مجلس حکمت، نهالستان فضلاست . [امام علی علیه السلام]
 
سه شنبه 96 خرداد 9 , ساعت 9:30 صبح

باسمه تعالی

ابلاغ سیاستها ومواضع حضرت امام خامنه ای (مدظله العالی)

در دیدار مسئولان نظام در حسینیه‌ی امام خمینی(ره)

هشتم ماه مبارک رمضان 25/03/1395

 

1-لزوم شناخت نقشه های دشمن و مصونیت سازی کشور در مقابل آن 

     «کاری که این دشمن میخواهد بکند باید شناخته بشود تا ما بتوانیم برنامه‌ی اساسی و کلّی خودمان را بشناسیم؛ این برنامه‌های دولتی و سیاستهای اجرائی، همه در دل آن برنامه‌های اصلی قرار میگیرد و معنا پیدا میکند؛ این را توجّه بکنید. این کارها باید انجام بگیرد امّا باید در دل آن نگاه کلّی و نگاه کلان دیده بشود تا بتواند فایده‌ی خودش را برساند. ما باید بدانیم دشمن چه‌کار میخواهد بکند، نقشه‌اش در مقابل ما چیست و بر اساس این، نقشه‌های خودمان را برای مصونیّت‌بخشی و امنیّت‌بخشی و حفاظت و حراست در مقابل دشمن آماده کنیم. من حالا در یک جمله‌ی کوتاه اگر بخواهم عرض کنم، برنامه‌ی دشمن این است که توانمندی‌های جمهوری اسلامی را متوقّف کند؛ یا از بین ببرد یا اقلاًّ از رشد آنها جلوگیری کند؛ این برنامه‌ی دشمن است. ما باید چه‌کار کنیم؟ ما باید تا آنجا که میتوانیم توانمندی‌ها را افزایش بدهیم. بنده بارها در این جلسه و جلسات گوناگون دیگر در این چند سال تکرار کرده‌ام: باید کشور قدرتمند بشود؛ یعنی همین توانمندی‌های گوناگون را باید افزایش بدهد. اگر افزایش دادیم، آن‌وقت میتوانیم آسوده به مردم بگوییم «مردم! آسوده بخوابید» و خیال خودمان راحت باشد. اگر توانمندی‌ها را افزایش ندادیم، باید در اضطراب به سر ببریم.»

2-دشمن ما، شبکه استکباری و صهیونیستی به سرکردگی آمریکا

«دشمن خودش را کاملاً لخت و عریان در مقابل چشم ما قرار داده؛ نیازی نداریم بگردیم دشمن را پیدا کنیم؛ دشمن، شبکه‌ی استکبار و شبکه‌ی صهیونیستی است؛ این دشمن است. شبکه‌ی استکبار در رأسش دولت رژیم ایالات متّحده‌ی آمریکا است و شبکه‌ی صهیونیستی هم مظهرش رژیم جعلی صهیونیستِ حاکم بر فلسطین اشغال‌شده است؛ این دشمن است. پنهان هم نمیکنند. آمریکا دشمنی خودش را پنهان نمیکند. حالا ممکن است رئیس جمهور آمریکا روز عید نوروز مثلاً سفره‌ی هفت سین هم پهن کند، امّا هواپیمای مسافری را هم میزنند؛ در کنگره‌ی آمریکا همه‌ی آنچه را ممکن است علیه جمهوری اسلامی به کار برود تصویب میکنند و رئیس جمهور آمریکا هم همان را امضا میکند و اجرا میکند. مقام حرف و تعارف و گفتگو و لبخندِ دیپلماسی مقام دیگری است، غیر از مقام عمل است، حتّی غیر از مقام اظهارات سیاسی است.»    

3-کنار آمدن با آمریکا برای حل مشکلات، تصوری است غلط

  «خب، یک تصوّر غلطی در اینجا وجود دارد و آن این است که «ما با آمریکا میتوانیم کنار بیاییم؛ با آمریکا کنار بیاییم و مشکلات را حل کنیم»! خب این تصوّر، تصوّر درستی نیست. ما نمیتوانیم به توهّم تکیه کنیم، باید به واقعیّتها تکیه کنیم. اوّلاً همان‌طور که گفتیم، از لحاظ منطقی، نظامی مثل جمهوری اسلامی ایران هرگز مورد محبّت و ملاطفت نظامی مثل آمریکا قرار نمیگیرد؛ امکان ندارد. ثانیاً رفتارهایشان؛ از پنجاه سال پیش، شصت سال پیش، از بیست‌وهشتم مرداد، بعد از آن در دوران رژیم طاغوت، بعدش از اوّل انقلاب تا امروز، شما نگاه کنید ببینید رفتار آمریکا با ما چگونه بوده. در رژیم طاغوت، آمریکا به‌عنوان یک ثروت نگاه میکرد به رژیم پهلوی، درعین‌حال ضرباتی که در همان دوران از سوی آمریکا به ایران وارد شده ضربات کاری و مؤثّری است که کسانی که با تاریخ آشنایند، با زندگی آن دوران آشنایند، کاملاً این را میفهمند و تصدیق میکنند؛ بعد از انقلاب هم که خب معلوم است؛ از روز اوّل شروع کردند به خباثت و عناد و تا امروز هم ادامه دارد؛ [پس] بحثِ سوء تفاهم نیست. یک‌وقت بین دو دولت سوء تفاهم هست، خب با مذاکره حل میشود؛ یک‌وقت اختلاف سر یک منطقه‌ی ارضی است، مثلاً فرض کنید که این قسمتِ مرز این قدرش مال من است، این قدرش مال تو است، خب این را با مذاکره میتوانند حل کنند، پنجاه پنجاه تمامش کنند؛ اینجا مسئله‌ی پنجاه پنجاه نیست؛ مسئله‌ی اصل موجودیّت جمهوری اسلامی است و با مذاکره حل نمیشود، با رابطه حل نمیشود؛ این تصوّر، تصوّر درستی نیست. آنچه قدرت و استقلال و پیشرفت ناشی از اسلام و منطبق با اسلام در دنیا به‌عنوان یک پدیده به وجود آورده، برای استکبار -مظهر استکبار، آمریکا است- قابل قبول نیست؛ این یک تصوّر غلطی است که ما خیال کنیم حالا میشود بنشینیم با آمریکایی‌ها، بگوییم آقا بیایید یک‌جوری با همدیگر مصالحه کنیم. مصالحه به این است که شما از حرفهای خودتان بگذرید.

    من دو سه سال قبل از این در اوایل این قضیّه‌ی مذاکرات هسته‌ای،(14) گفتم آمریکایی‌ها از همین الان به ما بگویند اگر جمهوری اسلامی تا کجا عقب‌نشینی کند، آنها دیگر دشمنی نمیکنند؛ این را بگویند. اگر مسئله‌ی هسته‌ای حل شد، دیگر قضیّه تمام است؟ خب حالا قضیّه‌ی  هسته‌ای حل شده، ببینید تمام است قضیّه؟ قضیّه‌ی موشکها پیش آمد؛ قضیّه‌ی موشکها حل بشود، قضیّه‌ی حقوق بشر است؛ قضیّه‌ی حقوق بشر حل بشود، قضیّه‌ی شورای نگهبان است؛ قضیّه‌ی شورای نگهبان حل بشود، قضیّه‌ی اصل رهبری و ولایت فقیه است؛ قضیّه‌ی ولایت فقیه حل بشود، قضیّه‌ی اصل قانون اساسی و حاکمیّت اسلام است؛ اینها است، دعوا سر چیزهای جزئی نیست. بنابراین این تصوّر، تصوّر غلطی است.»

4-تصور دشمنی آمریکا به خاطر ستیزه گری ما، تصور و خیالی است باطل

«بعضی خیال میکنند دشمنی‌هایی که با ما میشود به‌خاطر این است که ما ستیزه‌گری کرده‌ایم؛ ما دائماً انگشت در چشم اینها کرده‌ایم، [لذا] اینها از این جهت با ما دشمنی میکنند؛ نه، این هم خیال غلطی است، تصوّر غلطی است. ...ما خودمان را نباید فریب بدهیم و بگوییم «آقا، ما دشمنی نکنیم تا آنها دشمنی نکنند»؛ نه، انگیزه‌های دیگری وجود دارد؛ مسائل دیگری پشت پرده است که حالا یک مقداری را شرح دادیم.»

5-مصونیت سازی کشور با افزایش توانمندیهای آن

«کشور باید مصونیّت پیدا کند؛ مسئولین کشور باید کشور را مصونیّت بدهند. همه‌ی این کارهایی که در زمینه‌ی اقتصاد و مانند اینها دولت انجام داده یا بنا است انجام بدهد، احتیاج دارد به اینکه کشور مصونیّت داشته باشد؛ چه‌کار کنیم این مصونیّت به وجود بیاید، یا اگر هست افزایش پیدا کند؟ باید این توانمندی‌هایی را که اشاره کردم، افزایش بدهیم؛ این توانمندی‌ها باید روزبه‌روز افزایش پیدا کند. این همانی است که در قرآن کریم [آمده‌]: «وَ اَعِدّوا لَهُم مَا استَطَعتُم مِن قُوَّةٍ وَ مِن رِباطِ الخَیل»(16) قوّه، شامل همه‌ی اینها است؛ قوّه فقط تفنگ و سلاح و مانند اینها نیست؛ قوّه اعم است از قوّه‌ی مادّی و معنوی، از قوّه‌ی اقتصادی و نظامی، از قوّه‌ی علمی و اخلاقی. «اَعِدّوا لَهُم مَا استَطَعتُم مِن قُوَّة» هرچه میتوانید قوّه را زیاد کنید. خب این کاری است که بایستی انجام بدهیم؛ البتّه آن هم به عهده‌ی خود ماها است؛ یعنی کسی که باید این کار را انجام بدهد، ما مسئولین هستیم؛ مردم به تَبَع ما وارد میدان میشوند و کار میکنند. پس توانمندی‌ها را باید افزایش بدهیم.»

6-لزوم توجه به رکود و بیکاری

     «عمده‌ی این مشکلات هم عبارت است از رکود و مسئله‌ی اشتغال، [یعنی‌] بیکاری؛ اینها مهم‌ترین‌ها است. ما باید به اینها برسیم، باید به اینها توجّه بکنیم؛ یعنی مسئله‌ی رکود خیلی مهم است. اینها را بنده وقتی هم که نگاه میکنم -من در دولت قبل هم همین را گفتم- بیشتر از آنچه مربوط به تحریمها باشد، مربوط به مدیریّتها و سیاستها است

7-لزوم پرداختن به صنایع کوچک و متوسط در بخش صنعت

   « یکی از کارهایی که به‌طور مشخّص مهم است در زمینه‌ی مسائل اقتصادی که هم مسئله‌ی رکود را میتواند تا حدود زیادی علاج کند و هم مسئله‌ی اشتغال را، پرداختن به صنایع کوچک و متوسّط در بخش صنعت است.... احیاء صنایع کوچک و متوسّط یکی از برنامه‌های اساسی دولت باید باشد؛ در اقتصاد مقاومتی این یکی از ارکان است. اینکه ظرفیّتهای کارخانه‌ها چند برابر کارکرد آنها است یعنی خیلی زیر ظرفیّت کار میکنند، این جزو مسائلی است که باید به آن توجّه بشود.»

8-در نظر گرفتن اولویتها در مسائل اقتصادی

    «در تصمیم‌گیری‌هایی که ما در زمینه‌ی مسائل اقتصادی میکنیم، اولویّتها را باید در نظر بگیریم. گاهی یک کاری خیلی مهم است، خیلی لازم است امّا [دارای‌] اولویّت نیست؛ یعنی از آن کارِ لازم‌تری وجود دارد. این خیلی به نظر من مهم است. ... اولویّتها را باید رعایت کرد. خب، حالا من یک مثال بزنم، البتّه این مثال را به خود وزیر محترم هم به نظرم گفتم؛ فرض کنید ناوگان هوایی ما نوسازی بشود؛ خب، خیلی کار مهم و لازمی است امّا اولویّت است؟ آیا این اولویّت کشور است؟ فرض کنیم مثلاً سیصد هواپیما بخریم؛ این معلوم نیست اولویّت باشد. این باید بررسی بشود؛ من نظر کارشناسی نمیدهم، من تذکّر میدهم برای اینکه کار کارشناسی بشود؛ من تذکّر میدهم که اولویّتها باید رعایت بشود.»

9-در اولویت قرار دادن  شرکتهای دانش بنیان

    «یک مسئله‌ی بسیار مهم، پرداختن به شرکتهای دانش‌بنیان است؛ این ما را پیش خواهد برد. شرکتهای دانش‌بنیان، هم علمند، هم اقتصادند. پرداختن به شرکتهای دانش‌بنیان یکی از اساسی‌ترین کارها است؛ این جزو اولویّتها است و باید به این پرداخت.»

10-جلوگیری از قردادهای غیر لازم

    «یکی از کارهای مهمّی که لازم است، جلوگیری از قراردادهای غیر لازم است... اگر چنانچه واقعاً منابعی وجود دارد -منابع خارجی وجود دارد یا فاینانس هست- بایستی ما ببینیم کجا اولویّت دارد، اینها را آنجا مصرف کنیم؛ [اگر] کسی میخواهد بیاید سرمایه‌گذاری کند، بگوییم ما در این قسمت احتیاج داریم سرمایه‌گذاری بشود. این‌جور نباشد که هرچه او خواست [بشود]. این هم یک مسئله است.»

11-جلوگیری از واردات مضر

    « یک مسئله‌ی مهمّ دیگر مسئله‌ی جلوگیری از واردات مضر است که بنده چند بار در این اواخر تکرار کرده‌ام؛ یعنی آن وارداتی که یا مشابه داخلی دارد یا اگر هم مشابه داخلی ندارد جزو نیازهای فعلی کشور یا جزو نیازهای درجه‌ی یک کشور نیست....»

12-تبدیل نفت به کالاهای دارای ارزش افزوده

     « تولید بالای نفت در فرهنگ نفت و فروش نفت و بازار نفت یک چیز مثبتی است. تولید را بالا ببریم، صادرات نفت را هم افزایش بدهیم، چیز خوبی است، کشور هم به آن احتیاج دارد؛ در این شکّی نیست، منتها بهتر از آن، این است که ما نفت را دارای ارزش افزوده بکنیم. این نفتی که ما از چاه در می‌آوریم، میفرستیم بیرون، پولش را میگیریم، هیچ ارزش افزوده‌ای ندارد؛ روزبه‌روز هم نفت کم میشود. اگر بتوانیم ما این نفت را یا آن گاز را تبدیل کنیم به کالایی که دارای ارزش افزوده باشد برای کشور، این خوب است. سیاست را این قرار بدهید.»

13-جلوگیری از قاچاق با روشهای جهادی و انقلابی

« جلوگیری جدّی از قاچاق با روشهای جهادی و انقلابی. مسئله‌ی قاچاق خیلی مسئله‌ی مهمّی است و با شوخی شوخی و آهسته‌کاری و مانند اینها هم کاری پیش نمیرود؛ باید یک کار جهادی قاطعِ انقلابی کرد.»

14-هدایت سپرده های ارزی و ریالی مردم به سمت مصالح کشور

    «گفته شده که مبالغ سپرده‌های ارزی و ریالی مردم در بانکهای کشور یک رقم سرسام‌آوری است؛ چون من اصل گزارش را ندیده‌ام و نقل کرده‌اند برای من، من رقم را نمیگویم که اشتباه در آن پیش نیاید، امّا رقم خیلی سرسام‌آورِ بالایی است؛ خب، این منابع را باید ما هدایت کنیم. یکی از کارهای مربوط به دستگاه‌های اقتصادی دولت، هدایت منابع است به آن سمتی که مایل هستند، به آن سمتی که به مصلحت کشور میدانند؛ با انواع مشوّقها و مانند اینها. این خیلی چیز مهمّی است. البتّه مجلس هم باید کمک کند.»

15-لزوم حفظ صنعت راهبردی هسته ای برای کشور

     «صنعت هسته‌ای یک صنعت راهبردی برای کشور ما است؛ این صنعت باید باقی بماند، این صنعت بایست توسعه پیدا کند و نباید لطمه ببیند. بودن این صنعت، حتّی در مصونیت بخشیدن و امنیّت بخشیدن به کشور هم مؤثّر است. قابلیّتهای عملیّاتی صنعت هسته‌ای و سازمان هسته‌ای  بایستی باقی بماند؛ نیروی انسانی‌اش باید محفوظ بماند؛ توانایی رسیدن به وضعیّت قبل باید حفظ بشود.»

 


سه شنبه 96 خرداد 9 , ساعت 9:29 صبح

باسمه تعالی

 

ابلاغ سیاستها ومواضع حضرت امام خامنه ای (مدظله العالی)

در دیدار خانواده‌های شهدای مظلوم منا17/06/1395

 

1-حادث? دردناک منا، دارای ابعاد گوناگون سیاسی، اجتماعی، اخلاقی و دینی

     «اینکه ما گفتیم این [حادثه‌] فراموش نشود، صرفاً برای از دست دادن عزیزان نیست، حادثه مهم است؛ حادثه دارای ابعاد گوناگونی است؛ حادثه از لحاظ سیاسی، از لحاظ اجتماعی، از لحاظ اخلاقی و دینی، روشنگر است. خب، برای ما مردم ایران و لابد برای بازماندگان این شهدا در سایر کشورها، حادثه، حادثه‌ی غم‌انگیزی است؛ این [غم‌] طبیعی و قهری است. دلهای ما پر از غم است، پر از اندوه است. گذشتِ زمان اهمّیّت این حادثه و غم این حادثه را از سینه‌های ما و دلهای ما نزدوده است. ما غمگینیم از این حادثه؛ عزیزانمان در منا و همچنین در مسجدالحرام در حال عبادت از دنیا رفتند، با لب تشنه از دنیا رفتند؛ در زیر آفتاب داغ و سوزان، ساعات آخر عمر خودشان را تحمّل کردند؛ اینها همه دردناک است؛ اینها چیزهایی است که دلهای ما را به درد می‌آورد؛ نمیتوانیم اینها را فراموش کنیم؛ لکن ابعاد مسئله، وسیع‌تر از اینها است.»

