سوم شعبان سالروز ولادت سرور و سالار شهیدان و اسوه آزادگان جهان حضرت اباعبداللهالحسین(ع)، یادآور رشادتهای آن حضرت در دشت کربلا و روز عاشوراست. حرکتی عظیم که با اتکا به پیشینهای معنوی و حماسی، باعث شد تا اسلام و شیعه در عصر حاضر در عرصه جهانی متعالی بماند.
در تاریخ بینظیر انقلاب اسلامی سپاه پاسداران با الگوبرداری از فرهنگ ناب عاشورا، توانست تا ادامهدهنده مسیر حماسه حسینی در فتح قلههای کربلایی باشد که تلاقی این تداوم در سالهای نخستین انقلاب اسلامی، دوران جنگ تحمیلی و سالهای سازندگی پس از آن به خوبی عینیت یافته است و به حق سالروز میلاد امام حسین(ع)، روز پاسدار نام گرفته است.
بیشک امروز آزادگی و سربلندی ایران اسلامی در عرصههای مختلف مدیون تلاشهای خستگیناپذیر نیروهای مکتبی و مؤمن سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است که با سرمشقگیری از فرهنگ عاشورایی امامحسین(ع) و بهرهمندی از تجربیات سازنده جنگ تحمیلی، فتح این مسیر را همچون سالهای مقدس جنگ تحمیلی هموار کردند.
اینجانب ضمن تبریک سالروز ولادت امامحسین(ع)، روز پاسدار را به همه نیروهای مکتبی و جان برکف سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که همواره بر دفاع از آرمانهای انقلاب اسلامی اهتمامی جدی ورزیدهاند، تبریک گفته و توفیق روزافزون این عزیزان را در سایه توجهات حضرت ولیعصر(عج)، از درگاه ایزد منان خواستارم.
انتهای پیام/
گام به گام...
درآیه سی ام سوره نور، قبل ازتوصیه به پوشش مناسب ،به کنترل نگاه توصیه شده است.همانگونه که برای آقایان هم حدود پوششی تعیین شده اماحجاب، بیشتربایدتوسط بانوان رعایت شود،کنترل نگاه هم برای هردوآنهاست؛امابیشتر باید ازجانب آقایان رعایت شودوخداوند درقرآن کریم ابتدا این موضوع راعنوان کرده است.
بهتراست بدانیم که بسیاری ازافسردگی هاوآزردگی های روانی، محصول نگاه حرام است.زمانی که فردبه هرعلت، بااخلاق وآداب انسانی واصول مذهبی بیگانه باشدوبه آموزه های دینی مبنی برکنترل نگاه،عمل نکندنگاههایش میتواندروح کامجویی ولذت طلبی وی را تحریک کند؛اما عوامل طبیعی وموانع اجتماعی وبینهایت طلبی انسان، باعث میشوداو آنگونه که میخواهد لذت نبرد.هرگزباچند ساعت چشم چرانی درروزقانع نمیشودواحساس محرومیت وفشارروانی را برایش درپی خواهدداشت؛به مرورزمان، دچار انواع بیماری های روحی وگاهی جسمی می شود؛ افسردگی نمونه ایی ازآن بیماری هااست که دراثرش فرد از حرکت وتصمیم گیری بازمی ماند،اگردرحال تحصیل باشد،تمرکزخودراازدست داده وافت تحصیلی خواهدداشت، نسبت به همه چیز بی تفاوت است،ازچیزهایی رنج می برد که نمی تواندمنشأ آن را پیدا کند؛چنانچه به این رفتارادامه دهدبیماریش تشدید خواهدشدوممکن است دچار انحراف روانی (سادیسم- که به موجب آن ،فردازآزاردیگران لذت می برد)شود؛که درمانش ازخیلی بیماری های جسمی سخت تروطولانی تراست.
ازطرفی اگرموانع اجتماعی هم درمیان نباشد،وفردبه دنبال هوس خودکشیده شود،ضایعات دیگری پیش روی اوست که نمونه ی آن راجوامع بی بندوباردچارند.
نگاه به نامحرم اولین گام به سوی سقوط است از این روتوصیه شده که آن رادست کم نگیریم ومراقبش باشیم.
