باسمه تعالی
ابلاغ سیاستها ومواضع حضرت امام خامنه ای (مدظله العالی)
در دیدار دانشآموزان و دانشجویان (12/08/1395)
1- سیزدهم آبان، روز مبارزه با استکبار و روز جوانِ مومن، انقلابی، شجاع، دلاور و مبتکر
«سیزدهم آبان اگرچه محلّ تلاقی چند حادثه است -حادثهی تبعید امام بزرگوار، حادثهی کشتار دانشآموزان در خیابانهای تهران- لکن آن چیزی که این روز را برجسته کرده است، حادثهی تصرّف و تسخیر سفارت آمریکا یا به معنای درست لانهی جاسوسی آمریکا است. بنابراین روز سیزدهم آبان که نام آن را در کشور روز [مبارزه با] استکبار نهادهاند، به نظر من -ضمن اینکه آن نام، نام درستی است- روز جوان است؛ روز جوان مؤمن، جوان انقلابی، جوان شجاع، جوان دلاور، جوان مبتکر، جوانی که دست به کاری میزند که دشمن را از ابتکار، و از حرکت بازمیدارد. به این معنا روز جوان است.»
2- خنثی کردن توطئ? آمریکا بوسیل? مردم و جوانان انقلابی
«از ساعات اوّل پیروزی انقلاب بلکه حتّی قبل از انقلاب دشمن درصدد توطئه برآمد. آمریکاییها چند روز قبل از پیروزی انقلاب آدم فرستادند اینجا که شاید بتوانند یک کودتایی راه بیندازند و حرکت مردم را خنثی کنند که البتّه نتوانستند. بعد هم که انقلاب پیروز شد، انواع و اقسام تلاشها را کردند؛ چه تلاشهای سیاسی رسمی که سنای آمریکا از همان روزهای اوّل علیه جمهوری اسلامی موضع گرفت، اعلام خصومت کرد، اعلام تحریم کرد -که این راههای رسمی بود، راههای علنی بود- چه از راههای غیر علنی، که تماس گرفتند با عوامل خودشان، با مزدوران خودشان در داخل کشور که شاید بتوانند از حضور قومیّتهای مختلف برای ایجاد اختلاف در میان ملّت استفاده کنند، که تو دهنشان خورد. هم خود قومیّتهای ما -عرب ما، تُرک ما، کُرد ما، لُر ما، ترکمن ما، که همه آماج این توطئه بودند- در مقابل آمریکا ایستادند و هم جوانان مؤمن، جوانانی که آن روز، هنوز اسم پاسدار رویشان نبود، اسم بسیج رویشان نبود امّا بهمعنای حقیقی کلمه پاسدار انقلاب بودند و بسیجیِ راه انقلاب بودند، رفتند توطئهی آمریکا را خنثی کردند. بنابراین آمریکاییها از ساعت اوّل شروع کردند و اینها همه غیر از کارهایی بود که در داخل سفارت آمریکا همینجا در تهران انجام میگرفت.»
3- انتقاد از خالی بودن کتابهای درسی از اسناد منتشرشده دربار? لان? جاسوسی
«بعد از آنکه جوانهای ما رفتند و این مرکز را تسخیر کردند و با زحمت زیاد توانستند کاغذهایی را که خرد شده بود، مدارکی را که در کاغذخردکن ریخته شده بود، گردآوری کنند، جمع کنند، بههم بچسبانند و بهصورت کتاب دربیاورند، آنوقت معلوم شد که چه توطئههایی هم در طول این مدّت در داخل سفارت آمریکا وجود داشته. این کتابها حدود هفتاد جلد است؛ شماها خواندهاید اینها را؟ چرا هیچ نشانی از مضامین برگزیدهی این کتابها در مجموعهی مدارس ما، دبیرستانهای ما، دانشگاههای ما نیست؟ چرا؟ این یکی از اعتراضهای من است. وزیر جدید محترم آموزشوپرورش اینجا در جلسه هستند؛ چرا اینها را داخل کتابهای درسی قرار نمیدهید؟ چرا نمیگذارید نسل جوان ما، نسل جدید ما بفهمد و بداند که آمریکا با اینجا چه کرده است و چه توطئههایی زیر سر داشته؟»
4- انقلاب یعنی جلوگیری از تحرّک ابرقدرتِ پُرروی زیادهخواه آمریکا
«حرکت دانشجویان برای تسخیر سفارت، واکنش به اینهمه خباثت بود که پیروزمندانه اتّفاق افتاد؛ یعنی جلوی تحرّک ابرقدرتِ پُرروی زیادهخواه آمریکا را در داخل کشور گرفت؛ انقلاب یعنی این. آن ابرقدرتی که عادت کرده بود 25 سال، 30 سال هرچه اراده میکند در ایران اتّفاق بیفتد و انجام بدهد، انجام میدهد و ایران مال او است، متعلّق به او است، دولتش، حکومتش، پادشاهش، نفتش، ذخایرش، معادنش، آیندهاش، همه چیزش مال او است و حالا از دستش گرفته شده بود و درصدد تهاجم بود، دید جوانها جلوی این تهاجم را گرفتند و گرفتند و گرفتند و ملّت ایران ایستاد و رهبر این حرکت عظیم هم شخص امام بزرگوار بود.»
5- استکبار و آدمهای وابسته و از نفسافتادههایداخل، عاملتزریق دو اشتباه به افکار مردم
«دو اشتباه دارد تزریق میشود به افکار عمومی مردم ما. عامل این تزریق هم در درجهی اوّل خود دستگاه استکبار و آمریکا هستند، و درجهی دوّم بعضی آدمها در داخل؛ آدمهایی که -من همه را متّهم نمیکنم- بعضیشان وابستهی به تشکیلات سرویسهای جاسوسی یا سیاسی یا مراکز خاصّ آمریکایی هستند، بعضیشان هم نه، وابستگی ندارند؛ ازنفسافتادهها، پشیمانشدهها، بوی لذّت دنیا به مشامشان رسیدهها. آنها این فکر را، این دو خطا را دارند حواله میدهند به اینها، اینها هم در منبرهای مختلف، در جایگاههای مختلف، این را توسعه میدهند و گسترش میدهند؛ داخل دانشگاه، بیرون دانشگاه، در مطبوعات و جاهای مختلف...»
6- ترویج تعصبی و جاهلانه بودن« هرچه فریاد دارید، بر سر آمریکا بزنید»، خطاست.
«یکی اینکه اینجور تبلیغ میکنند که اینکه امام فرمود هرچه فریاد دارید، بر سر آمریکا بزنید -که امروز هم همین حکم جاری است- از سر تعصّب و غرور است یعنی منطقی پشت سرش نیست؛ این را میخواهند ترویج کنند. میخواهند بگویند جوانهای ما، انقلابیّون ما، مردم ما، مسئولین ما، که سینه سپر میکنند و در مقابل آمریکا میایستند و نسبت به توطئههای او افشاگری میکنند، مردمان متعصّبیاند؛ کارشان از روی حمیّت، جاهلی و از روی تعصّب است؛ این را میخواهند بیان بکنند. درحالیکه درست 180 درجه قضیّه عکس است. اینکه فرمود هرچه فریاد دارید، بر سر آمریکا بزنید، پشتش یک منطق محکم وجود دارد. آن منطق این است که اساس سیاست آمریکا بر افزونطلبی و دستاندازی است.»
7- دست اندازی به کشورهای جهان، سیاست آمریکا برای حفظ امنیت داخلی خود
«تاریخ آمریکا در این 250 سالی که از عمر آن میگذرد، این را نشان میدهد -البتّه اوایل خیلی کمتر، از حدود صد سال پیش یا اندکی کمتر از صد سال پیش، خیلی بیشتر- سیاست کلّی آمریکا این است که امنیّت داخلیاش را بهوسیلهی دستاندازی به کشورهای جهان و تصرّف مناطق نفوذ فراوان تأمین کند؛ اینجور عمل میکنند؛ این سیاست آنها است. این سیاست را در منطقهی غرب آسیا اِعمال کردند، در ایران در دوران طاغوت اِعمال کردند، در کشورهای همسایهی ما اِعمال کردند. بر سر این قضیّه با شوروی سابق زورآزمایی داشتند -او بهطرف خود میکشید، این بهطرف خود میکشید- و ایران منطقهی نفوذ آمریکا بود.»
8- ایستادگی در مقابل آمریکا و فریادکشیدن برسرآن یعنی دفاع از ارزشهای انسانی
«اینکه گفتند در مقابل آمریکا بِایستید، هرچه فریاد دارید بر سر آمریکا بزنید، بهمعنای دفاع از ارزشها است؛ نهفقط ارزشهای مخصوص مسلمانها، دفاع از ارزشهای انسانی. امروز به اعتراف خود آمریکاییها، دولت آمریکا و نظام آمریکا از ارزشهای انسانی فرسنگها دور افتاده.»
