سفارش تبلیغ
صبا ویژن
شکیبا پیروزى را از کف ندهد اگر چه روزگارانى بر او بگذرد . [نهج البلاغه]
 
جمعه 96 تیر 16 , ساعت 9:33 صبح

1-   تقویت و پربار کردن فعالیت های فرهنگی و هنری

از دیدگاه رهبر معظم انقلاب اسلامی، نیروهای فرهنگی نقش بسیار حساس و مهمی در باور سازی وجود تهاجم فرهنگی و جنگ نرم و مقابله با آن را دارند . ایشان با بیان اینکه حرکت عظیم انقلاب اسلامى هنوز در اوایل راه خود است، با تاکید بر تاثیر هنر می‌فرمایند: « من به شما عرض میکنم که این حرکت عظیم انقلاب اسلامى، یک حرکت تمام شده نیست. حالا یک گوشه‏ى از لشکر من و شماییم که حالا یک ذره مثلاً اهل ادب و فرهنگ و اینها محسوب میشویم؛ «و للَّه جنود السّماوات و الارض»؛ ... این حرکت عظیمى که با انقلاب اسلامى شروع شد، یک حرکت تمام شده نیست؛ مطلقاً تمام شده نیست، آن حرکت ادامه دارد. همینى که حالا معمول شده که در بیانها و در تلویزیون و توى تبلیغات و توى دادگاه و توى زبان همه، میگویند: جنگ نرم؛ راست است، این یک واقعیت است؛ یعنى الآن جنگ است.

البته این حرف را من امروز نمیزنم، من از بعد از جنگ - از سال 67 - همیشه این را گفته‏ام؛ بارها و بارها. علت این است که من صحنه را می‏بینم؛ چه بکنم اگر کسى نمی‏بیند؟! .... این تمام نشده. چون تمام نشده، همه وظیفه داریم. وظیفه‏ى مجموعه‏ى فرهنگى و ادبى و هنرى هم وظیفه‏ى مشخصى است: بلاغ، تبیین؛ بگویید، خوب بگویید. من همیشه تکیه بر این میکنم: بایستى قالب را خوب انتخاب کنید و هنر را بایستى تمام عیار توى میدان بیاورید؛ نباید کم گذاشت، تا اثر خودش را بکند.»[1]

2-  اتحاد مردم و جریان های سیاسی و دوری از اختلاف و تردید و بدبینی

دشمنان نظام همواره سعی کرده‌اند با ایجاد اختلاف، چند دستگی و تقابل و نهایتاً درگیری بین اقوام و مذاهب گوناگون و همچنین تنش بین جریان‌های سیاسی، هم در بعد ملی و هم در سطح جهان اسلام به اهدافشان برسند. مقام معظم رهبری در این باره می‌فرمایند: «دشمن در جنگ نرم تلاش دارد با استفاده از ابزارهای فرهنگی و ارتباطاتی پیشرفته و با شایعه و دروغ پراکنی و استفاده از برخی بهانه‌ها، میان آحاد مردم تردید، بدبینی، و اختلاف ایجاد کند... در قضایای پس از انتخابات، به بهانه انتخابات، ایجاد تردید و اختلاف کردند تا دلهای مردم نسبت به یکدیگر و نسبت به مسئولان چرکین شود و در چنین فضای مشوش و شلوغی، عناصر مغرض، خائن و دست‌آموز خود را برای کارهای اخلال گرانه وارد صحنه می‌کنند، اما به دلیل بصیرت مردم به نتیجه نرسیدند... هر اقدامی که موجب مغشوش و تهمت آلود شدن فضا شود و مردم را نسبت به یکدیگر بدبین و مردد کند، به ضرر کشور است... من اصرار دارم که آحاد مردم و جریانات مختلف سیاسی، همه با یکدیگر متحد، در مقابل آن افراد معدودی باشند که مخالف اصل انقلاب و استقلال کشور هستند و هدف آنها تقدیم کشور به آمریکا و استکبار است... به کسانی که بدنبال مصالح کشور هستند، توصیه می‌کنم، از این اختلافهای جزئی، و غیراصولی صرفنظر کنند.»[2]

 ایشان همچنین با تاکید بر تحکیم وحدت و بروز نشانه‌های آن می‌فرمایند:

«امروز نشانه های وحدت عمومی و همدلی مردم قابل مشاهده است که مناظر بی نظیر آن، حضور مردم در نمازهای جمعه ماه مبارک رمضان، حضور گسترده در راهپیمایی روز قدس و حضور با عظمت در نماز عید فطر در سراسر کشور است ... همه باید در مقابل این وحدت سرتعظیم فرود آورند و در جهت تحکیم آن تلاش کنند ... باید هرآنچه که امکان پذیر است در جهت حفظ و تقویت وحدت مذهبی و وحدت قومی، تلاش شود.»


جمعه 96 تیر 16 , ساعت 9:33 صبح

[3]

3-  امید به آینده و دیدی خوشبینانه همراه با اعتماد به نفس به دور از ناامیدی

 مقام معظم رهبری(دام ظله العالی) امید و اعتماد به نفس را سبب نا امیدی مخالفان دانسته و در این‌باره می فرمایند: « مخدوش کردن نشانه‌های امید و تبدیل آنها به نشانه های یأس و تردید، و القای بن بست و سیاه نمایی و در نهایت گرفتن پویایی جامعه یکی از خطوط مخالفان است.»[4]

 ایشان در این رابطه به طور صریح در دیدار با نخبگان می‌فرمایند: «عزیزان من! شرط اصلى فعالیت درست شما در این جبهه‏ى جنگ نرم، یکى‏اش نگاه خوشبینانه و امیدوارانه است. نگاهتان خوشبینانه باشد. ببینید، من در مورد بعضى‏تان به جاى پدربزرگ شما هستم. من نگاهم به آینده، خوشبینانه است؛ نه از روى توهم، بلکه از روى بصیرت. شما جوانید، مرکز خوشبینى، مواظب باشید نگاهتان به آینده، نگاه بدبینانه نباشد؛ نگاه امیدوارانه باشد، نه نگاه نومیدانه. اگر نگاه نومیدانه شد، نگاه بدبینانه شد، نگاه «چه فایده‏اى دارد؟» شد، به دنبالش بى‏عملى، به دنبالش بى‏تحرکى، به دنبالش انزواء است؛ مطلقاً دیگر حرکتى وجود نخواهد داشت؛ همانى است که دشمن میخواهد.»[5]

ایشان هم چنین می فرمایند: « باید درست در جهت مخالف برنامه دشمن که به دنبال ایجاد فضای یأس و ناامیدی در دانشگاهها است، حرکت، و محیط درس و دانشگاه‌ها را فضای امید به آینده کرد.»[6]

ایشان همچنین با تاکید بر مساله اعتماد به نفس در بین دانشجویان می فرمایند: « چرا من مسئله‏ى اعتماد به نفس را اصلاً مطرح میکنم؟ مگر در کشور چه اتفاقى افتاده که بنده اصرار دارم روى اعتماد به نفس ملتمان یا جوانانمان تکیه کنم؟ توضیحى وجود دارد؛ ملت ما بر اثر انقلاب، بر اثر دفاع مقدس، بر اثر تأثیر شخصیت ویژه‏ى امام «ره» -که حالا بعد اگر ان‏شاءاللَّه یادم ماند، اشاره میکنم که در ایجاد اعتماد به نفس ملى، شخص امام و عناصر تشکیل دهنده‏ى شخصیت او، یکى از بیشترین تأثیرها را داشت و بر اثر پیشرفتهاى گوناگون، امروز به یک نصاب قابل قبولى از اعتماد به نفس دست یافته است- بیم آن هست که در عرصه‏ى جنگهاى روانى و تبلیغاتى و به اصطلاح جنگ نرم بین ما و دشمنانى که بسیار اصرار بر ادامه‏ى این نبرد دارند، این اعتماد به نفس یا خدشه پیدا کند، تضعیف بشود، متزلزل بشود یا لااقل در حدى که ملت ما به آن احتیاج دارد، پیش نرود. ما در نیمه‏ى راهیم. من به عیان مى‏بینم که در ذهن و زبان و عمل بسیارى از برجستگان کشورمان این اعتماد به نفس هنوز به حد نصاب لازم نرسیده.»[7]

4-راه اندازی کرسی های آزاداندیشی و نظریه پردازی آزاد

با توجه به اینکه دستگاه تبلیغی و رسانه‌ای فرهنگی استکبار با ارائه اخبار و اطلاعات شبهه انگیز و اغلب نادرست در زمینه رهبران و نهادهای جمهوری اسلامی سعی در القای ناکارآمدی جمهوری اسلامی ایران و ایجاد شک و شبهه در مورد ارزش‌های دینی و هنجارهای مذهبی هستند، وجود تمهیداتی به منظور تبادل آرا و اندیشه‌ها برای جریان های سیاسی کشور امری بسیار ضروری به نظر می‌رسد. مقام معظم هبری در این زمینه می‌فرمایند: «بهترین زمینه برای ایجاد فضای اظهارنظر آزاد، تسریع در راه اندازی کرسی های آزاداندیشی در دانشگاهها است.»[8]

5-  بصیرت آحاد جامعه و بویژه نخبگان

یکی از مهم‌ترین راهبردهای ارائه شده و مورد تاکید مقام معظم رهبری، بویژه پیرامون حوادث بعد از انتخابات و فتنه اخیر، برای مقابله با جنگ نرم، «بصیرت» آحاد جامعه به‌ویژه خواص و نخبگان است.

ایشان در جمع مردم خونگرم چالوس و نوشهر در ارتباط با ضرورت وجود بصیرت می‌فرمایند : «بصیرت قطب‌نمای حرکت صحیح در اوضاع اجتماعی پیچیده امروز است به گونه‌ای که اگر کسی این قطب‌نما را نداشت و نقشه‌خوانی بلد نبود ممکن است ناگهان خود را در محاصره دشمن ببیند. اگر بصیرت نباشد، انسان حتی با نیت خوب ممکن است گمراه شود و در راه بد قدم بگذارد.»[9]

معظم‌له دلیل تمرکز دشمن روی خواص را نفوذ آنها در میان مردم دانسته و می‌فرمایند:« امروز به گمان من هدف و آماج دشمن خواص است. آماج دشمن خواص است. می‌نشینند طراحی می‌کنند تا ذهن خواص را عوض کنند، برای اینکه بتوانند مردم را بکشانند، چون خواص تأثیر می‌گذارند و در عموم مردم نفوذ کلمه دارند. یکی از وظایف اصلی امروز من و شما همین است. ما بصیرت خودمان را در مسائل گوناگون تقویت کنیم و بتوانیم ان‌شاء‌الله بصیرت مخاطبان و مستمعان خودمان را هم زیاد کنیم.»[10]

ایشان با تاکید بر نقش نخبگان و خواص جامعه در اشاعه بصیرت می فرمایند: « بصیرت مهم است. نقش نخبگان و خواص هم این است که این بصیرت را نه فقط در خودشان، در دیگران هم به وجود بیاورند. آدم گاهی می‌بیند که متأسفانه بعضی از نخبگان خودشان هم دچار بی‌بصیرتی‌اند،  نمی‌فهمند. اصلاً ملتفت نیستند. یک حرفی یکهو به نفع دشمن می زنند. به نفع جبهه‌‌ای که همتش نابودی بنای جمهوری اسلامی است.»[11]

6-  ایستادگی و عدم سازش در برابر دشمنان انقلاب و نظام اسلامی

شاید بتوان صلابت و ایستادگی حضرت امام، مقام معظم رهبری و ملت ایران اسلامی را بر سر ارزش‌ها، در برابر فتنه‌ها، فزون‌خواهی‌ها، فشارها و تهدیدهای دشمنان جمهوری اسلامی، رمز موفقیت نظام در مهار جنگ نرم دشمنان دانست.

