سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دانش فراگیرید ؛ چرا که در تنهایی، همدم و در غربت، همره و در خلوت، هم صحبت است . [امام علی علیه السلام]
 
شنبه 96 خرداد 6 , ساعت 10:8 صبح

باسمه تعالی

ابلاغ سیاستها ومواضع حضرت امام خامنه ای (مدظله العالی)

          دردیدار فرهنگیان به مناسبت روز معلم(13/02/95)

 

     1-گرامیداشت یادِ شهدای معلم و دانش­آموز

    «اوّلاً بعد از تبریک این روز، یاد شهدای شما را باید گرامی بداریم؛ چه شهدای معلّم که حدود چهارهزار معلّم شهید شدند و رقم کوچکی نیست، و چه شهدای دانش‌آموز که بیش از 36 هزار دانش‌آموز ما در طول دفاع مقدّس به شهادت رسیدند.»

     2-هزین? آموزش و پرورش، هزینه­ای سرمایه­ای نه هزین? محض

          «خب، گفتیم اخلاص؛ این خطاب به شما بود؛ [امّا] معنایش این نیست که حالا چون جامعه‌ی معلّمی اخلاص دارد و قناعت دارد، پس مسئولان کشور از مسائل مادّی معلّمان غافل بمانند؛ نه، بارها گفتیم، بارهای دیگر هم خواهیم گفت؛ مسئولان باید بدانند هر هزینه‌ای که در آموزش‌وپرورش میکنند هزینه‌ی سرمایه‌ای است، هزینه‌ی محض نیست؛ پولی که آنجا خرج میشود، در واقع، سرمایه‌گذاری دارد میشود؛ به این چشم به آموزش‌وپرورش نگاه کنند، به این چشم بودجه‌گذاری کنند، به این چشم امکانات معیشتی فراهم کنند.»

      3-اصرار بر ترویج زبان انگلیسی در کشورما، کاری ناسالم

           «من همین‌جا این حرفی را که گاهی هم گفته‌ام به مسئولین آموزش‌وپرورش [تکرار میکنم‌]؛ شاید به مسئولین محترم فعلی نگفته باشم امّا قبلها مکرّر گفته‌ام؛ این اصرار بر ترویج زبان انگلیسی در کشور ما یک کار ناسالم است. بله، زبان خارجی را باید بلد بود امّا زبان خارجی که فقط انگلیسی نیست، زبان علم که فقط انگلیسی نیست. چرا زبانهای دیگر را در مدارس به‌عنوان درس زبان معیّن نمیکنند؟ چه اصراری است؟ این میراث دوران طاغوت است، این میراث دوران پهلوی است.»

      4-ایجاد هویت مستقل ملی و دینی در جوانان

            «ما اوّل‌چیزی که لازم است برای دانش‌آموز خودمان در نظر بگیریم، این است که در او هویّت مستقلّ ملّی و دینی به وجود بیاوریم؛ این اوّلین چیز؛ هویّت مستقل و با عزّت. جوانمان را جوری بار بیاوریم که دنبال سیاست مستقل باشد، دنبال اقتصاد مستقل باشد، دنبال فرهنگ مستقل باشد؛ وابستگی، رُکون به دیگران، اعتماد به دیگران و تکیه‌ی به دیگران در وجود او به‌عنوان یک روحیه رشد نکند.»

     5-زنده کردن شاخص های ممتاز و برجسته در دانش آموزان

       «ما باید شاخصهای ممتاز و برجسته را در دانش‌آموزمان زنده کنیم؛ بله، در همین سوگندنامه هم بود که فطرت خداداد او را فعّال کنیم؛ بله، درست است؛ در همه‌ی من و شما، خدای متعال یک مایه‌ای قرار داده که این مایه قابل رشد پیدا کردن است و میشود از آن استفاده کرد. این را در این بچّه فعّال کنید، رشد بدهید.این شاخصها اینها است؛ حالا عمده‌اش مفاهیم جریان‌ساز، در او مفاهیم جریان‌ساز و عمل‌ساز را تولید کنیم و به راه بیندازیم و زنده کنیم؛ ایمان؛ اندیشه‌ورزی، یاد بگیرد فکر کند؛ مشارکت اجتماعی، دوری از انزواهای اجتماعی نامطلوب؛ تکافل اجتماعی که یک معنای خیلی والای اسلامی دارد.»

6-ایجاد سرفصل کاریِ مخصوصِ آموزش و پرورش در صدا و سیما

      «صداوسیما خیلی نقش میتواند ایفا کند. من سال گذشته هم گفتم، عمل نشده، آن‌چنان‌که باید عمل نشده؛ صداوسیما باید یک سرفصل کاری مخصوص آموزش‌وپرورش داشته باشد؛ آدمهای با فکر، بنشینند برنامه‌ریزی کنند.»

 7-ایجاد زمین? استفاد? درست از فضای مجازی

     «این فضای مجازی امروز از فضای حقیقیِ زندگی ما چند برابر بزرگ‌تر شده؛ بعضی‌ها اصلاً در فضای مجازی تنفّس میکنند؛ اصلاً آنجا تنفّس میکنند، زندگی‌شان در فضای مجازی است. جوانان هم سروکار دارند با فضای مجازی، با انواع‌واقسام چیزها و کارها، با برنامه‌های علمی‌اش، با اینترنتش، با شبکه‌های اجتماعی‌اش، با مبادلات و امثال اینها سروکار دارند؛ خب، اینجا لغزشگاه است. هیچ‌کس نمیگوید آقا جادّه نکش. اگر شما در یک منطقه‌ای جادّه‌ای لازم دارید، خیلی خب، جادّه بکش، جادّه‌ی اتوبان هم بکش امّا مواظب باش! آنجایی که ریزش کوه محتمل است، آنجا محاسبه‌ی لازم را بکنید. ما به دستگاه‌های ارتباطی خودمان، به مجموعه‌ی وزارت ارتباطات و شورای عالی مجازی -که بنده از آن هم گله دارم- سفارشمان این است. ما نمیگوییم این راه را ببندید؛ نه، اینکه بی‌عقلی است. یک کسانی نشسته‌اند، فکر کرده‌اند، یک راهی باز کرده‌اند به‌عنوان این فضای مجازی و به قول خودشان سایبری؛ خیلی خب، از این استفاده کنید منتها استفاده‌ی درست بکنید.»

8-تزریق روحی? شادابی و جوانی در معلم

      «یکی از کارهایی که باید در آموزش‌وپرورش انجام بگیرد، تزریق روحیه‌ی شادابی و جوانی در معلّم است؛ نگذاریم معلّم پیر بشود. پیرِ سنّی مرادم نیست؛ بعضی‌ها سنّشان جوان است امّا روحیه‌شان پیر است؛ بعضی روحیه‌شان جوان است بااینکه سنّشان زیاد است. معلّمی را سراغ داریم که به نظرم حدود هفتاد سال است معلّمی میکند، [امّا] دست برنداشته؛ اینها قیمت دارد. این روحیه‌ها را باید در آموزش پرورش احیا کرد.»

9-طراحی نظام نوین آموزشی با بهره­گیری از صاحبان فکر کشور

      «نظام آموزشی ما نظام فرسوده و قدیمی و کهنه‌ای است. نظام آموزشی کهنه است؛ این را ما از اروپایی‌ها گرفتیم، همین‌جور نگهش داشتیم، مثل یک چیز موزه‌ای مقدّس که دست به آن نخورَد! هرگاه‌یک‌باری گوشه‌کنارش را یک کمی کم و زیاد کردیم؛ نظام، نظام کهنه‌ای است؛ باید نوسازی بشود. خب، حالا البتّه همین طرح تحوّل که آقای وزیر اشاره کردند، این یک گامی است در این راه؛ خوب است لکن این را من میخواهم بگویم، برای نوسازی نظام آموزش‌وپرورش، ما باز نگاه نکنیم به دست دیگران، ببینیم حالا در فلان کشور اروپایی چه اتّفاقی افتاده، ما هم همان را رونویسی کنیم. نه آقا، صاحبان فکر بنشینند -البتّه از تجربه‌ها خوب است استفاده کنند- خودشان طرّاحی کنند، نظام نوین را طرّاحی کنند.»

10-سرمایه گذاری در توسع? کمّی و کیفی با معیارهای متعالی در دانشگاه فرهنگیان

      «یکی از چیزهایی که در آموزش‌وپرورش خیلی مهم است، همین دانشگاه فرهنگیان است؛ همین که این جوانهای عزیزمان،دانشجومعلّم‌ها، آنجا هستند. این بسیار مهم است. هرچه میتوان باید برای این مجموعه سرمایه‌گذاری در توسعه‌ی کمّی و کیفی کرد؛ با همان معیارهای متعالی که برای معلّم لازم است.»