9- مرگبر آمریکا یعنی مرگِ اعمال غیرانسانی
«ارزشهای انسانی در آن کشور نابودشده و لگدمالشده است؛ تبعیض نژادی وجود دارد. همین چند روز قبل از این، آن مرد در تبلیغات انتخاباتیاش ایستاد و گفت شما اگر رنگینپوست هستید، اگر سیاهپوست و سرخپوست هستید، در خیابانهای نیویورک و شیکاگو و واشنگتن و کالیفرنیا و غیرذلک وقتی راه میروید، نمیتوانید مطمئن باشید که تا چند دقیقهی دیگر زندهاید. شما ببینید! این حرف را کسی دارد میزند که انتظار دارد چند روز دیگر برود در کاخ سفید، بنشیند آمریکا را اداره کند. نژادپرستی آمریکا یعنی این. فقر آمریکاییها را [هم گفت]. گفت 44 میلیون نفر در آمریکا گرسنهاند. او گفت و دیگران هم گفتند که کمتر از یک درصد مردم آمریکا مالک نود درصد ثروت آمریکا هستند. ارزشهای انسانی در آنجا لگدمال شده است؛ تبعیض، اختلاف، نژادپرستی، لگدمال کردن حقوق بشر. «مرگ بر آمریکا» که شما فریاد میزنید، اینکه گفتند «هرچه فریاد دارید بر سر آمریکا بکشید»، یعنی مرگ بر این چیزها. امام بهخاطر همین چیزها گفت که هرچه فریاد دارید، بر سر آمریکا بکشید.»
10- وجود دلایل آشکار دشمنی آمریکا با جمهوری اسلامی ایران
«اینها همه یک طرف، یک طرف دیگر قضیّه و یک عامل مهمّ دیگر قضیّه هم این است که اینها همان روزهای اوّل، زمینهی یک ضربهی بزرگ به ملّت ایران را فراهم کردند، یعنی محمّدرضا را پناه دادند در آمریکا، برای اینکه او را نگه دارند، زمینه را فراهم کنند، عواملش را در اینجا تقویت کنند، خود او هم باشد، بعد همان کاری را که در 28 مرداد سال 32 انجام دادند -یعنی 25 سال قبل از آن تاریخ- دومرتبه انجام بدهند. در 28 مرداد هم محمّدرضا از ایران فرار کرد؛ انگلیسیها و آمریکاییها دست به دست هم دادند، مخفیانه آمدند داخل، از سفارتهای گوناگون استفاده کردند، پناه گرفتند، عوامل خودشان را تجهیز کردند، آماده کردند، از غفلت آن روز مردم استفاده کردند، دومرتبه محمّدرضا را برگرداندند و همان برگرداندن بود که 25 سال تسمه از گُردهی این ملّت کشید و پدر این مردم را درآورد. اینها میخواستند این کار را دوباره انجام بدهند، [امّا] امام جلوی این را گرفت، سد کرد، ملّت ایران را بیدار کرد و ملّت ایران بیدار شدند. بنابراین این شعار ضدّ آمریکایی، این فریاد کشیدن بر سر آمریکا از روی تعصّب نیست، از روی جهالت نیست، از روی لجبازی نیست؛ از روی منطق است؛ متّکی به یک پشتوانه و عقبهی منطقی و فکری است. پس هم جوانهای عزیز ما، هم کسانی که مینویسند و میگویند و دارای منبر هستند برای گفتن -منبر مطبوعات، منبر دانشگاه، منبر کلاس درس، منبرهای گوناگون- بدانند و توجّه کنند که اگر امروز ملّت ایران شعار ضدّ آمریکا میدهد و قبلاً هم در این سی و چند سال شعار میداده است، به خاطر یک منطق محکم است.
در طول این سالها هم ما هشت سال با صدّام جنگ داشتیم، آمریکاییها پشت سر صدّام محکم ایستادند؛ هرچه توانستند به او کمک کردند. [آمریکاییها] بعد از جنگ یک جور، قبل از شروع جنگ یک جور، در دوران جنگ یک جور، تا امروز یک جور، در قضیّهی برجام یک جور، بعد از برجام یک جور [دشمنی کردند]. چند روز قبل از این، همین آقای مذاکرهکنندهی آمریکایی(5) صریحاً ایستاد و گفت -و در تلویزیون ما هم پخش شد- که ما بعد از برجام هم ایران را تحریم کردیم. آمریکا این است.
ایستادگی ملّت ایران در مقابل آمریکا ایستادگی متّکی به منطق است. [پس] خطای اوّل این بود که میخواهند وانمود کنند مردم از روی لجاجت در مقابل آمریکا ایستادهاند. واقع قضیّه عکس این است؛ مردم از روی منطق در مقابل آمریکا ایستادهاند.
11-تزریق فکر غلطِ حل مشکلات کشور بوسیل? سازش با آمریکا، خطاست.
خطای دوّم؛ فکر غلط و خطائی که این هم باز دارد بهنحوی از سوی آمریکاییها تزریق میشود و کسانی هم در داخل آن را ترویج میکنند و از اوّلی خطرناکتر است، این است کهاگر ما با آمریکا سازش کنیم، مشکلات کشورمان حل خواهد شد.[این] از آن اشتباهات عجیبوغریب و بسیار خطرناک [است]. [میگویند] اگر ما با آمریکا سازش کردیم، مشکلات کشور حل میشود. خب، حالا ده تا دلیل میشود شمرد برای اینکه این حرف غلط است، این حرف دروغ است، این حرف فریب است. سازش با آمریکا مشکلات کشور را بههیچوجه حل نمیکند؛ نه مشکلات اقتصادی را، نه مشکلات سیاسی را، نه مشکلات امنیّتی را، نه مشکلات اخلاقی را، بلکه بدتر خواهد کرد. ده پانزده دلیل وجود دارد. ...
12- آمریکا، دروغگو، فریبگر، بحران زد? اقتصادی، بینالمللی، اخلاقی و سیاسی
اوّلاً طرف دروغگو است، فریبگر است، بدعهد است، خنجرازپشتبزن است، در همان حالی که دارد با یک دست دست میدهد، به قول خودشان یک مشت سنگ در دست دیگرش است که بزند به سر طرف مقابل. طرف، اینجور آدمی است.
ثانیاً آمریکا میخواهد مشکلات ملّت ایران را حل کند؟ خود آمریکا دچار بحران است؛ این را چرا نمیگویند؟ این را همهیدستگاههای مهمّ قضاوتکنندهی در اینگونه مسائل در دنیا، حتّی خود آمریکاییها دارند میگویند. آمریکا دچار بحران است؛ بحران اقتصادی، بحران بینالمللی، بحران سیاسی، بحران اخلاقی؛ خودش دچار بحران است. امروز قرضهای دولت آمریکا تقریباً نزدیک به تولید ناخالص کلّ آمریکا است؛ این نشانهی بحران است،این را اقتصاددانها میگویند. میگویند هروقتی که دیون یک دولت نزدیک شد به تولید ناخالص یک دولت، این دولت در حال بحران است... از لحاظ سیاسی [هم] دچار بحرانند. امروز بدون استثنا، در هر نقطهای از دنیا -این را من با قاطعیّت عرض میکنم- که یک ملّتی قیام کند، حرکت کند علیه مستبدّی، علیه دولتی، علیه حکومتی، شعارش «مرگ بر آمریکا» است؛ یکروز شعار مرگ بر آمریکا فقط مال اینجا بود؛ امروز در منطقهی غرب آسیا، در منطقهی شرق آسیا، [حتّی] در خود اروپا، در منطقهی آمریکای لاتین، در منطقهی آفریقا، ملّتهایی که قیام میکنند، اوّلین شعارشان علیه آمریکا است؛ این وضع سیاسی آمریکا است. بحران از این بالاتر؟
13-سربلندی و چهر? درخشان ایران، نقط? مقابل بحران آمریکا
ما در نقطهی مقابلیم؛ خدا را شکر؛ این کار خدا است؛ این لطف خدا به این ملّت است که به آنها شجاعت داد، به آنها بصیرت داد، به آنها استقامت داد، مشکلات را تحمّل کردند، مردان و زنان مؤمن این ملّت توانستند جوری مشی کنند و جوری عمل کنند که امروز ملّت ایران در خاورمیانه سربلند است. در عراق، در سوریه، در لبنان، در یمن، در منطقهی خلیج فارس، در هرجا که شما نگاه میکنید، ایران یک چهرهی درخشان است...