استکبارستیزی که در خطبه‌های نماز جمعه تاریخی 29 خرداد 1388 توسط مقام معظم رهبری به طور ویژه مورد تاکید قرار گرفت. رهبر معظم انقلاب در این رابطه می فرمایند : « به صراحت اعلام می‌کنیم ما با استکبار و نظام سلطه و تسلط چند کشور بر جهان مخالفیم و نخواهیم گذاشت این چند دولت با سرنوشت دنیا بازی کنند.»[12]

ایشان در دیدار مردم مازندران، حجت را بر استکبار جهانی و جریان مصلحت اندیش، سازشکار و تحمیل‌گر داخلی تمام کردند و فرمودند: «در مقاطعی برخی طراحی‌های دشمن برای وادار کردن نظام اسلامی به باج دادن بوده است. اما امام (ره) بزرگوار هیچ‌گاه باج ندادند و همه بدانند ما نیز از طرف ملت ایران و از طرف خود به هیچ‌کس باج نخواهیم داد. ملت ایران می‌خواهد ملتی مستقل، پویا، حرکت‌کننده به جلو، عامل به احکام اسلامی و قدرتمند برای دفاع از حقوق و عقاید خود باشد. آیا این خواسته بحق جرم است؟»[13]



[1]-  دیدار مقام معظم رهبری با جمعی از شعرا، فرهیختگان و اهالی فرهنگ، مورخ 1388/06/14.

[2]بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با هزاران نفر از بسیجیان سراسر کشور، مورخ1388/09/04.

[3]بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با رئیس و نمایندگان مجلس خبرگان رهبری، مورخ 1388/07/02.

3-  بیانات مقام معظم رهبری با رئیس و نمایندگان مجلس خبرگان رهبری، مورخ 20/07/1388.

[5]-   بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با دانشجویان و نخبگان علمی، مورخ 04/06/1388.

[6]دیدار مقام معظم رهبری با جمعی از اساتید و اعضای هیات علمی، نخبگان، و رؤسای دانشگاهها و مراکز تحقیقاتی، مورخ 08 /1388/06.

[7]-  بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با دانشجویان دانشگاه‏هاى استان یزد، مورخ1386/10/13.

[8]- دیدار مقام معظم رهبری با جمعی از اساتید و اعضای هیات علمی، نخبگان، و رؤسای دانشگاهها و مراکز تحقیقاتی، مورخ 08 /1388/06.

[9]-  بیانات مقام معظم رهبری در جمع مردم خونگرم چالوس و نوشهر ، مورخ15/7/1388.

[10]-  بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با رئیس و نمایندگان مجلس خبرگان رهبری، مورخ 1388/07/02.

[11]-  بیانات مقام معظم رهبری در جمع اعضای دفتر رهبری و سپاهولی‌امر ، مورخ 21/5/1388.

[12]-  بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با هزاران نفر ازمردم آذربایجان ، مورخ 28/11/1388.

[13]-  بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با هزاران نفر از مردم مازندران ، مورخ 6/11/1388.


جمعه 96 تیر 16 , ساعت 9:32 صبح

«در این جنگ نرم، شما جوانهاى دانشجو، افسران جوان این جبهه‏اید. نگفتیم سربازان، چون سرباز فقط منتظر است که به او بگویند پیش، برود جلو؛ عقب بیا، بیاید عقب. یعنى سرباز هیچگونه از خودش تصمیم‏گیرى و اراده ندارد و باید هر چه فرمانده می‌گوید، عمل کند. نگفتیم هم فرماندهانِ طراح قرارگاه‏ها و یگانهاى بزرگ، چون آنها طراحى‏هاى کلان را می‌کنند. افسر جوان تو صحنه است؛ هم به دستور عمل می‌کند، هم صحنه را درست مى‏بینید؛ با جسم خود و جان خود صحنه را مى‏آزماید. لذا اینها افسران جوانند؛ دانشجو نقشش این است. حقیقتاً افسران جوان، فکر هم دارند، عمل هم دارند، تو صحنه هم حضور دارند، اوضاع را هم مى‏بینند، در چهارچوب هم کار می‌کنند.»[1]

1-        حضور فعال:

یکى از خصوصیات خصلت بسیجى و جریان بسیجى، حضور است؛ غایب نبودن در آنجایى که باید در آنجا حاضر باشیم. این یکى از اوّلى‌ترین خصوصیات بسیجى است[2].

پس بسیجیان و افسران جنگ نرم نباید مانند سربازان منتظر باشند تا حتما دستوری برسد بلکه باید خود همچون یک افسر به طراحی عملیات‌هایی بیاندیشد و در خط مقدم عملیات خود را اجرا نماید تا سربازان به دنبال آن ها وارد عرصه شوند. اگر افسر هم لحظه به لحظه بخواهد منتظر دستور بماند خطر و تک‌های غافلگیرانه سربازان را تهدید می‌کند. افسر جوان توی صحنه است؛ هم به دستور عمل می‌کند، هم صحنه را درست مى‏بینید؛ با جسم خود و جان خود صحنه را مى‏آزماید.

افسران در عین طراحی‌های خود باید از طرح و نقشه کلان جبهه خودی خارج نشوند و دستورات را به موقع عملیاتی نمایند. در کنار مطالعه و تحلیل در جنگ نرم افسران باید تجربه عملیاتی نیز کسب نمایند و با جسم خود و جان خود صحنه را بیازمایند.

حقیقتاً افسران جوان، فکر هم دارند، عمل هم دارند تو صحنه هم حضور دارند، اوضاع را هم مى‏بینند در چهارچوب هم کار می‌کنند.

اگرچه عرصه جنگ نرم در بستر تفکر و فکرافزارهاست اما حضور در صحنه عمل؛ رصد، طراحی و اقدام به موقع وظیفه افسران است. یعنی افسران جوان نباید صرفا در الفاظ و معانی و تعاریف بمانند بلکه باید در صحنه نیز حضور جدی داشته باشند.

 

2-       مقابله با نفاق جدید:

«حالا شما جوانانى که گفتیم افسران جوان مقابله‏ى با جنگ نرم هستید، از من نپرسید که نقش ما دانشجویان در تخریب مسجد ضرار کنونى چیست؛ خوب، خودتان بگردید نقش را پیدا کنید. یا مقابله‏ى با نفاق جدید، یا تعریف عدالت.»[3]

وظیفه فرماندهان جنگ نرم (اساتید و مربیان)

«در زمینه‏هاى مسائل اجتماعى، مسائل سیاسى کشور، آن چیزهائى که به چشم باز، به بصیرت کافى احتیاج دارد جوان دانشجوى ما،... شما که استاد او هستید، رتبه‏ى بالاترِ افسر جوانید؛ شما فرمانده‏اى هستید که باید مسائل کلان را ببینید؛ دشمن را درست شناسائى بکنید؛ هدفهاى دشمن را کشف بکنید؛ احیاناً به قرارگاه‏هاى دشمن، آنچنانى که خود او نداند، سر بکشید و بر اساس او، طراحى کلان بکنید و در این طراحى کلان، حرکت کنید.»[4]

ü              تعمیق بصیرت جامعه:

اگر در زمینه‏هاى مسائل اجتماعى، مسائل سیاسى، مسائل کشور، آن چیزهائى که به چشم باز، به بصیرت کافى احتیاج دارد، جوان دانشجوى ما... شما که استاد او هستید، رتبه‏ى بالاترِ افسر جوانید.[5]

ü              دشمن شناسی و هوشیاری:

شما فرمانده‏اى هستید که باید مسائل کلان را ببینید؛ دشمن را درست شناسائى بکنید؛ هدفهاى دشمن را کشف بکنید؛ احیاناً به قرارگاه‏هاى دشمن، آنچنانى که خود او نداند، سر بکشید.[6]

ü              پیشگامی در جهاد:

و بر اساس او، طراحى کلان بکنید و در این طراحى کلان، حرکت کنید.[7]

وظیفه دیگر این فرماندهان پس از مشاهده مسائل کلان و رصد دشمن طراحی عملیاتی بر اساس مشاهدات خود است. و خود نیز در خط مقدم این نقشه جنگ پیشگام باشد.



[1]-  بیانات در دیدار اساتید دانشگاه ها، 8 شهریور 1388.

[2]- بیانات در دیدار اعضاى بسیجى‌ هیئت علمى دانشگاه‌ها، 2 تیر   89 .

[3]-  بیانات در دیدار دانشجویان، 4 شهریور 1388.

[4]- بیانات در دیدار اساتید دانشگاه ها، 8 شهریور 1388.

[5] -  همان.

[6] -  همان.

[7] -  همان.


جمعه 96 تیر 16 , ساعت 9:31 صبح

و

 

1-  تبعیت محض از ولایت فقیه:

اصلی‌ترین راهبرد مقابله با جنگ تمام عیار نرم دشمن و خنثی سازی حملات سیاسی، فرهنگی و عملیات روانی رسانه‌ای دشمن تبعیت و پیروی از خط ولایت می‌باشد.

2-  حضور در صحنه انقلاب:

همانگونه که گذشت از دیدگاه مقام معظم رهبری حضور در صحنه‌هایی که باید حاضر بود یکی از اولی‌ترین خصوصیات بسیج و جریان بسیجی است[1].

3- بصیرت؛ مه شکن دوران فتنه:

بعد معلوم شد که او ]شهید چمران[ نگاه سیاسى و فهم سیاسى و آن چراغ مه‌شکنِ دوران فتنه را هم دارد.فتنه مثل یک مه غلیظ، فضا را نامشخص میکند؛ چراغ مه‌شکن لازم است که همان بصیرت است[2].

 

4- هنر اسلحه امروز !

«در این جنگ نرم وظیفه مجموعه فرهنگی این است که هنر را تمام عیار و با قالبی مناسب به میدان آورد تا اثرگذار شود.»[3] وقتی گفته می شود جنگ یعنی واقعا جنگ است و در جنگ جبهه ای پیروز است که ضمن آنکه نقشه جنگی و استراتژی مناسبی داشته باشند باید اسلحه کارآمد و رزمنده‌ای که توان و تجربه استفاده از این اسلحه را داشته باشد، موجود باشند.

در جنگ نرم از مهمترین سلاح‌ها هنر است. نه تنها افسران که حتی سربازان جنگ نرم باید هنرمند باشند، هنرهایی چون؛ نویسندگی، فیلم سازی، فن بیان، شعر، رمان نویسی، وبلاگ نویسی حرفه ای، هنر مدیریت و... متاسفانه با همه تذکرات و اشارات پیاپی رهبر معظم انقلاب در توجه به مقوله هنر، کمتر مورد اقبال نیروهای انقلابی قرار گرفته است. بسیارند افسرانی که هنر خاصی نمی دانند و حداقل هنرمندان انقلاب و اهمیت هنر متعهد را نمی شناسند. لذا بسیار ضروری است که هر یک از افسران و سربازان، با جوانب این جنگ هنری آشنا باشند.

