سفارش تبلیغ
صبا ویژن
در گذشته مرا برادرى بود که در راه خدا برادریم مى‏نمود . خردى دنیا در دیده‏اش وى را در چشم من بزرگ مى‏داشت ، و شکم بر او سلطه‏اى نداشت ، پس آنچه نمى‏یافت آرزو نمى‏کرد و آنچه را مى‏یافت فراوان به کار نمى‏برد . بیشتر روزهایش را خاموش مى‏ماند ، و اگر سخن مى‏گفت گویندگان را از سخن مى‏ماند و تشنگى پرسندگان را فرو مى‏نشاند . افتاده بود و در دیده‏ها ناتوان ، و به هنگام کار چون شیر بیشه و مار بیابان . تا نزد قاضى نمى‏رفت حجّت نمى‏آورد و کسى را که عذرى داشت . سرزنش نمى‏نمود ، تا عذرش را مى‏شنود . از درد شکوه نمى‏نمود مگر آنگاه که بهبود یافته بود . آنچه را مى‏کرد مى‏گفت و بدانچه نمى‏کرد دهان نمى‏گشود . اگر با او جدال مى‏کردند خاموشى مى‏گزید و اگر در گفتار بر او پیروز مى‏شدند ، در خاموشى مغلوب نمى‏گردید . بر آنچه مى‏شنود حریصتر بود تا آنچه گوید ، و گاهى که او را دو کار پیش مى‏آمد مى‏نگریست که کدام به خواهش نفس نزدیکتر است تا راه مخالف آن را پوید بر شما باد چنین خصلتها را یافتن و در به دست آوردنش بر یکدیگر پیشى گرفتن . و اگر نتوانستید ، بدانید که اندک را به دست آوردن بهتر تا همه را واگذاردن . [نهج البلاغه]
 
یکشنبه 93 تیر 8 , ساعت 8:24 صبح

ماه مبارک رمضان ،شریفترین ماه سال است و در فضیلت آن همین بس که آن را ((ماه خدا)) نامیده اند.مومنان در این ماه به ضیافت الهی دعوت می شوند و سفره رحمت و بخشایش الهی برای تمام بندگان ،گسترده و درهای عذاب ووسوسه های شیطان بسته است.انجام دادن اعمال نیک در این ماه چنان ارزشمند است که نفس روزه دار ،تسبیح و خواب او عبادت ،و تلاوت یک آیه ،برابر با تلاوت همه قرآن و به جای آوردن یک رکعت نماز،برابر با هفتاد رکعت محاسبه می شود. رمضان ماهی است که قرآن گرانسنگ ترین کتاب آسمانی در آن نازل شده و از این رو یک شب آن بالاتر از هزار ماه معرفی شده است .اعمال و آداب این ماه مبارک برای کسب فضیلت و تقوا و رستگاری جاودانه است. برخی از اعمال مستحب در این ماه چنین است :

1دعا،به ویژه در اوقات نماز که به استجابت نزدیک تر است؛2-استغفار فراوان ؛3-خواندن نماز های مستحبی مخصوص این ماه ؛4-تلاوت قرآن؛5-افطاری دادن به روزه داران ،حتی اگر به دانه ای خرما یا جرعه ای آب باشد .6-صله رحم7-رسیدگی به نیازمندان و یتیمان ؛8-خواندن دعاهای مخصوص این ماه ؛همچون دعای ابوحمزه ثمالی،دعای افتتاح ،دعای ((یا علی یا عظیم ))و ...................9-تلاش برای دست به حقیقت روزه ،با پروا از خداوند و پرهیزگاری ؛10-احیای شب های قدر و انجام دادن اعمال آن ؛همچون غسل،نماز ،قرآن به سر گرفتن ،زیارت امام حسین (ع)و ..............11-صدقه دادن ؛12-احترام به پیران و بزرگان ؛13-مهربانی با کودکان ؛14-فرو بستن چشم از دیدنی های حرام ؛15-بازداشتن گوش های خود از شنیدنیهای حرام ؛16-سجده های طولانی و .......................