قرآن به جز ازروح علی آیه ندارد اسلام به جزاز حب علی پایه ندارد گفتم بروم سایه ی لطفش بنشینم دیدم که علی نوربود سایه ندارد امام حسینعلیه السلامفرمودند:هرکس که خدابادست اوفرج وگشایشی برای مؤمن قراردهد،خداوند گرفتاری های دنیاوآخرت اورااز او برطرف نماید.(پرتویی از کلام امام حسین(ع)صفحه87) ازماست که برماست... گاهی وقتهاکارهایی میکنیم که عواقب خوبی نداره،حرفهایی میزنیم که کاش نمیگفتیم،کاش کمی فکرکنیم بعدحرف بزنیم. وقتی میگیم خزانه خالیست دورازانتظارنیست که: کریس مورفی اظهارات آقای ظریف درخصوص اینکه ایران به دلیل تحریم ها پای میز مذاکره نیامده است راخنده دار میخواند. کاش یه کم بیشتر فکر میکردیم... چراخدااین زیبایی هارو آفرید؟؟؟ چراخدااین همه تنوع تومخلوقاتش داره؟؟؟ به نظرم ماآدماخیلی برای خداعزیزیم که همه ایناروبه مانشون داده تاهم لذت ببریم هم قدرتشوببینیم=>ایمانمون تقویت بشه... عکسهایی ازروستای دشتک
« به آنها بگو: به من خبر بدهید که اگر خدا شنوائی و بینائیهای شما را بگیرد و بر مغزهای شما مهر بزند، کدام خدایِ غیر از خدا هست که آنهارا مجدداً برای شما درست کند؟ ببین چطور آیات را برای آنها روشن می کنیم ولی آنها روی می گردانند»! چرا آیه می گوید: اگر خدا شنوائی و بینائیهای شما را بگیرد و نمی گوید: اگر گوش و چشم شما را بگیرد؟ چون چشم و گوش در واقع نور و صدا را به امواج تبدیل می کنند و امواج از طرق اعصاب به جایگاه ویژه خود در مغز فرستاده می شوند و مغز آنها را به صورتصدا و تصویر درک می کند. اگر چشم و گوش از کار بیفتد انسان می تواند با دوربین و دستگاهای دیگر امواج صوتی و تصویری را به مغز بفرستد و انسان می تواند ببیند و بشنود، و در آن صورت قرآن می سوخت. ولی وقتی بینائی و شنوائی انسان که در مغز است گرفته بشود، از کسی کاری ساخته نیست. نکته مورد نظر ما در آیه اینست که: کسیکه این آیه را گفته می دانستهکه شنوائی و بینائی انسان چگونه است. منبع:وبلاگ قرآن شناسی السلام علیک یاامام حسن مجتبی بسم الله الرحمن الرحیم درادامه بحثمون درموردبرنامه ریزی داشتم میگفتم... خوب.حالا میخوایم کارای مهممون رو اولویت بندی کنیم اما به نظرمیاد همه کارامهمن! یه راهکار میگه بیاید اول نقشهای خودتون رو بنویسید... بعد جلوش وظایف اون نقش رو یادداشت کنید حالا هرکدوم از اونا که براتون مهمتره راحت انتخاب میشه... مثلامن نقش بندگی-----انجام واجبات ترک محرمات وکلا گوش دادن به حرف خدام نقش فرزندی-----گوش دادن به حرف پدر ومادر.سرزدن وتلفن زدن و... نقش دانشجویی------درس خواندن.سرکلاس حضور داشتن.و... . . . فایده ای که این روش داره اینه که آدم میفهمه یه کارایی بهش ربطی نداره! السلام علیک یاامام حسن مجتبی به نام ناظم کهکشانها دیدیدوقتی میخوایم برنامه ریزی کنیم،گیج میشیم که اول کدوم کارمونو انجام بدیم؟ یه راه یادگرفتم میخوام بگم... بگم؟ نگم؟ حالا میگم اگه خواستید بخونیداگرم نخواستیدبخونید!!! بعضی از کارهای کوچیک هستن که اثرات بزرگ دارن... حتما مثال میخواید...