14- حل مشکلات کشور در گرو جوشیدن اراده و استقامت ملّت
... عزیزان من! خودتان را برای آینده آماده کنید؛ خودتان را برای ادارهی این کشور آماده کنید. علاج مشکلات این کشور -چه مشکلاتی که امروز داریم، چه مشکلاتی که بعدها خواهیم داشت، چه مشکلاتی که هر کشوری و هر ملّتی دارد؛ بالاخره هیچ کشوری که بدون مشکل نیست- و حلّ این مشکلات، در گرو جوشیدن اراده و استقامت از درون ملّت است؛ از درون ملّت بایستی اراده، استقامت، عزم راسخ، ایستادگی بجوشد؛ چشمها، باز؛ روحیّهها با توکّل به خدا و اعتمادبهنفس، قوی. اگر به خدا توکّل داشته باشیم و به خودمان اعتماد کنیم، روحیّههایمان قوی خواهد بود؛ هم در زمینهی علمی، هم در زمینهی مدیریّتی، هم در زمینهی اداری. آنچه من بر روی آن تکیه میکنم روحیّهی انقلابیگری است؛ این روحیّه را باید حفظ کنید. معنای روحیّهی انقلابی چیست؟ معنایش این است که یک انسان انقلابی، شجاعت دارد، اهل اقدام است، اهل عمل است، ابتکار میورزد، بنبستشکنی میکند، گرهگشایی میکند؛ از چیزی نمیترسد، به آینده امیدوار است، به امید خدا به سمت آیندهی روشن حرکت میکند؛ انقلابیگری یعنی این؛ این [فرد] انقلابی است؛ این روحیّهی انقلابی را باید حفظ کرد.
باسمه تعالی
ابلاغ سیاستها ومواضع حضرت امام خامنه ای (مدظله العالی)
دردیدار مسئولان و سفرای کشورهای اسلامی به مناسبت سالروز بعثت پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم)(16/02/95)
1-احتیاج عالم بشریت و امت اسلامی به معنا و حقیقت بعثت
« قرآن کریم این آیهی شریفهی «لَقَد جآءَکُم رَسولٌ مِن اَنفُسِکُم عِزیزٌ عَلَیهِ ما عَنِتُّم حَریصٌ عَلَیکُم» را خطاب به همهی بشریّت فرموده است که فقرهی آخر [آن] «بِالمُؤمِنینَ رَئوفٌ رَحیم»(2) است. امّا رنج بشریّت، مشکلات زندگی انسانها و جوامع بشری، گران است بر جان مبارک پیغمبر اسلام، حَریصٌ عَلَیکُم؛ مشتاق هدایت آنها و مشتاق سعادت آنها است. بعثت برای همهی انسانها است. بعد هم در دنبالهی همین آیه دلداری قرآن به پیامبر اکرم جالب است: «فَاِن تَوَلَّوا فَقُل حَسبِیَ اللهُ لآ اِلهَ اِلّا هُوَ عَلَیهِ تَوَکَّلتُ وَ هُوَ رَبُّ العَرشِ العَظیم»(3) خطاب به بشریّت، در راه صلاح و اصلاح بشریّت گام بردار و به خدای واحدِ احد توکّل کن؛ همهچیز دست او است و سنّتهای الهی در خدمت این حرکت است. امروز ما به معنای بعثت احتیاج داریم؛ بشریّت احتیاج دارد، بخصوص امّت اسلامی.»
2-عید مبعث، عید برانگیختگی برای زدودن رنج های بشری
«عید مبعث عید برانگیختگی برای زدودن رنجهای بشر است؛ بنابراین حقیقتاً عید است. رنجهای عمدهی بشر که در طول تاریخ ادامه داشته است و امروز هم این رنجها به شکلهای گوناگون ادامه دارد، بندگی غیر خدا، استقرار ظلم و بیعدالتی، شکاف میان طبقات مردم، رنجهای فرودستان و زورگویی زورگویان است؛ اینها رنجهای همیشهی بشر است. این چیزها با انگیزههای فاسد و مفسد قدرتمندانِ زورگو همواره بر بشر تحمیل شده است؛ بعثت برای زدودن این رنجها است. درواقع روز مبعث، روز رجوع به فطرت الهی است؛ چون همهی این رنجها و دردها و نابسامانیها در فطرت الهی که در نهاد بشر به ودیعه گذاشته شده است، مردود اعلام شده. فطرت الهی برای بشر طرفداری از حق، طرفداری از عدل و طرفداری از مجاهدت در راه مظلومان است؛ این فطرت انسانی است.»
3- جبه? مقابل بعثت، جبه? جاهلیت است.
«جبههی مقابل بعثت، جبههی جاهلیّت است. جاهلیّت را یک امر مربوط به یک مقطع تاریخیِ مشخّص و معیّنی نباید دانست که بگوییم آن روز پیغمبر در مقابل جاهلیّت قرار داشت و آن روز گذشت؛ جاهلیّت مخصوص آن روز نیست؛ جاهلیّت ادامه دارد، همچنانکه بعثت ادامه دارد.
رگ رگ است این آب شیرین و آب شور بر خلایق میرود تا نفخ صور (5)
این دوجبههای در میان بشر هست؛ این جاهلیّتی که در مقابل بعثت پیغمبران است، بهمعنای نداشتن علم نیست؛ این جهل، جهل در مقابل علم نیست؛ گاهی علم در خدمت جاهلیّت قرار میگیرد، کمااینکه امروز اینجور است. امروز در دنیا، دانش بشری پیشرفته است امّا در خدمت همان جاهلیّتی است که بعثت پیامبران برای زدودن آن جاهلیّت بوده است. این جاهلیّت نقطهی مقابل عقل هدایتشدهی بهوسیلهی پیامبران و پروردگار است. وقتیکه بر زندگی بشر خِرد حاکم بود، آنهم خِردی که در زیر حمایت و در سایهی هدایت پیامبران است، زندگی سعادتمند خواهد شد؛ باید دنبال این بود. آنروزی که این نباشد، خِرد بشری حاکم نباشد، شهوت و غضب حاکم خواهد شد؛ نفسانیّات حاکم خواهد شد. آنوقت است که بشر در کورهی گداختهای از بدبختیها خواهد سوخت؛ همچنانکه در طول تاریخ دیدهایم و امروز هم داریم مشاهده میکنیم.
وقتیکه شهوت و غضب بر رفتار انسانها حاکم شد، آنوقت شما ملاحظه میکنید که در دو جنگ بینالملل، میلیونها انسان به خاکوخون میغلتند، جان انسان بیمقدار میشود، حرمت انسان از بین میرود. این حاکمیّت شهوت و غضب، یا در مقابل، حاکمیّت خِرد راهنمایی شدهی به دست انبیا، در همهی سطوح هست؛ در سطوح فردی هم هست، در سطوح جامعه هم هست، در سطوح بینالمللی هم هست. اگر در سطح بینالمللی، آنچه حاکم بر رفتار قدرتمندان بینالمللی است، خِرد خداداد باشد و هدایتشده باشد، دنیا یکجور است؛ وقتی نفسانیّات بر آنها حاکم باشد، قدرتطلبی باشد، فتنهانگیزی باشد، مسئله جور دیگری است. گرفتاری بشر اینها است. بعثت در مقابل این جریان جاهلی است که در همهی زمانها ممکن است وجود داشته باشد و همهی انسانها در مقابل آن موظّفند.»
4-دشمنی مومنان راستین با صهیونیسم نشأت گرفته از حقایق الهی
«دشمنیِ مؤمنان راستین، دشمنیِ جمهوری اسلامی با صهیونیسم، از این حقایق ناشی میشود؛ ما با کسی پدرکشتگی نداریم. وقتیکه رژیم صهیونیستی و شبکهی وسیع سرمایهداران صهیونیست، بر دولتها غلبه پیدا میکنند، بر دولتی مثل دولت ایالات متّحدهی آمریکا غلبه پیدا میکنند -که پیشرفت هر کسی، به قدرت رسیدن هر حزبی و هر شخصی وابستهی به حمایت آنها میشود- دنیا میشود اینکه امروز مشاهده میکنید. ریشههای حرکت عظیم ملّت اسلام و ملّت ایران و بیداری اسلامی در دنیا اینها است. آنوقت آنها علاج را در این میبینند که اسلام را بدنام کنند، ایران را بدنام کنند، شیعه را بدنام کنند.»