2- انتقاد از سکوت علما و دانشمندان جهان اسلام در برابر حادث? دردناک منا

     «یک بُعد دیگر مسئله، مسئله‌ی امّت اسلام است. امّت اسلامی در ابعاد وسیع خود نسبت به این حادثه داغدار شد. خب شهدای ما، شهدای منا و شهدای مسجدالحرام برروی هم حدود 470 یا مثلاً 480نفر بودند، ولی آنچه از آمارها به‌دست می‌آید، مجموع شهدا از کشورهای مختلف، در حدود هفت‌هزار نفرند! این رقم خیلی رقم بالایی است. چرا در کشورهای دیگر، دولتها، خانواده‌ها، ملّتها عکس‌العمل نشان ندادند نسبت به این حادثه؟ این چه بلای بزرگی است که جان امّت اسلامی را فراگرفته؟ این، مصیبتِ بزرگ است. دولتها دچار رودربایستی سیاسی‌اند، دولتمردان کشورهای مختلف احیاناً اسیر پول و قدرت و روابط سیاسی و مانند اینها هستند، [امّا] دانشمندانشان چرا ساکت ماندند؟ علمایشان چرا حرف نزدند؟ فعّالان سیاسی چرا صحبت نکردند؟ روشنفکرانشان چرا مقاله ننوشتند، اعتراض نکردند، حرف نزدند؟ ... برای دنیای اسلام، بلا این است، مصیبت این است؛ حسّاس نبودن در مقابل یک حادثه‌ی به این عظمت در خانه‌ی خدا که در جوار بیت الهی، کسانی با پررویی و با وقاحت تمام، یک حادثه‌ی سنگینِ ننگین را از سر بگذرانند، بدون اینکه از دنیای اسلام حتّی عذرخواهی هم بکنند.»

 

3- بیان بی کفایتی حکّام سعودی در ادار? حرمین شریفین و تأکید بر ترویج این فکر در دنیای اسلام

«اینکه جمهوری اسلامی در مقابل این‌همه جهالت، این‌همه گمراهی، این‌همه مادّیگری، این‌همه سهل‌انگاری و احیاناً بی‌غیرتی دیگران، تنها می‌ایستد و مواضع قرآنی خودش را، مواضع اسلامی خودش را، مواضع بر حقّ خود را علناً و صریحاً اعلام میکند، این همان شاخصی است که شما ملّت ایران باید به آن افتخار کنید و میکنید. و خود شما ملّت ایران هستید که این قدرت را، این شجاعت را به وجود آورده‌اید که میتوانید در مقابل یک دنیای تاریک جاهل، حرف حق را بزنید و حقایق را بیان کنید. حقیقت این است که این کسانی که این بی‌کفایتی را نشان دادند، این ناامنی را بر حجّاج دنیای اسلام -که در آنجا سالی یک بار جمع میشوند- تحمیل کردند، اینها انصافاً لایق نیستند برای اداره‌ی حرمین شریفین، لایق نیستند برای خدمت حرمین شریفین؛ واقعیّت قضیّه این است. این باید در دنیای اسلام جا بیفتد، باید این فکر ترویج بشود.

4- انتقاد از سکوت مرگ مدعیان حقوق بشر در حادث? دردناک منا

        «یک بُعد دیگر، نگاه به دنیای مدّعی حقوق بشر است. خب، یک جا یک نفری با یک اتّهامی در یک کشوری فرض بفرمایید به قتل میرسد [یعنی‌] اعدام میشود یا زندانی میشود، شما می‌بینید سروصداهای حقوق بشری بلند شد -البتّه در آن کشورهایی که انگیزه برای مخالفت و مبارزه‌ی با آنها وجود دارد- هیاهو درست میکنند؛ [امّا] اینجا چند هزار نفر به‌خاطر بی‌کفایتی و بی‌تدبیری و سوء عمل یک دولت جان میبازند و این دستگاه‌های حقوق بشری و دولتهای مدّعی حقوق بشر سکوت مرگ میگیرند و حرف نمیزنند؛ هیچ چیز نمیگویند! این هم یک نکته‌ی مهمّی است. این کسانی که دل به دستگاه‌ها و سازمانهای بین‌المللی میدهند و به آنها امید میبندند، ببینند این حقیقت را، بفهمند این واقعیّت را؛ ببینند که چقدر دروغ و خِلاف واقع در هویّت این سازمانها و این تشکیلات وجود دارد؛ در این قضیّه سکوت کردند، هیچ چیز نگفتند.»

5-تشکیل هیئت حقیقت یاب، کار واجب مسئولان امّت اسلامی و مدعیان حقوق بشر

     «یکی از کارهای واجب و لازم بر عهده‌ی مسئولان امّت اسلامی و مدّعیان حقوق بشر، تشکیل یک هیئت حقیقت‌یاب در این قضیّه است؛ باید بروند حقیقت را [روشن کنند]؛ با اینکه حالا یک‌سال هم گذشته است امّا مصاحبه‌هایی شده است، عکسهایی برداشته شده است، اسناد و مدارکی وجود دارد که میتواند حقیقت را تا حدود زیادی روشن بکند؛ بروند یک گروه حقیقت‌یاب، حقیقت مطلب را در بیاورند؛ معلوم بشود که در این حادثه آل‌سعود مقصّر هستند یا نیستند -آنها میگویند ما مقصّر نیستیم- معلوم بشود، واقعیّت قضیّه روشن بشود که اینها مقصّرند یا مقصّر نیستند. این سلسله و شجره‌ی خبیثه‌ی ملعونه، دهانها را با پول میبندند، این بندگانِ پول و بندگانِ دنیا، نمیگذارند کسی [علیه‌] اینها حرفی بزند، اعتراضی بکند. یک هیئت حقیقت‌یاب لازم است، باید بروند از نزدیک ببینند، مسئله را بررسی کنند؛ هرچه [میخواهد] طول بکشد. این از جمله‌ی کارهایی است که مسئولین محترم ما هم بایستی در نظر بگیرند و دنبال بکنند و اهمّیت [بدهند]. این هم یک بُعد قضیّه است.»

6-آمریکایی ها، شریک جرمِ حادث? منا و حوادث مشابه آن

    « بُعد دیگر قضیّه این است که بدانیم که در این حادثه و حوادث مشابه، قدرتهای پشتیبان آل‌سعود هم شریکند. بله، آمریکایی‌ها در قضیّه‌ی منا حضور نداشتند؛ امّا درعین‌حال دستشان به خون شهدای منای ما آلوده است. این حکّامِ بدْعمل، به پشتیبانی قدرت آمریکا و همراهی آمریکا است که میتوانند این‌جور وقیحانه در مقابل دنیای اسلام بِایستند و این گناه بزرگ را مرتکب بشوند و حتّی یک کلمه عذرخواهی هم نکنند؛ به پشتیبانی آنها است، پس آنها شریکند؛ همچنان‌که در قضیّه‌ی یمن هم، در قضایای گوناگون دنیای اسلام هم -در قضیّه‌ی سوریه، در قضیّه‌ی عراق، در قضیّه‌ی بحرین- اگر لطمه‌ای و ضرری به مسلمانها میخورَد، آمریکایی‌ها شریک در جرم و جنایتند؛ پشتیبانی آنها است که موجب میشود این وقیحها، این بی‌شرمها، بتوانند این‌جور جنایت کنند و خیانت کنند و از پشت خنجر به قلب امّت اسلامی وارد بکنند؛ به‌خاطر این است.»

7-خباثت و دروغ پردازی دستگاههای تبلیغاتی و جاسوسی غربی ها

       «یک نکته‌ی مهمّ دیگر هم این است که دستگاه‌های تبلیغاتی و در واقع دستگاه‌های جاسوسیِ غربی‌ها و امثال آنها سعی میکنند این را به حساب دعوای بین [جوامع‌] اسلامی قرار بدهند؛ دعوای شیعه و سنّی، دعوای عرب و غیر عرب؛ این دروغ محض است، این دعوای بین شیعه و سنّی نیست. آن کسانی که در حادثه‌ی منا به شهادت رسیدند، اکثریّت‌ [آنها] از اهل سنّت بودند؛ از کشور خود ما تعداد زیادی خانواده‌های اهل سنّت هستند؛ بحث عرب و عجم نیست؛ اینها به عرب و عجم رحم نمیکنند.»

8-لزوم ایستادگی دنیای اسلام در مقابل آمریکا و انگلیس خبیث

    « دنیای اسلام باید در مقابل اینها بایستد؛ دنیای اسلام بایستی از اینها و از اربابان اینها که آمریکا و انگلیس خبیث و قدرتهای غربیِ بی‌ایمان و دور از اخلاق هستند تبرّی بجویند؛ باید بدانند چه میکنند. ملّت ایران پرچم استقلال را بلند کرده است، عزّت اسلام را نشان داده است. امروز شعارهای شما مردم، جایگاه شما مردم، موقعیّتی که شما ایجاد کرده‌اید، کارهایی که در درون کشور دارد انجام میگیرد -این پیشرفتها، این حرکتهای عظیم مردمی، این استقلال در مقابل موج فتنه و فسادی که در دنیای غرب رایج است- اینها مایه‌ی افتخار اسلام است، مایه‌ی عزّت اسلام است. این عزّت را ملّت ایران به وجود آورده‌اند و ان‌شاءالله ادامه خواهند داد.»

9-رسیدگی به حادث? عظیم منا، وظیف? هم? امت اسلامی

     «مسئولین محترم کشور خودمان هم که در قبال این حادثه‌ی عظیم وظایفی داشتند و دارند، این وظایف را دنبال کنند؛ هم بنیاد محترم شهید، هم مجموعه‌ی مربوط به حج -بعثه و سازمان حج- آنچه وظیفه دارند در قبال این مسئله‌ی مهم‌ [دنبال کنند]؛ همچنان‌که تا حالا به بسیاری از این کارها رسیدگی کرده‌اند، این را [هم‌] باید با جِد رسیدگی کنند؛ هم مسئولین دولتی و وزارت‌خارجه و [هم‌] دیگران؛ هرکدام کارهایی برعهده دارند؛ این قضیّه یک قضیّه‌ی مهمّی است، قضیّه‌ی بزرگی است و مربوط به یک گروه و یک جمع هم نیست، مربوط به ملّت اسلام و ملّت ایران و در یک نگاه وسیع‌تر مربوط به امّت اسلامی است؛ همه وظیفه داریم. خداوند ان‌شاءالله کمک کند تا بتوانیم همه به وظایفمان عمل کنیم.»

 


سه شنبه 96 خرداد 9 , ساعت 9:29 صبح

باسمه تعالی

 

ابلاغ سیاستها ومواضع حضرت امام خامنه ای (مدظله العالی)

در دیدار جمعى از دانشجویانحسینیه حضرت امام خمینی(رحمت‌الله)

در روز بیست‌وششم ماه مبارک رمضان    12/04/1395

 

1-نیروی ایمان، عامل ایستادگی در میدان مبارزه

«... چون شما برای اینکه مشکلات را حل کنید، احتیاج دارید به مجاهدت، به مبارزه ...  و این مبارزه و مجاهدت، متوقّف است بر یک نیروی درونی. آن کسی میتواند در میدان مبارزه بِایستد که از آن نیروی درونی برخوردار باشد؛ آن‌وقتی میتواند درست بفهمد و تشخیص بدهد و دنبال تشخیص حرکت بکند که آن عامل درونی در او فعّال باشد و قوی بشود؛ آن عامل درونی ایمان است.»

2-حفظ تقوا، لازم? ایستادگی و رسیدن به عزت و شرف

 «عزیزان من! گناهان، بی‌توجّهی به خود، عدم رعایت تقوا این‌جوری است. اگر میخواهیم در مقابل جبهه‌ی استکبار ایستادگی کنیم، مقاومت کنیم، به آن عزّت، آن شرف، آن اقتداری که جمهوری اسلامی لایق آن است و انقلاب به ما وعده‌ی آن را داده، برسیم، احتیاج داریم به اینکه در رفتار شخصی خودمان رعایتهای لازم را بکنیم؛ آن تقوا را حفظ کنیم؛ [این] نیاز ما است.»

   3- اهمّیّت دادن به تقوا، پرهیزکاری و پاکدامنی

       «من توصیه میکنم به جوانهای عزیزمان و جوانهای دانشجو که به مسائل تقوای شخصی، پرهیزکاری شخصی، پاکدامنی شخصی اهمّیّت بدهید، بپردازید؛ حتماً تلاوت قرآن را روزانه فراموش نکنید -ولو یک صفحه، ولو نیم صفحه- قرآن را هر روز بخوانید، با قرآن ارتباطتتان را برقرار کنید. این دعاها مضامین فوق‌العاده‌ای دارد، این دعاها رشته‌ی ارتباط شما را با خدای متعال مستحکم میکند، این اصل قضیّه است...»

4-مجموع? دانشجویی کشور، پیشروان مبارز? سرنوشت­ساز با نظام سلطه

     «ملّت ایران چه بخواهد چه نخواهد درگیر یک مبارزه‌ی سرنوشت‌ساز است و طبعاً مجموعه‌ی دانشجویی جزو این مبارزه و جزو پیشروان و پیشرانهای این مبارزه است. این مبارزه هم از اینجا آغاز میشود که ملّت ایران مایل است که مستقل باشد، عزیز باشد، پیشرفته باشد، خودش از امکاناتش استفاده کند؛ و اگر این کارها اتّفاق بیفتد، یک قدرت نوظهوری در دنیا خواهد شد؛ با تفکّرات خاص و با جهت‌گیری‌های خاص. این با منافع قدرتهای مسلّط جهانی معارض است؛ لذا نمیخواهند بگذارند این اتّفاق بیفتد؛ مبارزه از اینجا شروع میشود. »

5-ایستادگی ملت ایران به حکم غیرت خود، به حکم سابقه‌ی خود، به حکم هویّت خود و به حکم اسلام

        «... اینها هم مایلند که جمهوری اسلامی و کشور عزیز ما هم همین‌جور باشد: هرجور آنها میخواهند، ما همان‌جور عمل بکنیم؛ هرطرف آنها میگویند، به آن‌طرف حرکت کنیم؛ با یکی ببندیم، با یکی قهر کنیم؛ به یکی بفروشیم، به یکی نفروشیم؛ دعوا از اینجا شروع میشود. این ملّت به حکم غیرت خود، به حکم سابقه‌ی خود، به حکم هویّت خود و به حکم اسلام ایستاده است! اسلام اجازه نمیدهد؛ مبارزه این است.»

6-اقتدار، راه جمهوری اسلامی ایران در مبارزه

     «اگر بخواهند این مبارزه از بین برود فقط باید یکی از دو حالت پیش بیاید: یا باید جمهوری اسلامی آن‌قدر نیرومند و قوی بشود که بتواند حرف خودش را به کرسی بنشاند و طرف [مقابل] جرئت نکند به او تعرّض بکند که ما دنبال این راهیم؛یا بایستی هویّت اصلی خودش را از دست بدهد و صورت بی‌جانی باشد، اسم بی‌مسمّایی باشد، مثل بعضی کشورهای دیگری که اسمشان جمهوری اسلامی است و از اسلام هم در آنها هیچ خبری نیست. یکی از این دوتا راه است؛ راه سوّمی وجود ندارد. »

7-مطالبه گری، راه علاج مشکلات

     «خب، نفْس این اظهار و این طلبکاری، خیلی قیمت دارد و من توصیه‌ام این است -حالا یادداشت هم کرده‌ام که بگویم- که این طلبکاری را از دست ندهید؛ این طلبکاری چیز بسیار خوبی است. علاج مشکلات هم همین طلبکاری شما است. اینکه حالا بعضی‌ها میگویند علاج کنیم، علاج چیست؟ علاج همین طلبکاری است.»

8-ایستادگی، گفتمان سازی و مطالبه گری

   «اگر زود ناامید شدید، زود خسته شدید، کار پیش نمیرود؛ باید ناامید نشوید، باید حرکت کنید. ببینید! این انقلاب براساس یک مبارزه‌ی طولانی شروع شد. حوادثی که در سال 57 و 56 اتّفاق افتاد که حرکت عظیم مردمی به میدان آمد، اینها خلق‌السّاعة نبود؛ از سالها پیش، از سال 41 تلاش شده بود، کار شده بود، مبارزه شده بود؛ آن کسانی که این تلاشها را در این سالهای دشوار انجام میدادند با تبیین، با توضیح، با تشریح، با تقویت مبانی فکری، با تبیین زمینه‌های مبارزه، کارشان آسان نبود، اینها با مشکلات مواجه بودند؛ اینها با حبس مواجه بودند. ... اگر چنانچه ایستادگی کردید -همان‌طور که قبلاً هم گفتم- گفتمان‌سازی کردید، ذهنها را آماده کردید، آن‌وقت در هنگام لازم به دردتان میخورد. یعنی میتوانید ذهن مردم را بسیج کنید به سمت یک حقیقتی تا آن را مطالبه کنند. وقتی مطالبه کردند، مسئولین ناچارند انجام بدهند. پس ایستادگی لازم است. ما در کار دانشجویی تکیه‌ی مؤکّد داریم بر اینکه کسانی که در مجموعه‌های دانشجویی فعّالیّت میکنند، باید ایستادگی بکنند؛ باید محکم باشند...»