این به تشخیص خودفرد احتیاج داره. اول بایداینطور کارهارو انجام بدیم. کلادر هر برنامه ریزی سه اولویتبندی باید داشته باشیم. اولویت چهارم به بعدانجام نمیشه...میشه؟اگه میشه شما تواناییتون زیاده...معمولا نمیشه... ادامشو بعدا میگم. السلام علیک یا امام حسن مجتبی مادوعزیز گمنام توی دانشگاه داریم... از وقتی اومدن به دانشگاه مابرکت آوردن. فکر کنم 43روز از افتخاری که نصیب ما شده میگذره،توی این مدت حال وهوای دانشگاه یه جور دیگه شده. شایدباورتون نشه ولی هروقت از کنار مزارشون رد میشم انگیزم برای زندگی ودرس خوندن و تلاش بیشتر میشه. بهشون سلام میکنم و ازشون میخوام کمکم کنن درس رو خوب بفهمم،امتحانامو خوب جواب بدم وکلا هرچی میشه ازشون کمک میگیرم.تا حالانشده کمک نکنن... علاقه مند شدم زندگی نامه شهدا رو بخونم. هرچی بیشتردر موردشون میفهمم بیشتر شرمندشون میشم. انشاالله میخوام قسمتهایی از مطالبی که میخونم تو وب بذارم. السلام علیک یا امام حسن مجتبی
به مرکزیت روستای کرچ مشتمل بر 25 روستا، مزرعه و مکان به شرح زیر:
1 - آلتمان، 2 - بسینان، 3 - بلتیجه، 4 - تخماقلو، 5 - دره سوخته، 6 - کرچ، 7 -
راهدارخانه توغات، 8 - مزرعه بید کندال، 9 - مزرعه چوب خلج، 10 -مزرعه چژگان
علیا، 11 - مزرعه چژگان سفلی، 12 - حسن دره، 13 - دره احمد علیا، 14 - دره احمد
سفلی، 15 - مزرعه دو چشمه، 16 - مزرعه رودخانهچای، 17 - حاجیلو، 18 - هندوکش، 19
- کپر، 20 - مزرعه یاقلی آقاج، 21 - مزرعه قلعه دز، 22 - مزرعه درهسیر، 23 -
مزرعه سرنشین، 24 - نوغان علیا،25 - نوغان سفلی
بسم الله الرّحمن الرّحیم
( به مناسبت سوم خرداد نوشته شد : )
مانند تکه ای ابری شدهام که در آسمان بیابانی وسیع و سوزان خود را گم کرده ! ... تشنگی امان نمی دهد ... مانده ام ببارم یا دعا کنم که بر من ببارند ! ... من تشنهام ... آی کسی هست که مرا به روزهای خوش گذشته برگرداند ...
عشقمان میکشید نعره زنان
توی میدان مین زمین بخوریم
راه دوری نمی رود ، مشتی ...
لگدی هم اگر ز « مین » بخوریم
روزهای سبزی که :
تشنگی اندکی امان می داد
شب که یکباره میرسید از راه
بر سر سفره موقع افطار
شربت عشق بود و قرص ماه
خرمشهر مان را گرفتند و خونین شهر تحویلمان دادند اّا ککمان نگزید اگر چه بهترین بچههای مان را در مسابقه فتح میدان مین از دست دادیم
جهان را آراستیم و جهانآراهایمان مرگ را زیر پا له کردند
سیم خاردار با زخمهای بدنمان آشتی کرده بود و بر روی ما لبخند می زد ولی چیزی در سینهمان بود که سرزنش یسم خاردار را هم برایمان آسان می کرد
آن روزها خدا به ما چه نزدیک بود ، خودش را به ما نشان داد و کلید شهر را دو دستی تقدیممان کرد ، ما در همنشینی شهدامان همنشین فرشتگان بودیم و لی اینک :
آسمان فرش زیر پایم بود
آه گویی فرشته بودم من
آه از نفس آه از شیطان
پنبه شد هرچه رشته بودم من
و امروز تسلیم شهر شدهایم ... شهری که از سر و رویش لبخند دشمن می ریزد ... و دارد کشف می شود تمام غیرت آن ... دارد به خاک مذلتمان می نشاند ... خونین کرده است دلهایمان را ... و ما چه بی خیال نشستیم و شعرها گفتیم ...