5- جاهلیّتِ امروز، در روح و معنا، همان جاهلیّت دوران پیغمبر
«این وضعیّت جاهلیّت است و این جاهلیّت امروز وجود دارد. وقتیکه جاهلیّت شد، وقتی غلبهی قدرتهای شیطانی شد، آنوقت طغیان هست؛ طاغوت یعنی این «اَلَّذینَ ءَامَنُوا یُقاتِلونَ فی سَبیلِ اللهِ وَ الَّذینَ کَفَروا یُقاتِلونَ فی سَبیلِ الطّاغُوت»(8) این، معیار است. هر قدمی که کسی برای تقویت طاغوت بردارد، در جبههی طاغوت قرار میگیرد. کار طاغوت این است: افساد کردن و فساد کردن. «وَ اِذا تَوَلّی سَعی فِی الاَرضِ لِیُفسِدَ فیها وَ یُهلِکَ الحَرثَ وَالنَّسلَ وَ اللهُ لا یُحِبُّ الفَسادَ»(9) خداوند صلاح بشر را میخواهد، طاغوت فساد بشر را میخواهد. با یک بمب صدها هزار نفر را در یکی دو شهر میکُشند و از بین میبرند، بعد از سالهای متمادی هم حاضر نیستند عذرخواهی کنند؛ میگویند شما عذرخواهی کنید بهخاطر حادثهی هیروشیما، میگوید نه، عذرخواهی نمیکنم؛ عذرخواهی هم حاضر نیستند بکنند. زیرساختهای کشوری مثل افغانستان و مثل عراق و مثل بقیّهی کشورهای این منطقه را، یا خودشان و یا عواملشان نابود میکنند، به روی خود هم نمیآورند و راه را ادامه میدهند؛ این همین است: «اِذا تَوَلّی سَعی فِی الاَرضِ لِیُفسِدَ فیها وَ یُهلِکَ الحَرثَ وَالنَّسل» این جریان و این جبهه جبههی جاهلیّت است. جاهلیّتِ امروز، در روح و معنا، همان جاهلیّت دوران پیغمبر است؛ البتّه با ابزارهای جدید، با شاکلهی جدید، با تدابیر جدید. این [وضعیّت] یک وظیفهای را بر عهدهی همهی مسلمانها و بر همهی امّت اسلامی مسلّم میکند و متحتّم(10) میکند؛ وظیفه، وظیفهی مقابله است.»
6-آگاهی از حقیقت بعثت، وظیف? مسلمانان
«امروز، وظیفهی ما مسلمانها آگاه شدن و آگاه کردن دنیا از حقیقت بعثت است. بعثت یعنی برانگیختگی برای نجات انسان و برای نجات بشر؛ بعثت یعنی استقرار نظام صلاح و سداد در میان جامعهی بشری؛ این معنای بعثت است. بعثت یعنی خیرخواهی برای تمام آحاد بشر؛ ما برای تمام آحاد بشر خیرخواهیم و حتّی برای همان رؤسای فاسدِ مفسدِ رژیمهای طاغوتی دعا میکنیم که خدای متعال آنها را هدایت کند؛ یا هدایتشان کند و از راه غلط برگرداند، یا عمرشان را کوتاه کند که بیشتر از این فساد نکنند، بیشتر از این موجب غضب الهی نشوند؛ اینهم واقعاً دعای خیر است. اسلام خیر همهی بشریّت را میخواهد، پیغمبر میخواهد.»
بسمه تعالی
ابلاغ سیاستها ومواضع حضرت امام خامنه ای (مدظله العالی)
دردیدار زائران ومجاوران حرم مطهر رضوی(01/01/95)
1- نگرش منطقی و استدلالی به شعار سال وعرض?آن به افکار مردم
«امروز بحثهای شعاری جایگاه زیادی در ذهن مردم ما ندارد؛ مردم ما، جوانان ما، آحاد جامعهی ما فهیمند و به مسائل با چشم منطق و استدلال نگاه میکنند. آنچه عرض میکنیم مایلیم که برای افکار مردم عزیز ما بهصورت یک بحث متقن و منطقی عرضه بشود.»
2-شعار «اقتصادِ مقاومتی، اقدام و عمل» گفتمان سال 95
« ...به نظر رسید امسال هم مثل چند سال دیگرِ قبل از این، شعار سال را که باید بهصورت گفتمانی در میان مردم و افکار عمومی کشور رواج پیدا کند، یک شعار اقتصادی قرار بدهیم.»
3-شناسایی فعالیت ها و زنجیره های اقتصادی مزیت دار کشور
« اوّل مسئولین محترم دولتی باید فعّالیتها و زنجیرههای اقتصادی مزیتدار کشور را شناسایی کنند و بر آنها متمرکز بشوند؛ بعضی از فعّالیتهای اقتصادی در کشور اولویت دارد، اهمّیت دارد، مثل مادر میماند و از آن، بابهای متعدّد اقتصادی و تولیدی گشوده میشود؛ روی آنها بایست تمرکز کنند؛ آنها را باید شناسایی کنند و نقشهی راه را مشخّص کنند و تکلیف همه را معلوم بکنند.»
4-زنده کردن تولید داخلی
«دوّمین مسئله در این «اقدام و عمل» ای که ما گفتیم باید مورد توجّه قرار بگیرد، زنده کردن تولید داخلی است...بایستی ما تولید را زنده کنیم، تولید را احیاء کنیم. [البتّه این]، راه دارد؛ این راه را خیلی از اقتصاددانهای متعهّد بلدند. من به مسئولین محترم دولتی مکرّر گفتهام این منتقدینی را که هستند بخواهید، حرفهایشان را بشنوید؛ گاهی پیشنهادهای خوبی دارند؛ میتوان تولید را احیاء کرد و در کشور به حرکت درآورد.»
5-تضعیف نشدن تولید داخلی با واردات کالا
« ...اینکه ما همهچیز را از خارج وارد کنیم و نگاه نکنیم که این خرید ما، این واردات ما چه بلایی سر تولید داخلی میآورد خطا است؛ پس بنابراین در خریدها کاری کنیم که تولید داخلی تضعیف نشود.»
6-مدیریت منابع مالی وارد شده به کشور
«وقتیکه این پولهای موجود ما در خارج که حالا هر چند ده میلیاردی که هست برگشت، در مصارفی به کار نرود که این پول هدر بشود...صَرف خریدهای بیمورد، صَرف کارهای بیجا، صرف اسرافها نشود؛ یعنی مدیریت منابع مالیای که از بانکها و مراکز خارجی به کشور وارد میشود.»
7-دانشبنیان شدنِ بخشهای مهمّ اقتصاد داخلی
«بخشهایی در اقتصاد ما وجود دارد که مهم و دارای اهمّیت است؛ مثلاً بخش نفت و گاز یا بخش تولید موتور که برای خودرو، برای هواپیما، برای قطار، برای کشتی مورد استفاده است، این بخشهای حسّاس و مهم، دانشبنیان بشود...بنابراین دانشبنیان شدنِ بخشهای مهمّ اقتصاد داخلی، یکی از کارهایی است که در اقتصاد مقاومتی شرط است و بایستی انجام بگیرد.»
8-بهره برداری و احیای بخشهای سرمایه گذاری شده قبلی
«ما در گذشته روی بعضی از بخشها سرمایهگذاری کردهایم؛ از آنها بهرهبرداری بشود و استفاده بشود. ما در زمینهی نیروگاهسازی در کشور سرمایهگذاری خوبی کردیم... این قسمتهایی که سرمایهگذاری شده است، برایش تلاش شده است و زحمت کشیده شده است، احیاء بشود و از آنها استفاده بشود.»
9-معاملات خارجی به شرط انتقال فناوری
«در همهی معاملات خارجیای که ما انجام میدهیم، انتقال فنّاوری را شرط کنیم... [اگر] یک وسیلهای را یا یک شیء تولیدی جدیدی را میخواهند بخرند، تولیدشده را نخرند، [بلکه] آن شیء را با فنّاوری مخصوص خودش تهیه کنند و بیاورند؛ فنّاوری را داخل کشور کنند. در قراردادها این را باید بشدّت مورد توجّه قرار بدهند.»
10-مبارز? جدی با فساد، ویژه خواری و قاچاق
«با فساد مبارزهی جدّی بشود، با ویژهخواری مبارزهی جدّی بشود، با قاچاق مبارزهی جدّی بشود؛ اینها دارد به اقتصاد کشور لطمه میزند و ضررش را مردم میبرند. اگر ما در مقابل آن مجموعهای که فرض بفرمایید با زدوبستهایی در زمینهی مسائل اقتصادی، ویژهخواری میکنند، خودشان را از امتیازات ویژه برخوردار میکنند و یا دچار فساد پولی و مالی و اقتصادی میشوند، سهلانگاری کنیم، قطعاً کشور ضرر خواهد کرد؛ نباید سهلانگاری بشود.»