11-لزوم نگرش تخصصی به استعدادها و مشاغل آنها

       «یکی از چیزهایی که در آموزش‌وپرورش مهم است، مسئله‌ی فنّی‌وحرفه‌ای‌ها است که بنده مکرّر روی آن تکیه کرده‌ام. کودک ما دوازده سال، تا جوان میشود، درس میخواند برای اینکه برود دانشگاه؛ آیا برای همه‌ی مشاغلی که در جامعه وجود دارد، سِیر این مسیر و رفتن به دانشگاه لازم است؟ آن‌طور که به من گزارش داده‌اند، میگویند دوازده هزار نوع شغل وجود دارد؛ آیا برای همه‌ی این دوازده هزار نوع شغل، همین درسها و همین مسیر و رفتن به دانشگاه لازم است؟ یا نه، باید آنچه هدف است، مهارت‌افزایی باشد، کارآمدی باشد برای کارهای مختلف، برای استعدادهای گوناگون؛ بعضی‌ها نخبه هستند در کار هنر، که [اگر] یک چیز صنعتی دستش بدهی درمیمانَد؛ بعضی‌ها بعکس، نخبه هستند در کار صنعت؛ یکی نخبه است در کار فکر و فلسفه، یکی نخبه است در کار مسائل اجتماعی، یکی نخبه است در کارهای خدماتی. ببینیم، پیدا کنیم استعدادها را، شناسایی کنیم و ورز بدهیم این استعدادها را تا اینکه ورزیده بشوند، تا اینکه بتوانند کار کنند، تا بتوانند ابتکار کنند. این همه ما روی ابتکار تکیه میکنیم، خب ابتکار را چه کسی میتواند انجام بدهد؟ هر آدم معمولی‌ای که نمیتواند ابتکار انجام بدهد، بایستی ورزیده بشود تا بتواند در یک زمینه‌ای ابتکار انجام بدهد.»

12-بکار بردن تعابیر رایج جمهوری اسلامی و پرهیز از بکارگیری تعابیر طاغوتی

      «یک مطلبی هم درباره‌ی [استفاده از] این نام و نشانه‌های دوران طاغوت که من میبینم بعضی‌ها اصرار دارند؛ این را هم من نمیفهمم معنایش را که حتماً باید بگوییم «پیش‌آهنگی»! خب پیش‌آهنگی یک اصطلاحِ مال دوران طاغوت است؛ چه لزومی دارد؟ این تعبیرات و این الفاظ، هرکدام پشت‌سر خودشان یک بار معنایی دارند. جزو بزرگ‌ترین کارهای جمهوری اسلامی، جعل اصطلاحاتی بود با بارهای معنایی، مثلاً فرض کنید استکبار، مستضعفین، نظام سلطه؛ این‌جور تعابیر چیزهایی است که ملّتهای دیگر، نخبگان سیاسی و فعّال و مبارزاتی ملّتهای دیگر از ما قاپیدند آنها را. [تعابیر طاغوتی‌] چه لزومی دارد؟ ما بسیج دانش‌آموزی داریم فرض بفرمایید، گروه‌های پیشتاز دانش‌آموزی مثلاً داریم یا جامعه‌ی اسلامی دانش‌آموزی، انجمن‌های اسلامی دانش‌آموزی؛ این تعبیرات، تعبیراتی است مال جمهوری اسلامی. چه لزومی دارد ما حتماً دنبال تعبیرات قدیمی برویم؟»

 


شنبه 96 خرداد 6 , ساعت 10:7 صبح

باسمه تعالی

سیاستها ومواضع حضرت امام خامنه ای (مدظله العالی)

          دردیدار اعضای انجمن­های اسلامی دانش­آموزان(01/02/95)

سیاست ها و مواضع

     1-لزوم تقویت بُعد معنوی و معناگرا در وجود انسان­ها

     «انسان مجموع? ابعاد مختلف است: غرایز هست، امیال هست، نیازها هست؛ یک بُعد، بُعد معناگرا است در هر انسانی، هم? انسانها. این بُعد، بُعد بسیار لطیفی است و در سنین جوانی لطافت این بُعد بیشتر و زلال‌تر است. این بُعد را اگر ما آحاد بشر بتوانیم در خودمان تقویت کنیم، بقیّ? ابعاد ما را هدایت خواهد کرد. نه اینکه بُعد معنوی و معناگرا جلوی غرایز را، جلوی نیازها را، جلوی تعقّل و خردورزی را بگیرد؛ نه، هم? اینها به جای خود محفوظ است، این بُعد معنویّت و معناگرایی در انسان هم? این ابعاد دیگر را هدایت می کند، اگر در ما باقی بماند، اگر تقویت بشود. آدم های خبیثی که در دنیا مشاهده می کنید که یا ظالمند، یا سفّاکند، یا پول‌پرستند، یا شهوت‌پرستند، یا شکم‌پرستند و ابعاد مادّی بر وجود این ها غلبه کرده، اینها کسانی هستند که آن بُعد معناگرا را، معنویّت‌گرا را در خودشان رشد ندادند، به تدریج ضعیف شده و از بین رفته. من به شما جوانها عرض می کنم از ماه رجب استفاده کنید، بهره ببرید برای تقویت این بُعد معنویّت‌گرا.»

 2-درگیری با استکبارِ آمریکایی و صهیونیستی

     « ما با یک جبه? دشمن که جبه? استکبار و دنباله‌ها و حواشی‌اش است، درگیریم.این معلوم است محورش آمریکا و صهیونیسم است. دنباله‌ها و آویزه‌ها و حاشیه‌هایش هم بعضی از این قدرت ها و نیمه‌قدرت‌های موجودی هستند که مشاهده می کنید. ما با این ها درگیریم؛ انقلاب اسلامی و نظام اسلامی با اینها درگیر است.»

 3-شناخت عرصه های درگیری ما با استکبار

     «این درگیری بر سر چیست؟ یا به عبارت دیگر، این درگیری ما با استکبار در چه عرصه‌هایی است؟ اگر بخواهیم عرصه‌هایی که ما در آن عرصه‌ها با آنها درگیری داریم، بشمریم، شاید من الان بتوانم ده مورد را بگویم. اگر بنشینیم فکر کنیم و مطالعه کنیم، بیشتر هم می شود؛ بیست مورد، سی مورد یا بیشتر، نقاط درگیری ما با استکبار است.»

  3-1-حفظ استقلال، عرص? درگیری جمهوری اسلامی ایران با استکبار

      «یک مسئله، مسئل? استقلال کشور است (استقلال اقتصادی، استقلال سیاسی، استقلال فرهنگی). این یکی از عرصه‌های درگیری ما با استکبار است. استکبار و قدرتهای مستکبر، طبیعت‌شان دست‌اندازی است؛ چه در دوران استعمار که مربوط به قرن هجدهم و نوزدهم و ادامه‌اش تا قرن بیستم است، چه به شکل های جدیدتر و مدرن‌تری که بعدها تأسیس کردند و الان دارند مدام روزبه‌روز، نوبه‌نو وارد میدان می کنند. هدفشان دست‌اندازی است.»   

 3-2-پیشرفت الگوساز و بدون وابستگی

      «یکی از میدان های درگیری ما مسئله‌ی پیشرفت است. اگر کشور ایران با بی‌نیازی‌ای که از قدرتهای جهانی از خودش نشان داده و به اینها اعتنا نکرده، به آنها وابسته نشده و به آنها تکیه نکرده، با این خصوصیّات، به پیشرفت برسد، این می شود پیشرفت الگوساز. یعنی؛ الگو میشود برای کشورهای دیگر، برای ملّتهای دیگر. این پیشرفت یکی از مراکز و عرصه‌های دعوای بین ما و استکبار است. ما میخواهیم به این پیشرفت دست پیدا کنیم، آنها می خواهند ما به این پیشرفت دست پیدا نکنیم.»

 3-3-حضور قدرتمندان? جمهوری اسلامی ایران

      «یکی از مسائل مورد اختلاف و عرصه‌های اختلاف، مسئل? حضور قدرتمندان? جمهوری اسلامی در منطقه و جهان است. این حضور قدرتمندانه، جلوی نقشه‌های استکبار را می گیرد.» 

 3-4-فلسطین، مقاومت،رواج فرهنگ غربی و...