خدایا همانگونه که آن روز خرمشهر را آزاد کردی امروز نیز ما را آزاد کن و امام غایب از نظرمان را برسان
گفتم که: الف، گفت: دگر؟ گفتم : هیــــــــچ
در خانه اگر کس است، یک حرف بس است
بارها گفته ام و بار دگر می گویم : « کسی که بداند هر که خدا را یاد کند، خدا همنشین اوست ، احتیاج به هیچ وعظی ندارد ، می داند چه باید بکند و چه باید نکند ؛ می داند که آنچه را که می داند ، باید انجام دهد ، و در آنچه که نمی داند ، باید احتیاط کند . »
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته
الاقل محمد تقی البهجة
آیا می دانید تک تک کلمات و جملاتی که در زندگی روزانه خود استفاده می کنید تا چه اندازه روی روحیه و رفتار شما تاثیر دارد؟ آیا تاکنون به زبان خود توجه کرده اید؟ نه فقط زبان گفتاری که بلکه تفکرات درونی و مکالماتی که با خودتان دارید، توجه کرده اید؟
زبان یکی از مهم ترین و تاثیرگذارترین ابزار برای کنترل حالت های روحی در برابر خود و دیگران است. این مکالمات و تفکرات ما هستند که روز ما را می سازند و مسلما همه ما روز شاد و پر انرژی را به روز پر استرس و خسته کننده ترجیح می دهیم.
همچون مسایل دیگر، نخستین مرحله برای کنترل زبان، آگاهی است؛ بسیاری از مردم به نحوه صحبت کردن – درونی و با دیگران – آگاه نیستند. توجه کنید که آیا مثبت یا منفی صحبت می کنید. آیا واقعا به نوع بیان خود و تاکید خود روی جملات مختلف آگاهی دارید؟
شناخت اصول زبان شناسی به زمان نیاز دارد. خیلی از مردم هستند که بدون آگاهی از جملاتی استفاده می کنند که بار منفی زیادی دارند و وقتی شما منفی فکر کنید چه می شود؟ معلوم است. افکار منفی به رفتارهای منفی منجر می شود. در آخر هم موجب ایجاد مشکلات و ناراحتی در زندگی می شود.
با خفه کردن این افکار منفی در نطفه، می توانیم بسیاری از دردها و ناراحتی را از زندگی خود دور کنیم.
در ادامه 7 جمله منفی را ذکر کرده ایم که باید از دایره لغات ذهن خود دور بریزید و در ادامه آن 7 جمله ای را مطرح کرده ایم که با تکرار آنها در زندگی، موفقیت های زیادی نصیبتان خواهد شد.
جملاتی که باید از آنها اجتناب کرد
1. نمی توانم ...
«نتوانستن» کلمه ای تضعیف کننده است که بین شما و اهدافتان فاصله زیادی ایجاد می کند. تاثیر این کلمه تا این حد است که شما پیش از آغاز اهداف خود، شکست می خورید. افراد عاقل و موفق اعتقاد دارند اصولا جمله ای به نام «نمی توانم» وجود ندارد. باید همیشه به خوبی ها فکر کنید و به دنبال راهی برای رسیدن به اهداف خود باشید. به خود فرصت امتحان بدهید. برای این کار باید این جمله را کاملا و برای همیشه از دهان خود بیندازید.
2. سعی می کنم
آیا تاکنون برای بلند شدن «سعی» کرده اید؟ اکنون امتحان کنید. آیا می شود؟ مسلما نه! وقتی می گوییم «سعی خود را خواهم کرد» در اصل اعتراف می کنیم آماده انجام این کار نیستیم. به قول یودا در فیلم جنگ ستارگان: یک کار را انجام دهید یا ندهید. تلاش می کنم هیچ معنایی ندارد.
3. کاش مجبور نبودم ...