11-بهرهوری از انرژی
«ادّعا میشود و گفته میشود که اگر ما بتوانیم بهرهوری انرژی را ارتقا بدهیم، بالا ببریم و صرفهجویی کنیم، صد میلیارد دلار صرفهجویی خواهد شد؛ مبلغ کمی نیست، مبلغ زیادی است؛ این را جدّی بگیرند. این همه کارهای گوناگون دارد در این مملکت انجام میگیرد، بعضیهایش غیر لازم، بعضیهایش مضر؛ خب کار را در اینجور بخشها متمرکز کنند. این شد «اقدام و عمل.»
12-نگاه ویژه به صنایع متوسط و کوچک
«به صنایع متوسّط و کوچک نگاه ویژه بکنند. الان چندین هزار کارگاه و کارخانهی متوسّط و کوچک در کشور هست؛ اگرچنانچه این آماری که به من دادهاند و بنده گفتم که شصت درصد از اینها الان دچار بیکاری و تعطیل هستند درست باشد، خسارت است. آن چیزی که در متن جامعه اشتغال ایجاد میکند، تحرّک ایجاد میکند و طبقات پایین را بهرهمند میکند، همین صنایع کوچک و متوسّط است؛ اینها را تقویت کنند و پیش ببرند.»
«البتّه کارهای دیگری هم میشود انجام داد که مسئولین نگاه میکنند و بررسی میکنند. بنده ده مورد را اینجوری پیشنهاد میکنم. این میشود جریان انقلاب، این میشود حرکت انقلابی در کشور، این میشود اقتصاد مقاومتیای که کشور را نجات خواهد داد. اگر این کارها را بکنیم، ما میتوانیم در مقابل آمریکا بِایستیم و تحریمهای او در ما اثر نکند. ما احتیاج نداریم از ارزشهای خودمان، از خطوط قرمز خودمان، از اصول خودمان صرفِنظر کنیم تا آمریکا نتواند ما را تحریم بکند؛ ما با دنبال کردنِ همین سیاست اقتصاد مقاومتی، بهمعنای عملی مسئله و اقدام عملی موضوع، میتوانیم کشور را مصونیتسازی کنیم؛ میتوانیم مصونیت بدهیم کشور را تا دیگر در مقابل تحریم به خودمان نلرزیم که ما را تحریم خواهند کرد. خب تحریم بکند؛ اگر اقتصاد مقاومتی شد، تحریم دشمن تأثیر قابل توجّهی نخواهد کرد. این میشود حرکت انقلابی و حرکت مؤمنی. آنوقت اگر ما این کارها را کردیم، مسئولین محترم دولتی آخر سال 95 میتوانند بیایند گزارش بدهند که ما این چند هزار کارگاه و کارخانه و مزرعه و دامداری و امثال اینها را احیاء کردیم.»
13-لزوم همکاری هر سه قوه و مردم
«هر سه قوّه باید با یکدیگر همکاری کنند تا کار پیش برود؛ و مردم هم باید کمک کنند به اینها؛ این کمک لازم است و جدّیت مسئولین بخصوص قوّهی مجریه هم لازم است. اگر بتوانیم این حرکت را راه بیندازیم، عرض کردیم که این جریان، جریان انقلابی است و هم سرعت خواهد داشت، هم موفّقیت خواهد داشت. ما در هرجایی که کار انقلابی کردیم، اینها را داریم.»
14-توسع? مجموعه های خودجوش فرهنگی
«میدانید که مسائل فرهنگی به نظر من بسیار مهم است؛ بنده به مسائل فرهنگی اهمّیت بسیار زیادی میدهم ... در سرتاسر کشور هزاران مجموعهی خودجوش مردمی هست که دارند خودشان کار میکنند، خودشان فکر میکنند، خودشان تلاش میکنند و کار فرهنگی میکنند- روزبهروز باید توسعه پیدا کنند؛ دستگاههای دولتی باید به اینها کمک کنند. دستگاههای دولتی، آنهایی که مربوط به فرهنگند، به جای اینکه آغوش خود را به روی کسانی که نه اسلام را قبول دارند، نه انقلاب را، نه نظام اسلامی را، نه ارزشهای اسلامی را [باز کنند]، آغوش خود را به روی بچّهمسلمانها، به روی جوانهای مؤمن، به روی بچّههای انقلابی، به روی بچّههای حزباللّهی باز کنند... شما اگر با ایمان به خدا و توکل به خدا حرکت کنید، شما اگر باور به خود داشته باشید، آمریکا و بزرگتر از آمریکا هیچ غلطی نمیتوانند بکنند. »
15-وجود ظرفیت ها و سرمایه های فراوان در کشور
« یک واقعیت عبارت است از ظرفیتهای فراوان و سرمایههای فراوانی که در کشور ما وجود دارد؛ هم سرمایههای طبیعی داریم، هم سرمایههای انسانی داریم، هم فرصتهای بینالمللی داریم. امروز کشور ما بهخاطر این سرمایهها ظرفیت پیشرفت فوقالعادهای را در درون خود دارد.»
16وجود دلایل واضح دشمنی آمریکا با ما
«آمریکا به دلایل واضحی با ما دشمن است؛ همینطور که عرض کردیم، مرادمان سیاستمداران آمریکا و سیاستهای آمریکا است. در قضیهی برجام بدعهدی کردند و به تحریمهای دیگری ما را تهدید کردند. همینطور که گفتم، وزیر خزانهداری آمریکا بشدّت شبوروز مشغول کار است برای اینکه نگذارند که جمهوری اسلامی از نتایج برجام بهرهمند بشود. خب، اینها دشمنی است. مرتّباً تهدید میکنند و مرتّباً به تحریمهای بیشتر تهدید میکنند.»
17محدود بودن ابزارهای دشمن به ظاهر مقتدر
«واقعیت سوّم این است که ابزارهای دشمنی این دشمنِ بظاهر مقتدر نامحدود نیست؛ چند ابزار اساسی دارد که اینها ابزارهای فعّال او است: یکی تبلیغات است (ایرانهراسی)، یکی نفوذ است، یکی هم تحریم است.»
18-ترس امروزی،ترسی غیر عقلایی
«من عرض کردم که امروز انسانهای خویشتندار، انسانهای آگاه، انسانهای متّکی به ارزشهای اسلامی از آمریکا نمیترسند [امّا] چرا، امروز هم ممکن است بعضیها بترسند امّا این ترس، غیر عقلائی است؛ اگر ترس محمّدرضا از آمریکا عقلائی بود، ترسِ اینها غیر عقلائی است؛ برای خاطر اینکه آنها پشتیبانی مثل مردم نداشتند و امروز جمهوری اسلامی پشتیبانی مثل این ملّت بزرگ دارد.»
19-مقصود از دشمن دولت آمریکا ست
«من که میگویم «دشمن»، مقصودم دولت آمریکا است؛ تعارف هم نمیکنیم. البتّه آنها میگویند که ما دشمن شما نیستیم، ما دوست [شما هستیم]. پیام نوروزی به مردم ما دادهاند و برای جوانهای ما دلسوزی کردهاند؛ یا در کاخ سفید سفرهی هفتسین پهن میکنند! خب اینها بچّهگولزنی است؛ کسی اینها را باور نمیکند. از آنطرف تحریمها را حفظ میکنند، از آنطرف وزارت خزانهداری آمریکا با طرقی که خودشان دارند و خودشان اقرار کردهاند، جوری عمل میکند که شرکتهای بزرگ، بنگاههای بزرگ و بانکهای بزرگ جرئت نکنند نزدیک بیایند و با جمهوری اسلامی معامله کنند؛ از آنطرف این کارها را میکنند -تحریم میکنند و تهدید میکنند- که دشمنی محض است.»
20-گرامی داشتن نیروهای انقلاب
« کار انقلابی این است اینکه من بارها تکرار میکنم که نیروهای انقلابی را و نیروهای حزباللّهی را باید گرامی بداریم و باید نگه بداریم، بهخاطر این است؛ کار وقتی با روحیهی انقلابی شد، پیشرفت خواهد کرد.»