      «یکی دیگر از عرصه‌ها مسئل? فلسطین است؛ یکی از عرصه‌ها مسئل? مقاومت است؛ یکی از عرصه‌ها مسئل? رواج فرهنگ غربی و سبک زندگی غربی است که اگر در یک کشوری سبک زندگی مورد قبول و مورد ترویج غربی‌ها یا آمریکایی‌ها رواج پیدا بکند، نخبگان آن جامعه تبدیل می شوند به برّه‌های رامی در مقابل سیاست های آمریکا و غرب و همان قدرت مقابل. اصرار دارند که این اتّفاق بیفتد، و جمهوری اسلامی می خواهد نگذارد این اتّفاق بیفتد.»

4- ترجیح حمله بر دفاع در جنگ نرم 

      «امّا جنگ نرم چرا؛ جنگ نرم همین الان برقرار است، طرف مقابل مشغول حمله است. ما هم از این طرف مشغولیم. حالا ما مشغول حمله‌ایم یا مشغول دفاعیم، آن [یک‌] بحث دیگری است که عقید? من این است که این طرف هم به جای دفاع باید حمله کند، ضمن اینکه مراکز دفاعی خودش را هم باید حفظ کند.»

5- مقابل? جمهوری اسلامی با خواسته های دشمن در خصوص جوانان

      «دشمن، افسر جنگ نرم ما را، که جوان ها هستند، یک جور می‌پسندد، جمهوری اسلامی یک جور می‌پسندد. این را که در جمهوری اسلامی بر روی تدیّن، پاک‌دامنی، پارسایی و پرهیز از افراط غرایز تکیه می شود، حمل نکنند بر تعصّب و، به قول خودشان، دگم‌اندیشی و تحجّر و مانند اینها. نه، این شیو? تربیتی است، این برگرفته و برخاسته‌ از تعریف افسر و فرمانده جنگ نرم است. یکی از عرصه‌های چالش ما با آمریکا این است. آمریکایی‌ها دلشان می خواهد جوانهای ما آن شجاعت را نداشته باشند. آن امید را نداشته باشند. آن انگیزه را نداشته باشند. آن تحرّک را نداشته باشند. آن توان جسمی را نداشته باشند. آن توان فکری را نداشته باشند. نسبت به دشمن خوش‌بین باشند. نسبت به فرماندهی خودی و عقب? خودی بدبین باشند. جوان ما را دشمن این‌جوری می‌پسندد.»

6- تربیت جوان با معیار جمهوری اسلامی و گسترش دایر? تبلیغ و اثر گذاری انجمن های اسلامی

     «حالا اینجا مطالب? بنده از شما عزیزان من و فرزندان من: شما باید نقش ایفا کنید برای اینکه همسالان خودتان را -جوانان دوران دبیرستان را که با شما همسال هستند- طبق این تعریف درست، بار بیاورید و کمک کنید آنها این‌جوری بشوند؛ وظیفه‌ی انجمنهای اسلامی این است. طبعاً، [این‌] در صورتی امکان‌پذیر است که در ساخت خود و در خودسازی توفیقی به دست آورده باشید... مسئولیم ما؛ همه مسئولند. شما جوان، ما پیر، امّا همه مسئولیم؛ جوانها هم مثل پیرها مسئولند، فرقی نمیکند. شما باید تلاشتان این باشد، اتّحادیّه تلاشش این باشد که جوان و مخاطبِ خود را اوّلاً هرچه می توانید از لحاظ کمّیّت گسترش بدهید؛ نمیگویم انجمنها را گسترش بدهید [بلکه] دایره‌ی تبلیغ و اثرگذاری انجمنها بر روی جوانهای همسال را گسترش بدهید. ممکن است طرف مقابل شما جزو انجمنها هم نباشد و نخواهد باشد، عیبی ندارد امّا انجمن ها کاری کنند که مخاطبان بسیاری پیدا کنند، سطح وسیعی از مخاطبان را پیدا کنند و روی آنها اثرگذار باشند، و آن اثر عبارت باشد از همین که گفتیم، یعنی تشکیل هویّت و شخصیّت جوان اسلامی، آن‌چنان‌که جمهوری اسلامی میطلبد، آن‌چنان‌که جمهوری اسلامی تعریف میکند؛ نه آن‌جوری که آمریکا و سرمایه‌دار صهیونیستی تعریف می کند. این وظیفه است.»

7- نیاز کشور به جوانان مومن و انقلابی

 «کشور به شما احتیاج دارد؛ کشور به این میلیون‌ها دانش‌آموز و دانشجویی که امروز ما در کشور داریم احتیاج مُبرمدارد. ما به جوان مؤمن، وفادار، امیدوار، بانشاط، فعّال، باابتکار احتیاج داریم، کشور احتیاج دارد، آینده‌ی کشور احتیاج دارد.»

8-ایجاد فرصت فراغتی برای دانش­آموزان جهت پرداختن به کار انقلابی

      « اوّلاً برای دانش‌آموزان، نه‌فقط برای انجمن های اسلامی، فرصت فراغتی برای پرداختن به کار انقلابی داده بشود. شیو? کار تعلیم و تربیت را، و عمدتاً تعلیم را، جوری بکنند که جوان دانش‌آموز ما همه‌ی وقت و توان و قدرت و استعداد و نیروی فکری و جسمی‌اش، صرف همین اوراقی که در این کتاب هست نشود. گاهی این‌جوری است؛ انسان می بیند که هم? قدرت جسمی و روحی و فکری و عصبی [دانش‌آموز]، صرف همین کتاب می شود؛ نه فراغت تفریح پیدا می کند، نه فراغت ورزش پیدا می کند، نه فراغت کارهای انقلابی پیدا می کند؛ خب این یک ایراد است؛ کاری کنند که دانش‌آموز ما فراغت پیدا کند. البتّه این، کار یک روز و دو روز نیست، این کار نیازمند برنامه‌ریزی است. ممکن است امروز و فردا دست ندهد امّا باید دنبال بکنند که این کار بشود. بچّه‌ها را باید انقلابی بار بیاورند؛ پس فرصت کار انقلابی بدهند، فرصت تفکّر انقلابی بدهند.»

9- میدان دادن به تشکّل های امین دانش آموزی

      «به تشکّلهای امین دانش‌آموزی میدان بدهند؛ مثل همین انجمنهای اسلامی، مثل همین اتّحادیّه؛ که اینها یک تشکّلند. تشکّل امین و متدیّن، یا بسیج، بسیج دانش‌آموزی؛ یک تشکّل است، تشکّل امین و متدیّن؛ به اینها میدان بدهند، میدان بدهند که کار کنند؛ فرصت بدهند، امکانات بدهند.»

10-برخورد با مانع  تراشی برخی مسئولین برای کار انقلابی دانش آموزان

     «نکت? سوّم، در بعضی از مدارس -اینجا هم یکی از این دو جوان عزیزمان گفتند، بنده هم اطّلاع داشتم، شنیده‌ام- با کارهای انقلابی مخالفت می شود. فرض کنید بچّه‌ها می خواهند برای بیست‌ودوّم بهمن -من‌باب‌مثال- برنامه‌ریزی کنند و آماده‌سازی کنند؛ مسئولین مدرسه به‌جای کمک، مانع‌تراشی میکنند؛ گاهی رسماً مانع می شوند؛ نه، با این رویکرد باید برخورد بشود. بچّه‌ها درسشان را باید بخوانند، خوب هم باید بخوانند. بنده طرف‌دار درس خواندنم؛ می دانید، امّا در کنار درس خواندن این کار انقلابی هم باید انجام بگیرد.»