یکشنبه 93 تیر 1 , ساعت 10:32 صبح

نگاهی به زندگینامه شهید بسیجی حسین غلام کبیری

اولین شهید فتنه 88 کیست؟

شهید حسین غلام کبیری کسی که لقب اولین شهید فتنه را دارد متولد سال 1370 در شهرری تهران و از بسیجیان فعال است.·           

به گزارش سرویس فضای مجازی خبرگزاری فارس، میلاد ذوالفقاری در وبلاگ شهاب 3 نوشت:

شهید حسین غلام کبیری کسی که لقب اولین شهید فتنه را با خود دارد متولد سال 1370 در شهر ری تهران  و از بسیجیان فعال با  کد بسیجی 35501159 میباشد ، حسین غلام کبیری مانند دیگر شهدا و کشته شدگان فتنه88 گمنام نیست و در محیط های  سایبری و فضای وبلاگ نویسی جمهوری اسلامی  نام او بیشتر از دیگر  شهدا و کشته شدگان فتنه88 به  چشم میخورد اما همین بازتاب ها نیز در شان و منزلت این شهید بزرگوار نیست.

  طبق اخبار واصله،  رسانه ملی نیز در این قضیه کارنامه بسیار ضعیفی دارد  و وبلاگ انسانم آرزوست درباره این مطلب این گونه مینویسد که: به راستی از ماست که بر ماست .وقتی در زمانی که ما باید از حسین غلام کبیری سخن بگوییم ، مرتبا درباره ی ندا مستند می سازیم، نا خود آگاه ندای کو بزرگ کرده و بر یاد حسین گرد غفلت می افشانیم.اگر ما در رسانه ی ملی حسین را نشان داده بودیم،و اگر مظلومیت امثال او ،هیچ کس دل برای اشک و خون تمساح ها نمی سوزاند.اگر صدا و سیما پرده از دود جگر تفتیده ی مادران شهدای فتنه برمی داشت،ما از ترسمان ندا را شما و عزیزم خطاب نمی کردیم. و همان اوایل طوفان فتنه جرات می کردیم بگوییم او نیز یکی از فتنه گران بود که خود را به ثمن بخس فروخت.

از حسین غلام کبیری با عنوان فردی بااخلاق و باایمان مطرح می شود و این را همسایگان و دوستان حسین نیز تایید می کنند که این در مستند "خیابان شهادت" به کارگردانی سید محسن اسلامزاده و محصول گروه مستند سازی دیده بان  که به بررسی زندگی شهید حسین غلام کبیری می پردازد به وضوح دیده می شود، پدر حسین غلام کبیری درباره ویژگی های او اینگونه میگوید : حسین خیلی مهربان بود ، خیلی بچه‌ی ساده، با ایمان و خوبی بود. صبح‌ها می‌رفت مدرسه تا ساعت جهار و ساعت چهار هم می‌رفت پایگاه تا ساعت ده ‌و یازده شب؛ وقتی می‌آمد می‌گفتیم مگر تو درس و مشق نداری؟ می‌گفت خب مدرسه می‌روم پایگاه هم می‌روم، فرقی ندارد با هم. خلاصه حسین در این کارها خیلی فعال بود.

شوق برای شهادت در حسین غلام کبیری موج می زد  و پدر شهید غلام کبیری این گونه از شوق حسین برای شهادت میگفت که : او علاقه زیادی به فیلم های دفاع مقدس داشت و هرگاه این فیلم ها پخش می شد او می نشت و آنها را تماشا می کرد  حسین می گفت که من در اولین جنگ شهید می شوم.... حسین همیشه یک روز قبل از شهادت هر یک از امامان پیراهن مشکی می پوشید و گاهی از اوقات در خیابان راه می رفت و "حسین حسین" می گفت و بر سینه می زد و وقتی ما به او هشدار می دادیم که زشت است و مردم فکر می کنند دیوانه ای او در پاسخ می گفت:من حسینم و عشقم نیز حسین است.

 

 


والدین شهید غلام کبیری

از مادر شهید غلام کبیری اینگونه نقل شده است که: حسین مال ائمه بود، بیمه‌ی ائمه بود‌. حسین در کودکی یک مریضی‌ای گرفت، چهل روزش بود که دکترها جوابش کردند، یعنی تمام بیمارستان گفتند «این نمی‌مونه»، ما برداشتیم در ملحفه پیچیدیم‌اش، آوردیم بیمه‌ی امام زمانش کردیم‌، مریضی‌اش خوب شد، اصلا روز به روز بهتر و خوشگل‌تر شد. دکترها گفته بودند ناراحتی دارد، اصلا نمی‌ماند. 