باسمه تعالی
ابلاغ سیاستها ومواضع حضرت امام خامنه ای (مدظله العالی)
دردیدارخانوادههای شهدای هفتم تیر و جمعی از خانوادههای شهدای مدافع حرم
در روز نوزدهم ماه مبارک رمضان حسینیهی حضرت امام خمینی(رحمت الله)05/04/1395
1-تأکید بر احیا و زنده نگه داشتن یاد شهدای هفتم تیر
«... کار فقط این نیست که ما به خانوادههای اینها اظهار احترام کنیم، تعظیم کنیم، تجلیل کنیم؛ نه، حادثه را باید احیاء کنید، زنده نگه دارید. باز هم مردم و روحیّهی انقلابی خود مردم است که این حوادث را زنده نگهداشته است، وَالّا ما یک فیلم دربارهی این حادثهی بزرگ نداریم؛ یک اثر هنری دربارهی حادثهی هفتم تیر نداریم که حقایق را روشن کند، معلوم بشود اینها چه کسانی بودند؟ چه بودند؟ آنهایی که شهید شدند چه کسانی بودند؟ شهید بهشتی چه کسی بود؟ آن وزرای مخلصِ مؤمنِ پاکباختهای که با همهی وجود وارد میدان بودند و ما با اینها زندگی کرده بودیم، با اینها کار کرده بودیم، اینها را از نزدیک میشناختیم، چه کسانی بودند؟ چه بودند؟ هنوز ما یک اثر هنری نداریم، یک فیلم سینمایی نداریم، یک نمایش تجسّمی نداریم، یک رُمان خوب نداریم؛ اینها کارهایی است که ما نکردیم و باید بکنیم.»
2-توصیه بر مطالع? جزئیات عملیاتها و درسآموزی از گفتار و رفتار شهدا
«بخوانید این کتابهایی را که جزئیّات این عملیّاتها را ذکر کردند؛ از سطوح بالا، قرارگاههای اصلی میدان جنگ بگیرید که مال ارتش و سپاه [بود] تا ردههای پایین، تا ردهی گردان و گروهان و دسته؛ شرححال این جوانها، یکیک اینها برای ما درسآموز است. هر یکی از این جوانهایی که به شهادت رسیدند، رفتارشان، گفتارشان، حرکتشان، یک دریچهای به سوی یک دنیای معرفتی است؛ انسان را بیدار میکند، آگاه میکند.»
3-احیای روحیّهی انقلابی و روحیّهی مجاهدت، راه پیشرفت ایران اسلامی
«... ما هرجا به انقلاب تکیه کردیم، به روحیّهی انقلابی تکیه کردیم، پیش رفتیم؛ هرجا از ارزشها کوتاه آمدیم، انقلاب را ندیده گرفتیم، از این گوشهاش زدیم، از آن گوشهاش زدیم، تأویل و توجیه کردیم، برای خوشایند عناصر استکبار که دشمنان اصلی اسلام و دشمنان اصلی این نظامند، مدام حرف را جویدیم، حرف را خوردیم، عقب ماندیم؛ قضیّه اینجوری است. راه پیشرفت ایران اسلامی، احیاء روحیّهی انقلابی و احیاء روحیّهی مجاهدت است.»
4-فائق آمدن ملت بر موانع بوسیل? ایمان، مجاهدت و عزم راسخ
«راه، راه اسلام است، راه، راه توکّل به خدا است، راه، راه توسّل به درگاه عِزّ الهی است، راه، راه ایمان است؛ راه درست این است. ملّت، با ایمان، با مجاهدت، با عزم راسخ میتواند همهی این موانع را از پیش پای خود بردارد. بحمدالله امروز مؤمنِ مجاهدِ فعّال هم کم نداریم؛ هم در کشور خودمان، هم در کشورهای دیگر، که ملاحظه میکنید امروز از کشورهای مختلف در مقابل این هجمههای مزدوران آمریکا و اسرائیل ایستادهاند و دارند مقاومت میکنند، با اینکه در کشور خودشان هم نیستند و دور از کشور خودشان هستند.»
5-دعا برای اجابت دعای مومنان
«برادران و خواهران عزیز! این شبها را قدر بدانید، این ساعات را قدر بدانید؛ هم دعا کنید و با توجّه و با تضرّع از خدا بخواهید، هم دعا کنید و از خدا بخواهید که خدا دعای دیگر مردم را مستجاب کند. در این شبها -مثل دیشب، مثل فردا شب و مثل شب بیستوسوّم- که در اطراف و اکناف دنیای اسلام، هرجایی که اعتقاد به این معنا وجود دارد، صداها به تضرّع بلند است: اِلَیکَ عَجَّتِ الاَصواتُ بِصُنوفِ اللُّغات؛(9) صداها بلند است، گریهها، استغاثهها؛ دعا میکنند برای خودشان، برای دیگران، یکی از دعاهایتان این باشد که خدای متعال دعای مؤمنینی را که در این شبها دعا میکنند مستجاب کند؛ این را از خدا بخواهید.».
6-روزهداری، فرصتی باارزش برای خشوع و نرم شدن دلها
« این فرصت روزهداری برای شماها خیلی فرصت باارزشی است؛ خیلی میتواند دلهای شما را نرم کند، به خشوع نزدیک کند تا بتوانید با خدا حرف بزنید؛ دعا را اینجوری باید خواند. این شبها دعاهایی که در سحرها هست، در شبها هست، مخصوص شبهای قدر است یا مخصوص به این شبها هم نیست و مال همهی شبها است، خیلی باارزش است. غیر از معارفی که در این دعاها هست، خود احساس تضرّع و خشوعی که در این دعا انسان پیدا میکند، خیلی باارزش است.»
باسمه تعالی
ابلاغ سیاستها ومواضع حضرت امام خامنه ای (مدظله العالی)
در مراسم دانشآموختگی دانشجویان دانشگاههای افسری ارتش07/07/1395
1-تأکید بر آشناییِ روزافزون جوانان با دوران دفاع مقدّس
«جوانان عزیز امروز، جنگ تحمیلی را درک نکردهاند. همه یا اغلب شما جوانهای عزیزی که امروز در این میدان هستید، کسانی هستید که بعد از پایان جنگ به دنیا آمدید. دوران دفاع مقدّس دوران عجیبی بود، دوران مهمّی بود، دوران آزمون دشواری بود. در آزمونها است که انسانهای بزرگ و سختکوش، خودشان را بحقیقت نشان میدهند؛ آنجا است که جوهرها آشکار میشود. در دفاع مقدّس، جوهر ارتش جمهوری اسلامی ایران آشکار شد. ارتش در بخشهای مختلف، با عناصر گوناگون خود توانست کارهای درخشان و بزرگی را انجام بدهد. شما نامی از دفاع مقدّس شنیدهاید. یکی از کارهای بسیار لازم در همین دانشگاهها و در محیط عمومی ارتش جمهوری اسلامی ایران و بخصوص نیروهای مسلّح، آشناییِ روزافزون با دوران دفاع مقدّس است. دوران دفاع مقدّس یک دوران معمولی نبود، یک دوران عادی نبود.»
2-قیام و ایستادگی نیروی عظیم ملت ایران در مقابل دشمنان
«نیروهای مسلّح سالهای متمادی آرامش و انتظار دارند برای روز مبادا. روز مبادا آنروزی است که کشورشان، ملّتشان، مرزهایشان، هویّتشان مورد تهاجم قرار میگیرد؛ آنجا است که نیروهای مسلّح در خطّ مقدّم برای دفاع قرار میگیرند و امتحان خود را آنجا پس میدهند. در دوران دفاع مقدّس همهچیزِ کشور مورد تهاجم قرار گرفت؛ نه فقط مرزهای کشور، [ بلکه] هویّت ملّی کشور، نظام اسلامی کشور، انقلاب بزرگ ملّت ایران، ارزشهای فراوانی که این ملّت بزرگ در مقابل چشم خود قرار داده بود، همه مورد تهاجم قرار گرفت.... در این معرکهی عظیم، در این قیامت کبرا، نیروی عظیم ملّت ایران، نیروی ایمان، نیروی مقاومت، نیروی اعتماد به خدا، نیروی متّکی به روحالله، و در صدر همهی آنها نیروهای مسلّح نظام جمهوری اسلامی ایران قیام کردند.»
3-تأکید بر تجهیز و آمادگی علمی، سازمانی و ایمانی نیروهای مسلح
«عزیزان من! خودتان را مجهّز کنید، خودتان را آماده کنید؛ هم از لحاظ آمادگی علمی و فنّی، هم از لحاظ آمادگی سازمانی و انضباطی، و هم از لحاظ آمادگی ایمانی و عقیدتی و روحی که این پشتوانهی همهی آنها است. دلتان را در این راه با خدا همراه کنید. کشور شما کشور بزرگی است، کشور بااهمّیّتی است، کشور باعظمتی است؛ ملّت شما ملّت هوشمند و شجاع و مقتدری است -این حرفی نیست که ما بزنیم؛ امروز همهی دنیا آنکسانی که آشنا هستند و حاضرند سخن بگویند، این سخن را علناً میگویند و دشمنان هم که حاضر نیستند صریحاً اعتراف کنند، در دلْ این را قبول دارند و عقیدهی آنها در موارد بسیاری آشکار میشود و به گوش ما میرسد.»