برخی افسران جوان اولین راهکار را بهترین راهکار می‌دانند و به آن هم عمل می‌نمایند در حالیکه جنگ هرچه پیچیده‌تر باشد راهکار مقابله با آن نیز سخت‌تر است، حملات هنرمندانه دشمن را در قالب فیلم‌های حرفه‌ای را مطمئنا نمی‌توان با یک شعار یا بایک مقاله حتی جواب داد، بلکه هنر فقط جواب هنر است.

انقلاب اسلامی و قدرت نرم

انقلاب اسلامی مولود قدرت نرم بوده و هست. در ایران سال 57 مردم براساس ایمان و اعتباری که برای امامخمینی «ره» قائل بودند باعث جوشش قدرت و ایجاد نظمی جدید شدند.

امام خمینی«ره» با استفاده از قدرت مردم و بااستفاده از ایمان مردم و در راستای برهم زدن نظم قدیم و ایجاد نظم جدیدحرکت کرد، فقهای دیگر به دلایلی اصلاً این توان را نداشتند که منبع قدرت ایمان را در جامعه فعال کنند. مؤلفه‌هایی مثل مستضعفان، جنگ فقیر و غنی و... کهامام(ره) مطرح فرمودند جزء بحث قدرت نرم بود و حضرت امام مدام با قلب و ذهنمردم ارتباط برقرار می‌کرد.

انقلاب اسلامی به دین کارکرد ایدئولوژیک داد و برای پیروزی از قدرت نرم استفاده کردو در حقیقت شرعی کردن سیاستاستراتژی امام خمینی در انقلاب اسلامی بود. جامع ترین توصیف درباره مکتب سیاسی امام خمینی را در کلاممقام معظم رهبری می یابیم. ایشان با اشاره به جایگاه امام خمینی  «ره » درجهانمعاصر خطوط اساسی و برجسته مکتب سیاسی امام خمینی را در پنج ویژگیاساسی اعلام کردند:

1- پیوند معنویت و سیاست

2- اعتقاد راسخ و صادقانه به نقش مردم

3-رویکرد بین المللی و جهانی

4-پاسداری از ارزشها و ولایت فقیه

5- عدالت اجتماعی

جنگ جنگ است

نکته‌ی مهمی که در این بین معمولا مغفول واقع می‌شود شباهت اساسی جنگ نرم به جنگ سخت است. جنگ نرم نیز همچون جنگ سخت در ابتدا نوعی جنگ به حساب می‌آید و پیش از اینکه بخواهیم به تفاوت‌های سختی و نرمی آن بپردازیم و در مورد آن به بحث نشسته و سخن سرایی کنیم، باید متوجه جنگ بودن آن باشیم.

باید توجه داشت که جنگ، جنگ است. خواه سخت باشد و خواه نرم. و تنها تفاوت عمده در این بین تفاوت ابزار و هدفهاست. و به جز این تفاوت تمامی مسایلی که در مورد جنگ سخت مورد توجه است باید در مورد جنگ نرم نیز مد نظر باشد.

در جنگ سخت، لحظه ای غفلت، خسارات جبران ناپذیری در پی دارد در جنگ نرم نیز غفلت جبران نشدنی است. همانطور که در جنگ سخت باید دیدبانی کرد در این جنگ نیز دیدبانی لازمه عمل است و می بایست تحرکات دشمن را لحظه به لحظه زیر نظر داشت. اگر مبارزه و عملیات علیه دشمن فیزیکی نیاز به شناسایی و اطلاعات دارد، مقابله با دشمن نرم و قدرت نرم او نیز بدون شناسایی و اطلاعات امکان پذیر نخواهد بود. در جنگ سخت گروهی به عنوان گردان تخریب عمل می‌کنند و میادین مین را با هوشیاری، دقت و ذکاوت خنثی می‌کنند، در جنگ نرم نیز به افرادی نیاز هست تا میادین مین فکری را خنثی کنند تا راه برای عملیات باز شود. چرا که در غیر اینصورت به هنگام عملیات آمار تلفات و همچنین احتمال شکست بالا خواهد بود.

در جنگ سخت عده ای مسئولند تا از نفوذ عوامل دشمن به جبهه خودی و فعالیت آن‌ها جلوگیری کنند، که به نظر می‌رسد این امر در جنگ نرم که جنگ افکار و عقاید است بسیار مهم‌تر است. لازمه جنگ سخت هوشیاری صد درصدی است و این جنگ طراحی و عملیات پی در پی را می‌طلبد و باید همیشه برای مقابله با تک احتمالی دشمن و انجام پاتک آماده بود، مسئله ای که در جنگ نرم نیز ضروری به نظر می‌رسد.

ملاحظه می‌شود که جنگ سخت و نرم پیش و بیش از اینکه تفاوت داشته باشند، هر دو ماهیتا جنگ هستند و تفاوت های ابزار و اهداف نباید در این بین اصل قرار گیرند و حجابی شوند تا از توجه به اصالت جنگ بودن غافل ماند.



[1]رک. بیانات معظم له در دیدار با اعضای بسیجی هیات علمی دانشگاهها، 2 تیر 89. .

[2] -  همان.

[3]- بیانات در دیدار اهل هنر، 14 شهریور 1388.


جمعه 96 خرداد 19 , ساعت 3:6 عصر

به نام خدا و برای خدا

یکی از بخشهای مهم سخنرانی رهبر معظم انقلاب در بیست و هشتمین سال رحلت ملکوتی حضرت روح الله، طرح "استراتژیا چالش در برابر سازش" ابرقدرتها بود، که دولت حسن روحانی در چهار سال گذشته بجای "چالش، سازش با قدرتها" را برگزید و از این رهگذار، خسارات سنگینی به کشور و ملت تحمیل کرد، لذا امام خامنه ای ضمن  مثالی از سازش ذلیلانه سعودیها در برابر آمریکائیها، فرمودند: «بعضی عقلانیّت را در این میدانند و میگویند که «چالش با قدرتها هزینه دارد» -[البتّه] اشتباه میکنند- بله، چالش هزینه دارد، امّا سازش هم هزینه دارد. شما ملاحظه کنید دولت سعودی برای اینکه با رئیس­‌جمهور جدید آمریکا بتواند سازش بکند، مجبور میشود بیش از نیمی از ذخایرِ موجودی مالی خودش را در خدمت هدفها و طبق میل آمریکا هزینه کند. اینها هزینه نیست؟ سازش هم هزینه دارد. چالش اگر عقلائی باشد، ... هزینه‌اش بمراتب کمتر از هزینه‌ی سازش است.»

تاریخ غمبار کشورمان گویای این است، هرگاه بجای "چالش" با قدرتهای زورگو، "سازش" را برگزیدیم، بخشهایی از حاکمیت و منافع ایران را از دست داده ایم، وقتی با انگلیسیها سازش کرده و از حوزه ای آبی هیرمند و استان هرات گذشتیم، امروز با خشکسالی در سیستان وف بلوجستان روبرو هستیم! اگر از حاکیمیت بحرین، در برابر چالش با انگلیس عقب نشینی نمی کردیم، امروز شاهد جدا شدن منطقه استراتژیک و نفت خیز بحرین و کشتار شیعیان آنجا بدست وهابیت آل سعود نبودیم! اگر حسن روحانی با روحیه کاخ نشیپنی، چرخیدن سانتریفیوژها را به چرخیدن اقتصاد مردم و کشور گره نمی زد و سازش ذلیلانه را در اجراء فوری برجام نمی پذیرفت، امروز شاهد تحریمهای جدید و درخواست مذاکره در خصوص کاهش برد موشک های بالستیک و حذف محور مقاومت از سوی آمریکا نبودیم!

آری امام خامنه ای به زیبای تمام، استراتژی سازش دولت اعتدال را زیر سئوال بردند و لذا حسن روحانی باید در گزینش وزراء، معاونین و مدیران اجرائی دولت دوازدهم، اصول و مبانی اسلام، انقلاب و امام را مدنظر قرار دهد، زیرا جناب روحانی و دست یارانش در چهار سال گذشته، بزرگترین آسیب را در اجراء استراتژی نرمش قهرمانانه، در مذاکرات سازش با شیطان بزرگ و غرب، به ملت و کشور وارد کردند!

والسلام


سه شنبه 96 خرداد 9 , ساعت 9:37 صبح

باسمه تعالی

 

ابلاغ سیاست­ها ومواضع حضرت امام خامنه ای (مدظله العالی)

در دیدار بسیجیان به مناسبت هفته‌ی بسیج 03/09/1395

1-    حضورگسترد? مردم در راه عشقِ همراه با بصیرت، پدیده­ایست الهی

«...اینجا با وجود موانع فراوان، از ایران فقط دو میلیون نفر برای پیاده‌روی هشتاد کیلومتری -برای پیاده‌روی، نه برای لذّت بردن و در هتل لمیدن- بلند میشوند میروند کربلا؛ چند برابر آن [هم] از خود عراق و از مناطق دیگر؛ این یک حادثه‌ی الهی است، این یک پدیده‌ی الهی است؛ این نشان‌دهنده‌ی این است که این راه، راه عشق است؛ منتها نه عشق مجنونانه، عشق همراه بصیرت؛ مثل عشق اولیا به خدا...»

2-   ماندگاری انقلاب به سبب شکرگزاری عملی مردم ایران

«میخواهم این را عرض بکنم که در این‌جور حوادث که شما دست قدرت الهی را پشت سرش بوضوح می‌بینید و برکاتش را مشاهده میکنید، باید شکر کرد. اگر شکر کردیم میماند، اگر شکر نکردیم گرفته میشود. اگر ملّت ایران شکر انقلاب را نکرده بود، انقلاب میرفت؛ کمااینکه در بعضی جاهای دیگر دنیا انقلاب شد، بلد نبودند شکر کنند، انقلاب از دستشان رفت؛ نه‌فقط انقلاب را از دست دادند، [بلکه] بیست سال، سی سال هم عقب افتادند. ملّت ایران شکرگزاری کردند. شکرگزاری فقط به این نیست که آدم بگوید «الهی شکر» یا سجده‌ی شکر بکند، شکرگزاری به این است که انسان به لوازم این نعمت عمل کند؛ ملّت ایران عمل کرد. در هر میدانی که لازم بود حاضر شدند، آنجایی که فداکاری لازم بود فداکاری کردند، جان و مال و عزیزان و فرزند و آبرو و حیثیّت، همه را به میدان آوردند. نمیخواهم بگویم تک‌تک مردم ایران این کار را کردند لکن یک جمع عظیمی، یک اکثریّت قابل توجّهی این‌جوری عمل کردند، خدای متعال [هم] پاسخ داد؛ انقلاب را برایشان حفظ کرده. امروز انقلاب از روز اوّلی که پیروز شد، قوی‌تر، پُرقدرت‌تر و برای آینده قادر بر برنامه‌ریزی بیشتر است.»

3- شکرگزاری راه­پیمایی­اربعین با حفظ روحیه و حالات برادری، مهربانی، توجه به ولایت و... 