 

 


شنبه 96 خرداد 6 , ساعت 10:6 صبح

باسمه تعالی

 

ابلاغ سیاستها ومواضع حضرت امام خامنه ای (مدظله العالی)

در دیدار شاعران در شب ولادت کریم اهل‌بیتحضرت امام حسن مجتبی(علیه‌السلام)(31/03/1395)

 

1- لزوم موضع داشتن شعر نسبت به مسایل جاری کشور

«عزیزان من! شاعر، سرمایه‌ی کشور است؛ جزو فاخرترین و عزیزترین سرمایه‌های هر کشوری شاعر است؛ البتّه همه‌ی هنرمندها سرمایه‌اند منتها شاعر یک خصوصیّاتی دارد و شعر در بین انواع‌واقسام هنرها یک خصوصیّتی دارد و این خصوصیّات موجب میشود که ارزش شاعر در جامعه بالا برود؛ سرمایه است و ذخیره است. خب، این سرمایه باید در بزنگاه‌ها مورد استفاده‌ی کشور قرار بگیرد؛ این یک استنتاج خیلی روشن و طبیعی است دیگر: آنجایی که کشور -چه در زمینه‌ی مسائل فرهنگی‌اش، چه در زمینه‌ی مسائل سیاسی‌اش، چه در زمینه‌ی مسائل اجتماعی‌اش، چه در زمینه‌ی ارتباطات مردمی و پیوندهای اجتماعی‌اش، چه در زمینه‌ی مواجهه‌ی دشمنان خارجی‌اش- احتیاج به یک کمکی دارد، خب این ذخیره مثل همان ذخیره‌ی صندوق توسعه‌ی ملّی که ما اینجا ذخیره میکنیم از پول نفت برای اینکه یک جایی، یک وقتی به درد کشور بخورد و در آنجا استفاده بشود [باید به درد بخورد]. بنابراین اگر چنانچه ما شعری داشته باشیم که نسبت به مسائل جاری کشور هیچ موضعی نداشته باشد، این شعر به کار نیاز کشور نمی‌آید؛ باید موضع داشته باشد. »


2-انتقال مسائل روز به افکار عمومی از طریق شعر

     «یک مسئله، مسئله‌ی شعرهایی است که در قضایای جاری کشور گفته شده، که خب خوشبختانه ما در این دوره‌ی خودمان شعرایی که این شعر زنده و موضع‌دار را از آنها می‌شنویم کم نیستند؛ بحمدالله هستند؛ یعنی امروز از ده پانزده‌سال پیش، از این جهت جلوتریم و بهتریم؛ منتها اینها ترویج نمیشود. فرض کنید حالا مثلاً برای شهدای غوّاص یا برای مدافعین حرم چندین شعر گفته شد یا همین شعری که امشب آقادر زمینه‌ی مسائل مدافعین حرم خواندند؛ خب اینها شعرهای خیلی خوبی است، اینها برجسته است؛ اینها چرا ترویج نمیشود؟ سؤال من این است؛ راه ترویج اینها چیست؟ یا مثلاً برای شیخ زکزاکی شعر گفته شده؛ خب شیخ زکزاکی یک فرد مظلوم و شجاع و مصمّم در راه و طریق خودش بود که مورد تهاجم قرار گرفت و از او انتقام گرفتند. خب اگر چنانچه فرض بفرمایید ما این شعر را ترجمه کنیم، بفرستیم برای جایی که آوازه‌ی او به آنجا برسد، شما ببینید چقدر اثر میگذارد؛ چقدر روحیّه میدهد! این کار را ما نمیکنیم؛ ما در این زمینه‌ها انصافاً کوتاهی داریم؛ یا در زمینه‌ی فلسطین، یا در زمینه‌ی یمن، بحرین، و مانند اینها؛ یا در زمینه‌ی خیانتهای آمریکا. خب در همین قضیّه‌ی برجام، آمریکایی‌ها کم خیانت نکردند که اینها باید گفته بشود؛ و این فقط کار سیاسیّون نیست که سیاسیّون بگویند؛ بهتر از کار سیاسیّون این است که هنرمندها اینها را بیان کنند. در بین هنرها هم آن‌چیزی‌که از همه دَم‌دست‌تر و آسان‌تر و پُررونق‌تر و سریع‌السّیرتر است، شعر است. باید اینها گفته بشود، باید اینها بیان بشود، باید اینها منتقل بشود در افکار عمومی. یا در زمینه‌ی دفاع مقدّس همین‌جور. البتّه من از این برادرهایی که در جلسه‌ی ما هم الحمدلله امشب تعدادی از این برادرهایی که در این زمینه‌ها شعر گفتند حضور دارند، صمیمانه و از تَه‌دل تشکّر میکنم؛ خوب کاری کردند، ولی خب این کار باید ادامه پیدا کند، باید توسعه پیدا کند و باید ترویج بشود؛ باید ترویج بشود. من میبینم یک‌جاهایی گویا عکسِ این موردنظر است.از فلان هنرمند بی‌اعتقاد ولنگاری که نسبت به مفاهیم انقلاب‌اسلامی و نسبت به اسلام یک‌ذرّه از خودش گرایش در طول این 38سال نشان نداده است تجلیل میشود [امّا] از یک هنرمندی که همه‌ی عمرش را در این راه گذاشته، اصلاً هیچ تجلیلی نمیشود، هیچ احترامی نمیشود، اعتنائی به او نمیشود؛ این خیلی روش غلطی است؛ مسئولین ما باید توجّه کنند به این مسائل. بنابراین یک حرف ما این است که شعرمان را شعر زنده و جاندار و موضع‌دار قرار بدهیم و آن را منعکس بکنیم، یعنی ترویج کنیم؛ افراد ترویج کنند، صداوسیما ترویج کند، دستگاه‌های دولتی و غیردولتی ترویج کنند.

 

3-استفاده از ظرفیت شعرهای پرکاربرد

     «یک مسئله، مسئله‌ی شعرهایی است که در بین مردم کاربرد زیادی دارد؛ از جمله نوحه و شعرهای مرثیه؛ نوحه خیلی اثر دارد، خیلی میتواند تأثیر بگذارد؛ [البتّه‌] اگر مضمونی در این نوحه‌ها وجود داشته باشد. فرض بفرمایید در کشور حالا ایّام عاشورا یا بعض ایّام عزاداری دیگر، شما ببینید میلیون‌ها افراد و امروز غالباً جوان، می‌ایستند به یک گوینده‌ای که دارد نوحه میخواند گوش میکنند و آن شعر و آن آهنگ در آنها حالت هیجان به وجود می‌آورد؛ سینه میزنند، گریه میکنند، اعتقاداتشان، احساساتشان، عواطفشان نسبت به مفاهیم دینی بیشتر میشود، این خیلی فرصت مهمّی است؛ ما از این فرصت باید استفاده کنیم. ما که میگویم یعنی کشور باید استفاده کند، اسلام باید استفاده کند، نظام جمهوری اسلامی باید استفاده کند.»

 

4-اهمیت ترجم? شعر فارسی به زبانهای دیگر در زمینه های مختلف

     شعر فارسی در زمینه‌های مختلف [ترجمه شود]. حالا مثلاً شعر فلسطین، شعر دفاع مقدّس، شعر زنان، شعر مربوط به مسائل منطقه؛ شعر یمن، اینها تدوین بشود، ترجمه بشود، ترجمه به عربی، ترجمه به اردو و انگلیسی و ترجمه به بعضی از زبانهای دیگر، ترجمه‌های خوب، و منتشر بشود، منعکس بشود و [به خارج از کشور] برود. حالا مثلاً فرض بفرمایید که «فلسطین در شعر فارسی» من باب مثال؛ یک موضوع است دیگر. یا در جنگ هشت‌ساله‌ی بین ایران و عراق چه گذشت، یا ماجرا چه بود. خب نمیدانند دیگر. ...»

5-استفاده از الفاظ زیبا، فاخر و جاافتاده در شعر

«من بارها این را تکرار کردم، باز هم تکرار میکنم: من خواهش میکنم از ورزدادن شعر خود و تعالی بخشیدنِ به شعری که بعداً خواهید گفت دست برندارید. یعنی شعر شما امروز شعر خوبی است، ما هم می‌پسندیم وقتی میگویید، هم لذّت میبریم، هم به‌به میگوییم، امّا این معنایش این نیست که این در قلّه قرار دارد. نه، خب شعر خوبی است، [امّا] ما میخواهیم شعر شما در قلّه قرار بگیرد؛ ما دنبال این هستیم. یکی از به‌اصطلاح ابزارهایش الفاظ است؛ لفظهای زیبا، لفظهای فاخر، لفظهای جاافتاده. گاهی انسان می‌بیند شعرها شعرهای خوبی است، [ولی‌] در آنها الفاظ نپخته‌ای یا نابجا به‌کاررفته‌ای وجود دارد؛ اینها خوب نیست. شعر وقتی که الفاظ خوبی در آن باشد انسان [راضی میشود.]»

6--ارتقای شعر با بهره گیری از نظرِ صاحب نظران

     « شعر را باید ارتقا بخشید؛ تشخیص ارتقای شعر هم با صاحب‌نظران شعری است ... آنچه به شاعر و به شعر ارزش میدهد نظر صاحب‌نظر است؛ کسی که اهل شعر باشد و بفهمد شعر یعنی چه، اصلاً شعر خوب یعنی چه، شعر بد یعنی چه؛ یعنی آنها ملاک خوبیِ شعر نیست. به‌هرحال در ارتقای شعر باید کوشید.»