9-لزوم برنامه­ریزی و آینده­نگری در خصوص دانشجو

       «ما نزدیک پنج میلیون دانشجو در کشور داریم که این یک فرصت بزرگی است. همه‌ی مسئولین کشور در برنامه‌ریزی‌ها، در آینده‌نگری‌ها باید این موضوع را در نظر بگیرند؛ پنج میلیون دانشجو. روزبه‌روز هم بیشتر میشوند، یعنی فارغ‌التحصیل‌ها می‌آیند وارد میدان کار میشوند، حالا یا بازار کار پیدا میشود یا نمیشود، به‌هرحال وارد جامعه میشوند، باز جمع دیگری به این مجموعه اضافه میشود؛ این یک نقطه‌ی قوّت بسیار با اهمّیّتی است. و توجّه بشود، همچنان‌که این جوانها هم تذکّر دادند، که نقاط قوّت ما آماج تهاجم دشمن است؛ یعنی قطعاً دشمنان نظام جمهوری اسلامی بر روی این مجموعه‌ی دانشجویی ما برنامه‌ریزی دارند، برنامه دارند اجرا میکنند، با این توجّه بایستی به آینده نگاه کنیم و برنامه‌ریزی کنیم و اقدام کنیم...»

10-تأکید بر تقویت تشکلهای انقلابی

«برای من تشکّلهای انقلابی با تشکّلهایی که نسبت به مسائل انقلابی بی‌تفاوتند یکسان نیستند؛ تشکّل انقلابی را باید تقویت کرد، باید کمک کرد، باید قدر دانست، آینده‌ی کشور را اینها میسازند، آینده‌ی انقلاب را اینها تضمین میکنند.»

11-خوب درس خواندن و با چشم باز به محیط نگریستن، دو ویژگی دانشجوی خوب

      «... کار انقلابی با ملّا شدن و عالم شدن و محقّق شدن و دانشمند شدن هم منافاتی ندارد؛ یعنی این‌جور نیست که شما خیال کنید یا کار انقلابی باید بکنیم یا باید برویم درس بخوانیم؛ نخیر، حالا خواهم گفت؛ درس خواندن جزو واجبات شما است، کار انقلابی هم جزو واجبات شما است؛ هردو باید در کنار هم انجام بگیرد. خب، پس گفتیم شما دو شأن دارید: یک شأن، شأن دانشجو بودن است؛ یک شأن، شأن عضو یک مجموعه‌ی دانشجویی بودن است؛ اینها با هم تفاوت دارد. شأن دانشجو بودن روشن است؛ دانشجوی خوب آن دانشجویی است که خوب درس میخواند، با چشم باز به محیط نگاه میکند.»

12-با چشم باز به محیط نگاه کردن، و ظیف? دانشجو

 «... به‌هرحال دانشجو وظیفه‌اش این است که محیط را بشناسد؛ محیط را بشناسد، جهان را بشناسد، منطقه را بشناسد. اینکه می‌بینید فلان مدّعی روشنفکری مثلاً فرض بفرمایید در مورد حزب‌اللهِ لبنان یا سیّدحسن‌نصرالله یا پدیده‌ی دیگری ازاین‌قبیل، ابراز شبهه میکند، این بر اثر نشناختن محیط است؛ یعنی خوشبینانه‌اش این است. البتّه نگاه بدبینانه هم ممکن است کسی داشته باشد؛ امّا خوشبینانه‌اش این است که نمیداند در منطقه چه خبر است، نمیداند سیّدحسن‌نصرالله یعنی چه، حزب‌الله یعنی چه، ارتباطش با ایران چه تأثیراتی در سرنوشت کشور و سرنوشت انقلاب دارد؛ این بر اثر ندانستن است. پس با چشم باز به محیط دانشجویی و محیط کشور و محیط جهان نگاه کردن که بنده دو سه سال قبل از این تعبیر کردم به «بصیرت»بعضی‌ها هم دردشان آمد که آقا بصیرت، بصیرت! چرا میگویید بصیرت؟ خب بصیرت است دیگر؛ بصیرت یعنی با چشم باز نگاه کردن.»

13-لزوم داشتن سوءظنّ به جریان رسانه‌ای دشمن

     «یکی از چیزهایی که خیلی لازم است، سوءظنّ به جریان رسانه‌ای دشمن است. امروز یکی از بخشهای پُرخرج دشمنان ما عبارت است از بخش رسانه؛ خیلی پُرخرج است برایشان، یعنی هزینه میکنند، پول میگذارند، آدمهای متخصّص می‌آورند؛ خیلی خرج دارد برایشان؛ علیه چه کسی؟ علیه جمهوری اسلامی. خب، اصلاً همّت این جریان رسانه‌ای این است که بر روی یک نقاطی تکیه کند که جمهوری اسلامی را میتواند زمین‌گیر کند؛ مثلاً ایجاد یأس، ایجاد نقاط منفی، نقاط منفی را درشت کردن، نقاط مثبت را بکلّی حذف کردن. حالا من امروز در روزنامه خواندم، البتّه اطّلاع دقیق عینی ندارم امّا امروز در روزنامه بود که این [بنگاه] سخن‌پراکنی انگلیسراه‌پیمایی دیروز را که حقیقتاً یک پدیده است -اصلاً راه‌پیمایی روز قدس در این سالها که هوا به این گرمی و روزها به این بلندی است با دهان روزه، واقعاً یک پدیده است- و این جمعیّت عظیم و انبوه در تهران و شهرستان‌ها [را منعکس نمیکند]؛ این خبر کوچکی نیست؛ اینها که کوچک‌ترین خبرها را بازتاب میدهند، این را بازتاب نمیدهند؛ این سیاست رسانه‌ای است دیگر؛ بعکس، اگرچنانچه یک نقطه‌ی منفی‌ای وجود داشته باشد، این را صد برابر بزرگ میکنند. یکی از اصول این باشد که نگاه به جریان رسانه‌ای دشمن -چه جریان رادیو تلویزیونی‌اش، چه جریان ماهواره‌ای‌اش، چه جریان فضای مجازی‌اش- نگاه سوءظن‌آمیز باشد.»

14-لزوم حضور و موضع­گیری تشکلهای انقلابی دانشجویی در زمینه‌ی مسائل مهمّ کشور

   « اوّلین توصیه‌ای که ما به تشکّلها میکنیم، این است که حضور داشته باشند؛ حضور. مقصود فقط حضور جسمانی نیست؛ هم حضور فکری، هم حضور بیانی -که حالا تبیین را بعداً عرض خواهم کرد- هم احیاناً حضور جسمانی آن‌وقتی که لازم باشد در مسائل اصلی کشور؛ یعنی هم دوستان انقلاب، هم دشمنان انقلاب باید مواضع شما را در زمینه‌ی مسائل مهمّ کشور بدانند؛ ... وقتی شما به‌عنوان دانشجو مثلاً درباره‌ی برجام عقیده‌ای دارید و آن را اظهار میکنید، درباره‌ی فرض بفرمایید که ارتباط با آمریکا عقیده‌تان را اظهار میکنید، درباره‌ی اقتصاد مقاومتی عقیده‌تان را اظهار میکنید، درباره‌ی آینده‌ی کشور عقیده‌تان را اظهار میکنید، این عقیده، عقیده‌ای است انقلابی، محکم، مستدل؛ این در روحیّه‌ی دشمن اثر میگذارد. من که گفتم شما افسر جنگ نرمید، خب اینها لازمه‌ی افسریِ جنگ نرم است. اینها جنگ نرم است؛ در جنگ نرم همیشه که در موضع دفاع نباید انسان قرار بگیرد، در موضع تهاجم [هم] باید قرار بگیرد؛ این تهاجم است؛ یکی از وظایف این است؛ حضور فکری؛ مواضع شما روشن باشد. »

15-لزوم مستدل بودن موضع گیری ها

     «.. موضعی که میگیرید موضع متقن و مستدل باشد؛ موضعی باشد که نتوانند درباره‌اش خدشه کنند.»

16-لزوم به­هنگام بودن موضع­گیریها

   «...بهنگام باشد. گاهی اوقات موضع‌گیری در یک مورد و یک چیزی، در یک وقت خوب است، [امّا] فردایش خوب نیست؛ یعنی بی‌فایده است یا گاهی هم مضر است؛ باید حواستان باشد بهنگام این کار را انجام بدهید.»


سه شنبه 96 خرداد 9 , ساعت 9:28 صبح

17-لزوم انعکاس تحلیل ها و موضع گیریها به مردم

    «تحلیلتان را مردم بدانند، منعکس کنید. همین نشریّات دانشجویی چیز خوبی است؛ البتّه به شرطی که با این گرایشی که این آقای رئیس عزیز تشکیلات بیان کردند، وفادار بمانند و این استدلالهای انقلابی شما را منتشر بکنند تا مردم اینها را بخوانند؛ یعنی واقعاً تحلیلهای دانشجویی تحلیلهایی باشد که مردم مطّلع بشوند. خب، یکی از کارهای آسان به نظر من این است که در سخنرانی‌های قبل از خطبه‌های نمازجمعه یک برنامه‌ریزی بکنند، دانشجوهایی که اهل حرف زدن هستند، از طرف جمع پشتیبانی بشوند، کمک بشوند، متنهای خوبی تهیّه کنند، بروند در نماز جمعه [بخوانند]. مثلاً قبل از خطبه‌های نمازجمعه -که حالا مسئولین میروند و صحبت میکنند- یک فصلی هم برای دانشجوها گذاشته بشود. فرض کنید نماز جمعه‌ی یک شهری مثل تهران، مثل اصفهان، مثل مشهد، مثل تبریز، جای کوچکی نیست؛ یک دانشجو برود آنجا حرف بزند، یک عالَم مطلب بیان میکند؛ اینها چیزهای باارزشی است؛ یا مثلاً فرض کنید [نمازجمعه‌ی] تهران. دشمن هم بداند تحلیل شما را؛ یعنی وقتی‌که شما تحلیل کردید حادثه را، موضع‌گیری کردید، اعلام موضع کردید، دشمن هم مطّلع بشود؛ و مطّلع میشود، او زودتر از بعضی از دوستان مطّلع میشود. منطقی و مستدل [هم] باشد؛ این حضور فکری است.»

18-لزوم حضور فیزیکی در مواقع مورد نیاز

    «حضور جسمی -یا به قول شماها حضور فیزیکی- هم گاهی لازم است؛ اجتماعات لازم است، اجتماعات هیچ اشکالی ندارد، البتّه قانونی باشد. حالا یک وقت قانون یک جا ممکن است یک سخت‌گیری‌ای بکند، یک اشکالی داشته باشد، ایرادی ندارد؛ حالا بالاخره همیشه که همه‌چیز برطبق مراد انسان نیست؛ اجتماعات شما خوب است، اجتماع داشته باشید در مسائل مهم و به شیوه‌ی درست...»

19-تبیین، وظیف? تشکلهای انقلابیِ دانشجویی

    « تبیین اساس کار ما است. ما با ذهنها مواجهیم، با دلها مواجهیم؛ باید دلها قانع بشود. اگر دلها قانع نشد، بدنها به راه نمی‌افتد، جسمها به‌کار نمی‌افتد؛ این فرقِ بین تفکّر اسلامی و تفکّرات غیر اسلامی است. ... فَاِنَّما عَلَیکَ البَلاغ؛ به پیغمبر خدا میگوید وظیفه‌ی تو رساندن است، حرف را باید برسانی. باید تبیین کنید؛ حرفهایتان را، نظراتتان را بگویید؛ در مسائل مهمّ کشور؛ در مسئله‌ی اقتصاد مقاومتی تبیین کنید، در مسئله‌ی پیشرفت علمی -اینها مسائل مهمّ کشور است- در مسئله‌ی ارتباط با آمریکا [تبیین کنید]؛ برای خیلی‌ها روشن نیست. برای شما که مجموعه‌های دانشجویی هستید، اگر روشن نیست، بروید برای خودتان روشن کنید؛ اگر روشن است، برای مجموعه‌ی دانشجویی تبیین کنید. چرا بنده این‌قدر اصرار دارم که ارتباط با آمریکا نبایستی برقرار بشود حتّی مذاکره، جز در مسائل مشخّص و معیّنی که حالا اقتضای مصلحت باشد؛ علّتش چیست؟ ...»

 

20- بالا بردن سطح آگاهی سیاسی و دینی

   «سطح آگاهی سیاسی و دینی خودتان را افزایش بدهید. نگویید ما همه چیز را بلدیم، به همه چیز مسلّطیم؛ نه، گاهی سطح آگاهی‌های سیاسی کم است، گاهی سطح آگاهی‌های دینی کم است. امروز امکانات فراوان است برای این معنا؛ هم در مورد سیاست، هم در مورد دین. ... آگاهی‌های علمیِ دینی و سیاسی خودتان را افزایش بدهید، کتاب‌خوانی، شنیدن از برجستگان حوزوی و دانشگاهی.»

21-توصیه به برگزاری تورهای علمی دانشجویی

    «تورهای علمی؛ خیلی از شماها از پیشرفتهای کشور واقعاً مطّلع نیستید؛ یعنی سنّتان هم اقتضا نمیکند؛ دبیرستان بودید حالا هم آمده‌اید دانشگاه، فرصت نکرده‌اید. ما دائم گفتیم نانو، شما میدانید که بله یک نانویی وجود دارد، یک کسانی هم دارند کار میکنند؛ نرفتید آزمایشگاه نانو را ببینید، نرفتید بعضی از آزمایشگاه‌های علمی را یا محصولات علمی را ببینید، نرفتید کارهای خدماتی‌ای را که بعضی از نهادهای خدماتی کرده‌اند ببینید؛ واقعاً تورهای علمی بگذارید، بنشینید تفاهم کنید، چهل پنجاه نفر از بچّه‌ها راه بیفتند بروند اینجا آنجا و ببینند. خب شما مناطق آزاد را می‌بینید غصّه‌دار میشوید -حق هم دارید- امّا بروید این‌چیزها را هم ببینید تا امیدوار بشوید، خوشحال بشوید؛ و ببینید این‌چیزها هم در کشور هست؛ این سطح آگاهی‌ها را بالا میبرد.»

22-توصیه به ایجاد کرسی های آزاد اندیشی

 «]ایجاد] کرسی‌های آزاداندیشی، البتّه همراه با حضور و راهنمایی اساتید برجسته. به نظر من این‌هم یک وظیفه‌ی دیگر است که وظیفه‌ی سوّم است.»

23-لزوم افزایش و توسع? مخاطبان در سطح دانشجویی

    «یک وظیفه‌ی دیگری برای تشکّلها وجود دارد و آن توسعه‌ی مخاطبان در سطح دانشجویی است؛ مخاطبانتان را افزایش بدهید. از این پنج میلیون دانشجو، تعداد کسانی که مخاطبان شما هستند خیلی کمند، نسبتشان خیلی نسبت پایینی است؛ کاری کنید که این نسبت بالا برود؛ نمیگویم صددرصد، نمیگویم هشتاددرصد امّا بالاخره نسبت را بالا ببرید. این‌هم راه دارد؛ راهش را پیدا کنید. شما که این‌قدر خوش‌فکرید، بااستعدادید، باذوقید ببینید چه‌جوری میشود مخاطبان گسترده‌تری را پیدا کرد. خب، [این هم] الزاماتی دارد: باید انسان اخلاق داشته باشد، حوصله داشته باشد، تحمّل شنیدن حرف مخالف داشته باشد -از این چیزها لازم است دیگر- مسلّط بر مطلب باشد تا بتواند. گاهی اوقات حتّی لازم میشود که انسان [فقط] با یک مخاطب حرف بزند؛ یعنی برای اقناع یک مخاطب. [برای] خود بنده در آن دورانهای کذائی سختِ اختناق، اتّفاق افتاده بود که دو ساعت، سه ساعت با یک نفر صحبت میکردم سر یک قضیّه‌ای که او را قانع کنم؛ گاهی با دو نفر، گاهی با پنج نفر، گاهی جلسات مکرّر نوبه‌ای، گاهی همین‌طور دفعی؛ اینها چیزهایی است که اثر میگذارد. بنابراین مخاطبانتان را توسعه بدهید.»