این جمله نوعی ناله و شکایت هم هست. عموما مردم دوست ندارند به غرغرهای افراد گوش کنند و انجام دادن آن چندان صورت خوشی ندارد. اگر چیزی را دوست ندارید، شرایط را عوض کنید. سعی کنید همیشه با لبخند زندگی خود را پیش ببرید.
4. من باید ...
کلمه «باید» به طور ذاتی بار منفی دارد. «باید» به معنای از دست دادن است: از دست دادن موقعیت همیشه به دستاوردهای مثبت منجر نمی شود. این کلمه نوعی انتقاد و سرزنش است و بهتر است از مکالمات روزانه خود آن را دور بریزید. به جای اینکه به طور مدام به خود یادآوری کنید چه کارهایی را «باید» انجام دهید روی مسایلی تمرکز کنید که اوضاع را بهتر می کنند.
5. من نیاز دارم ...
هر چند وقت یکبار جار می زنید برای انجام کار خود به چیزی نیاز دارید اما در واقع به آنها نیازی ندارید؟ کلمه «نیاز» نوعی وابستگی غیر سالم ایجاد می کند. دفعه بعد که این کلمه از دهان شما خارج شد، دوباره به آن فکر کنید و ببینید آیا واقعا به آن چیزی که فکر می کنید نیاز دارید؟ اگر ندارید، این تفکر منفی
این مکالمات و تفکرات ما هستند که روز ما را می سازند و مسلما همه ما روز شاد و پر انرژی را به روز پر استرس و خسته کننده ترجیح می دهیم
را از ذهن خود بیرون کنید.
6. احوالپرسی منفی همچون «بد نیستم» یا «بدتر از این این نمی شود»
این جملات را خیلی می شنویم. بسیاری از مردم بدون اینکه تاثیر این جملات را بدانند، از آنها در جواب احوالپرسی ها استفاده می کنند. در نتیجه استفاده این جملات نیز احساس منفی پیدا می کنند. چرا از واژه های مثبت استفاده نمی کنید. یا حداقل صادق باشید: وقتی خوب نیستید لازم نیست بگویید: عالی هستم! یا از این بهتر نمی شود.
7. هرگز
واژه «هرگز» محدودیت های فوری در زندگی شما ایجاد می کند. استفاده از این واژه باعث از بین بردن فرصت ها در زندگی می شود. این واژه ذهن را محدود می کند و نمی توان راهکارهای مناسب را پیدا کرد. از همین لحظه تصمیم بگیرید هرگز از «هرگز» استفاده نکنید.
جملاتی که بهتر است در زندگی زیاد استفاده کنید
1. بله!
ریچارد برنسون که کارآفرین موفقی است می گوید یکی از کلیدهای موفقیت او استفاده آگاهانه و مکرر از واژه «بله» بوده است. دفعه بعد که خواستید نه بگویید، سعی کنید به جای آن بله بگویید. این واژه شما را وارد دنیای تازه ای از انتخاب ها و امکانات می کند و به ناگه متوجه می شوید زندگی بسیار سرگرم کننده تر و شادتر از قبل شده است.
2. من خوش شانس / شکرگزار هستم
ثابت شده شکرگزاری و تشکر باعث کمرنگ شدن نشانه های افسردگی و ناراحتی می شود. قبل از خوابیدن سعی کنید دست کم 3 چیزی را یادآوری کنید که باعث شکرگزاری شما شده اند. به خوش شانس بودن خود اعتقاد داشته باشید و برای آن سپاسگزار باشید. به جای فکر و خیال های پوچ و بی ارزش و ترس های بیهوده، با فکرهای مثبت به رختخواب بروید و آسوده بخوابید تا صبح خوبی هم داشته باشید.
3. من می توانم
این جمله بهترین جایگزین برای «سعی خواهم کرد» است. به جای جمله «سعی خواهم کرد» همیشه از فعل توانستن و «من می توانم» استفاده کنید و معجزه آن را به عینه ببینید. وقتی می گویید «من می توانم» در واقع به خود این امید را می دهید که هدف های شما قابل دسترسی هستند. اینکه واقعا به اهداف خود برسید یا نه اهمیت ندارد – مهم این است بر ای محقق کردن آن همه تلاش خود را کرده اید.