باسمه تعالی
ابلاغ سیاستها ومواضع حضرت امام خامنه ای (مدظله العالی)
در دیدار مسئولان نظام و سفرای کشورهای اسلامی
به مناسبت عید سعید فطر در حسینیهی امام خمینی(رحمت الله)16/04/1395
1-دعوت مردم به دو رکن اساسی توحید و وحدت در روز عید فطر
«در این عید، مردم به دو رکن اساسى دعوت شدهاند: به توحید و به وحدت. توحید در همین ذکر عمیق و پُرمعنایى است که در نماز عید وجود دارد که دنبالهى آن هم زکات است؛ [یعنى] هم صلات است، هم متمّم آن زکات است؛ این در این روز نِماد توحید است. وحدت هم که درواقع از همین توحید سرچشمه میگیرد، همدلى مسلمانها است؛ جسمها در نماز و در اجتماعات عید در کنار هم، و دلها متوجّه به یک مرکز، مرکز عظمت الهى، مرکز قدرت و رحمت حق؛ این روز یک چنین روزى است.»
2-مشکلات دنیای اسلام، ناشی از منبع خبیث و ناپاک آمریکا
«این مشکلات از کجا مىآید؟ این مشکلات از کدام منبع خبیث و نامبارکى ناشى میشود؟ چه کسى این نطفهى ناپاک تروریسم را در دنیاى اسلام ترویج میکند؟ در زبان، همه از تروریسم تبرّى میجویند و گاهى علىالظّاهر یک تظاهر عملى هم علیه تروریسم میکنند... امّا در باطن اینجور نیست؛ در باطن تروریسم را ترویج میکنند. ما فراموش نکردهایم آن روزهایى را که در اوایل قضایاى سوریه، سفیر آمریکا بلند شد رفت در بین معارضین تا به آنها دلگرمى بدهد و آنها را وادار کند که یک منازعهى سیاسى را تبدیل کنند به یک جنگ داخلى. این کار کوچکى است؟ خب منازعات سیاسى در خیلى از کشورها هست؛ چرا باید منازعهى سیاسى را تبدیل کنند به جنگ؟ [آنهم] جنگ در خود یک ملّت و برادرکشى. بعد هم با پول و با درآمدهاى نفتى حرام، جوانهایى را از اطراف و اکناف جمع کنند [و به آنجا] متوجّه کنند؛ در سوریه یکجور، در عراق یکجور. حالا که دیگر گسترش پیدا کرده است؛ در بنگلادش، ترکیه و دیگر جاها. اینها است که دنیاى اسلام را دچار این بدبختىها میکند و این ناامنى را به وجود مىآورد. چرا ما دشمن خودمان را نمىشناسیم؟»
3-داشتن شناخت و تجربه از دشمنی آمریکا با ما
« بعضى خیال میکنند اینکه ما بر روى دشمنى آمریکا با ما تکیه میکنیم، ناشى از تعصّب است؛ نه، ناشى از شناخت است، ناشى از تجربه است. ما 37 سال است داریم تجربه میکنیم این دشمنىها را. از اوّل انقلاب اینها کمر بستند به دشمنى امام بزرگوارِ ما و حرکت عظیم او؛ از اوّل انقلاب شروع کردند به توطئه، هنوز هم دارند میکنند: سعى کردند اقوام ایرانى را علیه جمهورى اسلامى بشورانند، موفّق نشدند؛ سعى کردند عناصر وابسته را علیه مردم بشورانند، تا حدودى هم توانستند امّا مردم بر آنها غلبه پیدا کردند؛ تا امروز هم این سعى را دارند میکنند امّا ملّت بیدار است، دولت هشیار است، مسئولین آمادهاند.»
4-لزوم شناخت دشمنی های آمریکا با دنیای اسلام
«متأسّفانه در مناطق دیگر و کشورهاى دیگر این نقشه عملى شده است؛ کسانى با پول، با تماس، با سلاح مدرن به کمک تروریستها میروند. اینهمه سلاح مدرن را تروریستها از کجا مىآورند؟ با چه پولى میخرند؟ اینها آن چیزهایى است که دنیاى اسلام را، امّت اسلام را زمینگیر میکند؛ اینها را باید فهمید، اینها را باید شناخت. امروز مشاهده میکنیم که در مناطق دیگر هم این کار را دارند میکنند. ما در مسئلهى بحرین هیچ دخالتى نکردیم و نخواهیم کرد امّا نصیحتشان داریم میکنیم، آنجا هم یک منازعهى سیاسى است؛ دارند کارى میکنند که این منازعهى سیاسى را بکشانند به یک جنگ داخلى؛ اگر آگاهى دارند، اگر معرفت دارند، اگر خِرد سیاسى بر آنها حاکم است، خب نکنند این کارها را. مخالفت سیاسى و منازعهى سیاسى در هر کشورى ممکن است وجود داشته باشد؛ چرا باید کارى کنند که ملّتها را وادار کنند به پنجه زدن و مردم را در مقابل هم قرار بدهند؟ اینها اشتباهاتى است که امروز متأسّفانه در برخى از کشورهاى دیگر اسلامى انسان مشاهده میکند.»
5-مسئل? فلسطین، مسئل? محوری دنیای اسلام
«استکبار جهانى و در رأس آنها آمریکا میخواهند این منطقه را سرگرم و مشغول به خود بکنند تا رژیم صهیونیستى نفَس راحتى بکشد؛ اینها میخواهند مسئلهى فلسطین را به فراموشى بسپرند، اینها میخواهند وجود یک جغرافیا و یک ملّت را انکار کنند. فلسطین یک کشور پدیدآمدهى جعلىِ امروزى نیست، فلسطین هزاران سال تاریخ دارد، ملّت فلسطین یک ملّت است، صاحب یک سرزمین است، صاحب یک منطقهى جغرافیایى است؛ استکبار میخواهد اینها را انکار کند و ملّت فلسطین را انکار کند. این فشارهایى که امروز وحشىهاى صهیونیست دارند بر ملّت فلسطین وارد میکنند، اینها سیلىاش را خواهند خورد؛ این را بدانند. مسئلهى فلسطین مسئلهى محورى دنیاى اسلام است، مسئلهى فلسطین مسئلهاى است که هیچ کشورى نباید فراموش کند؛ هیچ کشور اسلامى بلکه حتّى کشورهایى که از وجدان انسانى برخوردارند، نباید فراموش کنند که این یک مسئلهى اصلى است، مسئلهى اساسى است. یک ملّت مظلوم است، یک ملّت در محاصره است، یک ملّت دائماً دارد در طول این هفتاد سال اخیر مورد ظلموستم قرار میگیرد؛ این را نباید فراموش بکنند. قضایاى دیگر دنیاى اسلام به گمان ما غالباً براى این است که این مسئلهى فلسطین فراموش بشود، آنوقت فاجعهآفرینى میکنند».
6-ایستادگی و استقامت، راه پیشرفت ملت ایران
«ملّت ایران ایستاده است؛ ملّت ایران در این 37 سال نشان داده است که ایستاده است. این یک، و نشان داده است که راه پیشرفت هم ایستادگى است. اگر ملّت ایران تسلیم میشد، ضعف نشان میداد، در مقابل قدرتطلبهاى عالَم و متکبّرین عالَم کُرنش میکرد، این پیشرفتها هم نصیبش نمیشد؛ راه پیشرفت ایستادگى و استقامت است، تقویت ساخت داخلى است، تقویت عزم و ارادهى ملّى است و تقویت ارتباط با خدا.»