24-تأکید بر پرهیز از تقیّه در دفاع از نظام اسلامی

   «در دفاع از نظام اسلامی هیچ تقیّه نکنید و صریح باشید؛ نظام اسلامی مایه‌ی افتخار است. بله، در دنیا و در داخل، کسانی هستند که بخواهند نظام اسلامی را کم‌قدر جلوه بدهند -هستند کسانی از این قبیل- امّا اینها اشتباه میکنند و راه غلطی را دارند میروند؛ بعضی‌ها عمداً، بعضی‌ها هم از روی ناآگاهی. نظام اسلامی مایه‌ی شرف است، مایه‌ی افتخار است؛ دشمن شما، نقصها را میبیند و با تکیه‌ی بر آن نقصها و قصورها و کمبودها مدام میخواهد بزند توی سر انقلاب؛ در قبال آن نقصها و کمبودها، چندین برابر پیشرفت هست، موفّقیّت هست. مهم‌ترین موفّقیّت این است که امروز 37 سال، 38 سال است که یک جبهه‌ی عظیم قدرت مادّی -از شرقی تا غربی و انواع و اقسامش- سعی کرده‌اند این انقلاب را و این ملّت را و این نظام را به زانو دربیاورند و نتوانسته‌اند؛ مگر این شوخی است؟ یک اَخم به فلان پادشاهیِ پرمدّعا میکنند، همه‌شان به خودشان میلرزند و سعی میکنند دل طرف را به دست بیاورند؛ میروند، می‌نشینند، صحبت میکنند، میبندند، رشوه میدهند. 37 سال است دارند علیه انقلاب اسلامی [کار میکنند]: کار نظامی کردند، کار امنیّتی کردند، کار جاسوسی کردند، کار فرهنگی کردند؛ هزار کار کردند، [امّا] جمهوری اسلامی روزبه‌روز قوی‌تر شده. آقاجان! امروز جمعیّت شما و کیفیّت شما -مجموعه‌ای که طرف‌دار انقلابید- از اوّل انقلاب بمراتب بیشتر است؛ قبلاً شرح دادم این را. این معنایش چیست؟ این معنایش این است که انقلاب یک موجود زنده است و دارد روزبه‌روز رشد میکند؛ این افتخارآمیز نیست؟

البتّه اینکه میگویم از نظام دفاع بکنید، بعضی‌ها عادت کرده‌اند نظام را به‌معنای رهبری میگیرند؛ مثلاً در فلان قضیّه، ضدّ نظام حرف زد، یعنی ضدّ رهبری، یا از طرف نظام دارد حمایت میشود، یعنی [از طرف] رهبری؛ بنده مقصودم این نیست. رهبری، بخشی از نظام است؛ مراد من از دفاع از نظام به‌هیچ‌وجه دفاع از رهبری نیست؛ دفاع از مجموعه‌ی نظام است که مجموعه‌ی ارزشهای درهم‌تنیده‌ای است که بحمدالله این‌جور استوار مانده. این را بدانید جوانهای عزیز! بنیه‌ی این انقلاب خیلی قوی است؛ قدرتِ رویش و استعداد رویش او خیلی بالا است؛ نیرو میخواهد، کمک میخواهد، توان میخواهد، الحمدلله دارد. البتّه مشکلات هم هست؛ چه مشکلات داخلی، چه مشکلات خارجی. نمیشود [این را] بدون مشکلات فرض کرد؛ همه‌ی حوادث اصلاحی عالم، بالاخره یک مشکلاتی در پیش روی خودشان داشته‌اند؛ جمهوری اسلامی هم دارد، انقلاب اسلامی هم دارد.»

25-تأکید بر توسعه و تداوم اردوهای جهادی

«اردوهای جهادی را توسعه بدهید، تداوم بدهید. ...  این اردوهای جهادی، هم تمرین است، هم خدمت است، هم خودسازی است، هم آشنایی با فضای جامعه است؛ خیلی چیز با ارزشی است. روزبه‌روز اینها را بتوانید توسعه بدهید؛ جهاد هم هست، واقعاً جهاد است؛ کار است، جهاد است، تلاش است، خدمت به محرومین است...»

26-دنبال کردن سبک زندگی اسلامی ایرانی در اندیشه و عمل

«سبک زندگی اسلامی ایرانی را در اندیشه و عمل دنبال کنید؛ مسئله‌ی مهمّی است. بنشینید رویش فکر کنید، مصداقهایش را مشخّص کنید، بعد خودتان عمل کنید و این را به عنوان دستورالعمل [منتشر کنید]؛ فرض کنید یک جزوه منتشر بشود در مورد سبک زندگی اسلامی من باب مثال در مسیرها. حالا بنده در آن مثالهایی که آن دو سه سال قبل از این راجع به این قضیّه زدم، مسئله‌ی پشت چراغ قرمز ایستادن را هم مثال زدم؛ همین موضوع را میشود گسترش داد؛ میشود تبیین کرد. کار شماها است؛ کار شما جوانها است که هم حوصله دارید، هم استعداد دارید، هم مغزش را دارید، [هم] توانایی‌اش را دارید؛ خب، بکنید این کارها را.»

27-تأکید بر تقویت گفتمانهای اصلی

     «گفتمان عدالت، اقتصاد دانش‌بنیان، پیشرفت ایرانی اسلامی، شتاب در یافته‌های علمی؛ اینها گفتمانهای اصلی است؛ این گفتمانها را تقویت کنید. گفتمان اقتصاد مقاومتی خیلی گفتمان مهمی است.»

28-تشکیل جبه? واحد ضدآمریکایی و ضدصهیونیستی در سطح دانشجویان جهان­اسلام

     «یکی دیگر از مسائلی که به نظرم میتوانید شما انجام بدهید تشکیل یک جبهه‌ی واحد ضدّآمریکایی و ضدّصهیونیستی در سطح دانشجویان جهان اسلام است؛ این کار را بکنید. بنشینید، فکر کنید، بعد یک جبهه‌ی ضدّصهیونیستی و ضدّآمریکایی [تشکیل بدهید]. امروز وسیله‌ی ارتباط هم آسان است، دیگر نامه‌نگاری و پست و تلگراف و مانند اینها لازم ندارد. در فضای مجازی تماس بگیرید، کمااینکه در موارد مشابهی این کار انجام گرفته. به قول این فرنگی‌مآب‌ها یک کمپین‌های عمومی دنیای اسلامی تشکیل بدهید علیه تسلّط آمریکا، از لحاظ ضدّیّت با سیاستهای آمریکایی و سیاستهای صهیونیستی. میلیون‌ها عضو وارد این مجموعه بشوند، وارد این جریان فکری بشوند و برایشان خوراک تهیّه کنید؛ آن‌وقت آنها هم برای شما خوراک تهیّه میکنند، چون در دنیای اسلام هم بالاخره افکار خوب دانشجویی وجود دارد؛ یک جمعیّت عظیم دانشجویی در دنیای اسلام به وجود بیاورید.»

29- پرهیز از متهم کردن افراد به غیرانقلابی به دلیل انطباق نداشتن کامل فکری با شما

     « دهمین مطلب به شما عزیزان تشکّلها این است که هرکسی را به صِرف اینکه با فکر شما به‌طورکامل انطباق ندارد متّهم به انقلابی نبودن نکنید. ممکن است کسی صددرصد با فکر شما منطبق نباشد، یک اختلافاتی داشته باشد، پنجاه درصد مثلاً منطبق باشد امّا انقلابی باشد؛ انقلابی بودن بالاخره معیارهایی دارد، این معیارها در او ممکن است وجود داشته باشد؛ فوراً آدمها را متّهم به ضدّانقلاب یا غیر انقلابی نباید کرد. همین‌طور که من روز چهاردهم خرداد در حرم حضرت امام (رضوان‌الله‌علیه) بیان کردم، انقلابیگری هم مثل ایمان است و مراتبی دارد؛ مرتبه‌ی اوّل، مرتبه‌ی دوّم، مرتبه‌ی سوّم؛ بله، بعضی از مراتبش بالاتر است و بهتر است، بعضی مراتبش پایین‌تر است امّا همه مؤمنند، حساب مؤمن با غیر مؤمن فرق میکند، با منافق فرق میکند ولو درجاتشان درجات یکسانی نباشد.»

30-تأکید بر هم افزایی تشکّلهای انقلابی

      «تشکّلهای انقلابی با هم هم‌افزا باشند. گاهی شما با هم اختلافاتی دارید؛ تشکّلهای انقلابی سر یک چیزهایی با هم اختلاف دارند؛ خب داشته باشند، درعین‌حال با این اختلافات هم‌افزایی داشته باشید، نقاط مشترک را بگیرید؛ یعنی اختلافات موجب نشود که به یقه‌گیری و به مقابله و این چیزها بینجامد؛ این را به نظر من در محیط دانشگاه سعی کنید جا بیندازید؛ رواداری و تحمّل؛ تحمّل مخالف که مصداق کاملش هم این است.»

31-توصیه به داشتن نگاه راهبردی به انقلاب

      «به انقلاب نگاه راهبردی داشته باشید؛ برای بیست سال، سی سال آینده فکر کنید همچنان‌که دشمن شما فکر میکند. عزیز من! شما امروز مثلاً بیست‌ودو سه سالت است، بیست‌وسه چهار سالت است، بیست‌وپنج سالت است؛ بیست سال دیگر شما یک مرد چهل ساله، چهل‌وپنج ساله هستید و احتمالاً منشأ یک خدمت بزرگ، یک کار بزرگ در این کشور خواهید بود. نمیگویم که حتماً باید شغل دولتی داشته باشید. .... امّا بالاخره رؤسای جمهور آینده، وزرای آینده، نمایندگان مجلس آینده، مسئولین گوناگون آینده از میان همین شماها هستند؛ دانشجویان امروزند؛ نگاهی بکنید که شامل آن روز بشود، دنیایی تصویر بکنید که آن روز که میخواهید در آن دنیا نقش‌آفرینی بکنید آن دنیا را بپسندید؛ یک چنین تصویری داشته باشید؛ این تصویر آرمانی را دنبال کنید.»

32-حساس بودن روی مسئله‌ی فتنه

      «یکی از چیزهایی که خیلی مهم است که حالا نمیشود از این بگذرم و باید بگویم [این است که] رسم شده که از امام و نظام و انقلاب دم بزنند امّا با کسی هم که میگوید «انتخابات بهانه است، اصل نظام نشانه است» همکاری کنند یا از او حمایت کنند؛ این نمیشود. موضع بنده در این مورد کاملاً صریح است؛ من بارها گفته‌ام که برای من این تقسیمات اصولگرا و اصلاح‌طلب و اصلاح‌طلب مدرن و سنّتی و از این حرفهایی که میزنند، مطرح نیست؛ من به این اسمها اصلاً اهمّیّتی نمیدهم و توجّه ندارم؛ به محتواها کار دارم؛ امّا روی مسئله‌ی فتنه حسّاسم. حالا البتّه اکثر کسانی که در آن تظاهرات شرکت داشتند مردم معمولی بودند و هیچ تقصیری هم نداشتند امّا یک عدّه‌ای سردمداری میکردند، یک عدّه هم سوءاستفاده کردند و گفتند «انتخابات بهانه است، اصل نظام نشانه است»؛ دیگر از این صریح‌تر؟ آیا این شعار داده شد یا نه؟ خب اگر این شعار داده شده، تبرّی از این شعار، آن روز هم لازم بود و باید میکردند که نکردند، حالا هم یک عدّه‌ای از آنها حمایت بکنند، آن‌وقت دم از امام و طرف‌داری از امام و طرف‌داری از نظام و طرف‌داری از انقلاب هم بزنند! این نمیشود، این قابل قبول نیست. این پدیده‌ی بسیار بدی است، پدیده‌ی زشتی است، این پدیده را ما اصلاً نمی‌پسندیم.»

33-توجه به عقلانیت و استفاده از تجربه ها

     « مسئله‌ی عقلانیّت. امروز راجع به عقل و عقلانیّت و عقلا و عقلای قوم و مانند اینها خیلی حرف زده میشود؛ [میگویند] عقلای دو جناح بنشینند با همدیگر حرف بزنند؛ عقل‌گرایی. خب ما خیلی موافقیم با عقل‌گرایی. قرآن هم راجع به عقل خیلی حرف زده، اسلام راجع به عقل خیلی توصیه کرده، امام بزرگوار یکی از بزرگ‌ترین عقلای عالم بود؛ اهل عقل بود، اهل تعقّل بود، انقلاب هم انقلاب عقلائی بود با مبانی محکم؛ بنابراین ما موافقیم. منتها [باید دید] عقل چه اقتضاء میکند. این کسانی که امروز طرف‌دار گرایش به غربند، به نظر من عقلشان را باخته‌اند، تعقّل نمیکنند. اینهایی که میگویند برای پیشرفت کشور باید به غرب تکیه بکنیم و به غرب پناه ببریم و با آنها رفاقتمان را تشدید بکنیم، به نظر من عاقلانه حرف نمیزنند. خب غرب به ما تجربه‌هایی داده. اوّلین کاری که عقل میکند [این است که] باید از تجربه‌ها استفاده کند. رضاخان را غربی‌ها بر ما تحمیل کردند، بیست سال آن استبداد و دیکتاتوری عجیب‌وغریب و بی‌نظیر؛ بعد غربی‌ها محمّدرضا شاه را بر این کشور تحمیل کردند، مردم که نقشی نداشتند، غربی‌ها نشستند و گفتند ایشان به جای پدرش باشد؛ بعد غربی‌ها به او کمک کردند تا بتواند یک حکومت ملّی را سرنگون کند، غربی‌ها خودشان مستقیماً در بیست‌وهشتم مرداد حکومت مصدّق را -که یک حکومت ملّی بود، کاری به اعتقادات مصدّق ندارم، بالاخره حکومت ملّی بود- سرنگون کردند؛ غربی‌ها در این کشور ساواک را راه انداختند [به‌عنوان] وسیله‌ای برای سرکوب عجیب‌وغریب هر فکر مخالف! ...  عقلانیّت این است که انسان با یک چنین دشمنی، با خرد، با تدبیر، با حذر، با فریب نخوردن، با نزدیک نشدن به میدان توطئه‌ی او، با وارد نشدن در میدانی که او ترسیم کرده، با اینها باید انسان پاسخ بدهد. بله، آنها در قضیّه‌ی منطقه‌ی غرب آسیا -منطقه‌ی سوریه و لبنان و مانند اینها- خیلی دلشان میخواهد با ایران بنشینند هماهنگی کنند؛ گفته‌اند هم؛ [امّا] ما نمیخواهیم. مشکل آنها اصلاً حضور ایران است، آنها به این قصد مذاکره میکنند که حضور ایران را متوقّف کنند؛ ما سرِ چه چیزی با اینها مذاکره کنیم؟ آنها میگویند ایران اصلاً باید نباشد و در این منطقه حضور نداشته باشد، مشکل آنها این است؛ این مشکل را میخواهند حل کنند؛ ما چرا کمک کنیم به حلّ این مشکل آنها؟ ما بعکس میخواهیم آمریکا حضور نداشته باشد. بنابراین عقلانیّت هم این است.»

34-پیروزی، عاقبت ایستادگی

     «خب دیگر به نظرم خیلی صحبت کردیم. بالاخره عزیزان من! ما ایستاده‌ایم؛ بنده‌ی حقیر وظیفه‌ی دینی‌ای دارم، وظیفه‌ی شرعی‌ای دارم، وظیفه‌ی اخلاقی‌ای دارم؛ در مواجهه‌ی با ضدّ انقلاب و معارضین انقلاب ایستاده‌ام و تا جان در بدن دارم این ایستادگی وجود دارد. و به این مردم هم اعتماد دارم؛ در میان نخبگان کشور ازجمله دانشگاهیان و دانشجویان، آن‌قدر عناصر مؤمن و طرف‌دار ایستادگی در این راه وجود دارد که هر آدم دلسردی را هم دلگرم میکند؛ چه برسد به کسی مثل بنده که خودش به‌خودی‌خود دلگرم است. این ایستادگی بنابراین وجود دارد و عاقبت ایستادگی هم پیروزی است.»

 


سه شنبه 96 خرداد 9 , ساعت 9:27 صبح

باسمه تعالی

ابلاغ سیاستها ومواضع حضرت امام خامنه ای (مدظله العالی)

در دیدار جمعی از اساتید دانشگاه‌ها

        حسینیه‌ی حضرت امام خمینی (رحمت الله)، روز دوازدهم ماه مبارک رمضان (29/03/1395)

1-نگاه به آیند? کشور، یکی از وظایف دانایان، خردمندان و نخبگان

     «یکی از وظایف دانایان و خردمندان و نخبگان یک کشور، نگاه به آینده است. ما میخواهیم بیست سال بعد چه‌جور ایرانی داشته باشیم، این مهم است. اگر درباره‌ی اقتصاد بحث میکنیم، درباره‌ی علم بحث میکنیم، درباره‌ی فنّاوری بحث میکنیم، درباره‌ی اخلاق و معرفت بحث میکنیم، هدف این است که معلوم باشد ما برای مقطع بیست سال بعد چه‌جور ایرانی را میخواهیم. .... ما چه‌جور ایرانی را میخواهیم بیست سال بعد داشته باشیم. بیست سال بعد دانشجویان امروز در مسندهای مدیریّتی قرار دارند، کشور را اداره میکنند؛ اهمّیّت کار شما استادان و مسئولان دانشگاه‌ها اینجا است؛ یعنی این کسانی که امروز دانشجوی شما هستند، بیست سال بعد اینها رئیس‌جمهورند، وزیرند، نماینده‌ی مجلسند، مدیر فلان دستگاهند، یعنی کشور دست اینها است؛ شما میخواهید بیست سال بعد چه داشته باشید؟ این نقطه‌ی بسیار مهمّی است، سؤال مهمّی است، دغدغه و اشتغال ذهنی مهمّی است که دانایان کشور و خردمندان کشور که شماها از آن جمله هستید، نمیتوانند نسبت به آن چشم‌پوشی کنند.اگر ما برای بیست سال بعد یک تصویر اجمالیِ مطلوبی مورد نظرمان هست، وظیفه بر دوش این زنجیره‌ی علم و معرفت است، از آموزش‌وپرورش بگیریم تا دانشگاه؛ مسئولیّت به عهده‌ی اینها است، اینها هستند که نسلی را که بیست سال بعد سررشته‌ی امور را در دست دارد، امروز میخواهند تربیت کنند.»

2-تأکید بر آراسته کردن دانشگاه به خصوصیات مورد نیاز آیند? کشور

     «ایران بیست سال بعد ما ایرانی باشد که از لحاظ مادّی و معنوی برخوردار باشد، پیشرفته باشد، مقتدر باشد، باعزّت باشد، از لحاظ وضعیّت داخلی برخوردار از خیرات و مبرّات باشد -هم از خیرات و مبرّات مادّی، هم از خیرات و مبرّات معنوی؛ تدیّن که گفتیم یعنی خیرات و مبرّات معنوی- این احتیاج دارد به یک کارهایی، و عمده‌ی این کارها در دانشگاه‌ها است. ... باید دانشگاه را آراسته‌ی به آن خصوصیّاتی کرد که کشور فردا، کشورِ بیست‌سال بعد و ایران بیست‌سال بعد به آن احتیاج دارد. مسئله‌ی دانشگاه این‌قدر مهم است.»