4. چه می شود اگر ...؟
این عبارت نیز بهترین جایگزین برای «هرگز» یا «غیرممکن» است. به جای محدود کردن خود، از این عبارت استفاده کنید و امکان رخ دادن مسایل مورد نظر را بالا ببرید. این جمله به شما برای پیدا کردن راهکار مناسب شجاعت می دهد. هنگامی که احساس ناامیدی داشتید با خود بپرسید چه می شود اگر ...؟ و می بینید راهکار مناسب به ذهنتان خطور خواهد کرد.
5. احوالپرسی مثبت همچون «من خوبم»
وقتی کسی احوالتان را جویا می شود به جای استفاده از عبارت های منفی همچون «بد نیستم» یا «از این بدتر نمی شوم» به او بگویید «خوبم. ممنون». وقتی روز خوبی نداشته اید نیز بهتر صادق باشید و بگویید: «روز خوبی نداشته ام اما مطمئن هستم فردا بهتر خواهم بود.»
6. عبارت های مثبت همچون «یادم باشد ... »
واژه های ما تاثیر بسیاری روی افکار و اعمال ما دارند. مثلا وقتی جمله منفی همچون «یادم نرود قبض را پرداخت کنم.» در واقع ذهن به بار منفی جمله می چسبد و شما فراموش می کنید قبض را پرداخت کنید. اما اگر در عوض بگویید: «یادم باشد قبض را پرداخت کنم» مطمئنا خاطرتان خواهد ماند. همیشه در ذهن خود هم با واژه های مثبت با خود حرف بزنید.
7. از این بدتر هم می توانست باشد
هرگاه در شرایط ناگوار و غیرقابل تحملی گرفتار شدید سعی کنید ذهن خود را با فکر کردن به اوضاع بدتر پرت کنید. این راهکار باعث کاهش درد و ناراحتی شما می شود. وقتی به اوضاع بدتر از آنچه گرفتار آن هستیم فکر می کنیم، ناراحتی ما از اوضاع پیش رو به طور محسوسی کاهش پیدا می کند.
نقش عمیق و ماندگار معلم در پرورش انسانهای صبور، عاقل، مبتکر، شجاع و پرهیزکار/ مدیران آموزش و پرورش باید با نشاط، انقلابی و متدین باشند/ نگاه سیاسی، حزبی و جناحی به آموزش و پرورش سمّ است/ محتوای کتابهای درسی متقن و بدور از هرگونه انحراف باشد (1393/02/17 - 13:38)
رهبر انقلاب، هدف اصلی از دیدار با معلمان را ابراز ارادت به جامعه معلمان و احترام به مقام تعلیم و تربیت خواندند و خاطرنشان کردند: همه ما زیر بار منت معلمان هستیم بنابراین تکریم حرفه معلمی باید در جامعه، همگانی و نهادینه شود به گونه ای که سلام دادن و احترام به معلم یک افتخار محسوب شود.
ایشان بچه های مردم را امانتی نزد معلمان خواندند و در تشریح ابعاد اصلی حرفه معلمی گفتند: تعلیم علم و دانش، وظیفه مهمی است اما مهمتر از آن، یاد دادن تفکر به کودکان و نوجوانان است.
رهبر انقلاب «سطحی نگری و سطحی آموزی» را موجب زمین گیر شدن جامعه برشمردند و افزودند: اگر دانش آموز روحیه تفکر و روش فکر کردن صحیح را از معلم خود یاد بگیرد آینده کشور نیز بر پایه تفکر و منطق استوار می شود بنابراین معلمان عزیز در این زمینه، وظیفه سنگینی بر عهده دارند.
حضرت آیت الله خامنه ای «آموزش عملی رفتار و اخلاق» را سومین بعد حرفه افتخارآمیز معلمی خواندند و تأکید کردند: تحقق اهداف و آرمانهای بلند ملت احتیاج به انسانهای صبور، عاقل، متدین، مبتکر، مهربان، شجاع، پرهیزکار، مؤدب و پرتلاش دارد که «معلم» در پرورش چنین انسانهایی، نقش درجه اول، عمیق و ماندگار دارد.