شهید حسین غلام کبیری در بیست و پنج خرداد ماه سال هشتاد و هشت و در حین ماموریت بسیج در اغتشاشات تهران  در منطقه سعادت آباد به شهادت رسید . نحوه شهادت غلام کبیری توسط یک خودرو بی پلاک پراید صورت گرفت که او را مورد سو قصد قرار داد و شهید غلام کبیری به شدت مجروح شد و بعد از انتقال به بیمارستان به درجه رفیع شهادت نایل گشت. حسن غلام کبیری پدر بزرگوار حسین غلام کبیری لحظه شهادت او را اینگونه نقل می کند که: بیمارستان رفتیم وقتی به او  رسیدیم، یک ساعت بعدش تمام کرد  ...  پهلویش شکسته بود ... دست من را گرفت فشار داد، بلند شد آن‌قدر گریه کرد،  اکسیژن دهانش بود،  سرم دستش بود،  بلند شد نشست دست من را فشار داد، گریه کرد اشک می‌ریخت مثل ابر بهار،  نمی‌دانستم دیدم فقط پاهایش بسته است،  نمی‌دانستم که پهلویش هم شکسته است. گفتند پاهایش شکسته،  گفتم عیبی ندارد،  یکی دو دقیقه کنارش ایستادم گریه کردم،  آمدم بیرون بعد از یک ساعت گفتند که تمام کرد.  حرفی به آن صورت برای من نزد،  چون اکسیژن در دهانش بود حرفی نزد که بگوید چه اتفاقی افتاده است،  کجا رفته،  برای چه رفته؟  بسیجی بود دیگر،  به او ماموریت داده بودند برود سعادت‌آباد،  از این‌جا رفت سعادت‌آباد، آن‌جا شهید شد. 

ماهنامه امتداد اینگونه از شهادت حسین غلام کبیری می گوید که : دکتر گفت: «دیگر دیر شده است. وقتی که بچه زردی می‌گیرد؛ آن هم به این شدت، زود باید جراحی شود ... » دلم شکست. ملحفه پیچیدم و بردمش خانه. گفتم: «یا صاحب‌ الزمان(عج)! این پسر هم‌نام جد بزرگوار شماست، او را بیمة موسی بن جعفر(ع) کرده‌ام ... » خیلی گریه می‌کرد. آرام زدم به پهلویش. برای معاینه که بردیم، گفتند: «همان ضربة کوچک، کار خودش را کرد، دیگر به عمل نیازی نیست » رئیس بیمارستان می‌گفت: « عکسش را بدهید، می‌خواهم این معجزه را به همه نشان بدهم »

به هر حال حسین غلام کبیری از شهدای مظلوم  بعد از انقلاب اسلامی می باشد که در راه جمهوریت و سلامیت نظام به شهادت رسید و از یاد نبریم قطعه55/ ردیف24/ شماره2  را برای این روزها که هنوز که هنوز است خون امثال شهدایی مثل غلام کبیری است که سران فتنه را رسوا می کند.

 

انتهای پیام/


شنبه 93 خرداد 24 , ساعت 11:30 صبح

 

دانلود فیلم با لینک مستقیم

 

 


شنبه 93 خرداد 24 , ساعت 11:29 صبح
 دانلود فیلم با لینک مستقیم

 


شنبه 93 خرداد 24 , ساعت 11:28 صبح
 دانلود فیلم با لینک مستقیم

 


شنبه 93 خرداد 24 , ساعت 11:27 صبح

 

دانلود فیلم با لینک مستقیم

 


شنبه 93 خرداد 24 , ساعت 11:26 صبح

دانلود فیلم با لینک مستقیم

 


شنبه 93 خرداد 24 , ساعت 11:25 صبح
 

دانلود فیلم با لینک مستقیم 



شنبه 93 خرداد 24 , ساعت 11:23 صبح

 دانلود فیلم با لینک مستقیم


سه شنبه 93 خرداد 13 , ساعت 2:3 عصر

 


<      1   2   3   4   5      >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