7- به نظم کشیدن مضامین متون فاخرِ دینی

«یکی از کارها این است که انسان بتواند واقعاً مضامین این متونِ فاخرِ برجسته‌ی دینی را در شعر بیاورد؛ این یک رشته است، یک شعبه‌ی کار است؛ به قول سینماچی‌ها این یک ژانر شعری است، یعنی این‌جور نیست که بخواهیم حالا همه را منحصر کنیم در این، امّا یک کار این است. چون خود این دعاها علاوه بر مضامین عالی‌ای که دارد، الفاظ عالی هم دارد. این دعاهایی که وجود دارد، [مثل‌] همین دعای عرفه، دعای ابوحمزه، مناجات شعبانیّه، دعاهای صحیفه‌ی سجّادیّه، مشحون از مفاهیم عالی و معارف عالی اسلامی است، آن هم انصافاً با بهترین الفاظ و با زیباترین الفاظ؛ اینها را خوب است که منعکس بکنید.»

8-توصیه به گنجاندن معارف ائمه در شعرهای آیینی

      «ما نگاه کنیم به شعرهایی که امثال کُمِیت و دِعبل و مانند اینها درباره‌ی ائمّه (علیهم‌السّلام) گفتند، ببینیم آنها چه‌جوری میگفتند، چه میگفتند، چه مضامینی را در آن قصاید بلند میگنجاندند؛ اگر انسان بخواهد شعر خوب بگوید باید این‌جور شعری را بگوید. اگر اینها در اختیار مجموعه‌ی اداره‌کنندگان این جلسات باشد، البتّه خیلی باارزش است».

 


شنبه 96 خرداد 6 , ساعت 10:5 صبح

باسمه تعالی

 

ابلاغ سیاستها ومواضع حضرت امام خامنه ای (مدظله العالی)

در دیدار جمعى از شاعران آئینى و مداحان خراسان24/04/1395

 

1-نیازهای‌ تبیینی‌، بصیرت‌افزایی‌ و تحکیم معارف انقلاب و اسلام

   « به اعتقاد بنده برترینِ این نیازمندی‌‌ها، نیازهای‌ تبیینی‌ و بصیرت‌افزایی‌ و تحکیم معارف انقلاب و اسلام [است]؛ اینها در رأس همه‌ی‌ این نیازها است. ما ابزارش را هم بحمدالله داریم. یکی‌ از ابزارهایی‌ که ما داریم و دیگران در دنیا معمولاً ندارند، همین مدّاحی‌ است، همین روضه‌خوانی است، همین منبر است، همین مجالس مردمی‌ است؛ این در دنیا معمول نیست. در دنیا اینکه حالا یک نفر را یک جایی‌ دعوت کنند برود منبر، هزار نفر، دو هزار نفر، پنج هزار نفر، بدون دعوت، با شوق دل خودشان آنجا حاضر بشوند، بنشینند یک ساعت به حرف او گوش بدهند، چنین چیزی‌ در دنیا نیست؛ معمولاً با زحمت، با پروپاگاند، با جاذبه‌های‌ جنسی، با انواع‌واقسام جاذبه‌ها افراد را میکشانند به مجالس. اینکه حالا در اعلامیّه مینویسند که یک مدّاحی‌ -آقای‌ فلان‌کس- فلان‌جا میرود و مردم هجوم می‌‌آورند میروند می‌‌نشینند گوش میکنند، این را ما داریم، دیگران ندارند؛ این نعمت است، این را قدر بدانیم، از این فرصت استفاده کنیم. شعر هم همین‌جور است. بنابراین امروز، هم [در شعر] شعرای‌ عزیز ما... درست منطبق با نیازها بود، منطبق با همان چیزی‌ بود که امروز جامعه‌ی‌ ما نیاز دارد که بداند، بفهمد؛ در جهت بصیرت‌افزایی‌ بود- هم در خواندن نغمه‌سرایان و مدّاحان عزیزی‌ که خواندند با صداهای‌ خوش، الحمدلله اینها تا حدود زیادی‌ تأمین میشود.»

2-لزوم بازتاب مفاهیم بصیرت افزایی نسبت به ائمه، اسلام و آیند? جامع? جهانی در شعر

    « لکن من میخواهم برای‌ همیشه توصیه کنم، یعنی‌ واقعاً به فکر باشید، وقتی‌‌که شما شعر میخوانید یا دم میدهید تا مثلاً در نوحه‌خوانی‌ سینه بزنند، چیزی‌ بگویید که آن‌کس که سینه میزند، بر معرفتش بیفزاید، یک چیز جدیدی‌ بفهمد. بله، میشود گریه گرفت و مثلاً فرض کنید که مصیبت‌خوانی‌ کرد بدون بصیرت، آن هم یک مرحله‌ای‌ است، بلاشک یک مرحله‌ای‌ از فضیلت است، امّا آن فضیلت برتر، آن هدف اعلی، آن غایت‌القُصوی‌‌از همه‌ی‌ این مقدّمات، این است که ما بصیرتهایمان افزایش پیدا کند؛ نسبت به ائمّه، نسبت به قرآن، نسبت به اسلام، نسبت به آینده‌ی‌ جامعه‌ی‌ جهانی؛ اینها هدفهای‌ اصلی‌ است، اینها باید ان‌شاءالله در شعرهای‌ ما هم بیاید، در خواندن‌ها و مدّاحی‌‌های‌ ما هم بیاید.»

 


شنبه 96 خرداد 6 , ساعت 10:4 صبح

باسمه تعالی

ابلاغ سیاستها ومواضع حضرت امام خامنه ای (مدظله العالی)

          دردیدار دانشگاه افسرى و تربیت پاسداری

امام حسین (علیه‌السلام)(03/03/1395)

 

 

 

1-تبیین و روشنگری، وظیف? بزرگ هم? غمخواران ملت ایران

«وظیفه‌ی تبیین، امروز بر دوش همه است. از جمله بر دوش شما. اینکه بنده روی تبیین این‌همه تکیه میکنم، برای خاطر این است که امروز این جهاد کبیر به میزان زیادی متوقّف به تبیین است؛ تبیین، بیان کردن، روشنگری؛ امروز روشنگری لازم است. سعی کنید ذهنها را با عمق‌یابی، به اعماق حقایق و مسائل برسانید.»

2-لزوم حفظ شعارهای انقلابی

«شعارهای انقلاب را باید حفظ کرد؛ این یکی از هدفها است. یکی از کارهای بزرگ و [یکی‌] از بخشهای بزرگ این جهاد عظیم -جهاد بزرگ- عبارت است از حفظ شعارهای انقلاب. شعارها، هدفها را نشان میدهند، شعارها، راه را به ما نشان میدهند، شعارها مثل علامتهایی هستند که در راه میگذارند برای اینکه انسان راه را اشتباه نکند؛ اَلیَمینُ وَ الیَسارُ مَضَلَّةٌ و الطَّریقُ الوُسطی‌ هِیَ الجادَّة به چپ و راست نغلتند، راه مستقیم و صراط مستقیم را بروند. هنر این شعارها این است، نقشش این است.»

3-کادر سازی و اهدای آن به نظام مدیریت کشور

 «کادرسازی یکی دیگر از کارها است. آینده مال شما است؛ در آینده شماها میتوانید سهم بسزایی در به وجود آوردن و اهدا کردن کادرهای شایسته و صالح به نظام عمومی کشور و نظام مدیریّت کشور داشته باشید.»

4-تدوین تجربه های متراکم و انبوه انقلاب

«تجربه‌های متراکم انقلاب را، این تجربه‌های انبوه این 37 سال را تدوین کنید؛ این یک کار علمی است، یک پژوهش علمی - تاریخی است. امروز ما احتیاج داریم به اینکه یک نگاهی به گذشته داشته باشیم. راه‌هایی که آمدیم، کارهایی که کردیم، کارهایی که کردند، تجربه‌هایی که از سَر گذراندیم، این نشیب‌وفرازهای عجیب و غریبی که در سر راه بوده است و انقلاب توانسته خود را از این پیچ‌وواپیچ راه‌های گوناگون پیش ببرد به سمت اهداف و متوقّف نشود، این احتیاج به تدوین دارد؛ این احتیاج به کار علمی دارد.»

 5-حاکمیت اسلام، هدف درجه اول انقلاب

      «هدفهای انقلاب چیست؟ در درجه‌ی اوّل حاکمیّت اسلام است. اصلاً انقلاب برای این به‌وجود آمد؛ برای اینکه اسلام حکومت کند؛ حاکمیّت داشته باشد با معنای خاصّ خودش. اهداف انقلاب [عبارتند از]: حاکمیّت دین خدا، آزادی، عدالت اجتماعی، رفاه عمومی، ریشه‌کنی فقر و جهل، مقاومت در برابر سیل بنیان‌کنِ فساد اخلاقی‌ای که از غرب به همه‌ی دنیا سرازیر شده که شما امروز دارید خصوصیّاتش را می‌بینید.»