3-تأکید برپیشرفت علمی با سرعت رشد بیشتر

     «رشد علمی رشد بسیار خوبی شد. مسئله‌ای که بنده رویش تکیه میکنم، مسئله‌ی سرعت رشداست. ... ما اقلاًّ شصت هفتاد سال بر اثر حکومتهای فاسد، حکومتهای خائن، حکومتهای غافل -حدّاقلّش غفلت است- عقب نگه داشته شدیم؛ ما عقبیم. ما اگر بخواهیم در این مسابقه‌ی جهانی جلو برویم، نمیتوانیم با همان سرعت رشدی که [آنها] آن جلوها دارند حرکت میکنند، حرکت کنیم؛ سرعت رشد را باید افزایش بدهیم. این را من مطالبه میکنم؛ و الّا من میدانم رشد هست. رشد را بایستی سریع کرد.»

4-ایجاد احساس هویت مستقل در دانشجویان

      «گفتیم [دانشجویان‌] باید احساس هویّت کنند. ما باید واقعیّتهای کشور را بدانیم؛ آنچه امروز گفته شد بخشی از واقعیّتها بود: اینکه ما در بخش فضا این کارها را کرده‌ایم، در بخش نانو این کارها را کرده‌ایم، در بخش هسته‌ای این کارها را کرده‌ایم، در بخش زیست‌فنّاوری این کارها را کرده‌ایم، در بخش پزشکی این‌جور پیش رفته‌ایم؛ اینها چیزهایی است که بایستی گفته بشود. استاد میتواند در زمینه‌ی احساس هویّت در دل دانشجو تأثیر بگذارد تا احساس کند هویّت با ارزشی دارد و به آن افتخار بکند.اینکه استاد ما در داخل کلاس دل دانشجو را خالی کند و مدام بگوید «شما کوچکید، شما حقیرید، شما عقب‌مانده‌اید» خیانت است؛ این بی‌تعارف خیانت است. اینکه استاد ما دانشجوی نخبه را تشویق کند که «آقا! اینجا مانده‌ای چه‌کار کنی؟ بلند شو برو [خارج‌] استفاده کن!»، خب اینجا بهترین دانشگاه‌های کشور با هزینه‌ی زیاد این دانشجو را آماده کرده‌اند، پرورش داده‌اند؛ آن‌وقتی‌که وقت استفاده و میوه‌چینیِ از این نهال با ارزش است، برود میوه‌اش را جای دیگر بدهد؟ این خیانت است. معنای احساس هویّت این است: دانشجو احساس کند که ایرانی بودن و مسلمان بودن و انقلابی بودن یک افتخار است و به این افتخار کند...»

5-لزوم هدایت چالش­های سیاسی در دانشگاه به سمت مبانی و هدف­های انقلاب

«... مسئولین دانشگاه اعمّ از مدیران، مدیران ارشد، مدیران وزارتی تا استاد که داخل کلاس است و با دانشجو روبه‌رو است، وظیفه‌شان این است که در این مجموعه‌ی چالشی دانشگاه، سعی کنند این چالشها را هدایت کنند به سمت آن چیزهایی که به مبانی انقلاب منتهی میشود، به هدفهای انقلاب منتهی میشود؛ یعنی جوان را انقلابی بار بیاورند. در جمله‌ای کوتاه: دانشگاه باید انقلابی باشد، دانشجو باید انقلابی باشد، دانشجو باید یک مسلمان مجاهد فی‌سبیل‌الله باشد؛ به این سمت باید هدایت بکنند...»

6-توصی? به ناامید و خسته نشدن پژوهشگر و نوآور

      « مسئولان آموزش‌عالی -چه بهداشت و درمان، چهوزارت علوم- نگذارند پژوهشگر و نوآور ناامید و خسته بشود، این خطر است. ...»

7- تأکید بر اهمیت دادن به علوم پایه

«از جمله‌ی چیزهایی که بنده قبلاً هم به آن توجّه کردم و امروز هم متخصّصین همین را تأیید میکنند، اهمّیّت دادن به علوم پایه است. ...»

 8- هوشیاری در دیپلماسی علمی جهت جلوگیری از نفوذ امنیتی

      « مسئله‌ی دیپلماسی علم مهم است. اصلاً دیپلماسی چیز مهمّی است؛ دیپلماسی اقتصادی هم مهم است، دیپلماسی فرهنگی هم مهم است، دیپلماسی علم هم مهم است؛ دیپلماسی مهم است، منتها توجّه بکنید در دیپلماسی علم -ارتباطات علمی، که بنده هم با آن موافقم- فریب نخوریم. ببینید یک نفری به‌عنوان تاجر می‌آید می‌نشیند با یک اقتصاددان ما، با یک تاجر ما در مثلاً فلان رستوران یا فلان هتل فلان کشور بنا میکند صحبت کردن و قرار معامله گذاشتن، بعد که تحقیق میکنیم معلوم میشود ایشان یک مأمور امنیّتی رژیم صهیونیستی است در لباس یک تاجر، که مقاصدی را دارد دنبال میکند. عین همین قضیّه در مورد علم وجود دارد. بله، از دانشمند خارجی استفاده کنید؛ بنده بارها در جمع دانشجویان گفته‌ام که ما از شاگردی کردن خجالت نمیکشیم، ما شاگردی میکنیم امّا حواسمان باید جمع باشد که در ارتباط علمی و در فراگیری و یادگیری علمی، سوراخی و منفذی و دریچه‌ای برای نفوذ امنیّتی پیدا نشود

 9- هدایت مقالات علمی به سمت نیازهای کشور

     « مقالات علمی باید به سمت نیازهای کشور هدایت بشود. ما امروز در زمینه‌ی نفت احتیاج داریم، در زمینه‌ی کشاورزی احتیاج داریم، در زمینه‌ی صنایع مختلف احتیاج داریم، در زمینه‌ی ارتباطات احتیاج داریم به تحقیق، به مقاله‌نویسی؛ مقالاتی که نوشته میشود در جهت نیاز فلان کشور نباشد. »

 

10- تهی? و تبیین نقش? جامع علمی و تبدیل آن به برنامه

     « البتّه تهیه‌ی این نقشه‌ی جامع چیز خوبی بود، منتها هم باید تبیین بشود برای همه‌ی دانشگاه‌ها، هم باید تبدیل بشود به برنامه.»

11- تأمین عزت ملی و نیازهای جامعه با تکیه بر اقتصاد مقاومتی و ظرفیتهای داخلی

     « اقتصاد مقاومتی، هم عزّت ملّی است، هم گره‌گشایی فعلی است. ... اقتصاد مقاومتی اگرچنانچه به معنای واقعی کلمه -همان‌طور که گفته شده و خواسته شده- اجرائی بشود و اقدام‌وعمل بشود، هم عزّت ملّی را تأمین میکند، هم نیازهای کشور را تأمین میکند؛ چون متّکی است به ظرفیّتهای داخلی، به امکانات داخلی، به تولید داخلی.»

12- اهمیت دادن به کار فرهنگی در دانشگاه

«کار فرهنگی در دانشگاه، اصل است؛ یک کار فوق برنامه، یک کار حاشیه‌ای نیست؛ به کار فرهنگی اهمّیّت باید داده بشود. البتّه معنای کار فرهنگی کنسرت آوردن در دانشگاه یا مثلاً فرض کنید که حرکات موزون در دانشگاه نیست؛اینها کار فرهنگی نیست، اینها کار ضدّ فرهنگی است. کار فرهنگی یعنی کاری که ذهنها را با فرهنگ انقلاب و فرهنگ اسلام آشنا کند؛ این کار فرهنگی است. مسئولان میدان را برای دانشجوهای ارزشی و برای استادان ارزشی باز کنند؛ بگذارند استاد ارزشی و دانشجوی ارزشی، به معنای واقعی کلمه در محیط دانشگاه تنفّس کنند. البتّه سفارش بنده به دانشجوها و اساتید انقلابی ارزشی هم این است که نقش‌آفرینی کنند. ما به جوانها گفتیم افسران جنگ نرم هستید، شما [اساتید] هم فرماندهان جنگ نرم هستید؛ خیلی خب، فرماندهی کنید، نقش‌آفرینی کنید. جنگ نرم در جریان است.»

13- جلوگیری از حضور افراد نامطمئن در دانشگاهها

     «بنده گفتم افراد نامطمئن در دانشگاه‌ها حضور پیدا نکنند؛ میگویند آقا، نامطمئن کیست؟ نامطمئن آن کسی است که به یک بهانه‌ای نظام را به چالش میکشد. کدام کشور اجازه میدهد که نظامِ حاکم بر آن کشور به چالش کشیده بشود؟ »

14- بها دادن به علوم انسانی اسلامی

     «انسان‌شناسیِ علوم انسانیِ غربی ناشی است از انسان‌شناسی غربی؛ این خلاصه‌ی مطلب است. نه اینکه ما همه‌ی دستاوردهای علوم انسانی را نفی کنیم؛ نه، هرچه قابل استفاده است باید استفاده کنیم منتها شاکله و ترکیب کلّی علوم انسانی‌ای که از غرب آمده، متّکی است بر جهان‌بینی غربی در مورد انسان و انسان‌شناسی غربی که انسان را چیزی میدانند، [امّا] ما انسان را چیز دیگری میدانیم غیر از آنچه تفکّر مادّی غرب راجع به انسان فکر میکند. بنابراین بایستی علوم انسانیِ اسلامی را [بها بدهیم‌.] »

 


سه شنبه 96 خرداد 9 , ساعت 9:27 صبح

باسمه تعالی

 

ابلاغ سیاستها ومواضع حضرت امام خامنه ای (مدظله العالی)

در دیدار اقشار مختلف مردم به مناسبت عیدغدیر30/06/1395

1-پایه گذاری قاعد? حکومت، اقتدار و قدرت مداری در جامع? اسلامی برمبنای غدیر

     «قاعده‌ی حکومت و اقتدار و قدرت‌مداری در جامعه‌ی اسلامی، با غدیر معیّن شد و پایه‌گذاری شد؛ اهمّیّت غدیر این است. اهمّیّت غدیر فقط این نیست که امیرالمؤمنین را معیّن کردند؛ این هم مهم است امّا از این مهم‌تر این است که ضابطه را معیّن کردند، قاعده را معیّن کردند؛ معلوم شد که در جامعه‌ی اسلامی، حکومت سلطنتی معنا ندارد، حکومت شخصی معنا ندارد، حکومت زَر و زور معنا ندارد، حکومت اَشرافی معنا ندارد، حکومت تکبّر بر مردم معنا ندارد، حکومت امتیازخواهی و زیاده‌خواهی و برای خود جمع کردن و افزودن معنا ندارد، حکومت شهوت‌رانی معنا ندارد؛ معلوم شد که در اسلام این‌جوری است. این قاعده در غدیر وضع شد. وقتی این قاعده وضع شد، آن‌وقت «یَئِسَ الَّذینَ کَفَروا مِن دینِکُم»؛ دیگر دشمنها از اینکه بتوانند مسیر این دین را تغییر بدهند مأیوس میشوند؛ چون مسیر دین آن‌وقتی تغییر پیدا میکند که آن نقطه‌ی اصلی، آن هسته‌ی اصلی تغییر پیدا کند؛ یعنی هسته‌ی قدرت، هسته‌ی مدیریّت، هسته‌ی ریاست؛ اگر تغییر پیدا کند، همه‌چیز تغییر میکند ... »

2-کارهای شیع? انگلیسی، خلاف سیر? ائمه(علیهم السلام)

     « البتّه، از این طرف هم بایستی احساسات آنها را تحریک نکنند. یک عدّه‌ای خیال میکنند اثبات تشیّع به این است که انسان به بزرگان مورد اعتقاد اهل سنّت و دیگران بنا کند مدام بدوبیراه گفتن؛ نه، این خلاف سیره‌ی ائمّه است. اینکه شما می‌بینید رادیوها یا تلویزیون‌هایی در دنیای اسلام به وجود می‌آید که کار آنها این است که به‌عنوان شیعه و به نام شیعه، به بزرگان مورد اعتقاد بقیّه‌ی فِرق اسلامی بدگویی کنند، این معلوم است که بودجه‌اش بودجه‌ی خزانه‌داری انگلیس است؛ این بودجه‌اش بودجه‌ی انگلیس [است‌]، این شیعه‌ی انگلیسی است. هیچ‌کس خیال نکند که گسترش شیعه و اعتقاد تشیّع و استحکام ایمان شیعی به این بدوبیراه گفتن و به این [طرز] حرف زدن است؛ نخیر؛ اینها عکس عمل میکند. وقتی شما بدوبیراه گفتید، دُور او یک حصاری کشیده میشود از عصبانیّت، از احساسات، و دیگر حرف حق هم برایش قابل تحمّل نیست. ما حرف حسابی خیلی داریم، حرف منطقی خیلی داریم، حرفهایی که هرکسی که صاحب فکر است اگر بشنود، آنها را قبول میکند، خیلی‌ [از این حرفها] داریم؛ بگذارید این حرفها شنیده بشود، بگذارید این حرفها امکان نفوذ در دلهای طرف مقابل را پیدا کند.»

3-وظیف? ما: حرکت به سمت قله و در جهت صفات و زهد امیرالمؤمنین، حضرت علی(علیه‌السّلام)

     «خب، ما حالا چه کار کنیم؟ ما که معلوم است مثل امیرالمؤمنین نمیتوانیم زندگی کنیم، نمیتوانیم عمل کنیم، نمیتوانیم باشیم؛ خود آن بزرگوار هم فرمود: اَلا وَ اِنَّکُم لا تَقدِرونَ عَلی ذلِکحضرت به حکّام و وُلات و استاندارهای خودش فرمود این‌جور که من دارم عمل میکنم، شماها قادر نیستید این‌جوری عمل کنید. ما بایستی این قلّه را نگاه کنیم. بارها ما عرض کرده‌ایم: این قلّه است. به شما میگویند آقا! آن قلّه هدف است، به سمت آن قلّه حرکت کنید. وظیفه‌ی ما این است، به سمت قلّه حرکت کنیم. همین صفات امیرالمؤمنین را [در نظر] بگیرید، به‌قدر وسعمان، به‌قدر توانمان در این جهت حرکت کنیم؛ در جهت عکس حرکت نکنیم. جامعه‌ی ما در جهت زهد امیرالمؤمنین حرکت کند؛ نه اینکه مثل امیرالمؤمنین زهد بوَرزد -که نه میتوانیم و نه از ما آن را میخواهند- امّا در آن جهت حرکت کنیم؛ یعنی از اسراف، زیاده‌روی، چشم‌وهم‌چشمی دور بشویم؛ این‌جوری میشویم شیعه‌ی امیرالمؤمنین.»

4-عمل برای زینت ائمه(علیهم السلام) شدن

«عمل ما کسانی را مؤمن به ما میکند. فرمود: کونوا لَنا زَیناً وَ لا تَکونوا عَلَینا شَیناً؛ فرمود زینت ما باشید. زینت ما بودن یعنی چه؟ یعنی جوری عمل کنید که وقتی کسی نگاه کرد بگوید: به‌به! شیعیان امیرالمؤمنین چقدر خوبند! آن که رشوه میطلبد، این زینت نیست، عیب است؛ آن که از بیت‌المال زیادی میخواهد و زیادی میگیرد، این عیب برای شیعه است؛ آن که بر بدی‌ها چشم میبندد و برای هدایت جامعه به سوی تقوا هیچ احساس مسئولیّتی نمیکند، این عیب است برای نظام اسلامی و جامعه‌ی اسلامی؛ آن کسی که در زندگی شخصی خود اهل اسراف است، این عیب است.»

5-تأکید برکنارگذاشتن اسراف و زیاده‌روی و زیاد مصرف کردن

     «ما متأسّفانه گرفتار شده‌ایم؛ گرفتار اسراف شده‌ایم، گرفتار زیاده‌روی شده‌ایم. ما سالها است دراین‌باره مدام نصیحت میکنیم خودمان را، مردم را، دیگران را؛ مدام میگوییم، تکرار میکنیم؛ خب باید جلو برویم، اسراف را در جامعه کم کنیم. مردهای ما، زنهای ما، جوانهای ما، پیرهای ما، اسراف را -اسراف در لباس، اسراف در خوراک، اسراف در تجمّلات زندگی، اسراف در زینتها و آویزه‌های گوناگون- [کنار بگذارند]. یا چشم‌وهم‌چشمی که در این عروسی، در این مهمانی، این خانم این‌جوری پوشیده، این‌جوری زینت آویخته به خودش، از این نشانه‌ی آرایش و مانند اینها استفاده کرده، من نباید عقب بمانم، اینها همان خطاها و خطرهای بسیار بزرگ است. همینها است که زندگی را خراب میکند، همینها است که در جامعه بی‌عدالتی به وجود می‌آورد، و در نهایت همینها است که اقتصاد را نابود میکند. بخش مهمی از نابودیِ اقتصاد به این چیزها برمیگردد. اگر یک جامعه‌ای بخواهد از لحاظ استحکام درونیِ اقتصاد خود به نقطه‌ای برسد که آسیب‌پذیر نباشد، یکی از کارهای واجبی که باید انجام بدهد، این است که اسراف و زیاده‌روی و زیاد مصرف کردن و مانند اینها را کنار بگذارد.»