 «این حادثه‌ی راه‌پیمایی را شکر کنید. شکرش ازجمله به این است که آن روحیّات را، آن حالات را -که در این دو سه روزی که مشغول راه‌پیمایی بودید، آنجا مشاهده کردید یا احساس کردید- در خودتان نگه دارید؛ آن برادری را، آن مهربانی را، آن توجّه به ولایت را، آن آماده شدن بدن برای تَعَب کشیدن را، آن ترجیح دادن زحمت کشیدن و عرق ریختن و راه رفتن بر راحتی و تنبلی را.»

 

 

4-   سپردن­سرنوشت انقلاب به­دست جوانان، الهام و تعلیمی از طرف خداوند به امام بزرگوار

« بسیج یکی از آن پدیده‌های شگفت‌آور دوران انقلاب بود؛ امام بزرگوار از طرف پروردگار ملهَم شد به اینکه این اقدام را بکند؛ بسیج بیست میلیونی که ایشان اعلان کردند و سازمان بسیج که تشکیل شد، خیلی کار بزرگی بود. اصلاً معنای این کار چه بود؟ معنای این کار این بود که خدای متعال به امام بزرگوار این تعلیم را داد، این الهام را کرد که سرنوشت انقلاب را بسپرد دست جوانها؛ نه‌فقط جوانهای آن روز. وقتی جوانها وارد میدان شدند، این امانتی را که دست آنها سپرده شده است، این اعتمادی را که به آنها شده است، دست‌به‌دست در طول زمان به یکدیگر منتقل میکنند؛ و همین اتّفاق افتاده است.»

5-   کارآمدی اندیشه و تجرب? پیران با حرکت جوانان? جوانان

 «...اندیشه‌ی پیران و فکر و تجربه‌ی آنها آن‌وقتی به کار می‌آید که حرکت جوانانه‌ی جوانان وجود داشته باشد؛ پیش‌ران این حرکت، جوانها هستند. بنابراین امروز، شما جوانهایی که امام را ندیده‌اید مخاطب امامید، امام با شما حرف زده است، امام با شما صحبت کرده است. مراجعه کنید به مطالب امام.»

6-   پیروزی قطعی حرکت بسیجی با داشتن تقوا و حسن عمل

 « قطعاً حرکت بسیجی در کشور ما پیروز است. شرط اصلی‌ای که این پیروزی دارد این است که همه‌ی ما -جوانها و غیر جوانها- تقوا را و حُسن عمل را برای خودمان یک وظیفه بدانیم.تقوای شخصی و تقوای اجتماعی و گروهی، هرکدام معنایی دارد؛ حالا من درباره‌ی تقوای گروهی هم صحبت کرده‌ام، عرایضی کرده‌ام و دیگر نمیخواهم تکرار کنم. تقوا لازم است؛ خودتان را مراقبت کنید؛ هم مراقبت شخصی کنید، هم مراقبت گروهی کنید. اگر این‌[طور] شد، خدا فرمود: اِنَّ اللهَ مَعَ الَّذینَ اتَّقَوا وَ الَّذینَ هُم مُحسِنُون‌کسانی که تقوا پیشه کنند و نیکو عمل بکنند، مَعَ الَّذینَ، خدا با اینها است. اینکه خدا با یک جمعی باشد، خیلی مسئله‌ی مهمّی است.»

7- بیان سرفصل­هایی در خصوص بسیج

 7-1- متکی بودن بسیج به فهمیدن و دانستن و بصیرت

« یکی این است که بسیج صرفاً یک حرکت احساسی نیست، بسیج متّکی است به دانستن و فهمیدن، متّکی است به بصیرت. واقعیّت بسیج هم همین است و در این جهت باید پیش برود. اگر صرفاً احساس بود، احساس با یک اندک چیزی تغییر پیدا میکند.»

 

 

7-2- جناحی نبودن جریان عظیم بسیج

 « بسیج جناحی نیست؛ یکی از دو جناح سیاسی، یا سه جناح سیاسی، یا چهار جناح سیاسیِ داخل کشور نیست. بسیج لشکر انقلاب است، بسیج مال انقلاب است. اگر دوگانگی‌ای وجود داشته باشد، دوگانگی انقلابی و ضدّ انقلابی است -حتّی [فرد] غیر انقلابی هم قابل کشش است، قابل جذب است؛ بنده معتقد به جذب حدّاکثری‌ام، البتّه با روشهای خودش، نه اینکه حالا هر کاری بکنیم به‌عنوان جذب حدّاکثری- انقلاب و ضدّ انقلاب. هر جناحی، هر کسی، هر آدمی که انقلاب را قبول دارد، در خدمت انقلاب است، دنبال انقلاب است، بسیج طرف‌دار او هم هست. یعنی این‌جور نیست که ما در جناحهای داخل کشور، بسیج را جزو این جناح یا آن جناح یا آن جناح [سوم] یا آن جناح [چهارم] بدانیم؛ نخیر، خود بسیج یک جریان است، یک شطّ عظیم جاری است به سمت اهداف انقلاب.»

7-3- لزوم هماهنگی و هم­افزایی در بین اقشار مختلف بسیج

 «در بسیج هم‌افزایی لازم است. یعنی بایستی قشرهای مختلف مردم در بسیج حضور داشته باشند؛ همین بسیج اقشار. دانش‌آموز و دانشجو و کارگر و استاد دانشگاه و کاسب و حقوق‌دان و غیره و غیره و غیره، همه باید باشند. این گستره‌ی بسیج به‌صورت افقی است.البتّه شرطش این است که اینها با همدیگر هماهنگی بکنند. یکی از کارهای لازمی که بنده توصیه میکنم -همین‌جا هم میگویم، مسئولین هم تشریف دارند- و باید انجام بگیرد، [ایجاد] یک سازوکار قطعی است برای هماهنگی و همکاری و هم‌افزایی این سطح وسیع افقی. بنابراین بسیج خطّ افقی دارد -این یک- از طرفی بسیج احتیاج دارد به مجموعه‌های اندیشه‌ورز، به هدایت عمومی. این هدایت -که بعد درباره‌ی این بیشتر صحبت عرض خواهم کرد- یک خطّ عمودی است که حالا نقش این خطّ عمودی چیست، [بعد] عرض میکنم. هم خطّ افقی در بسیج هست، هم خطّ عمودی در بسیج هست. نه مثل سازمانهای متعارف نظامی یا تشکیلات اداری است که صرفاً خطّ عمودی باشد، نه مثل مجموعه‌های خدماتی مردمی است که صرفاً خطّ افقی باشد. هم خطّ عمودی دارد، هم خطّ افقی دارد؛ هرکدام بنحوی برای تشکیل بسیج یک امر لازمی است.»

7-4- بسیج، مظهر مردم سالاری دینی و اسلامی در هم? عرصه­ها

 «بسیج تحقّق مردم‌سالاری دینی است. ما که میگوییم مردم‌سالاری دینی یا مردم‌سالاری اسلامی، بعضی خیال میکنند این مردم‌سالاری فقط پای صندوق رأی و انتخابات است؛ آن [تنها] یکی از جلوه‌های مردم‌سالاری دینی است. مردم‌سالاری یعنی بر اساس دین و بر اساس اسلام، سالارِ زندگیِ جامعه، خود مردمند؛ مردم‌سالاری یعنی این؛ این معنای مردم‌سالاری اسلامی است. بسیج در همه‌ی عرصه‌ها مظهر مردم‌سالاری دینی و مردم‌سالاری اسلامی است. اگرچنانچه بسیج وارد اقتصاد بشود، اقتصاد میشود مردم‌سالار.»

7-5- ضرورت وجود هیئت­های اندیشه­ورز مرکزی و لایه­ای

 «یک نکته‌ی دیگر این است که گفتیم هیئتهای اندیشه‌ورز؛ من اصرار دارم این کلمه‌ی «اتاق فکر» را که فرنگی‌ها میگویند به کار نبرم. اتاق فکر یک تعبیر فرنگی است، می‌آیند آقایان می‌نشینند کلمات فرنگی را تبدیل میکنند به ترجمه‌ی تحت‌اللفظی فارسی، همانها را مدام با افتخار به کار میبرند؛ نه، ما خودمان زبان داریم، واژه‌سازی کنیم. «هیئتهای اندیشه‌ورز» از «اتاق فکر» خیلی گویاتر هم هست. ما هیئتهای اندیشه‌ورز لازم داریم. کجا؟ در دو نقطه: یکی در رأس، یکی در لایه‌ها. لایه‌های گوناگون بسیج فراوان است.»


سه شنبه 96 خرداد 9 , ساعت 9:36 صبح

7-6- ضرورت وجود راهبردنگاران و راهبرداندیشان در بالاترین سطوح بسیج

«علاوه‌ی بر این، هیئت اندیشه‌ورز در بالاترین سطوح بسیج که برای کلّ مجموعه‌ی بسیج بنشینند خط‌نگاری کنند، راهبردنگاری کنند -اینجا هم من مایل نیستم تعبیر استراتژیست را به کار ببرم؛ راهبردنگار، راهبرداندیش- لازم داریم. ما راهبرداندیشانی را لازم داریم که بنشینند و کارشان فقط این باشد؛ این از مهم‌ترین کارها است. مثل راهبرداندیشان نظامی که در همه‌جای دنیا هم معمول است، به قول خودشان استراتژیست‌های نظامی که می‌نشینند و تکلیف جنگ را، کار نظامی را مشخّص میکنند. این لازم است، اینها کارهایی است که باید انجام بگیرد. وقتی ما اینها را انجام دادیم، آن‌وقت شما در هر نقطه‌ای از مجموعه‌ی عظیم بسیج که مشغول کار هستید -در حلقه‌ی صالحین باشد، در راهیان نور باشد، در دبیرستان باشد، در دانشگاه باشد، در محیط کارگری باشد، در مسجد باشد- هرجا که شما در زمینه‌ی بسیج مشغول کار هستید و میدانید که یک عضو فعّال هستید از یک مجموعه‌ی خردمند و هدف‌دار که دارد حرکت میکند و پیش میرود، این احساس در شما به وجود می‌آ‌ید. نمیگویم مثل یک عضو از بدن؛ نه، چون اعضای بدن درست است که حرکت میکنند، امّا همه‌ اسیر مغزند؛ مغز میگوید ببین، مغز میگوید بشنو، مغز میگوید بگو یا حرکت کن؛ مغز فعّال است. در بسیج این‌جوری نیست که فقط از مرکز بگویند بگو؛ نه، مثل این است که هر عضوی خودش یک مغزی داشته باشد که با آن مغز اصلی که در سر است هماهنگ باشد -که این هماهنگی البتّه راه‌هایی دارد- یک‌چنین حالتی به وجود خواهد آمد.»

7-7- ضرورت وجود هیئت­های رصدگر در کنار هیئت­های اندیشه­ورز

«اگر چنانچه ما این هیئتهای اندیشه‌ورز را داشتیم و فعّال کردیم، در کنار این، هیئتهای رصدگر لازم است. رصدِ چه؟ چون بسیج یک موجود متحرّک است، یک مجموعه‌ی زنده است، پویا است، مشغول رویش است، مشغول پیش‌روندگی است، باید رصد کرد که متوقّف نشود؛ باید رصد کرد که راه را خطا نرود، اشتباه نرود؛ باید رصد کرد که مورد آسیب قرار نگیرد، مریض نشود، ویروس‌های گوناگون در آن نفوذ نکنند. دستگاه رصدگر غیر از دستگاه اطّلاعات و حفاظت اطّلاعات و مانند اینها است؛ آنها را کار ندارم، آنها به جای خودش هر کدام مسئولیّتی دارند؛ دستگاه رصدگر آن دستگاه خردمند و عاقلی است که مثل صفحه‌ی مغناطیسی و برقی که انسان جلویش گذاشته و دارد واقعیّت بیرون را مشاهده میکند، میبیند که چه اتّفاقی می‌افتد.»