رهبر انقلاب در همین زمینه یک نکته مهم را به جامعه معلمان خاطرنشان کردند و آن اینکه درس اخلاق و سبک زندگی، تنها با کتاب و بیان منتقل نمی شود، بلکه نیازمند رفتار
صادقانهی اخلاقی است.
حضرت آیت الله خامنه ای همچنین با بیان چند نکته در زمینه ها ی مدیریتی، توجه جدی مسئولان این دستگاه عظیم را به سند تحول آموزش و پرورش خواستار شدند و افزودند: اجرای این سند اساسی و راهگشا، نیازمند نقشه راه و برنامه عملیاتی است که لازم است با نظر شورایعالی انقلاب فرهنگی تهیه و قدم به قدم اجرا شود.
ایشان مسئله نیروی انسانی را از دیگر مسائل مهم آموزش و پرورش برشمردند و افزودند: این دستگاه سرنوشت ساز مستقیم و غیرمستقیم با دهها میلیون نفر از مردم ارتباط دارد بنابراین مدیران و نیروهای سطوح کلان آن باید دارای ویژگی های خاصی باشند.
رهبر انقلاب تأکید کردند: نیروهای جوان، انقلابی، متدین، با نشاط، پرانگیزه و عاشق کار را در اولویت قرار دهید و توجه جدی کنید که تمرکز بر اهداف آموزش و پرورش «تنها مسئله ی» مسئولان و مدیران این دستگاه باشد.
ایشان، در تبیین ضرورت تکیه آموزش و پرورش بر نیروهای انقلابی و متدین، افزودند: هدف اصلی ملت و مسئولان این است که به برکت اسلام و قرآن، در این کشور جامعهی نمونه و پیشرفته ای از لحاظ «مادی و معنوی و اخلاقی» ایجاد کنند که پیمودن راه طولانیِ دستیابی به این هدف مهم، نیازمند پرورش نسلی «بالنده و متفکر و مصمم» در آموزش و پرورش است و این مسئله نیز از عهده مدیران و نیروهای متدین و انقلابی برمی آید.
حضرت آیت الله خامنه ای نگاه و توجه به جریانهای سیاسی، جناحی و حزبی را «سمّی برای آموزش و پرورش» خواندند و افزودند: متأسفانه در دورانی، این نگاه غالب شد و خسارتهای فراوانی به همراه آورد.
ایشان، پشتیبانی همه دستگاهها بویژه بخشهای بودجه ای دولت را از آموزش و پرورش، کاملاً ضروری برشمردند و خاطرنشان کردند: هر قدر در آموزش و پرورش هزینه و سرمایه گذاری شود، نسبت به دستگاههای دیگر، نتیجه مضاعف خواهد داشت چرا که این دستگاه، ریشه و مبنای همه پیشرفتهای حال و آینده کشور است.
ایشان، همچنین مراقبت از متون و کتابهای درسی را مهم خواندند و افزودند: مطالب کتابها باید اتقان و استحکام داشته باشد و از هرگونه حرف سست و انحرافی، چه سیاسی و چه دینی و از هرگونه انحراف از واقعیتها، به دور باشد بنابراین مسئولان تدوین کتابهای درسی باید در «نهایت دقت و امانت»، وظایف خود را به انجام برسانند.
حضرت آیت الله خامنه ای در پایان سخنانشان دو نکته دیگر را به مسئولان آموزش و پرورش متذکر شدند: اول توجه مضاعف به دانشگاه فرهنگیان که محل تربیت نیروهای مورد نیاز است و دوم: غفلت نکردن از اهمیت و نقش تأثیرگذار معاونت پرورشی در سطوح وزارتی و مدیریتی.
رهبر انقلاب همچنین با توصیه به استفاده از برکات ماه رجب به عنوان فرصتی برای بندگی و خودسازی، یاد معلم شهید آیت الله مطهری را گرامی داشتند و افزودند: این متفکر و معلم بزرگ و مجاهدِ راه فکر و عقیده اسلامی، با شهادت خود، سند قبولی مجاهدتهای طولانیش را از پروردگار دریافت کرد.