 6-قبول قلبی ولایت و حرکت در جهت صفات حضرت علی(علیه السلام) مفهوم تمسک به ولایت امیرالمؤمنین

   « این پیروی از امیرالمؤمنین است. [وقتی میگوییم‌] اَلحَمدُ للهِ‌ِ الَّذی جَعَلَنا مِنَ المُتَمَسِّکینَ بِوِلایَةِ اَمیرِالمُؤمِنینَ وَ اَولادِهِ المَعصومین این تمسّک به ولایت چه‌جوری است؟ بله، یک بخشی از این تمسّک به ولایت، قلبی است یعنی شما قبول دارید ولایت را؛ خیلی هم خوب است، خیلی هم لازم است، بلاشک مؤثّر هم هست امّا همه‌ی تمسّک، این نیست؛ تمسّک این است که ما نگاه کنیم و این صفاتی که برای ما قابل دنبال‌گیری است -آن ایثار و آن معنویّت و آن معرفت و آن خداشناسی و آن عبادت و آن ناله‌ها و آن توجّه به خدا و مانند اینها که از ماها برنمی‌آید و در این زمینه‌ها که ما خیلی خیلی خیلی عقبیم- در زمینه‌ی صفات بشری، در زمینه‌ی صفات مربوط به اداره‌ی جامعه و حکومت و غیره، و اینها از ما برمی‌آید، [البتّه] در حدّ آن بزرگوار و کمتر از او نمیرسیم امّا میتوانیم در این جهت حرکت بکنیم؛ این کارها را باید بکنیم؛ آن‌وقت این شد تمسّک به ولایت امیرالمؤمنین.»

7-دشمن شناسی و ایستادگی در مقابل آن، وظیف? آحاد مردم ایران

      «ببینید راجع به دشمن و دشمن‌شناسی و ایستادگی در مقابل دشمن و مانند اینها ما خیلی حرف میزنیم، خیلی هم میگوییم، راست هم میگوییم؛ یعنی همین شعارهایی که شماها و دوستان میدهید و بزرگان، مسئولین میگویند ما در مقابل دشمن [می‌ایستیم‌]، راست است، درست است؛ ما هم میدانیم دشمن هست امّا توجّه بکنید دشمن گاهی استفاده میکند از ضعفهای ما بدون اینکه او زحمتی کشیده باشد. ما خودمان را بایستی درست کنیم، اصلاح کنیم که از ضعفهای ما دشمن استفاده نکند. امروز چشم دوخته‌اند دشمنان ما به نیازها و کمبودها و اختلالهای اقتصادی داخل کشور. اینکه ما مرتّب راجع به مسئله‌ی اقتصاد، اقتصاد مقاومتی و مانند اینها در این چند سال مرتّب اوّل سال، وسط سال، آخر سال میگوییم، تکرار میکنیم، به‌خاطر این است که دشمن به این نقطه‌ی خاص توجّه کرده است. [میخواهند] اقتصاد کشور را خراب کنند، وضع مردم بد باشد، جیب مردم خالی بشود، امکانات مردم کم بشود، پول مردم بی‌ارزش بشود، قدرت خریدشان کم بشود تا ناراضی بشوند؛ هدف، این است. مردم را از اسلام و از نظام اسلامی ناراضی کنند؛ این، هدف دشمن است. لذا روی اقتصاد تکیه میکنند برای اینکه وضع مردم خراب بشود تا به‌خاطر خرابی وضع، از اسلام و از نظام اسلامی منصرف بشوند. خب این وظیفه‌ی کیست که در مقابل این وضعیّت ایستادگی کند؟ وظیفه‌ی همه؛ وظیفه‌ی دولت هست، وظیفه‌ی مجلس هست، وظیفه‌ی مسئولین گوناگون هست، وظیفه‌ی آحاد مردم هم هست. همه وظیفه داریم، باید انجام بدهیم.»

8-تلاش جوانان، به زانو درآورند? آمریکا و صهیونیست

    « البتّه حرکت عمومی کشور خوشبختانه حرکت خوبی است. بنده زیاد می‌شناسم، به من خیلی مراجعه میشود؛ نامه مینویسند، مراجعه میکنند، پیغام میدهند، کارها را ارائه میدهند و بنده هم حوصله میکنم و خیلی از اینها را میبینم. جوانهایی که امروز در این کشور برای احیاء اسلام، برای اقامه‌ی دین با جد مشغول کارند، بحمدالله روزبه‌روز دارند زیاد میشوند. اینها همانهایی هستند که به فضل الهی، به حول‌وقوّه‌ی الهی، هر دشمنی از جمله آمریکا و صهیونیست را به زانو خواهند فکند.»

 


سه شنبه 96 خرداد 9 , ساعت 9:26 صبح

باسمه تعالی

 

ابلاغ سیاستها ومواضع حضرت امام خامنه ای (مدظله العالی)

در دیدار اقشار مختلف مردم (11/05/1395)

 

 

1-لزوم توجه و تعبد بیشتر به خدای متعال در ماههای محترم الهی(ماههای حرام)

      «ماه حرام به معنای [ماه‌] احترام است؛ یعنی ماه‌هایی که از نظر پروردگار عالم «مِنهآ اَربَعَةٌ حُرُم»چهار ماه را خدای متعال محترم‌تر از ماه‌های دیگر قرار داده است؛ با یک محدوده‌های مشخّصی از احکام که این احترام در چه چیزی و در چه امری است. مسلمانها از این تعلیم الهی هم باید درس بگیرند. ماه حرام -که ماه محترم الهی است به تعبیر عارف بزرگ مرحوم حاج میرزاعلی آقای قاضی (رضوان‌الله‌تعالی‌علیه)- ماه‌هایی استکه مسلمانها بایستی با توجّه بیشتر به خدای متعال و تعبّد بیشتر، خودشان را آماده‌ی ورود در میدانهای حسّاس و مهمّ زندگی کنند. آنچه امروز برای ملّت ایران -این ملّت بزرگ و سرافراز- مطرح است، همین است که در راه پرافتخاری که در پیش گرفته است با قدرت، با سرعت، با عزّت، با سربلندی پیش برود و حرکت کند.»

2-معرفی ایران به عنوان الگوی یک جامع? اسلامی، هدف عالی هم? مردم ایران

      «همه میخواهند ایران عزیز را به‌عنوان الگوی یک کشور اسلامی به دنیا معرّفی کنند. الگوی کشور اسلامی هم به معنای این نیست که در این کشور همه‌ی مردم فقط مشغول نماز و روزه و دعا و توسّلاتند؛ نه، اینها هست، اینها معنویّت است امّا در کنار این معنویّت، پیشرفت مادّی هست، رشد علمی هست، توسعه‌ی عدالت هست، کم شدن فاصله‌های طبقاتی هست، برداشته شدن نمونه‌ها و قلّه‌های اَشرافی‌گری هست؛ خصوصیّت جامعه‌ی اسلامی اینها است. آن‌وقت در یک چنین جامعه‌ای، مردم خوشبختند، احساس امنیّت میکنند، احساس آرامش میکنند، به سمت اهداف عالیه‌ی خود پیش میروند، خدا را عبادت هم میکنند، پیشرفت دنیوی هم نصیب آنها میشود؛ ملّت ایران دنبال یک چنین جامعه‌ای است؛ همه این را میخواهند؛ شیعه و سنّی ندارد، کُرد و بلوچ و فارس و ترک ندارد، همه دنبال این هستند. خب، این میشود یک الگو؛ وقتی الگو شد، وقتی نمونه‌سازی شد، آن‌وقت ملّتهای دیگر مسلمان [هم‌] راه را پیدا میکنند.»

 

3-اختلاف افکنی بین ملتهای مسلمان، هدف استکبار جهانی

     «ما امروز مشکلمان این است؛ استکبار جهانی و استعمار، از یکی دو قرن پیش، مصلحت خود را در این دانست که بین ملّتهای مسلمان اختلاف بیندازد. مصلحت را در این دانست، چرا؟ چون در این صورت میتوانست ثروتهای اینها را غارت کند، اینها را از پیشرفتهایی که حقّ آنها بود باز بدارد؛ استثمار کند. قدرتهای جهانی به برکت علمی که پیدا کرده بودند و فنّاوری‌ای که پیدا کرده بودند و سلاحهایی که ساخته بودند، هدفشان را این قرار دادند و متأسّفانه تا حدود زیادی هم موفّق شدند. اینکه ما از اوّل انقلاب تا امروز دائم دستِ دوستی را به سمت ملّتهای مسلمان و به سمت دولتهای مسلمان دراز کردیم، دعوت کردیم به اتّحاد، به وحدت، به ایستادگی در مقابل توطئه‌های دشمن، به‌خاطر این است.»

4-حرکت ملت ایران به سمت جامع? اسلامی الگو و  تشکیل امت بزرگ اسلامی

    « وقتی‌که ملّت ایران توانست خود را به آن نقطه‌ای برساند که بتواند به‌عنوان یک ملّت مُسلمِ به معنای حقیقی کلمه خود را به دنیا نشان بدهد، این بزرگ‌ترین تبلیغ اسلام است؛ ملّتهای دیگر هم روانه‌ی همین طرف خواهند شد و تشکیل امّت بزرگ اسلامی که مایه‌ی عزّت و مایه‌ی ترویج اسلام در سراسر جهان است، اتّفاق خواهد افتاد؛ آن مدنیّت اسلامی که انتظارش را داریم که بتواند بر مدنیّت مادّی گمراه‌کننده و فاسد غربی غلبه پیدا کند، آن روز تحقّق پیدا خواهد کرد؛ مقدّمه‌اش اینجا است؛ مقدّمه‌اش این است که ما ملّت ایران بتوانیم به سمت الگو شدن پیش برویم. خب، همه باید همّت کنند؛ هم مسئولین باید همّت کنند، هم آحاد مردم باید همّت کنند. این قضیّه هم قضیّه‌ی یک‌سال و دوسال نیست، قضیّه‌ی بلندمدّت است؛ زمان میبرد؛ کمااینکه در تمدّن اسلامی [اگر] شما نگاه کنید، می‌بینید اوج تمدّن اسلامی در قرنهای چهارم و پنجم است که از لحاظ علمی سرآمد است و بزرگان علما، محقّقین، فلاسفه، دانشمندان مادّی در دنیای اسلام به وجود آمدند که دنیا را توانستند پیش ببرند که بسیاری از این پیشرفتهای امروزِ غربی‌ها مرهون آن حرکت است.»

5-تکیه‌ بر مقدورات و امکانات داخلی و ظرفیّتهای خود ملّت، راه رسیدن به نقط? الگویی

    « حالا [اگر] ما بخواهیم به آن نقطه‌ی الگو برسیم، راه چیست؟ آنچه بنده در دو کلمه میخواهم عرض بکنم این است که راه، تکیه‌ی بر مقدورات و امکانات داخلی و ظرفیّتهای خود این ملّت است. ما خیلی ظرفیّت داریم. این ملّت ظرفیّتهای استفاده نشده زیاد دارد.»

 

 6-رفع موانع با تدبیر، نه با اطمینان به دشمنان

     «گاهی دشمنان موانعی ایجاد میکنند. بله، عاقلانه است که انسان برود با تدبیر، این موانع را برطرف کند، امّا به دشمن اطمینان نمیشود کرد؛ یک نمونه‌اش همین مذاکرات هسته‌ای و برجام است که امروز مسئولین دستگاه دیپلماسی خود ما و همان کسانی که در این مذاکرات از اوّل تا آخر حضور داشتند، همینها دارند میگویند آمریکا نقض عهد کرده است، آمریکا زیر ظاهر آرام و زبان چرب و نرم مسئولانش و وزیر خارجه‌اش و دیگران، از پشت دارد تخریب میکند، مانع ارتباطات اقتصادی کشور با کشورهای دیگر دنیا است؛ این را مسئولین خود برجام دارند میگویند. این حرفی است که بنده البتّه از یک سال پیش و یک‌سال‌ونیم پیش، مرتّب تکرار کردم که به آمریکایی‌ها نمیشود اعتماد کرد -بعضی‌ها سختشان بود قبول کنند- امّا امروز خود مسئولین ما [میگویند].»

7-تأکید به بررسی و تحلیل مسائل و سیاستهای کلان کشور بوسیل?جوانان بااستعداد

      «این حرفهایی که زده میشود در مورد مسائل کلان کشور و سیاستهای کلان کشور را جوانهای عزیز ما بنشینند رویش فکر کنند؛ اینها ناشی از تجربه است، ناشی از شناختن دشمن و شناختن وضع است. این حرفِ همین‌جوری نیست که انسان یک چیزی بگوید تا یکی هم بیاید آن طرف یک جوابی بدهد «که نخیر این‌جوری نیست»؛ نه، اینها را جوانهای عزیز [دقّت کنند]. خوشبختانه ما جوانهای باهوش و بااستعداد در کشور خیلی داریم؛ بنشینند تحلیل کنند، آن‌وقت راه مشخّص خواهد شد. راه چیست؟ راه همانی [است] که عرض کردیم. تکیه‌ی به استعداد درونی، تکیه‌ی به ظرفیّتهای داخلی کشور، تکیه‌ی به همین جوانها، تکیه‌ی به ابتکاری که جوانها میزنند، کاری که دنبال میکنند، دانشی که تحصیل میکنند، دانش تحصیل‌کرده‌ای که تبدیل به فنّاوری میکنند.»

8-احیای واحدهای تولیدی کوچک و متوسط

« مسئولین عزیز کشور در زمینه‌ی مسائل اقتصادی بپردازند به واحدهای تولیدی کوچک و متوسّط. ما چند صد هزار از این واحدها در کشور داریم. اینها را احیا بکنند، اشتغال به وجود می‌آید، ابتکار به وجود می‌آید.»

9-تکیه بر اقتصاد دانش بنیان، تولید داخلی، مصرف تولیدات داخلی و ترویج کار و کارگر ایرانی

       «ما تکیه میکنیم بر روی اقتصاد دانش‌بنیان؛ همین کارهای مهمّی که حالا البتّه خوشبختانه چند سالی است در کشور شروع شده است لکن باید توسعه پیدا کند. تکیه میکنیم روی تولید داخلی. بنده این‌همه تکیه کرده‌ام بر روی مصرف تولیدات داخلی. الان هم دارم به شما میگویم، به مردم عزیز کشورمان میگویم، بروید سراغ مصرف تولید داخلی، کارگر ایرانی را ترویج کنید، کار ایرانی را ترویج کنید. متأسّفانه واقعیّت قضیّه این‌جور نیست. در بخشهای مختلف -فرض کنید در وسائل زندگی منزل- کارخانه‌های داخلی مشغول کارند، جنس مرغوب و خوب و برابر با جنس خارجی، گاهی هم بهتر از جنس خارجی، تولید میکنند امّا بازار که شما میروید، می‌بینید همه‌اش جنس خارجی است؛ چرا؟ اینها از کجا می‌آید؟ تأکید بنده بر روی اینکه جلوگیری از واردات محصولاتی که مشابه داخلی دارد، به‌خاطر این است؛ راه این است».

10-مبارز? جدی با قاچاق

«بنده به مسئولین گفته‌ام که آقاجان! وقتی شما آن باند قاچاقچی را پیدا میکنید و آن جنس کلان قاچاق را که چند هزار تُن وزن آن است، وارد کشور میکنید، این جنس را جلوی چشم همه آتش بزنید؛ ضربه بزنید به قاچاقچی، به جنس دارای مشابه داخلی. خب معلوم است وقتی‌که جنس خارجی وارد شد -چه از مبادی ورودی قانونی مثل گمرک و امثال اینها، چه از مبادی قاچاق که متأسّفانه خیلی هم زیاد است- تولید داخلی میخوابد. وقتی تولید داخلی خوابید، همین وضعی پیش می‌آید که امروز هست: جوان ما بیکار میشود، اشتغال ما کم میشود، رکود بر کشور حاکم میشود، وضع زندگی و معیشت مردم دشوار میشود. اینها را که دیگر از طریق ارتباط با آمریکا و با اروپا نمیشود حل کرد، اینها را خودمان باید حل بکنیم. اینها کارهایی است که به عهده‌ی خود ما است؛ راه این است.»

11-برطرف کردن مشکلات معیشتی مردم با تکیه بر مسائل داخلی

     « بنده به مسائل معیشت مردم خیلی فکر میکنم، خیلی دغدغه‌مندم نسبت به مسئله‌ی معیشت مردم امّا هرچه فکر میکنم، هرچه با کارشناس‌ها و آدمهای وارد و مطّلع مشورت میکنم، میبینم جز این راهی وجود ندارد که ما قاطعاً تکیه کنیم به مسائل داخلی. اینکه تجّار خارجی بیایند و بروند و هیچ آبی هم از اینها گرم نشود -که تا حالا [هم‌] نشده- [چه فایده دارد]؟ الان حدود یک‌سال است مدام می‌آیند و میروند؛ کاری هم نکرده‌اند. اگر هم بخواهند کاری کنند، تصرّف بازار ایران است که درست به ضرر ما است. فایده‌ی آمد و رفت این هیئتها باید سرمایه‌گذاری باشد، باید ایجاد تولید باشد، باید در جاهایی که احتیاج داریم به فنّاوری جدید، [آوردن‌] فنّاوری جدید باشد؛ اینها باید باشد؛ اینها نیست یا کم است. این چیزها را بایستی مسئولین محترم رعایت کنند، دنبال کنند.»

12-اصلاح معیشت مردم با جلوگیری از فساد داخلی

     «یکی از مهم‌ترین مسائل، جلوگیری از فساد داخلی است. این کاری که حالا مطرح شده و گفته شده است و مسئولین هم بحمدالله صریحاً اعلان کرده‌اند که جلوی این فسادها و این زیاده‌خواهی‌ها و زیاده‌خوری‌ها و این حقوقهای گزاف را میگیرند -که در بعضی‌جاها هم بحمدالله شد؛ در بعضی از بخشها و سازمانها که به ما گزارش دادند، این اقدام تحقّق پیدا کرد، عملی شد- بایستی فراگیر بشود، باید دنبال بشود، باید رها نشود این کار، جلوی فساد باید گرفته بشود.»

