گریه کن برای مردم هویزه که همان دو ماه هم شهرشان آباد نیست
گریه کن برای مردم سوسنگرد که سالهاست شهرشان آباد نیست
گریه کن برای مردم خوزستان که همهچیز دارند و هیچچیز ندارند!
گریه کن برای این آقای رییس که نگران آزادی مردم است
گریه کن برای آن آقای رییس که نگران دینداری مردم است
گریه کن برای این خانم رییس که نگران حقوق زنان کشور است
گریه کن برای آن خانم رییس که نگران حقوق زنان دنیا است!
گریه کن برای آقای رییس این قوه که نگران امنیت اقتصادی سرمایهداران است
گریه کن برای آقای رییس آن قوه که نگران امنیت جانی سرمایهداران است
گریه کن برای آقای رییس این مجمع که نگران سرمایه سرمایهداران است
گریه کن برای آقای رییس آن مجمع که نگران خود سرمایهداران است
گریه کن برای مظلومیت مولا که از دیدن کودکی یتیم گریه میکند
گریه کن برای مظلومیت مولا، که از ستم بر زنی یهودی گریه میکند
گریه کن برای مظلومیت مولا که از دیدن زنان بیشوهر گریه میکند
گریه کن برای مظلومیت مولا که از دیدن فرماندار بیغیرت گریه میکند
گریه کن برای مظلومیت مولا که از دیدن سفرههای رنگین گریه میکند
گریه کن برای فرزند مولا که یارانش همه طلبکار میشوند
گریه کن برای فرزند مولا که یارانش همه خیانتکار میشوند
گریه کن برای فرزند مولا که یارانش همه محافظهکار میشوند
گریه کن برای فرزند مولا که یارانش همه سیاسیکار میشوند!
گریه کن برای آن آقا که میگفت هرچه داریم از پابرهنهگان داریم
گریه کن برای آن آقا که میگفت هرچه داریم از این کوخنشینان داریم
گریه کن برای آن آقا که میگفت هرچه داریم از این محرومین داریم
گریه کن برای آن آقا که میگفت هرچه داریم از این مستضعفین داریم
گریه کن برای رجایی که میگفت من خادم مردم هستم
گریه کن برای رجایی که میگفت من نوکر مردم هستم
گریه کن برای رجایی که میگفت من خادم همه مردم ایران هستم
گریه کن برای رجایی که میگفت من نوکر همه مردم ایران هستم
گریه کن دخترم گریه کن
گریه کن دخترم که این قلبها اشکهایت را نمیبینند
گریه کن دخترم که این قلبها گریهات را نمیفهمند
گریه کن دخترم که این قلبها از لقمههای حرام سنگین شدهاند
گریه کن دخترم و از اینکه میبینی دیگران به گریهات میخندند، تعجب نکن!