ایشان شهیدان رجایی و باهنر را دو معلم و مجاهد پارسا و مخلص برشمردند که عمری را در خدمت به تعلیم و تربیت سپری کردند.
در ابتدای این دیدار وزیر آموزش و پرورش در گزارشی با اشاره به جمعیت یک میلیونی فرهنگیان کشور گفت: دستگاه آموزش و پرورش بزرگترین دستگاه کشور در حوزه ی فرهنگی است و 12 میلیون دانش آموزش را تحت پوشش دارد.
دکتر فانی ارتقاء کیفیت آموزش و پرورش را مهمترین راهبرد این وزارتخانه توصیف کرد و افزود: تبدیل حافظه محوری به خلاقیت محوری، تقویت کتاب خوانی، تقویت روحیه ی پرسشگری، توسعه ی فرهنگ عفاف و حجاب، انس با قرآن و اهل بیت علیهم السلام و نهادینه کردن سبک زندگی اسلامی – ایرانی از برنامه های مورد اهتمام آموزش و پرورش است.
روز معلم، روز بزرگداشت سنتهای پسندیده خدا و تعظیم علم و معرفت است.
معلم، محرم اسرار شاگردان، طبیب بیماری نادانى، شریک اندوه و شادی شاگردان است
تعلیم و تعلم از شئون الهی است و خداوند، این موهبت را به پیامبران و اولیای پاک خویش ارزانی کرده است تا مسیر هدایت را به بشر بیاموزند . انسانهایی با پذیرش این مسئولیت، نام خویش را در این گروه و در قالب واژه مقدس ?معلم? ثبت کرده اند. معلم بر لوح جان ها نقش دانش و بینش حک می کند و با تعلیم ، بر دفتر سفید دل ، سرمشق تربیت می دهد . سرچشمه زلال ادب و عرفان او ، گل های سینه دانش آموزان را بارور می کندو چه زیبا سروده اندکه به سان شمعی می سوزدو بشررا از تاریکی جهل و نادانی بیرون می آورد.
رنج امروز او ، اعتلای فرهنگ و اندیشه فردای میهن است .او امروز خود را وقف فردای دیگران می سازد و با این کار ، نام خود را در ردیف نام انبیاء برکتیبه تاریخ نقش می کند.
با گرامیداشت یاد و خاطره همه معلمان شهید به ویژه اندیشمند متفکر و استاد فرزانه شهید آیت الله مرتضی مطهری و شهید علی گودرزی ، روز و هفته بزرگداشت مقام معلم را به تمامی جامعه فرهنگیان بتلیجه ای که در جای جای این میهمن اسلامی (تهران بزرگ،اصفهان،ورامین،پاکدشت،بویین میاندشت،برخوار،شاهین شهر ،میمه و ...... )مشغول انجام وظیفه هستند ، تبریک عرض نموده ، سرتعظیم در مقابل مقام شامخ همه این عزیزان فرود می آورم و با آرزوی سلامت،سعادت و بهروزی همه معلمان گرانقدر ،امیدوارم به لطف خداوند منان و در سایه توجهات حضرت ولی عصر(عج) و تلاش و همت آنان ، شاهد شکوفایی هرچه بیشتر دانش آموزان و آینده سازان ، نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران باشیم.
مدیر وبلاگ
1-جعفر فصیحی
2-هادی فصیحی
3-اصغر خسروی
4-حسنعلی(حسین) مال امیری
5-احمد مال امیری
6-علی گودرزی
7-سید علی موسوی
8-محمد تقی(رضا) شمسی
9-امیر حسین شمسی
10-سردار اصغر قجاوند
11-اکبر قجاوند
12-احمد قجاوند
13-عباس قجاوند
14-حسین(امیر حسین) قجاوند
15-ید الله قجاوند
16-علی قجاوند
17-احمد(احمد رضا) خلجی
18-اسدالله خلجی
19-عباسعلی خلجی
20-براتعلی خلجی
21-عباس خلجی
22-حسین خلجی
23-محمد خلجی
24-اکبر خلجی
25-مطلب قجاوند