13-اصلاح معیشت مردم با جلوگیری از اَشرافی گری

      «جلوی اَشرافی‌گری باید گرفته بشود؛ اشرافی‌گری بلای کشور است. وقتی اشرافی‌گری در قلّه‌های جامعه به‌وجود آمد، سرریز خواهد شد به بدنه؛ [آن‌وقت‌] شما می‌بینید فلان خانواده‌ای که وضع معیشتی خوبی هم ندارد، وقتی میخواهد پسرش را داماد کند یا دخترش را عروس کند یا فرض کنید مهمانی بگیرد، مجبور است به سبک اشرافی حرکت بکند. وقتی اشرافی‌گری فرهنگ شد، میشود این. جلوی اشرافی‌گری باید گرفته بشود. رفتار مسئولین، گفتار مسئولین، تعالیمی که میدهند، باید ضدّ این جهت اشرافی‌گری باشد؛ کمااینکه اسلام این‌جوری است.»

14-رابط? آشکار دولت سعودی و رژیم صهیونیستی با محوریت آمریکا

      «منطقه هم، امروز منطقه‌ی پُرغوغایی شده است؛ اینجا هم وقتی نگاه میکنیم، باز پای آمریکا در میان است. بله، اینکه دولت سعودی علناً با رژیم صهیونیستی بنا کند به مُغازِله کردن و رفت‌وآمد را علنی بکند، خنجری است بر پُشت امّت اسلامی. شکّی نیست که این کاری که سعودی‌ها کردند -ارتباطات آشکار با رژیم صهیونیستی- این واقعاً خنجری است که از پشت بر امّت اسلامی وارد شد؛ خیانت بزرگی کردند، اینها گناهکارند، لکن اینجا هم دست آمریکا در میان است. دولت سعودی چون تابع آمریکا است، چون مسخّر آمریکا است، چون چشمش به دهان آمریکا است، این غلط بزرگ را انجام داد؛ اینجا هم پای آمریکا در میان است.»

15- بمباران یمن با پشتوانه و چراغ سبز آمریکا

       «یک کشور را، آن هم نه مراکز نظامی‌اش را، [بلکه‌] بازارها را، بیمارستان‌ها را، خانه‌های مردم را، اجتماعات را، میدانها را، مدارس را، بیایند همین‌طور بمباران کنند! این چیز کوچکی نیست؛ این خیلی جرم بزرگی است. نه ماه رمضان بفهمند، نه ماه حرام بفهمند، نه ملاحظه‌ی کودک بکنند، این‌همه کودک‌کشی بکنند، خب این هم جرم بزرگی است که متأسّفانه دولت سعودی مرتکب این جرم هم شده؛ امّا این هم با پشتوانه‌ی آمریکا است، با چراغ سبز آمریکا است، با هواپیمای آمریکایی است، با سلاح و مهمّاتی است که از آمریکا وارد شده است؛ آنها هستند که همه‌ی امکانات را فراهم میکنند.»

16-دخالت و چراغ سبز آمریکا در قضی? بحرین

     «در قضیّه‌ی بحرین که یک لشکر بیگانه از یک کشوری می‌آیند داخل بحرین برای اینکه به مردم بحرین فشار وارد کنند؛ اینجا هم باز چراغ سبز آمریکا است. خب حالا آن دولت سعودی، دولتی است که دست بچّه‌ها دارد میگردد، بچّه‌های نابِخرد واقعاً، دست آنها است، امّا آن‌چیزی که انسان با تحلیل مسائل، با مشاهده‌ی مسائل میفهمد، حقیقتاً همین است که این دست آمریکا است، پشتیبانی آمریکا است.»

17-تولید گروههای تکفیری بوسیل? آمریکا

      «امّا تولید این گروه‌ها باز برمیگردد به آمریکا که بعضی از مسئولین آمریکایی اعتراف کردند این معنا را؛ اعتراف کردند و گفتند داعش را ما کمک کردیم که بیایند، هم داخل امّت اسلامی اختلاف بیندازند، هم اسلام اموی و مروانی را ترویج کنند. این اسلام وهّابی و تکفیری همان اسلام اموی است، اسلام مروانی است، اسلامی است که با اسلام حقیقی فرسنگها فاصله دارد؛ بدنام کردند اسلام را.»

18-آمریکا عامل به وجودآورنده و تشدید کنند? مشکلات منطقه

« آمریکایی‌ها ادّعا میکنند که میخواهند مشکلات منطقه را حل بکنند، امّا درواقع عکس این است؛ خودشان به وجود آورنده‌ی مشکلات یا تشدیدکننده‌ی این مشکلاتند؛ مانع حلّ مشکلاتند. [اگر] دست خود ملّتهای منطقه باشد حل خواهند کرد مسائل را. ما باز هم دعوت میکنیم دولتهای اسلامی را، این دولتهای عربی که اطراف ما هستند، اینها باید بدانند آمریکا قابل اعتماد نیست، آمریکا به اینها به چشم ابزار نگاه میکند؛ ابزار حفظ رژیم صهیونیستی و حفظ خوی و منافع استکباری خود آمریکا در منطقه. آمریکا درواقع اصلاً هیچ علاقه‌ای به اینها ندارد؛ از پولشان استفاده میکند، از نیروی اینها برای مقاصد خودش استفاده میکند؛ برای اینکه یک حفاظی درست کند، رژیم صهیونیستی را حفظ کند و اهداف استکباری خودش را در منطقه نگه بدارد و حفظ کند.»

 

19-اتحاد ملتها و دولتهای اسلامی، راه حل مسائل منطقه ای

     «در مسائل منطقه هم به نظر ما راه‌حل عبارت است از اتّحاد ملّتهای مسلمان، اتّحاد دولتهای مسلمان و ایستادگی در مقابل هدفهای استکباری و اهداف آمریکا و بعضی از دولتهای اروپایی.

بعضی دولتهای اروپایی هم خودشان را خراب کردند به‌خاطر تبعیّت از آمریکا و خودشان را از چشم مردم منطقه انداختند. خب، بعضی از دولتهای اروپایی یک احترامی حتّی در چشم مردم ما -مردم ایران- داشتند امّا اینها خودشان را مفتضح کردند با پیروی از آمریکا. [باید] اهداف اینها شناخته بشود و در مقابله‌ی با اهداف اینها حرکت بشود. ملّتها میتوانند، و ملّت ما [هم‌] البتّه ایستاده است.»

20-ضعفِ روز به روز آمریکا در منطقه

      «این را هم به شما عرض بکنم: با همه‌ی این نقلها و با همه‌ی این تفاصیل، آمریکا در منطقه روزبه‌روز رو به ضعف بیشتر است. نقشه‌هایش افشا شده است و معلوم است که دنبال چه کاری است؛ در کشورهای مختلف میخواهد دخالت کند. این‌جور هم نیست که فقط با ما دشمن باشد و با دیگران دوست باشد.»

 


سه شنبه 96 خرداد 9 , ساعت 9:25 صبح

باسمه تعالی

 

ابلاغ سیاستها ومواضع حضرت امام خامنه ای (مدظله العالی)

در دیدار اعضای ستادهای برگزاری کنگره شهدای استان‌های کهگیلویه و بویراحمد و خراسان شمالی

05/07/1395

 

1-هدف دشمن از جنگ نرم: دور نگهداشتن مردم از عرص? جهاد و مقاومت و بی تفاوت نمودن مردم نسبت به آرمانها

«امروز هدف جنگ نرم دشمن و جنگ پنهان دشمن، این است که مردم را از عرصه‌ی جهاد و مقاومت دور کند، مردم را نسبت به آرمانها بی‌تفاوت کند؛ هدفشان این است. تبلیغات وسیعی که میلیاردها دارند خرجش میکنند، با این هدف انجام میگیرد که ملّت ایران را - که با مقاومت خود، با ایستادگی خود توانسته قدرتهای جهانی را، سلطه‌های بزرگ را در بسیاری از خواسته‌هایشان ناکام بگذارد - مأیوس کنند و از صحنه خارج کنند؛ هدف این است. حتّی اگر فشار اقتصادی هم می‌آورند، هدف این است؛ اگر فشار سیاسی هم می‌آورند، هدف این است؛ اگر فشار امنیّتی هم می‌آورند، هدف این است. اینکه ما خیال کنیم دشمن یک جنگی را میخواهد شروع کند و یک بخشی از کشور را تصرّف کند، اینها یک چیزهای قدیمی‌ای است؛ امروز اینها مطرح نیست و دشمن این را نمیخواهد. امروز دشمن اگر هم به فرض، یک کار نظامی را انجام میدهد، با آن هدف است؛ با هدف تصرّف فضای فکری و روحی کشور است؛ [اگر] کار اقتصادی میکنند به این نیّت است؛ [اگر] کار امنیّتی میکنند، کار روانی میکنند، از فضای مجازی استفاده میکنند، از ماهواره استفاده میکنند، از رادیوها و تلویزیون‌ها استفاده میکنند، از مبلّغان دهان‌به‌مزد و سخن‌به‌مزد در اطراف دنیا استفاده میکنند، همه با این هدف است.»

2- یاد شهدا، به وجودآورند? شوق و طراوت در ملت

     «خب، در یک چنین شرایطی آن چیزی که میتواند ملّت را سَرپا نگه دارد، در آنها شوق و طراوت به وجود بیاورد، یاد شهدا است؛ یعنی از جمله‌ی عوامل مهم، یاد شهدا است؛ لذاست که مسئله‌ی یادبود شهدا و این کنگره‌های بزرگی که برای شهدا تشکیل میشود، خیلی مهم است؛ اینها خیلی باارزش است... نگاهبانی یاد شهدا، امروز یک وظیفه است.»

3-توصیه به تبیین خصوصیات و سبک زندگی شهدا

       « ما در بیان زندگی‌نامه‌ی شهیدان سعی کنیم خصوصیّات زندگی اینها و سبک زندگی اینها و چگونگی مشی زندگی اینها را تبیین کنیم. این مهم است. خب، هیجان جنگ و رفتن در میدان جنگ یک مسئله است که چیز باارزشی است که کسانی جانشان را کف دست بگیرند و بروند بجنگند؛ لکن روحیّات، خصوصیّات زندگی، سابقه و پشتوانه‌ی فکری و اعتقادی شخص هم یک مسئله‌ی دیگری است که این خیلی مهم است. این شهیدی که شما از یاد او و فداکاری او و شهادت او در میدان جنگ به هیجان می‌آیید، در داخل زندگی خانوادگی چه‌جوری مشی میکرده، در محیط عادی زندگی چه‌جوری عمل میکرده؛ اینها خیلی مهم است؛ یا نسبت به مسائلی که امروز برای ما مهم است، اینها چه‌جوری عمل میکرده‌اند. فرض بفرمایید که ما امروز در مورد اسراف، در مورد تعرّض و تجاوز به اموال بیت‌المال، درباره‌ی اَشرافیگری حسّاسیّت نشان میدهیم، یعنی [اینها] چیزهایی است که امروز برای مجموعه‌ی دلسوز جامعه‌ی ما مسائل مهمّی است، مسائل مطرحی است؛ این شهدای عزیز ما آن روزی که زنده بودند و زندگی میکردند در داخل شهرهایشان، در داخل خانواده‌هایشان، نسبت به این قضایا چه‌جوری بودند.»

4-توصیه به برجسته نمودن وضع زندگی شهدا

      «وضعِ عادیِ زندگی‌کردن شهدا چه‌جوری بوده؟ فرض بفرمایید ازدواجشان؛ در این خاطرات شهدا که زندگینامه‌ی شهدا [است‌] - حالا تا آن مقداری که بنده دیده‌ام و خوانده‌ام و نگاه کرده‌ام - در چند مورد بحث ازدواج اینها مطرح میشود؛ چگونگی ازدواج اینها، رفتار اینها در گزینش همسر - دنبال چه‌جور همسری بودند - بعد مراسم ازدواج، بعد نوع رفتار با خانواده‌ها، اینها همه قلّه‌های اخلاق اسلامی است. امروز ما گرفتاریم؛ ما امروز به این چیزها احتیاج داریم. امروز جوان ما برای ازدواج، برای گزینش همسر چه‌جوری فکر میکند و چه‌جوری باید فکر کند؟ آن الگو را باید در مقابل او نگه داشت؛ اینها الگو هستند، شهدای ما الگو هستند.»

 5-توصیه به اهل قلم

   « هنرمندان ما بیایند به میدان، هنر نگارش، هنر تصویرسازی متنی و کتابی، اینها خیلی چیز مهمّی است. فقط دنبال فیلم [نباشند]؛ فیلم خوب است، فیلم خیلی لازم است، بنده بارها هم تکیه کردم و توصیه کردم، الان هم توصیه میکنم لکن این تکیه روی فیلم ما را از کتاب غافل نکند. اگر چنانچه افرادی که اهل نگارشند، اهل قلم خوب هستند، اهل ذوق در این معانی هستند، بنشینند تصویرسازی کنند، کتابهایی کوتاه که جوان حوصله کند بخواند، اینها را بسازند، کتاب تولید کنند؛ لازم نیست اغراق بکنند، لازم نیست خلاف واقع بگویند، همانی که هست را بدرستی بیان کنند، به زیبایی و شیوایی بیان بکنند؛ این، دلها را جذب خواهد کرد؛ افراد را تحت تأثیر قرار میدهد.»

6-تأکید بر تبیین آرمانهای شهدا و خانواد? شهدا

    «یک مسئله‌ی دیگر بحث آرمانهای اینها است. خب، آرمان جوانها چه بود؟ اینهایی که رفتند جنگیدند با چه اهداف بلندی رفتند جنگیدند؟ آیا مسئله فقط یک جنگ ارضی و مرزی و مانند اینها بود که دشمنی متعرّضِ مرزهای ما شده و ما میخواهیم دشمن را عقب بزنیم؟ فقط این بود؟ آرمان پدر و مادرها چه بود؟ این پدر و مادری که این جوان را تربیت کرده، حاضر نیست یک خار به پای این جوانش برود، حاضر نیست این جوان اندک بیماری پیدا کند، این جوان را همین طور میفرستد به طرف جبهه، درحالی‌که خیلی مطمئن نیست که او برخواهد گشت؛ این خیلی مهم است. این پدر و مادرها با چه آرمانی این جوان را فرستادند؟ اینها مهم است، به اینها توجّه کنید؛ خیلی‌ها سعی میکنند اینها را مکتوم نگه دارند. آرمانشان اسلام بود، آرمانشان خدا بود، آرمانشان حکومت دینی و اسلامی بود؛ این بود که این جوان را میکشاند میبرد جبهه. کسی که باور ندارد، وصیّت‌نامه‌ها را نگاه کند ... بنابراین فراموش نشود که ما آرمان شهیدان را که عبارت بود از خدا و اسلام و اسلامِ انقلاب و حکومت اسلامی و حاکمیّت دین، از یاد ببریم و قضیّه را عادی‌سازی کنیم؛ [یا بگوییم‌] مثل بقیّه‌ی جنگهایی که بود؛ خب یک عدّه‌ای کشته میشدند، یک عدّه‌ای [زخمی یا اسیر]، در همه‌ی جنگها بالاخره یک عدّه جوان کشته میشوند! این‌جوری نبود قضیّه. این هم این نکته.»

7-توصیه به گفتگو با خانواد? شهدا و آگاهی از خاستگاه اجتماعی شهدا

      «از فرصت باقیمانده استفاده کنید برای گفتگو با پدر و مادرها. خیلی از پدر و مادرها از دنیا رفته‌اند و این فرصت از دست ما و شما گرفته شده که ما ببینیم خاستگاه این جوان چیست. پدر و مادر وقتی حرف میزنند، نشان‌دهنده‌ی این است که این جوان در یک چنین فضایی نشو و نما کرده؛ این خیلی مهم است. از لحاظ موقعیّت اجتماعی، از لحاظ طبقه‌ی اجتماعی، از لحاظ گرایشهای گوناگون معلوم بشود که در چه محیطی او پرورش پیدا کرده؛ علاوه بر اینکه میتواند جزئیّاتی از زندگی شهید را هم برای ما روشن کند. این هم یک فایده‌ی دیگر است، این را از دست ندهید؛ پدر و مادرها را درک کنید.»

8-توصیه به تقویت جنبه‌های محتوایی و تربیتی و هدایتیِ یادواره­های شهدا

     «در این کنگره‌ها و این اجتماعات کارهای خوبی واقعاً انجام میگیرد. بعضی از این کارها، کارهای چشم‌نواز است که خب، خوب است، کارهای چشم‌نواز لازم است. نام مبارک شهدا، عکسهایشان، تصویرهایشان، بعضی از کلماتشان در بعضی از خیابانها یا معابری که انسان حرکت میکند، چشم‌نواز و لازم است؛ لکن از این مهم‌تر، آن مسائل محتوایی است. سعی بشود جنبه‌های محتوایی و تربیتی و هدایتی این یادواره‌ها تقویت بشود.»