7-8- لزوم رویّه­سازی و برنامه­سازی برای خطوط کلی مطرح شده

«اینها لازم است؛ اینها چیزهایی است که برای پیشرفت بسیج و برای تکامل و ثمردهی هرچه بیشتر این شجره‌ی طیّبه لازم است. چون شجره‌، طیّبه است: اَصلُها ثابِتٌ وَ فرعُها فِی السَّماء * تُؤتی اُکُلَها کُلَّ حینٍ بِاِذنِ رَبِّها.(9) اگر بخواهید این «تُؤتی اُکُلَها کُلَّ حینٍ بِاِذنِ رَبِّها» تحقّق پیدا بکند، این چیزهایی که عرض کردیم لازم است. خب اینهایی که ما عرض کردیم خطوط کلّی است؛ تحلیلی و ذهنی هم نیست. همه‌ی این چیزهایی که عرض کردم ناظر به عمل است، ناظر به واقعیّت است؛ هرکدام از اینها شرح و تفصیل هم دارد -همین‌طور که قبلاً عرض شد- هرکدام از اینها، رویّه‌سازی و برنامه‌سازی هم لازم دارد که اینها به عهده‌ی شماها است، به عهده‌ی مسئولین است؛ باید بنشینند این کارها را انجام بدهند؛ اینها خطوط کلّی ناظر به عمل است، ناظر به واقع است که باید مورد توجّه قرار بگیرد.»

7-9- الگو شدن بسیج برای بسیاری از کشورها

« ...بسیجِ الگوسازی بود؛ بسیجِ ایجاد الگو بود. این الگو بدون اینکه هیچ تبلیغاتی برایش بشود، هیچ کاغذی نوشته بشود، کتابی نوشته بشود، پیغامی به کسی داده بشود، به‌طور طبیعی در یک بخش مهمّی از دنیای اسلام جا باز کرد؛ یعنی خودش را نشان داد. از روی آن نسخه‌نویسی کردند؛ بعضی‌ها نسخه‌نویسی کردند برای هدفهای خوب، بعضی‌ها نسخه‌نویسی کردند برای هدفهای بد. اینکه جوانها را بیاورند، با انگیزه‌ی دین وارد میدان کنند، مسئولیّت را به آنها بسپرند، به آنها اعتماد بکنند؛ این شد یک الگو. حالا که الگو شد، دوستان ما در خیلی از کشورها از این الگو بهره گرفتند.»

7-10- ایجاد خطوط موازی و رقیب برای بسیج توسط دشمن

 «یکی [دیگر] از راه‌هایی که دشمن­ها دنبال میکنند، ایجاد خطوط موازی است؛ رقیب درست کردن برای بسیج؛ از این کارها هم میکنند. بنده نمیخواهم حالا وارد جزئیّات بشوم امّا من می‌شناسم، اطّلاع دارم، شاید بعضی از شما هم اطّلاع داشته باشید که همین الان دارند برای بسیج، برای جوانهای کشور، برای همانهایی که من گفتم «افسران جنگ نرم»، رقیب‌سازی میکنند. یک خطّ موازی درست میکنند، برای اینکه از اینجا غافلش کنند و آنجا بکشانندش. اینها مسائل مهمّی است.»

 

 

7-11-یاری دادن بسیج به دستگاه‌های مسئول در جهت‌دهی، هدف‌گذاری و عمل

 «اگر این سرفصل‌هایی که عرض کردیم، مورد توجّه قرار بگیرد -البتّه حرفهای دیگری هم هست که حالا دیگر مجال نیست عرض بکنیم- آن‌وقت بسیج این توانایی را خواهد داشت که در اصلی‌ترین عرصه‌های جامعه به‌صورت پُرقدرت ظاهر بشود و اثر بگذارد؛ هم در عرصه‌ی علم، هم در عرصه‌ی فرهنگ، هم در عرصه‌ی اقتصاد، هم در عرصه‌ی خدمت‌رسانی؛ در همه‌ی این عرصه‌ها بسیج میتواند به‌عنوان یک نیروی پُرقدرت و اثرگذار [ظاهر شود]. وقتی میگویند بسیج بی‌ترمز است، یعنی همین.(10) به عبارت دیگر، بسیج میتواند دستگاه‌های مسئول را، هم در جهت‌دهی، هم در هدف‌گذاری، هم در عمل یاری بدهد. یعنی ما وقتی راجع به بسیج صحبت میکنیم و این مطالب را میگوییم و توانایی‌های بسیج را میگوییم، نمیخواهیم برای قوّه‌ی مجریّه یک رقیب بتراشیم؛ نخیر، قوّه‌ی مجریّه وظایفی دارد، مسئولیّتهایی دارد که باید آنها را انجام بدهد، وظیفه‌اش است، امّا بسیج میتواند کمک کند به قوّه‌ی مجریّه برای جهت‌دهی صحیح، برای جلوگیری از خطا و انحرافِ در مسیر. و در عمل [هم میتواند] کمک کند؛ مثل همین اقتصاد مقاومتی که بعضی از آقایان اشاره کردند. میتواند به‌عنوان مکمّل عمل کند، میتواند به‌عنوان امیدبخش عمل کند. بعضی از دستگاه‌های دولتی در بعضی از زمینه‌ها دچار ناامیدی میشوند و میگویند: نمیشود! چطور نمیشود؟ این‌همه کارهای بزرگ انجام گرفت، نمیشود یعنی چه؟ میگویند: نمیشود! بسیج وقتی‌که جلو افتاد، وقتی این نیروی جوان و پیش‌ران، حرکت صحیح خودش را دنبال کرد، آن آدم ناامید و افسرده هم بانشاط میشود و امیدوار میشود.»

7-12- به بن بست نرسیدن بسیجی به­خاطر وجود عناصر هدایتگر و قدرت­آفرین در بسیج

« البتّه من هرگز نمیخواهم مبالغه کنم، بنده نمیخواهم بگویم بسیجی یک فرشته است و از ضعفهای بشری دور است، نخیر؛ همه‌ی ماها دچار ضعفهای بشری هستیم؛ ترس داریم، تردید داریم، ملاحظات گوناگون داریم، گرفتاری‌های خانوادگی داریم، گرفتاری‌های اجتماعی داریم، امّا بن‌بست نداریم، من این را میخواهم بگویم. جوان بسیجی ممکن است یک‌وقتی، در یک برهه‌ای دچار ترس بشود، یا در یک مسئله‌ی خاصّی دچار تردید بشود، امّا دچار بن‌بست نمیشود؛ برای خاطر اینکه عناصر هدایتگر و قدرت‌آفرین و راهنما در بسیجی آن‌قدر هست که بتواند همه‌ی این نقاط ضعف را برطرف کند یا تبدیل کند به نقاط قوّت.»

9-13- لزوم ایفای نقش بسیج در تحقّق شعار اقدام و عمل

 «امروز ما مشاهده میکنیم در کشور از لحاظ مسائل اقتصادی مشکلاتی وجود دارد؛ البتّه ما امسال گفتیم سال اقدام و عمل، دیروز هم مسئولین محترم یک گزارش مفصّلی برای من فرستادند، فهرستی از اقدامها و عملهایی که انجام گرفته از اوّل سال تا حالا را ذکر کردند؛ یعنی ما خواستیم، گفتیم خب بالاخره [برای] اقدام و عمل چه اتّفاقی افتاده، یک گزارش مفصّلی دست من رسید و نگاه کردم. آمارهایی هست، کارهایی هست، اقداماتی انجام گرفته، منتها باید در صحنه‌ی عمل نتیجه‌اش دیده بشود؛ آنچه مهم است این است که آماری که ما میدهیم، نتیجه‌اش در عمل دیده بشود. من اوّل سال هم گفتم که بایستی جوری عمل بکنیم که وقتی آخر سال شد، بتوانیم فهرست بدهیم، بگوییم این کارها را انجام دادیم، این هم نشانه‌هایش در عمل و در واقعیّت جامعه؛ این‌جور نباشد که صرفاً گزارش باشد. بسیج میتواند در تحقّق این مقصود نقش ایفا کند.»

8- تمدید تحریم ده­ساله یعنی نقض برجام

«...همین دولتی که الان وجود دارد -همین دولت کنونی در آمریکا- دارند برخلاف آنچه تعهّد کردند و تصمیم‌گیری مشترک کردند و مسئولین به ما آن‌وقت اعلام کردند، عمل میکنند. من اینجا لازم میدانم عرض بکنم [اینها] کارهای متعدّدی کردند، تخلّفهای متعدّدی کردند، یکی دو تا نیست، تازه‌ترینش این تمدید تحریم ده ساله است، اگر این تحریم [تمدید] بشود، قطعاً نقض برجام است -بدون تردید- و بدانند جمهوری اسلامی حتماً در مقابل آن واکنش نشان خواهد داد.»

9-   هراس نداشتن جمهوری اسلامی ایران با اتّکاء به قدرت الهی و باور قدرت حضور مردم

 حرف من در این زمینه به مسئولین و به مردم این است که این توافق هسته‌ای که اسمش را گذاشته‌اند برجام، نباید تبدیل بشود به یک وسیله‌ای برای فشار هرچند وقت یک‌باری از سوی دشمن به ملّت ایران و به کشور ما؛ یعنی نباید اجازه بدهیم که این را وسیله‌ی فشار کنند. مسئولین به ما گفتند که ما این کار را انجام میدهیم، این اقدام را میکنیم برای اینکه فشارهای تحریم برداشته بشود؛ حالا علاوه بر اینکه آن کاری را که آن‌وقت قول دادند بکنند و بنا بود همان روز اوّل انجام بگیرد و تا هشت و نُه ماه هنوز به‌طور کامل انجام نگرفته و ناقص است -که مسئولین ما این را صریحاً بیان میکنند؛ آنهایی که خودشان دست‌اندرکار بودند این را صریحاً بیان کردند و بیان میکنند- [انجام ندادند]، این را باز وسیله‌ای قرار بدهند برای فشارهای مجدّد به جمهوری اسلامی؛ نه، جمهوری اسلامی با اتّکاء به قدرت الهی و با باور کردن قدرت حضور مردم، از هیچ قدرتی در دنیا هراس ندارد. اگر کسی به تقلید از روحیّه‌های ضعیف بنی‌اسرائیل میگوید که «اِنّا لَمُدرَکون»(11) -حالا به ما میرسند و پدر ما را در می‌آورند- ما هم به تقلید از حضرت موسی عرض میکنیم که «کَلّا اِنَّ مَعِیَ رَبّی سَیَهدین»

 

 


سه شنبه 96 خرداد 9 , ساعت 9:36 صبح

باسمه تعالی

ابلاغ سیاستها ومواضع حضرت امام خامنه ای (مدظله العالی)

          دردیدار دانشگاه افسرى و تربیت پاسداری

امام حسین (علیه‌السلام)(03/03/1395)