6-مقاومت در مقابل سیلِ بنیان کنِ تبعیض و فاصل? طبقاتی، یکی از اهداف انقلاب

      «بحث مسائل اقتصادی [هم همین‌طور است‌]. پول‌شویی؛ حالا اسم پول‌شویی را می‌آورند و این را به‌عنوان یک جرم تلقّی میکنند امّا مهم‌ترین کمپانی‌ها و شرکتهای بزرگ دنیا کارشان عبارت است از همین بازی‌های پولی و مالی و انبوه کردن ثروتهایی که در اختیار دارند؛ و طبعاً تبعیض، طبعاً فاصله‌ی طبقاتیِ روزافزون. این سیل بنیان‌کنی است، این به‌سمت همه‌ی کشورها و همه‌ی جوامع سرازیر است؛ یکی از اهداف انقلاب، مقاومت در مقابل این سیل بنیان‌کن است.»

7-مقاومت در مقابل سلط? استکبار

      «مقاومت در مقابل سلطه‌ی استکبار، یکی از اهداف انقلاب است. طبیعت استکبار سلطه است، دنبال سلطه است، دنبال فراگیر کردن سلطه است. هر ملّتی و هر نظامی که مقاومت نکند اسیر خواهد شد و در کمند آنها خواهد افتاد. اینها جزو اهداف انقلاب است.»

8-تحکیم دین اسلام و حاکمیت الهی

       «ما اگرچنانچه دنبال اقامه‌ی حکم الهی و دین الهی نباشیم، چرا اینجا هستیم؟ چرا بنده اینجا باشم؟ خب همانهایی که بودند -یا آنها یا امثال آنها- بیایند اداره کنند حکومت را. ما هستیم برای اینکه میخواهیم دین خدا را تحکیم کنیم؛ حاکمیّت دین خدا باید تحقّق پیدا کند.»

9-لزوم التیام بخشیدن بر زخمهای وارد شده از سوی دشمن

     «التیام بخشیدن به زخمهایی که دشمن وارد میکند؛ یکی از کارها این است. دشمن دارد زخمهایی را بر پیکر این انقلاب میزند و وارد میکند، ما باید به این زخمها التیام ببخشیم؛ یکی مسئله‌ی تفرّق مذهبی و طائفی است -شیعه و سنّی- یکی مسئله‌ی اختلافات جناحی است؛ یکی مسئله‌ی دوقطبی کردن‌های مصنوعیِ جامعه است؛ اینها زخمهایی است که دارند وارد میکنند؛ باید اینها را التیام بخشید.»


شنبه 96 خرداد 6 , ساعت 10:4 صبح

باسمه تعالی

ابلاغ سیاستها ومواضع حضرت امام خامنه ای (مدظله العالی)

          در مراسم بیست‌ و هفتمین سالگرد رحلت   

حضرت امام خمینی (رحمة ‌الله)

1395/03/14

1-حاکمیت دین خدا، خلاص? اهداف انقلاب و امام انقلاب

 «این هدفها خلاصه میشود در حاکمیّت دین خدا. حاکمیّت دین خدا به‌معنی عدالت اجتماعیِ به‌معنای واقعی است، به‌معنای ریشه‌کنی فقر است، به‌معنای ریشه‌کنی جهل است، به معنای ریشه‌کنی استضعاف است؛ حاکمیّت دین خدا به‌معنای برقراری منظومه‌ی ارزشهای اسلامی است، [به‌معنای‌] ریشه‌کنی آسیب‌های اجتماعی است، [به‌معنای‌] تأمین سلامت جسمی و سلامت اخلاقی و معنوی و پیشرفت علمی کشور است، [به‌معنای‌] تأمین عزّت ملّی و هویّت ملّی ایرانی و تأمین اقتدار بین‌المللی است، [به‌معنای‌] فعّال کردن ظرفیّتهایی است که خداوند در این سرزمین قرار داده است؛ اینها همه در حاکمیّت دین خدا مندرج است و امام ما را به این سمت حرکت داد؛ درست نقطه‌ی مقابل آن راهی که در رژیم طاغوت ما را به آن سمت میکشاندند و میبردند.»

2-حرکت در مسیر انقلاب و امام انقلاب، شرط رسیدن به اهداف بزرگ

      «خب، این هدفها که قطار جامعه‌ی اسلامی به برکت انقلاب به سوی آن هدفها حرکت کرد، هدفهای دور از دسترسی هستند، زمان‌بَرند، احتیاج به گذشت زمان دارند، احتیاج به تلاش دارند، لکن دسترسی به همه‌ی اینها ممکن است به یک شرط؛ آن شرط این است که قطار در همین ریل پیش برود؛ در ریل انقلاب. امام راه را به ما نشان داد، معیارها و شاخصها را به ما نشان داد، هدفها را برای ما مشخّص کرد و خود او حرکت را آغاز کرد. ما تا امروز به برکت حرکت در جهت انقلاب، دستاوردهای زیادی پیدا کرده‌ایم امّا هنوز تا آن هدفها فاصله بسیار زیاد است. میتوانیم به آن هدفها برسیم، مشروط بر اینکه این قطار بر روی همین ریل حرکت کند؛ بر روی ریلی که امام، قطار جامعه‌ی اسلامی را به حرکت درآورد. بعد از رحلت امام، ما هرجا انقلابی عمل کردیم پیش رفتیم و هرجا از انقلابیگری و حرکت جهادی غفلت کردیم، عقب ماندیم و ناکام شدیم...»

3-پیشرفت قطعی با حرکتِ انقلابی هم? ملت ایران

  «مخاطب این سخن، نسل امروز و نسل فردا و نسل فرداهای بعد است؛ مخاطب این سخن، همه‌ی ما هستیم؛ مسئولان مخاطبند؛ فعّالان سیاسی، فعّالان فرهنگی، فعّالان اجتماعی، همه مخاطب این سخنند؛ جوانان، دانشگاهیان، حوزویان، پیشه‌وران، روستاییان، شهریان، همه مخاطب این سخنند؛ همه باید بدانند میتوان این راه را با شیوه‌ی انقلابی حرکت کرد و آن‌وقت، پیشرفت قطعی است؛ و میتوان به شیوه‌ی دیگری حرکت کرد و آن‌وقت سرنوشت، سرنوشت رقّت‌آوری خواهد بود. امام تعبیر رایجی داشتند، مکرّر در مواردی میگفتند: «اسلام سیلی خواهد خورد». اگر راه را عوض کردیم، ملّت ایران سیلی خواهد خورد، اسلام هم سیلی خواهد خورد. سخن باقی است؛ حرف در این زمینه فراوان و حرفهای لازم زیاد است.»

4-منحصر کردن انقلابی به افرادی که فقط دوران انقلاب را درک کرده اند، خطاست 

      «این خطا است که گمان کنیم انقلابی فقط آن کسی است که در دوران امام بوده است، یا در دوران مبارزات در کنار امام بوده است؛ نه، بعضی کأنّه این‌جور خیال میکنند که انقلابیّون آن کسانی هستند که در دوران امام یا در دوران مبارزات یا در دوران حکومت امام بزرگوار حضور داشتند، در کنار امام بودند؛ نه، اگر معنای انقلابی را این بگیریم، انقلابی همین ما پیروپاتال‌ها خواهیم بود. انقلاب مال همه است؛ جوانها انقلابی‌اند و میتوانند انقلابی باشند، با آن معیارها و شاخصهایی که عرض خواهم کرد. میتواند یک جوانِ امروز از من سابقه‌دار در انقلاب، انقلابی‌تر باشد؛ همچنان‌که در دوران دفاع مقدّس دیدیم کسانی بودند که جان خودشان را کف دست گرفتند در راه این انقلاب و در راه اِنفاذ فرمان امام به جبهه رفتند، جانشان را فدا کردند؛ انقلابیِ صددرصد، انقلابی کامل، آنها هستند؛ آنهایی که آماده‌ی فداکاری‌اند؛ پس ما نباید انقلابی را منحصر کنیم به یک عدّه‌ای که در دوران مبارزات با امام بودند یا امام را می‌شناختند یا در کنار او بودند؛ نه، انقلاب یک شطّ جاری است و همه‌ی کسانی که در طول تاریخ با این ممیّزات حضور دارند و تلاش میکنند انقلابی‌اند، ولو امام را ندیدند؛ مثل اغلب شما جوانها.»