 


سه شنبه 96 خرداد 9 , ساعت 9:24 صبح

باسمه تعالی

 

ابلاغ سیاستها ومواضع حضرت امام خامنه ای (مدظله العالی)

در خطبه‌های نماز عید فطر در مصلای امام خمینی(رحمت الله)16/04/1395

 

1-لزوم توجه مسئولین به برنامه های دشمن

         «ماه رمضان پُر از معنویّت و پُر از توجّه و توسّل و خشوع و تضرّع. ما مسئولان کشور باید، هم غبطه بخوریم به حال این مردم مؤمن و این دلهای نورانی، و هم باید خدا را شکر کنیم به‌خاطر مسئولیّتی که خدا به ما داده است در قبال این ملّت مؤمن. در بلندترین روزهای سال و گرم‌ترین روزهای سال، مردم در سراسر کشور روزه‌دار بودند، با دهان روزه گرما را تحمّل کردند، حتّی جوانهای ما، نوجوان‌های ما با شوق و رغبت به روزه‌گیری رو آوردند. کسانی، دستهای خبیثی، سعی کردند نوجوان‌های ما را به روزه‌خواری بکشانند، بحمدالله موفّق نشدند و موفّق هم نخواهند شد؛ ولیکن مسئولان کشور و آحاد مردم، توجّه کنند که دشمنان مغرض و خبیث، تا کجاها فکر کرده‌اند و به چه‌چیزها فکر کرده‌اند؛ برای اینکه نسل روبه‌بالندگی کشور را از دین دور کنند، می‌نشینند برنامه‌ریزی میکنند، نقشه‌کشی میکنند که نوجوان‌ها را به روزه‌خواری بکشانند. بحمدالله ملّت توی دهن اینها زدند.»

2- راهپیمایی روز قدس، یکی از مهمترین کارهای ماه رمضان

        «این ماه، ماه ضیافت الهی بود. ضیافت الهی، پذیرایی الهی را با خود دارد؛ و پذیرایی الهی در این ماه، نورانیّت دلها است، مغفرت گناهان است، توفیق کارهای بزرگ و نیکو است.یکی از مهم‌ترین این کارها، همین راه‌پیمایی عظیمی بود که در جمعه‌ی آخر ماه مبارک در روز قدس، به توصیه و تأکید امام بزرگوار ما در سرتاسر کشور انجام گرفت، در بسیاری از کشورهای دیگر مسلمان هم انجام گرفت. در بعضی از شهرهای ما در روز جمعه‌ی قدس؛ حرارت بقدری بود که به طور طبیعی، انسان در آن حرارت حرکت نمیکند؛ امّا مردم آمدند شرکت کردند؛ در همه‌جای کشور و بخصوص در آن شهرهایی که در استانهای گرم قرار دارند، استانهای جنوبی کشور. حقیقتاً مردم مجاهدت کردند؛ با دهان روزه، زیر آفتاب، آمدند تا موضع خود را در قبال مسئله‌ی مهمّ فلسطین فریاد کنند. این معنایش این است که اگر برخی دولتهای مسلمان، به آرمان فلسطین خیانت میکنند، بعضی‌ها کوتاهی میکنند، بعضی از ملّتها خبر ندارند، ملّت ایران با حضور خود و با فریاد خود، حاضر است در مقابل همه‌ی دشمنان بِایستد و مسئله‌ی فلسطین را زنده کند.»

3-درگیر کردن دنیای اسلام به مسائل داخلی جهت فراموش نمودن مسئل? فلسطین

   « تلاش دشمنان برای به فراموشی سپردن مسئله‌ی فلسطین است. میخواهند دنیای اسلام را درگیر مسائل داخلی خودشان بکنند که مسئله‌ی فلسطین را فراموش کنند و فرصتی برای رژیم صهیونیستی به وجود بیاید تا آن اهداف خباثت‌آمیز خودش را دنبال کند. ما باید بدانیم مبارزه‌ی برای آزادی فلسطین یک مبارزه‌ی اسلامی است، یک مبارزه‌ی همگانی است، یک مبارزه‌ی عربیِ صِرف نیست؛ این وظیفه‌ی مسلمانها است که در همه‌جای دنیا، به هر شکلی که میتوانند، این مبارزه را، این فریاد را، این حرکت را ادامه بدهند. فروکاستن این مسئله‌ی به این مهمّی به یک مسئله‌ی داخلی عربی، مطلب غلطی است.»

4-برداشت های نامشروع، غیرمنصفانه و ظالمانه از بیت المال، خیانت است به آرمانهای انقلاب

      «یک مطلب هم درباره‌ی مسائل داخلی کشور، موضوع این حقوقها و برداشت‌های غیرمنصفانه و ظالمانه از بیت‌المال است -که امروز در بین مردم رایج شده است که خبرش را دهان‌به‌دهان نقل میکنند- این برداشت‌ها نامشروع است، این برداشت‌ها گناه است، این برداشت‌ها خیانت به آرمانهای انقلاب اسلامی است. قطعاً در گذشته کوتاهی‌هایی شده است، غفلتهایی شده است، بایستی جبران بشود؛ این‌جور نباشد که ما سروصدا بکنیم و بعد قضایا را تمام بکنیم و بکلّی به دست فراموشی بسپریم؛ باید دنبال بشود. خوشبختانه رئیس جمهور محترم و رؤسای محترم دو قوّه‌ی دیگر، متعهّد شده‌اند که این مسئله را دنبال کنند؛ باید با جدیّت دنبال بشود؛ دریافتهای نامشروع باید برگردانده بشود، و اگر کسانی بی‌قانونی کرده‌اند مجازات بشوند، و اگر سوءاستفاده‌ی از قانون هم شده است بایستی اینهارا از این کارها برکنار بکنند؛ اینها کسانی نیستند که لیاقت این را داشته باشند که در این مراکز قرار بگیرند.»

5-تأکید بر برگرداندن برداشت های نامشروع و عزل و برکناری سواستفاده­کنندگان

       «البتّه این را هم توجّه داشته باشید، دشمنان نظام اسلامی میخواهند از این قضیّه یک مستمسکی علیه نظام اسلامی درست بکنند. اینها یک عدّه‌ای هستند که در قبال مجموعه‌ی مدیران و کارکنان دستگاه‌‌های مسئول که با پاکی و صداقت دارند کار میکنند عدّه‌ی زیادی نیستند، امّا همین کمشان هم مضر است، همین کمشان هم عیب است؛ این عیب را بایستی برطرف کرد. ما آسیب‌های ناشی از فقر را شناخته‌ایم، روی آنها برنامه‌ریزی میکنیم، درباره‌ی آنها جلسه میگذاریم، امّا آسیب‌های ناشی از مستی اشرافی‌گری را کأنّه درست نمی‌شناسیم؛ وقتی اشرافی‌گری، اسراف، و تجمّل در جامعه وجود داشته باشد و ترویج بشود، این قضایا به دنبالش پیش می‌آید و به وجود می‌آید و همه دنبال این هستند که یک طعمه‌ای به دست بیاورند و خودشان را از آن سیر کنند، شکمها را از این مالهای حرام پُر کنند. با این پدیده بایستی با جدّیّت مقابله بشود؛ مسئله‌ی عزل کردن و برکنار کردن و برگرداندن آنچه از بیت‌المال به صورت نامشروع خارج شده است، این را در دستور قرار بدهند. این وظیفه‌ی همه است؛ مردم نسبت به این مسئله اهمّیّت میدهند و اگر چنانچه این قضیّه اتّفاق نیفتد و دنبال‌گیری نشود، اعتماد مردم به نظام کاسته میشود که این فاجعه‌ی بزرگی خواهد بود. بایستی با اقدام جدّی، اعتماد مردم را حفظ کرد.»

 


یکشنبه 96 خرداد 7 , ساعت 9:6 صبح

 

 

ابلاغ سیاستها ومواضع حضرت امام خامنه ای (مدظله العالی)

در دیدار رئیس‌جمهور و اعضای هیأت دولت03/06/1395

 

1-لزوم استفاد? دولت از فرصتها تا آخرین لحظه

«من خواهشم این است که از این فرصتها استفاده بشود و تا آخرین روز دولت، آقایان کار کنند؛ یعنی این‌جوری فکر نکنید که حالا مثلاً فرض کنید این دولت تمام میشود، آیا فردا من مسئول این کار هستم یا نیستم، اصلاً این فکرها نباید باشد، باید تا آن لحظه‌ی آخر، بایستی تا آن ساعت آخر و روز آخر تلاش کرد و کار کرد.»

2-عمل دولت، بهترین تبلیغ

    «درگیر حواشی هم نشوید؛ چون این ماه‌هایی که در پیش داریم، ماه‌هایی است که بتدریج با چالشهای انتخاباتی همراه میشود؛ یعنی همین‌طور تبلیغات انتخاباتی، حرفهای انتخاباتی، مسائل سیاسی [پیش می‌آید]؛ مخالفین یک چیز میگویند، موافقین یک چیز میگویند؛ اینها نباید شما را مشغول کند، یعنی اصلاً توجّه به این مسائل نکنید، کار خودتان را بکنید. بهترین تبلیغ برای دولتی که در رأس کار است، عمل او است. یعنی شما اگر چنانچه هزاران کلمه در تبلیغ حرف بزنید، امّا یک کار خوب [هم] ارائه بدهید، این یک کارِ خوب بیش از آن هزاران کلمه حرف تأثیر میگذارد در مردم. »

3-تأکید بر بیان بدون اغراق و مبالغ? اقدامات دولت برای مردم و نخبگان

«من تأکید میکنم و تجدید میکنم این حرف را که برای مردم و نخبگان توضیح بدهید کارهایی را که انجام گرفته؛ بدون اغراق و مبالغه؛ یعنی همان چیزی را که واقعاً خودتان مُقتنع هستید به آن، این را برای مردم بیان کنید؛ این لحن صادقانه و لحن حاکی از واقع‌نگری و واقع‌گرایی، مردم را تحت تأثیر قرار میدهد؛ بلاشک این‌جوری است.»

4-تأکید بر حل مسائل و مشکلات اقتصادی کشور

     «به نظر ما، امروز مسئله‌ی اوّل کشور، مسئله‌ی اقتصاد و مسائل اقتصادی و مشکلات و گره‌های اقتصادی است که اینها بایستی حل بشود.»


5- پیگیری برای تحقّق قطعی طرحها

      « اوّلاً پیگیری برای تحقّق قطعی طرحها؛ ببینید، ما یک تصمیمی میگیریم، ابلاغ هم میکنیم، اصرار هم میکنیم، امّا اگر تا آخر خط نرویم و این آبی را که از چشمه جاری شده به مزرعه نرسانیم، کار تمام نیست؛ کارِ تمام آن وقتی است که همه‌ی این کارهایی را که ایشان و مجموعه‌ی همکار ایشان در دولت در مورد این کارهای ستاد فرماندهی اقتصاد مقاومتی انجام داده‌اند، یک‌یکِ این طرحها به نتیجه برسد؛ یعنی تعقیب کنند و قدم‌به‌قدم دنبال کنند این کارها را؛ این مسئله‌ی اوّل است که به نظر بنده خیلی مهم است و باید ان‌شاءالله انجام بگیرد.»

6-تأکید بر همسو نمودن فعالیتهای اقتصادی با سیاست های اقتصاد مقاومتی

 «[مسئولین] تمام تلاش خودشان را بگذارند که این فعّالیّتها را همسو کنند با همین سیاست‌ها واگر یک فعّالیّتی وجود دارد که با این سیاست‌ها همسو نیست، جلویش را بگیرند؛ یعنی واقعاً این، یکی از کارهای اساسی است. در عرصه‌ی واقعی اقتصاد -آن اقتصاد واقعی- خیلی کار دارد انجام میگیرد، خب، بعضی‌ از آنها منطبق با این سیاست‌ها است، بعضی از آنها نیست؛ آنهایی که هست ترویج بشود، آنهایی که نیست جلوگیری بشود یا لااقل کمک نشود.»

7-تأکید بر پای کار آوردن هم? ظرفیتهای کشور

      « همه‌ی ظرفیّتهای کشور پای کار آورده بشود ... بخصوص در خصوصِ صنعت و کشاورزی، واقعاً کارهای زیادی وجود دارد که اینها بایستی بیاید پای کار، یعنی ظرفیّتها فوق‌العاده است.»

8-لزوم اقدام جهشی و فوق العاده در اقتصاد مقاومتی

      «در اقتصاد مقاومتی آن چیزی که مورد انتظار است، یک کار جهشی است. ببینید، دستگاه و دولت، خب یک کارهای متعارفی دارد، کارهای معمولی‌ای دارد در زمینه‌های اقتصاد -در همه‌ی بخشهای مختلف این وزارتخانه‌های چندین‌گانه‌ی اقتصادی- که دارد انجام میگیرد؛ این کارها که خب باید انجام بگیرد؛ [امّا] از جمله‌ی چیزهایی که در اقتصاد مقاومتی مورد نظر است، یک کار فوق‌العاده است، یک کار جهشی است. ... کارهای روزمرَّه‌ِی معمولی دستگاه‌های اقتصادی قانع نشوید که این [کارها] را از اینها بخواهید.»

 


9- مبارزه‌ی جدّی با قاچاق

     «مبارزه‌ی جدّی با قاچاق -همین مسئله‌ی انهدام [کالای قاچاق]- بسیار مهم است؛ البتّه بعضی از مرتبطین با این مسائل، به ما گفتند که بعضی از این اقلام را میشود بازصادر کرد، [یعنی] برگرداند و صادر کرد؛ خیلی خب، این را حرفی ندارم، یعنی من این را الان اعلام میکنم. اینکه ما گفتیم حتماً منهدم کنند جنس را، جنس قاچاق را، این شامل آن قاچاقهای جزئی و شامل این کوله‌برها و مانند اینها نیست؛ ما باندهای قاچاق و کارهای بزرگ [را میگوییم]، اینهایی که بازار کشور را تحت تأثیر قرار میدهد.»

10-پرهیز از تشدید دیوان سالاری

      «مسئله‌ی دیوان‌سالاری هم که بحث قدیمی‌ای است که دیگر حالا نمیخواهم تکرار بکنم. بعضی اوقات دیوان‌سالاری آن قدر شدید میشود که کارآفرین و سرمایه‌گذار را بی‌حوصله میکند که اصلاً دیگر حوصله‌اش سر میرود و آماده نیست کاری بکند.»

11- حمایت جدی از اقتصاد دانش بنیان

      «یکی هم مسئله‌ی حمایت جدّی از اقتصاد دانش‌بنیان...شاید بتوان گفت میلیونها جوان الان در کشور هستند که اینها آماده‌ی کارند که اگر یک کمکی به اینها بشود، میتوانند واقعاً در این قسمتها پیش بروند و بخشهای مختلف را [فعّال] کنند.  من شنیدم حتّی در برخی از موارد و برخی از بخشهای دولتی -که حالا این را جناب آقای رئیس جمهور اگر ان‌شاءالله دنبال بکنند خوب است- که برخی از این به قول آقایان پروژه‌ها را از خارجی‌ها قبول میکنند و امکانات هم به آنها میدهند، [امّا] به این شرکت دانش‌بنیان داخلی که میتواند این کار را انجام بدهد، نمیدهند! یعنی این گزارشهایی است که به ما ‌رسیده که ان‌شاءالله خلاف واقع باشد، امّا گزارشهایی است که هست؛ اینها را باید به نظر من تعقیب کرد و دنبال کرد و مهم است.»

12- توزیع متناسب دیپلماسی در سطح دنیا

      «یکی اینکه ما توان دیپلماسی خودمان را در سطح دنیا درست توزیع کنیم؛ یعنی سهم آسیا به تناسب وسعت و توانایی آسیا باید به آسیا داده بشود، سهم آفریقا همین‌جور، سهم آمریکای لاتین همین‌جور؛ پس بنابراین [باید] دیپلماسی‌مان را خوب توزیع کنیم، متناسب توزیع کنیم.»

13- داشتن دیپلماسی فعال در مسائل منطقه

     «یک مسئله‌ی دیگر هم این است که ما در همه‌جا بایست در دیپلماسی موضع فعّال داشته باشیم. بایستی انسان بخصوص در مسائل شبیه مسائل منطقه -که امروز مسائل بسیار پیچیده‌ای است؛ مسائل منطقه‌ی ما، مسائل سوریه و عراق و لبنان و شمال آفریقا، این طرف در طرف شرق، افغانستان و پاکستان و مانند اینها، مسائل فوق‌العاده پیچیده‌ای است؛ سیاستها اینجا خیلی در هم فرورفته و متخاصم و مؤثّر بر روی یکدیگرند- خیلی لازم است که با دقّت و هوشیاری و قدرت فعل، فعّال بودن و اثرگذار بودن، وارد میدان بشود. که خب در یک جاهایی الحمدلله وارد شده‌ایم، همین‌جور هم بوده.»

14-استفاده از ظرفیت دیپلماسی برای مسائل اقتصاد

     «در زمینه‌ی مسائل دیپلماسی، استفاده از ظرفیّت دیپلماسی برای اقتصاد است. دستگاه‌های اقتصادی با وزارت خارجه، در زمینه‌ی مسائل اقتصادی بایستی تعامل دائمی داشته باشند. خب مگر ما نمیگوییم مثلاً فرض کنید که انتقال فلان فنّاوری پیشرفته از فلان کشور [انجام شود]، یا صادرات [به فلان کشور] -که روی صادرات تکیه میکنیم- خب، در این زمینه‌ها وزارت خارجه بایستی محور کار باشد. ما شنیده‌ایم و دیده‌ایم مواردی را که یک وزارتخانه‌ای، در یک کشوری دارد مذاکره‌ی اقتصادی میکند، [امّا] وزارت خارجه اصلاً خبر ندارد! این ضرر است، این زیان محض است. البتّه این وظیفه‌ای است دوطرفه، هم وظیفه‌ی دستگاه‌ها است که با وزارت خارجه همکاری و همراهی داشته باشند در این زمینه، هم وظیفه‌ی وزارت خارجه است که برای این کار بنشینند برنامه‌ریزی کنند.»


<   <<   46   47   48   49   50   >>   >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