 

 

 1-توصیه به مطالعه­ی جزئیاتِ عملیات­های دفاع مقدس

      «در مورد فتح خرّمشهر، اغلب شما جوانها آن روز نبودید یا اگر هم بودید کودک بودید خیلی، کوچک بودید. روز فتح خرّمشهر حادثه‌ی عظیمی بود. شاید هنوز چند ساعت از خبر نگذشته بود که بنده از [ساختمان‌] ریاست جمهوری میرفتم طرف بیت امام که خدمت امام (رضوان‌الله تعالی علیه) برسم. در این خیابان و سر راه، مردم غوغا کرده بودند؛ مثل یک راه‌پیمایی، مثل یک تظاهرات. ماشین ما را که میدیدند، می‌آمدند جلو تبریک میگفتند. در همه‌ی کشور یک جشن عمومیِ خودجوش به وجود آمد. مسئله، این‌قدر مسئله‌ی مهمّی بود. البتّه مردم آن روز غالباً نمیدانستند چه اتّفاقی افتاده است که این فتح به وجود آمده. از آن فداکاری‌ها، از آن ریزه‌کاری‌ها، از آن تلاشهای عجیب و باورنکردنی، مردم اطّلاع نداشتند. امروز هم خیلی‌ها اطّلاع ندارند. من توصیه میکنم این کتابهایی که درباره‌ی جزئیّات عملیّات «الی‌بیت‌المقدّس» هست که به فتح خرّمشهر منتهی شد، همچنین بقیّه‌ی عملیّات -«فتح‌المبین» و دیگر عملیّات- را همه بخوانند؛ بخوانند و ببینند چه اتّفاقی افتاده. بنده یک وقتی تشبیه کردم دفاع مقدّس را به یک تابلوی خیلی بزرگ و باشکوهی که آن بالا نصب کرده‌اند. ما از این پایین آن تابلو را می‌بینیم و تحسین میکنیم امّا اگر نزدیک برویم، ریزه‌کاری‌هایی که در این تابلو به‌کار رفته، هنرمندی‌هایی که به‌کار رفته، جزئیّاتی که در این تابلو هست، آن به‌هم‌آمیختگی رنگهای مختلف، نقشهای مختلف، قلمهای مختلف را ببینیم، ده‌برابر تحسین ما بیشتر خواهد شد. این کتابهایی که نوشته‌اند، این جزئیّات را درواقع برای ما که از دور این تابلو را دیده‌ایم، تشریح میکنند. خب، حادثه‌ی بزرگی بود.»

2-جهاد کبیر یعنی«تبعیت نکردن از دشمن در میدان­های مختلف»

     « «َلا تُطِعِ الکافِرینَ وَ جاهِدهُم بِه‌ جِهادًا کَبیرًا» از مشرکین اطاعت نکن. اطاعت نکردن از کفّار همان چیزی است که خدای متعال به آن گفته جهاد کبیر. این تقسیم‌بندی غیر از تقسیم‌بندی جهاد اکبر و جهاد اصغر است؛ جهاد اکبر که از همه سخت‌تر است، جهاد با نفْس است، همان چیزی است که هویّت ما را، باطن ما را حفظ میکند؛ جهاد اصغر، مجاهدت با دشمن است، منتها در بین جهاد اصغر یک جهاد هست که خدای متعال آن را «جهاد کبیر» نام نهاده که آن، همین است. «جهاد کبیر» یعنی چه؟ یعنی اطاعت نکردن از دشمن، از کافر؛ از خصمی که در میدان مبارزه‌ی با تو قرار گرفته، اطاعت نکن. اطاعت یعنی چه؟ یعنی تبعیّت؛ تبعیّت نکن. تبعیّت نکردن در کجا؟ در میدانهای مختلف؛ تبعیّت در میدان سیاست، در میدان اقتصاد، در میدان فرهنگ، در میدان هنر. در میدانهای مختلف از دشمن تبعیّت نکن؛ این شد «جهاد کبیر» »

 

3-زیر بار جبه? کفر و استکبار نرفتن، موجب اقتدار ملت ایران

      «البتّه سعی میکنند این را به زبان نیاورند امّا گاهی اظهاراتشان آنها را لو میدهد. همین چند روز قبل از این، یک مسئول آمریکایی، اتّهاماتی را که علیه جمهوری اسلامی هست، ردیف کرد: موشک و چه و چه و «ایدئولوژی»! از دستشان درمیرود؛ خودشان را لو میدهند. [این ایدئولوژی‌] یعنی تفکّر؛ تفکّر اسلامی که وادار میکند شما را که زیر بار دشمنِ کافر و جبهه‌ی کفر و استکبار نروید. این است که موجب دشمنی است، و همین است که موجب اقتدار شما است؛ همین است که موجب اقتدار شما است. این انگیزه است که ملّت ایران را سرپا نگه داشته است؛ این انگیزه است که عزم راسخ را در ملّت ایران نگه داشته است؛ ایستادگی، حفظ هویّت انقلابی و اسلامی برای نظام جمهوری اسلامی و برای ملّت ایران؛ این، آن‌چیزی است که دشمن از آن بشدّت شاکی است. چاره‌ای هم ندارد. خیلی تلاش کردند بلکه بتوانند مراکز تصمیم‌گیری و تصمیم‌سازی را به حیطه‌ی قدرت خودشان در بیاورند، [امّا] نتوانستند و به توفیق الهی و به حول و قوّه‌ی الهی نخواهند توانست.»

4-جهاد کبیر، سرلوح? کار سپاه پاسداران انقلاب اسلامی  

     «شما پاسدار انقلابید، پاسدار انقلاب. البتّه همه‌ی ملّت ایران پاسدار انقلابند یا باید باشند، امّا شما سازمانی هستید که به این نام مفتخر و سربلند است: «سپاه پاسداران انقلاب اسلامی» این جهاد کبیر را، شما باید سرلوحه‌ی کارتان قرار بدهید. امروز هم نسبت به سپاه، از همه بیشتر عصبانی هستند. در اسمهایی که می‌آورند، در فحّاشی‌هایی که میکنند، در تهمتهایی که میزنند، از همه بیشتر، سپاه را آماج این بدگویی‌ها و این دروغ‌گویی‌ها قرار میدهند؛ علّت این است که سپاه نشان داده که ایستاده است. این روحیّه و این جهت‌گیری و این حالت را از دست ندهید.»

 

 

 


سه شنبه 96 خرداد 9 , ساعت 9:35 صبح

مه تعالی

 

28/07/1395

1-شکر خدا، اولین و بزرگترین مسئولیت نخبگان

«پس شما هم مسئولید؛ پس مسئولیّت فقط متوجّه آن کسانی نیست که امانت‌دار هستند؛ امانت‌دار اصلی و اوّلی، خود شما هستید؛ شما هم مسئولید. اوّلین مسئولیّت و بزرگ‌ترین مسئولیّت، شکر خدای متعال است که این نعمت استعداد را به شما داده. شکر یعنی چه؟ یعنی اوّلاً بدانید که این نعمت است، بدانید این نعمت از خدا است، بدانید که در قبال آن مسئولیّت دارید و آن مسئولیّت این است که این نعمت را در جای خودش مصرف کنید. -اینها ارکان تشکیل‌دهنده‌ی شکر است- این میشود شکر؛ شکر فقط شکر زبانی نیست، مجموعه‌ای از همه‌ی اینهایی است که عرض کردم.»

2-تأکید بر غافل نشدن از جنگ نرم

« در جنگهای عمقی که حالا امروز به آن گفته میشود جنگ نرم، جنگهای عمیق -ازجمله، جنگهای فرهنگی که جزو جنگهای عمقی است- برخلاف جنگهای نظامی، نتایج کوتاه‌مدّت تعیین‌کننده نیست؛ جنگ طول میکشد. در جنگ نظامی، یک طرف بالاخره بر دیگری فائق می‌آید، او را سرکوب میکند و مسئله تمام میشود. ما توانستیم در طول هشت سال مقاومت، نیروی متجاوز صدّامی را از کشور بیرون کنیم و قضایا تمام شد. در جنگ نرم، در جنگ عمیق، در جنگ فرهنگی، قضیّه این نیست. شما در یک مرحله پیروز میشوید امّا این به معنای پیروزی دائمی نیست؛ باید انتظار داشته باشید که طرف مقابل مجدّداً خودش را آماده کند، جمع‌وجور کند و حمله بکند؛ و این اتّفاق افتاد؛ همان آفت وابستگی، بعد به شکلهای دیگری در کشور بازتولید شد؛ چون بالاخره دشمنان عامل دارند؛ خب اینکه قابل انکار نیست. ملّت، ملّت بزرگی است، ملّت خوبی است امّا در درون ملّت -مثل همه‌ی ملّتهای دیگر- آدمهای غریب‌پرست، آدمهای سست‌عنصر، آدمهای مادّی، آدمهای فریب‌بخور هستند؛ اینها شروع کردند بازتولیدِ همان فرهنگ وابستگی، منتها با یک ادبیّات شیک و رنگ‌آمیزی شده و قالب‌بندی شده و بسته‌بندی شده به اسمهای دیگر: جهانی شدن، وارد شدن در خانواده‌ی جهانی. امروز هم این توصیه‌هایی که غربی‌ها و آمریکایی‌ها در جلسات به ما میکنند این است: ایران خودش را با خانواده‌ی جهانی همراه کند، یکسان کند؛ جهانی بشود. مرادشان همان وابستگی است، این همان است. اشتباه نشود، بنده با ارتباط هیچ مخالفتی ندارم -من یک زمان رئیس‌جمهور بودم؛ از همان زمان، یکی از اساسی‌ترین کارهایی که بنده میکردم در سیاست خارجی، مسئله‌ی ایجاد ارتباطات بود؛ چه ارتباطات دوجانبه با همه‌ی کشورها، اروپا، دیگران، دیگران؛ جز یکی دو استثنا، و چه ارتباطات تشکیلات جمعی- [امّا] اینها دو مقوله است؛ جهانی شدن معنای دیگری دارد. جهانی شدن یعنی زیر بار فرهنگی که چند قدرت بزرگ توانسته‌اند بر اقتصاد دنیا، بر سیاست دنیا، بر امنیّت دنیا تحمیل بکنند [رفتن‌]؛ زیر بار این سیاست رفتن، در این قالب خود را جا کردن؛ این معنای جهانی شدن از نظر آنها است. وقتی میگویند جهانی بشوید، وقتی میگویند وارد خانواده‌ی جهانی بشوید معنایش این است؛ این همان وابستگی است، فرقی نمیکند.»

3-تبدیل ایران به کشوری پیشرفته، قدرتمند و شریف

     «آنچه نگاه به نخبگان را به‌عنوان یک فریضه، به‌عنوان یک واجب غیرقابل اجتناب بر همه‌ی مسئولان لازم میکند، یک هدف بزرگ است. یک هدف بزرگی در اینجا وجود دارد؛ با این هدف حتماً بایستی نگاه به نخبگان یک نگاه جدّی، یک نگاه عملیّاتی، یک نگاه دلسوزانه و پیگیر باشد. آن هدف چیست؟ آن هدف عبارت است از تبدیل کشور ایران به کشوری پیشرفته، قدرتمند، شریف -شریف در مقابل لئیم و پلید که بعضی از کشورها و بعضی از قدرتها هستند- صاحب حرف نو در مسائل بشری و در مسائل بین‌المللی. ایران کشوری باشد که در زمینه‌ی مسائل بشری و مسائل حیات بشر سخن نو داشته باشد؛ حرف نو ارائه بدهد. چون وضع بشریّت که وضع خوبی نیست! امروز از متفکّرین عالَم کیست که از وضع بشریّت راضی باشد؟ شرق و غرب هم ندارد. نگاه کنید به حرفهای متفکّرین عالَم، همه از زندگیِ رنج‌بارِ کنونی بشر مینالند و شِکوه میکنند. خب یک حرفی لازم است، یک راهی باید در این بن‌بست به وجود بیاید. [باید] این سخن نو را ایران اسلامی داشته باشد.»