5-تقسیم مردم به تندرو و میانه رو، سوغات بیگانه است

      «این هم خطا است که ما خیال کنیم اگر گفتیم فلانی انقلابی است، یعنی فلانی افراطی است؛ یا وقتی میخواهیم اشاره کنیم به انقلابی‌ها و انقلابیّون، تعبیر افراطی را به کار ببریم؛ نه، این خطا است. انقلابیگری به معنای افراطی بودن نیست. این دوگانه‌هایی که سوغات بیگانه‌ها و حرف دشمنان ایران است، نباید در ایران و در فرهنگ سیاسی ما جا باز کند؛ آنها تقسیم میکنند مردم را به تندرو و میانه‌رو. بحث تندرو و کندرو نداریم. انقلابی را میگویند تندرو، غیر انقلابی را میگویند میانه‌رو! این یک دوگانه‌ی بیگانه است، آنها اینها را در رادیوهایشان، در تبلیغاتشان، در اظهاراتشان تکرار میکنند، ما این را نباید تکرار بکنیم. انقلابی، انقلابی است.»

6- توقع عمل انقلابی داشتن از همه در یک درجه، خطاست

      «این هم خطا است که ما از همه‌ی کسانی که انقلابی هستند، یک نوع عمل انقلابی توقّع داشته باشیم؛ یا یک درجه‌ی از انقلابیگری توقّع داشته باشیم؛ نه. به قول ما طلبه‌ها انقلابیگری مقول به تشکیک است. ممکن است یک نفر نسبت به مفاهیم انقلاب و عمل انقلابی بهتر حرکت کند، یک نفر به آن خوبی حرکت نکند امّا در همان راه دارد حرکت میکند. اینکه ما هرکسی خوب حرکت نکرد یا به‌طور کامل حرکت نکرد را متّهم بکنیم به غیر انقلابی یا ضدّ انقلابی این هم خطا است؛ نه، ممکن است یک نفری صد درجه میزان حرکت او ارزش دارد، یک نفری کمتر ارزش دارد، یک نفری از او کمتر ارزش دارد امّا همه در این راه حرکت میکنند. مهم این است که آن شاخصها تطبیق بکند. مهم شاخصها است. مهم این است که آن کسی هم که با آن شدّت و با آن جدّیّت حرکت نمیکند، شاخصهای انقلابیگری را داشته باشد. اگر این شاخصها وجود داشت، آن‌وقت طرف انقلابی است، فرد انقلابی، مجموعه‌ی انقلابی، دولت انقلابی، سازمان انقلابی؛ عمده این است که شاخصها را بشناسیم.»

 

7-شاخص اول: پایبندی به ارزشها و مبانی اساسی انقلاب اسلامی

الف-مبنای اول: پایبندی به اسلام ناب در مقابل اسلام آمریکایی

«مبنای اوّل، پایبندی به اسلام ناب در مقابل اسلام آمریکایی است. اسلام ناب در مقابل اسلام آمریکایی است، اسلام آمریکایی هم دو شاخه دارد: یک شاخه اسلام متحجّر، یک شاخه اسلام سکولار... اسلام ناب، اسلامی است که همه‌جانبه است؛ از زندگی فردی و خلوت فردی تا تشکیل نظام اسلامی، همه را شامل میشود...»

ب- محور بودن مردم

      «یکی دیگر از مبانی، محور بودن مردم است که وقتی ما مردمی بودن را و محور بودن مردم را با اسلام همراه میکنیم، ترکیب آن میشود جمهوری اسلامی؛ جمهوری اسلامی یعنی این؛ مردم محورند، مقاصد برای مردم است، هدفها متعلّق به مردم است، منافع مال و مِلک مردم است، اختیار در دست مردم است؛ اینها مردمی بودن است: رأی مردم، خواست مردم، حرکت مردم، عمل مردم، حضور مردم و شرافت مردم در نظام جمهوری اسلامی. این یکی از آن مبانی است و به‌معنای واقعی کلمه باید به این معتقد بود.»

 

ج-اعتقاد به پیشرفت، تحول، تکامل و تعامل با محیط با پرهیز از انحرافات

      «یکی از آن مبانی اساسی و ارزشهای اساسی عبارت است از اعتقاد به پیشرفت، اعتقاد به تحوّل، به تکامل، و تعامل با محیط، البتّه با پرهیز از انحرافها و خطاهایی که در این راه ممکن است وجود داشته باشد. تحوّل و تکامل؛ هم فقه ما، هم جامعه‌شناسی ما، هم علوم انسانی ما، هم سیاست ما، هم روشهای گوناگون ما باید روزبه‌روز بهتر بشود، منتها به دست آدمهای خبره، به دست آدمهای وارد، به دست انسانهای اهل تعمّق و کسانی که اهلیّت ایجاد راه‌های نو را دارند؛ نیمه‌سوادها و آدمهای ناوارد و مدّعی نمیتوانند کاری انجام بدهند. »

د-حمایت از محرومان و مظلومان

      « یکی از مبانی اساسی و ارزشهای اساسی نظام اسلامی عبارت است از حمایت از محرومان. یکی دیگر حمایت از مظلومان است در هر نقطه‌ی عالم. اینها ارزشهای اساسی انقلاب است؛ از اینها نمیشود صرفِ‌نظر کرد. اگر کسی، کسانی یا جریانی نسبت به محرومین بی‌تفاوت باشد، یا نسبت به مظلومان عالم بی‌تفاوت باشد، این شاخص در او وجود ندارد.»

8-شاخص دوم:همت بلند برای رسیدن به آرمانهای انقلاب

      «شاخص دوّم، همّت بلند برای رسیدن به آرمانها، صرفِ‌نظر نکردن از آرمانها و منصرف نشدن از هدفهای بزرگ [است‌]. ... شاخص دوّم این است که هرگز منصرف نشویم از رسیدن به آن اهداف بلند و آرمانهای بلند؛ تسلیم نشویم در مقابل فشارها.»

9-شاخص سوم: پایبندی به استقلال همه جانب? کشور

الف-استقلال سیاسی

      «این استقلال خیلی مهم است؛ استقلال داخلی، استقلال منطقه‌ای، استقلال جهانی و بین‌المللی؛ در همه‌ی این مسائل استقلال کشور و استقلال نظام را حفظ کردن.  معنایش این است که ما در زمینه‌ی سیاسی فریب نخوریم...»

ب-استقلال فرهنگی، مهمترین استقلال

      «استقلال فرهنگی به اعتقاد بنده از همه‌ی اینها مهم‌تر است. استقلال فرهنگی در این است که سبک زندگی را، سبک زندگی اسلامی - ایرانی انتخاب بکنیم. بنده در باب سبک زندگی دو سه سال قبل از این مفصّل صحبت کردم؛ سبک زندگی از معماری، از زندگی شهری، از زیستِ انسانی، از پیوندهای اجتماعی تا همه‌ی مسائل گوناگون را شامل میشود. تقلید از غرب و از بیگانه در سبک زندگی، درست نقطه‌ی مقابل استقلال فرهنگی است.»

ج-استقلال اقتصادی

      «و استقلال اقتصادی -به‌طور خلاصه- هضم نشدن در هاضمه‌ی اقتصاد جامعه‌ی جهانی است. .... اینکه یک کشوری اقتصادش را ادغام کند در اقتصاد جهانی، افتخار نیست؛ این خسارت است، این ضرر است، این شکست است...

اینکه ما خیال کنیم رونق اقتصاد کشور صرفاً با سرمایه‌گذاری خارجی تأمین میشود، خطا است. سرمایه‌گذاری خارجی البتّه چیز خوبی است امّا این یکی از خانه‌های جدول اقتصاد مقاومتی را پر میکند. مهم‌تر از سرمایه‌گذاری خارجی، فعّال کردن ظرفیّتهای درونی و داخلی است. ..»