4-تبدیل ایران به کشوری دارای عزّت ودارای احساس عزت

    « تبدیل کشور به کشوری دارای عزّت و دارای احساس عزّت. گاهی شما عزیزید امّا احساس عزّت ندارید. یکی از مطالبی که در این چند سال خیلی دنبال میکنم، این است که ما احساس عزّت کنیم. عزّتی را که خدای متعال به ما داده احساس کنیم؛ احساس عزّت کنیم. خودِ احساس عزّت، یک عنصر تشکیل‌دهنده‌ی عزّت واقعی است.»

5-تبدیل ایران به کشوری سرشار از معنویّت و ایمان

    «گفتیم پیشرفته باشد، قدرتمند باشد و مانند اینها، امّا در کنار اینها بایستی معنویّت وجود داشته باشد، ایمان وجود داشته باشد. آفت بزرگ دنیای قدرتمندِ امروز این است که آنجایی که قدرت هست، ایمان نیست. شما نگاه کنید این وضع انتخابات ریاست جمهوری آمریکا را؛ به دو نفر رسیده‌اند، شما نگاه کنید مناظرات اینها را، ببینید با هم چه کار دارند میکنند، به هم چه میگویند! یکی از این دو نفر هم رئیس‌جمهور خواهد شد؛ در کجا؟ در یک کشور بزرگ، پُرجمعیّت، ثروتمند و قلّه‌ی دانش بشری. یکی از همین دو نفری که هستند، رئیس‌جمهور این کشور خواهد شد؛ بیشترین سلاح اتمی در اختیارش، بیشترین ثروت عالم در اختیارش، بزرگ‌ترین رسانه‌های دنیا در مشتش. رئیسش یکی از این دو نفری‌اند که شما می‌بینید چه هستند و که هستند. این به‌خاطر نبودن معنویّت است، این به‌خاطرِ نبودن ایمان است.»

 

 

6-تبدیل ایران به برافرازنده‌ی پرچم تمدّن نوین اسلامی

  « و برافرازنده‌ی پرچم تمدّن نوین اسلامی. ما یک چنین کشوری میخواهیم؛ هدف این است. ببینید من نُه شاخص خواندم. ما میخواهیم کشور را تبدیل کنیم به یک چنین کشوری با این خصوصیّات. البتّه در نیمه‌های راه در یک قسمتهایی بد نبوده، یک پیشرفتهایی کرده‌ایم امّا اینها همه راه‌های نیمه‌راهی است، ما باید پیش برویم، باید به قلّه‌ها برسیم. و این بدون یک نسل جوان نخبه امکان‌پذیر نیست. یک نسلی باید وجود داشته باشد که این هدف را تأمین بکند. کسی در ضرورت این هدف نمیتواند تردید کند. اینکه ما موظّفیم به‌عنوان یک انسان، به‌عنوان یک مسئول، به‌عنوان یک مسلمان و به‌عنوان یک ایرانی -آن که اسلام را هم قبول ندارد، بالاخره ایرانی است؛ ایرانی بودن هم مسئولیّت‌آور است- به‌عنوان این چند منشأِ مسئولیّت، موظّفیم کشور را به اینجا برسانیم.»

7-تربیت­نسلی شجاع، باسواد،متدیّن،دارای ابتکار، پیش‌گام، خودباور، غیور

    « راهش تربیت نسلی است با یک خصوصیّاتی که آن خصوصیّات اینها است؛ یک نسلی باید به وجود بیاید شجاع، باسواد، متدیّن، دارای ابتکار، پیش‌گام، خودباور، غیور؛ -البتّه خوشبختانه ما امروز در نسل جوان بسیاری از این خصوصیّات را داریم امّا این بایستی گسترش پیدا کند- چنین نسلی لازم داریم. بایستی ایمان داشته باشد، سواد داشته باشد، غیرت داشته باشد، شجاعت داشته باشد، خودباوری داشته باشد، انگیزه‌ی کافی برای حرکت داشته باشد، توان جسمی و فکریِ حرکت داشته باشد، هدف را در نظر بگیرد، چشم را به اهداف دور متوجّه بکند و به تعبیر امیرالمؤمنین «اَعِرِ اللهَ جُمجُمَتَک»؛زندگی خودش و وجود خودش را بگذارد در راه این هدف و با جدّیّت حرکت کند؛ در یک کلمه یعنی یک موجود انقلابی؛ معنای انقلابی این است. بعضی‌ها از روی دشمنی، انقلابی را بد معنا میکنند. انقلابی را به معنای بی‌سواد، بی‌توجّه، بی‌انضباط [میدانند]؛ نخیر، اتّفاقاً درست بعکس است. انقلابی یعنی دارای سواد، دارای انضباط، دارای تدیّن، دارای حرکت، دارای عقل، خردمند. ما یک چنین نسلی لازم داریم. این نسل، نسل جوان ما است. سرمایه‌ی این حرکت، این نسل است و موتور محرّکه‌ی این حرکت هم نخبگان جوانند؛ نخبگان این‌جوری هستند....»


سه شنبه 96 خرداد 9 , ساعت 9:35 صبح

باس

8-لزوم علاج موانع موجود بر سرِ راه نهضت علمی و نرم افزاری کشور

     خب، این نهضت شروع شده. ببینید، بنده با فهم این مسئله، یعنی با این فهم از مسئله‌ی کشور که کشور احتیاج دارد به یک چنین سازوکاری و به یک چنین حرکتی، از پانزده سال پیش یا اندکی بیشتر مسئله‌ی نهضت علمی و نهضت نرم‌افزاری و حرکت عظیم علمی را مطرح کردم، و خب دانشمندان، جوانها، اساتید، دانشگاه‌ها، بسیاری از بخشهای دولتهای مختلفی که سر کار آمدند استقبال کردند؛ و پیش رفت، امّا این حرکت یک حرکت روی جادّه‌ی آسفالته نیست، حرکت در اتوبان نیست. این حرکت، حرکتی است دارای مانع. این موانع را بایستی شناخت، این موانع را باید علاج کرد. این حرکت دشمن دارد؛ دشمنش کیست؟ حالا بعضی خواهند گفت که بله دیگر، معلوم است، تا فلانی میگوید دشمن، مقصودش آمریکا و صهیونیست‌ها و مانند اینها است و توهّم توطئه [دارد]؛ نه، توهّم توطئه نیست، شناخت توطئه و دیدن توطئه است. وقتی من توطئه را میبینم و مشاهده میکنم، که نمیتوانم از شما پنهانش بکنم، باید بگویم به شما. یک عدّه‌ای تا ما میگوییم دشمن، میگویند چقدر فلانی مدام میگوید دشمن دشمن! خب نگوییم دشمن؟ خدا در قرآن این‌همه اسم شیطان را آورده. خب یک بار شیطان را گفت، تمام شد رفت، چرا مرتّب تکرار میکند؟ برای اینکه من و شما فراموش نکنیم این دشمن را. دشمن را باید دائم در نظر داشت. برای خاطر اینکه دشمن که بیکار نمی‌نشیند؛ دشمن دائماً دارد حرکت میکند. اگر بتوانند، این حرکت علمی را متوقّفش میکنند؛ اگر ببینند نمیشود متوقّفش کرد، آن را منحرف میکنند. ما ممکن است براثر ناشی‌گری‌های خودمان به این انحراف کمک کنیم. »

 9-جلوگیری از آسیب دیدن حرکت علمی کشور

   «نباید ما اجازه بدهیم این حرکت علمی آسیب ببیند؛ این حرکت علمی، دشمن دارد، اگر این حرکت علمی دچار دشمنی‌ها بشود و ما نفهمیم و از آن مراقبت نکنیم، یک نتیجه‌ی بسیار سنگین و تلخی خواهد داشت. میدانید آن نتیجه چیست؟ آن نتیجه عبارت است از ایجاد یأس در نیروهای جوان کشور؛ اگر این به وجود آمد، درست کردن و رُفو کردنش دیگر به این آسانی‌ها نیست. یک امیدی در جامعه‌ی جوانِ فرزانه‌ی درس‌خوان در طول این چند سال وجود پیدا کرده -خب سالها است که اینجا با جوانها می‌نشینیم و می‌آیند صحبت میکنند؛ من مقایسه میکنم، صحبتی را که امروز این بچّه‌ها کردند، با صحبتی که مثلاً چند سال قبل اینجا می‌شنفتم، زمین تا آسمان فرق کرده؛ جوانهای ما رشد کرده‌اند، پیش رفته‌اند، پختهشده‌اند، عمق پیدا کرده‌اند، گستره‌ی نگاهشان وسیع شده؛ اینها خیلی قیمت دارد- اگر این جوانها مأیوس بشوند، ناامید بشوند، به این آسانی نمیشود آنها را برگرداند.»

10- تأکید بر جذب نخبگان کشور   

    «خب، یک عدّه‌ای از اینجا که مأیوس شدند میروند سراغ دیگر جاها؛ دام هم پهن است. این را هم من همین‌جا به شما بگویم که ما جلسات و نمایشگاه‌هایی داریم برای نمایش پیشرفتهای علمی و مانند اینها؛ این خیلی چیز خوبی است منتها مراقب باشید که این کانونی برای معرّفی استعدادهای ما به آدمهای بیگانه نباشد؛ شما بچّه‌ها را اینجا معرّفی کنید، آنها شناسایی کنند و بیایند بردارند [ببرند]؛ نه، قبل از اینکه او شناسایی بکند، دستگاه‌های خودمان شناسایی‌شان کنند. نمیشود اینها را پشت پرده پنهانشان کرد، بالاخره آشکار میشوند، امّا دستگاه‌های داخلی خودمان قبل از دیگران اینها را شناسایی کنند، اینها را جذب کنند، به اینها کار بدهند. هیچ جوانی نیست که محیط زندگی خودش و خانواده‌ی خودش را ترجیح ندهد بر غربت؛ [آنها] در کنار غربت، برایش یک امتیازی میگذارند، شما میتوانید حتّی کمتر از آن امتیاز را به او بدهید و او را برای خودتان و برای کشورش مورد استفاده قرار بدهید. من به شما عرض بکنم که بنده در دفاع از جامعه‌ی نخبگان و از حرکت علمی کشور، تا نَفس دارم ذرّه‌ای کوتاه نخواهم آمد، و میدانم که این حرکت، حرکت بابرکتی است و ان‌شاءالله عاقبت‌به‌خیر است؛ ان‌شاءالله که پیش برویم. »

11-شرکتهای دانش بنیان، به حرکت­درآورند? چرخ? علم و فنّاوری

 « یکی از چیزهایی که میتواند چرخه‌ی علم و فنّاوری را و حمایت از نخبگان را در کشور حسابی به حرکت دربیاورد، همین شرکتهای دانش‌بنیانی است .... توصیه‌ی من این است که اوّلاً این گسترش ادامه پیدا کند؛ ثانیاً همان‌طور که یکی از جوانهای عزیزمان گفتند، در بخشهای مهم و اصلی فنّاوری کشور و صنعت کشور شرکت داده بشود و این شرکتها ارتباط پیدا کند با آن بخشهایی که در سیاستهای کلّی، اهمّیّت آنها تصریح شده؛ ثالثاً به کیفیّت این شرکتها توجّه شود؛ یعنی عدد شرکتها خوب و مهم است، امّا توجّه کنید معیارها و میزانهایی برای کیفیّت و اولویّت تعیین کنید، در نظر بگیرید و براساس اینها نسبت به این شرکتهای دانش‌بنیان عکس‌العمل نشان بدهید. اگر این شرکتها توسعه پیدا کنند، با کیفیّت باشند و کار بکنند، بلاشک ما دیگر مشکل کمک مالی دولتی به نخبگان هم نخواهیم داشت؛ یعنی خود این شرکتها اصلاً نخبگان را بی‌نیاز میکند از اینکه دولت بخواهد کمک مالی بکند که یک‌روز بگوید دارم، یک‌روز بگوید ندارم. این یک نکته که خیلی مهم است.»

12-تأکید بر ترویج محصولات شرکتهای دانش بنیان

     «... میخواهم تکیه بکنم که تولیداتی که محصول شرکتهای دانش‌بنیان ما است، باید ترویج بشود و یکی از قلمهای عمده‌ی ترویج این است که در دستگاه‌های دولتی جز محصول این شرکتها به کار نرود و صرف نشود و خرید نشود. یعنی از این شرکتها استفاده‌ [شود]؛ چون خود دولت بزرگ‌ترین مصرف‌کننده‌ی کشور است؛ یعنی مهم‌ترین مصرف‌کننده، دولت است.»

13- توصیه برشکل‌گیری «هسته‌های نخبگانی» در داخل دانشگاه‌ها

     «یک نکته، درباره‌ی شکل‌گیری «هسته‌های نخبگانی» در داخل دانشگاه‌ها است. این را من قبلاً هم سفارش کرده‌ام که در داخل دانشگاه‌ها گاهی یک استاد، دو استاد، یک مجموعه‌ی جوان را دُور خودشان جمع میکنند و یک هسته‌ی نخبگانی به وجود می‌آید؛ این میتواند تکثیر بشود، گسترش پیدا کند، خیلی چیز بابرکتی است.»

14-تأکید بر رسیدگی به وضعیت سمپاد

     «یک نکته‌ی دیگری که حالا وزیر محترم آموزش‌وپرورش هم اینجا حضور ندارند لکن به گوش ایشان باید برسد، [این است که‌] من از این مسئله‌ی سمپاد -این سازمان ملّی پرورش استعدادهای درخشان- نگرانم. گزارشهایی که به من میرسد، گزارشهای خرسندکننده‌ای نیست؛ این سمپاد خیلی مهم است. این کار خیلی مهمّی است و آن نکته هم که اشاره کردند که یک تعداد زیادی مدرسه بر اساس این [طرح تأسیس شده‌]، این متوقّف به این است که این سازمان خوب بچرخد و خوب اداره بشود؛ گزارشهایی که به ما میرسد در این جهت، گزارشهای خرسندکننده‌ای نیست.»

15-تأکید بر زنده و پرتحرک بودن بنیاد نخبگان   

     «یک نگرانی دیگر هم که به آقای ستّاری اجمالاً گفتم، نگرانی از خود بنیاد نخبگان است؛ بنیاد نخبگان خیلی مهم است؛ لازم است بنیاد نخبگان، زنده و پرتحرّک باشد.... آقای ستّاری! اگر واقعاً می‌بینید که معاونت علمی و بنیاد نخبگان با هم نمیسازند، یعنی وظایف بنیاد نخبگان با فعّالیّتهای وسیع معاونت علمی سازگار نیست، یک فکری برایش بکنید؛ یا از هم جدایشان کنید یا لااقل در ذیل همان چهارچوب معاونت علمی، یک مدیر قوی برای بنیاد نخبگان بگذارید؛ کار بنیاد نخبگان را به دانشگاه‌ها واگذار نکنید. اگر دانشگاه‌ها این‌کاره بودند و میتوانستند این کار را بکنند، اصلاً بنیاد نخبگان را تشکیل نمیدادیم.»

16-تأکید بر توجه به طرحهای کلان تحقیقاتی

    «یک نکته‌ی دیگر این است که گزارشهایی به من میرسد که بعضی از طرحهای کلان در موضوعات تحقیقاتی مهم مثل هوافضا، ماهواره و امثال اینها، دچار توقّف یا لنگی است؛ این من را نگران میکند، این را میخواهم اینجا بگویم که مطالبه‌ی عمومی باشد، من از مسئولین امر به طور جدّی درخواست میکنم به این مسائل بپردازند. این طرحها، طرحهای بسیار مهمّی است؛ حتّی بعضی از طرحهای تحقیقاتی مربوط به انرژی هسته‌ای همین طور [است‌]. اینها نبایستی مطلقاً توقّف پیدا کند؛ نباید تعطیل یا نیمه‌تعطیل باشد که میگویند بعضی از اینها نیمه‌تعطیل است یا بعضی مُشرف به تعطیل است. من به نظرم میرسد اینجا هم معاونت علمی میتواند در این زمینه نقش ایفا کند؛ حالا یا اینها اصلاً بکلّی محوّل بشود به معاونت علمی و دانشگاه‌ها این را بسپرند به معاونت علمی، یا لااقل معاونت علمی در این زمینه نقش ایفا کند؛ خیلی مهم است. اینها، هم خسارت علمی است برای ما، هم دانشمند جوانی که در بخش مثلاً هسته‌ای یا در بخش هوافضا یا در بخش نانو یا زیست‌فنّاوری با امیدواری مشغول فعّالیّت است، وقتی‌که این بخش مورد بی‌اعتنایی قرار میگیرد و نیمه‌تعطیل میشود، مأیوس میشود.»

 17-ابراز خوشحالی از بالا رفتن سطح تفکرات مذهبی جوانان

    « خوشبختانه یک معاونت فرهنگی درست کردند در همین معاونت علمی که کار خوبی است؛ منتها سعی کنند این فعّالیّت فرهنگی سطح راقی‌ای داشته باشد. امروز خوشبختانه سطح تفکّرات مذهبی در بین قشرهای جوان، یک ترقّی‌ای پیدا کرده.»

18-توصیه بر برگزاری اردوهای جهادی برای نخبگان

   « یکی از چیزهایی [هم‌] که میتواند خیلی مفید باشد، برگزاری اردوهای جهادی برای نخبگان است. این اردوهای جهادی خیلی چیزهای باارزشی است؛ حضور بچّه‌های نخبه در اینجاها اوّلاً شما را با اوضاع کشورتان آشنا میکند، با قشرها آشنا میکند، شما را با وظایف سنگینی که برعهده‌ی همه‌ی ما هست آشنا میکند، شما را با کم‌کاری‌های ما در طول این سالهای بعد از انقلاب آشنا میکند -یک جاهایی واقعاً ما کم‌کاری داشتیم- و حرکت میدهد؛ این خون در رگهای انسان با حضور در یک‌چنین جاهایی جریان پیدا میکند.»

19-نجات عالم بشریت از ضلالت و جهالت، خواست? کشورِما

«ما میخواهیم یک جامعه‌ای و کشوری در فضای علمیِ دنیا سر بلند کند که دنیا را از جهالت و ضلالتی که به آن دچار است نجات بدهد. جوانهای عزیز! این شدنی است. اگر شما بتوانید کشورتان را پیشرفته کنید از لحاظ علمی، از لحاظ اعتمادبه‌نفس، از لحاظ ابتکارات، از لحاظ تلاش، در این دنیای سرشار از جهالت و ضلالت، یک کشوری سر بر خواهد آورد که از لحاظ شاخصهای مورد قبول دنیا -شاخص علم، شاخص پیشرفت فنّاوری، شاخص ثروت، شاخص مادّیّات و شاخصهای انسانی- و درعین‌حال برخوردار از معنویّت و شرافت و توجّه به خدا و ایمان و اعتماد به خدا در سطح عالی قرار میگیرد. این اگرچنانچه به‌وجود بیاید، مهم‌ترین مؤثّر و تأثیرگذارنده‌ی در جلب ایمانها و دلهای مردم خواهد بود؛ بشریّت را میتوانید شما نجات بدهید. اینکه ما برویم یکی یکی بنشینیم کنار افراد، استدلال کنیم برای اینکه ذهن اینها را به سمت ایمان به خدا و اسلام جلب کنیم، اثرش در قبال یک‌چنین حرکتی، مثل یک اعشاریِ یک صدم و یک هزارم و یک میلیونیوم در مقابل یک عدد کلانِ بزرگ است؛ مثل قطره‌ای در مقابل دریا است؛ ما میخواهیم یک چنین حادثه‌ای اتّفاق بیفتد. مردم عالم -بشریّت- باید از این ضلالت، از این جهالت نجات پیدا کنند؛ این را شما میتوانید انجام بدهید.»

20- تأکید بر توانایی تحلیل  مسائل سیاسی منطقه و کشور

      « وسعت ما، جمعیّت ما، امکانات بشری ما، امکانات زیرزمینی ما جزو برجسته‌های دنیا است. من نمیخواهم رجزخوانی کنم؛ در همین بیانیّه‌ای که اخیراً جامعه‌ی اروپا منتشر کردند -که دست ما هم رسید- راجع به ارتباطات با ایران که صحبت میکنند و تحلیلی که از ایران میکنند، همه‌ی این حرفهایی که من گوشه‌ای از امکانات کشور را به شما گفتم، آنجا آمده که ایران یک چنین کشوری است با یک چنین امکاناتی، با یک چنین بازاری، با یک چنین مردمی، با یک چنین استعدادهایی، با یک چنین منابع زیرزمینی‌ای، با یک چنین موقعیّت سوق‌الجیشی فوق‌العاده‌ای -اینها را دیگران دارند میگویند- خب [اینکه‌] یک کشوری با این خصوصیّات که اهمّیّتش به این [حد است‌]، بیاید در مقابل زورگوییِ اینها بِایستد، برایشان سخت است؛ [اینکه‌] یک نظام اسلامی، یک نظام دینی، یک نظام ایمانی، مبتنی بر ارکان اسلامی و افکار اسلامی شکل بگیرد، برای اینها غیر قابل تحمّل است؛ [لذا] دشمنی میکنند، مخالفت میکنند، معارضه میکنند؛ این را جوان و نخبه‌ی ما باید بداند. من نمیگویم شماها بیایید دائماً شعار مرگ بر فلان، و «زنده باد» و «مرده باد» [بدهید]، این را نمیگوییم، این توقّع، را ما از بچّه‌ها از هیچ‌کدام از جوانها نداریم -[البتّه‌] در جای خودش چرا- امّا باید بدانید، باید بتوانید تحلیل کنید مسائل سیاسی منطقه و کشور را...»

 


<      1   2   3   4   5      >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