10-شاخص چهارم: حساسیت در برابر دشمن

 « حسّاسیّت در برابر دشمن. دشمن را بشناسیم، در برابر حرکات دشمن حسّاسیّت داشته باشیم. ... هر فردی و هر جریانی که برای اسلام و به نام اسلام کار میکند، اگر به آمریکا اعتماد کرد، خطای بزرگی مرتکب شده و سیلی‌اش را خواهد خورد؛ کمااینکه خوردند. »

11-شاخص پنجم: تقوای دینی و سیاسی

      «...«اَلَّذینَ ءامَنوا یُقاتِلونَ فی سَبیلِ اللهِ وَ الَّذینَ کَفَرُوا یُقاتِلونَ فی سَبیلِ الطّاغوتِ فَقاتِلُوا اَولِیآءَ الشَّیط?نِ اِنَّ کَیدَ الشَّیط?نِ کانَ ضَعیفًا» اینها دستور قرآن است. اینکه ما خودمان را و مردممان را و جوانانمان را و مسئولینمان را به احساس مسئولیّت در مقابل این حرفها فرا میخوانیم، فقط یک توصیه‌ی عقلائی نیست، یک توصیه‌ی سیاسی نیست؛ این یک خواست دینی است؛ رعایت آن، تقوای دینی است. این تقوای دینی است؛ تقوای سیاسی هم در داخل همین مندرج است؛ اگرچنانچه این تقوای دینی تحقّق پیدا کرد، تقوای سیاسی هم همراه همین است. تقوای سیاسی یعنی انسان از لغزشگاه‌هایی که دشمن میتواند از آن استفاده کند، پرهیز بکند.»

12- اهتمام به گفتار و کردار امام

      «امام الگو است؛ امام الگو است و انصافاً الگوی کاملی است. در همه‌ی این شاخصها، امام در آن سطح بالا قرار دارد. ما سالها در شکلهای گوناگون با امام معاشر بودیم و محشور بودیم؛ هم آن‌وقتی که در قم تدریس میکرد، هم آن‌وقتی که در نجف در تبعید بود، هم آن‌وقتی که در رأس حکومت و در قلّه‌ی اعتبار سیاسی بین‌المللی قرار داشت؛ امام را در همه‌ی این حالات دیده‌ایم؛ انصافاً در همه‌ی این شاخصهایی که گفتیم، امام در بالاترین رتبه قرار دارد. به گفتار امام و کردار امام اهتمام بوَرزید. این صحیفه‌ی امام را جوانهای عزیز ما بخوانند و با آن اُنس پیدا کنند؛ وصیّت‌نامه‌ی امام را بخوانید، با وصیّت‌نامه‌ی امام اُنس پیدا کنید، در آن تعمّق بکنید.»

13- استفاده از تجرب? مذاکرات هسته ای

      « یک تجربه‌ای ما در مذاکرات هسته‌ای پیدا کردیم؛ این تجربه را نباید فراموش کنیم. این تجربه این است که اگر ما تنازل هم بکنیم، آمریکا دست از نقش مخرّب خودش برنمیدارد؛ این را ما در مذاکرات هسته‌ای تجربه کردیم...»

14- لزوم حفظ اتحاد بین دولت و ملت

      « اتّحاد دولت و ملّت را به هم نزنید. ممکن است شما از یک دولتی خوشت بیاید، از یک دولت دیگری خوشت نیاید؛ دیگری هم از آن دولت دیگر خوشش نیاید، از این دولت خوشش بیاید؛ ممکن است، اشکالی هم ندارد. -رقابتهای انتخاباتی به جای خود، اختلاف‌نظرها به جای خود، حتّی انتقاد هم به جای خود- امّا دولت و ملّت باید همه در کنار هم باشند؛ یعنی اگر در این مملکت یک حادثه‌ای رخ بدهد که تهدیدی برای کشور باشد، دولت و ملّت باید همدوش حرکت کنند...»

15- مراقبت همه جانبه در مقابل حرکت خصمانه آمریکا

      « تقابل با آمریکا، تقابل با یک جبهه است. یک جبهه‌ای وجود دارد که در قطب آن و مرکز آن آمریکا است امّا امتداد آن به جاهای گوناگونی کشیده میشود؛ حتّی گاهی به داخل کشور هم کشیده میشود؛ غفلت نکنید. اینکه مواظب حرکت خصمانه‌ی آمریکا باید بود، معنایش این است که مراقب همه‌ی این جبهه باشید. بدانید دشمنی فقط از ناحیه‌ی دستگاه امنیّتی آمریکا نیست؛ گاهی اوقات این دستگاه امنیّتی سرانگشتانی دارد که این سرانگشتان به‌صورت دولتهای منطقه‌ای یا جور دیگری خودشان را نشان میدهند.»

16- حفظ و برجسته نمودن خطوط فاصل با دشمن

      «خطوط فاصل با دشمن باید در نظر باشد و برجسته باشد. نگذارید خطوط فاصل با دشمنی که با انقلاب دشمن است، با نظام دشمن است، با امام دشمن است، کم‌رنگ بشود. بعضی از جریانهای داخل کشور ما از این نقطه غفلت کردند، خطوط مرزی خودشان را با دشمن حفظ نکردند...»

17-اعتماد و اطمینان به وعده‌ی «اِن تَنصُرُوا اللهَ یَنصُرکُم»

      « به وعده‌ی «اِن تَنصُرُوا اللهَ یَنصُرکُم»(19) اعتماد و اطمینان داشته باشید. ملّت عزیز، جوانان عزیز! بدانید: به کوری چشم دشمن شما پیروزید.»

 


شنبه 96 خرداد 6 , ساعت 10:3 صبح

باسمه تعالی

ابلاغ سیاستها ومواضع حضرت امام خامنه ای (مدظله العالی)

در محفل انس با قرآن کریم

 در اولین روز ماه مبارک رمضان 1437 حسینیه‌ی حضرت امام خمینی (رحمت الله)18/03/95

 

1-پرهیز از آمیختن الحان قرآنی با موسیقی های مبتذل      

     « قرآن را با آوازه‌خوانی اشتباه نگیرید؛ آوازه‌خوانی یک مقوله‌ی دیگر است؛ البتّه الان متأسّفانه در خوانندگان مصری کسانی هستند که تالی قرآنند امّا آواز میخوانند، آوازه‌خوانی میکنند؛ هستند. آن قرّاء نسلهای قبل -مثل شیخ مصطفی اسماعیل، مثل شیخ عبدالفتّاح شعشائی، حتّی مثل محمّد رفعت- این بزرگان همه موسیقی‌دان بودند امّا قرآن را با آهنگ و الحان قرآنی میخواندند؛ نمیگذاشتند با الحان کاباره‌ای و نمیدانم موسیقی‌های مبتذل مخلوط بشود...»

2-برگزاری جلسات قرائت قرآن در کشور   

   «. منظور از جلسه‌ی تلاوت قرآن این است که جلسه‌ای تشکیل بشود، افراد حاضر بشوند، قاری قرآن بنشیند آنجا یک ساعت -کمتر یا بیشتر- قرآن بخواند؛ مستمعین [هم] فقط برای شنیدن قرآن بیایند آنجا بنشینند؛ بیایند بنشینند و قرآن را بشنوند. این خیلی مؤثّر است. این از خواندنِ خود انسان هم در مواردی تأثیرش بیشتر است.»

3-دنیای امروز، دنیایی محتاج به قرآن

«بشر دیگر متاعی برای قانع کردن ذهن و دل و جان انسانها ندارد که ارائه کند. میگویند، میبافند، امّا در دلهای مردم قبول پیدا نمیکند. قرآن چرا. اگر چنانچه رشحه‌ای از رشحات قرآن -نه کلّ قرآن، [فقط] یک رشحه‌ای از رشحات قرآن- با بیان متناسبِ امروز فرستاده بشود، دلها جذب میشود؛ ما خودمان این را داریم تجربه میکنیم، این را داریم می‌بینیم؛ امروز بشر، محتاج قرآن است.

 و قرآن در دنیای امروز میتواند فعّال‌مایشاء باشد؛ میتواند کار بکند، میتواند پیش برود. قدرتها و ابرقدرت‌‌ها و بمب اتم و رژیم صهیونیستی و امثال اینها، هیچ غلطی نمیتوانند بکنند؛ مهم این است که ما پایه‌های ایمانیِ قرآنی خودمان را روزبه‌روز مستحکم‌تر کنیم، و زبان انتقال قرآن را بلد بشویم و مفاهیم قرآن را منتقل کنیم؛ مثل یک داروی مقوّی که شما یک قطره‌اش را در یک لیوان میریزید میدهید طرف میخورد و استفاده میکند؛ [امّا] اگر پنج قطره به جای یک قطره ریختید ممکن است ضرر کند و نتواند هضم کند؛ آن زبان مناسب را باید پیدا کرد؛ منتها ما باید خودمان را اشباع کنیم، دلهایمان را اشباع کنیم، روحمان را اشباع کنیم و پُرکنیم از معارف قرآنی؛ ما خودمان هم خیلی محتاجیم.»

 


<      1   2   3   4   5      

لیست کل یادداشت های این وبلاگ