باسمه تعالی
ابلاغ سیاستها ومواضع حضرت امام خامنه ای (مدظله العالی)
در دیدار مسئولان نظام در حسینیهی امام خمینی(ره)
هشتم ماه مبارک رمضان 25/03/1395
1-لزوم شناخت نقشه های دشمن و مصونیت سازی کشور در مقابل آن
«کاری که این دشمن میخواهد بکند باید شناخته بشود تا ما بتوانیم برنامهی اساسی و کلّی خودمان را بشناسیم؛ این برنامههای دولتی و سیاستهای اجرائی، همه در دل آن برنامههای اصلی قرار میگیرد و معنا پیدا میکند؛ این را توجّه بکنید. این کارها باید انجام بگیرد امّا باید در دل آن نگاه کلّی و نگاه کلان دیده بشود تا بتواند فایدهی خودش را برساند. ما باید بدانیم دشمن چهکار میخواهد بکند، نقشهاش در مقابل ما چیست و بر اساس این، نقشههای خودمان را برای مصونیّتبخشی و امنیّتبخشی و حفاظت و حراست در مقابل دشمن آماده کنیم. من حالا در یک جملهی کوتاه اگر بخواهم عرض کنم، برنامهی دشمن این است که توانمندیهای جمهوری اسلامی را متوقّف کند؛ یا از بین ببرد یا اقلاًّ از رشد آنها جلوگیری کند؛ این برنامهی دشمن است. ما باید چهکار کنیم؟ ما باید تا آنجا که میتوانیم توانمندیها را افزایش بدهیم. بنده بارها در این جلسه و جلسات گوناگون دیگر در این چند سال تکرار کردهام: باید کشور قدرتمند بشود؛ یعنی همین توانمندیهای گوناگون را باید افزایش بدهد. اگر افزایش دادیم، آنوقت میتوانیم آسوده به مردم بگوییم «مردم! آسوده بخوابید» و خیال خودمان راحت باشد. اگر توانمندیها را افزایش ندادیم، باید در اضطراب به سر ببریم.»
2-دشمن ما، شبکه استکباری و صهیونیستی به سرکردگی آمریکا
«دشمن خودش را کاملاً لخت و عریان در مقابل چشم ما قرار داده؛ نیازی نداریم بگردیم دشمن را پیدا کنیم؛ دشمن، شبکهی استکبار و شبکهی صهیونیستی است؛ این دشمن است. شبکهی استکبار در رأسش دولت رژیم ایالات متّحدهی آمریکا است و شبکهی صهیونیستی هم مظهرش رژیم جعلی صهیونیستِ حاکم بر فلسطین اشغالشده است؛ این دشمن است. پنهان هم نمیکنند. آمریکا دشمنی خودش را پنهان نمیکند. حالا ممکن است رئیس جمهور آمریکا روز عید نوروز مثلاً سفرهی هفت سین هم پهن کند، امّا هواپیمای مسافری را هم میزنند؛ در کنگرهی آمریکا همهی آنچه را ممکن است علیه جمهوری اسلامی به کار برود تصویب میکنند و رئیس جمهور آمریکا هم همان را امضا میکند و اجرا میکند. مقام حرف و تعارف و گفتگو و لبخندِ دیپلماسی مقام دیگری است، غیر از مقام عمل است، حتّی غیر از مقام اظهارات سیاسی است.»
3-کنار آمدن با آمریکا برای حل مشکلات، تصوری است غلط
«خب، یک تصوّر غلطی در اینجا وجود دارد و آن این است که «ما با آمریکا میتوانیم کنار بیاییم؛ با آمریکا کنار بیاییم و مشکلات را حل کنیم»! خب این تصوّر، تصوّر درستی نیست. ما نمیتوانیم به توهّم تکیه کنیم، باید به واقعیّتها تکیه کنیم. اوّلاً همانطور که گفتیم، از لحاظ منطقی، نظامی مثل جمهوری اسلامی ایران هرگز مورد محبّت و ملاطفت نظامی مثل آمریکا قرار نمیگیرد؛ امکان ندارد. ثانیاً رفتارهایشان؛ از پنجاه سال پیش، شصت سال پیش، از بیستوهشتم مرداد، بعد از آن در دوران رژیم طاغوت، بعدش از اوّل انقلاب تا امروز، شما نگاه کنید ببینید رفتار آمریکا با ما چگونه بوده. در رژیم طاغوت، آمریکا بهعنوان یک ثروت نگاه میکرد به رژیم پهلوی، درعینحال ضرباتی که در همان دوران از سوی آمریکا به ایران وارد شده ضربات کاری و مؤثّری است که کسانی که با تاریخ آشنایند، با زندگی آن دوران آشنایند، کاملاً این را میفهمند و تصدیق میکنند؛ بعد از انقلاب هم که خب معلوم است؛ از روز اوّل شروع کردند به خباثت و عناد و تا امروز هم ادامه دارد؛ [پس] بحثِ سوء تفاهم نیست. یکوقت بین دو دولت سوء تفاهم هست، خب با مذاکره حل میشود؛ یکوقت اختلاف سر یک منطقهی ارضی است، مثلاً فرض کنید که این قسمتِ مرز این قدرش مال من است، این قدرش مال تو است، خب این را با مذاکره میتوانند حل کنند، پنجاه پنجاه تمامش کنند؛ اینجا مسئلهی پنجاه پنجاه نیست؛ مسئلهی اصل موجودیّت جمهوری اسلامی است و با مذاکره حل نمیشود، با رابطه حل نمیشود؛ این تصوّر، تصوّر درستی نیست. آنچه قدرت و استقلال و پیشرفت ناشی از اسلام و منطبق با اسلام در دنیا بهعنوان یک پدیده به وجود آورده، برای استکبار -مظهر استکبار، آمریکا است- قابل قبول نیست؛ این یک تصوّر غلطی است که ما خیال کنیم حالا میشود بنشینیم با آمریکاییها، بگوییم آقا بیایید یکجوری با همدیگر مصالحه کنیم. مصالحه به این است که شما از حرفهای خودتان بگذرید.
من دو سه سال قبل از این در اوایل این قضیّهی مذاکرات هستهای،(14) گفتم آمریکاییها از همین الان به ما بگویند اگر جمهوری اسلامی تا کجا عقبنشینی کند، آنها دیگر دشمنی نمیکنند؛ این را بگویند. اگر مسئلهی هستهای حل شد، دیگر قضیّه تمام است؟ خب حالا قضیّهی هستهای حل شده، ببینید تمام است قضیّه؟ قضیّهی موشکها پیش آمد؛ قضیّهی موشکها حل بشود، قضیّهی حقوق بشر است؛ قضیّهی حقوق بشر حل بشود، قضیّهی شورای نگهبان است؛ قضیّهی شورای نگهبان حل بشود، قضیّهی اصل رهبری و ولایت فقیه است؛ قضیّهی ولایت فقیه حل بشود، قضیّهی اصل قانون اساسی و حاکمیّت اسلام است؛ اینها است، دعوا سر چیزهای جزئی نیست. بنابراین این تصوّر، تصوّر غلطی است.»
4-تصور دشمنی آمریکا به خاطر ستیزه گری ما، تصور و خیالی است باطل
«بعضی خیال میکنند دشمنیهایی که با ما میشود بهخاطر این است که ما ستیزهگری کردهایم؛ ما دائماً انگشت در چشم اینها کردهایم، [لذا] اینها از این جهت با ما دشمنی میکنند؛ نه، این هم خیال غلطی است، تصوّر غلطی است. ...ما خودمان را نباید فریب بدهیم و بگوییم «آقا، ما دشمنی نکنیم تا آنها دشمنی نکنند»؛ نه، انگیزههای دیگری وجود دارد؛ مسائل دیگری پشت پرده است که حالا یک مقداری را شرح دادیم.»
5-مصونیت سازی کشور با افزایش توانمندیهای آن
«کشور باید مصونیّت پیدا کند؛ مسئولین کشور باید کشور را مصونیّت بدهند. همهی این کارهایی که در زمینهی اقتصاد و مانند اینها دولت انجام داده یا بنا است انجام بدهد، احتیاج دارد به اینکه کشور مصونیّت داشته باشد؛ چهکار کنیم این مصونیّت به وجود بیاید، یا اگر هست افزایش پیدا کند؟ باید این توانمندیهایی را که اشاره کردم، افزایش بدهیم؛ این توانمندیها باید روزبهروز افزایش پیدا کند. این همانی است که در قرآن کریم [آمده]: «وَ اَعِدّوا لَهُم مَا استَطَعتُم مِن قُوَّةٍ وَ مِن رِباطِ الخَیل»(16) قوّه، شامل همهی اینها است؛ قوّه فقط تفنگ و سلاح و مانند اینها نیست؛ قوّه اعم است از قوّهی مادّی و معنوی، از قوّهی اقتصادی و نظامی، از قوّهی علمی و اخلاقی. «اَعِدّوا لَهُم مَا استَطَعتُم مِن قُوَّة» هرچه میتوانید قوّه را زیاد کنید. خب این کاری است که بایستی انجام بدهیم؛ البتّه آن هم به عهدهی خود ماها است؛ یعنی کسی که باید این کار را انجام بدهد، ما مسئولین هستیم؛ مردم به تَبَع ما وارد میدان میشوند و کار میکنند. پس توانمندیها را باید افزایش بدهیم.»
6-لزوم توجه به رکود و بیکاری
«عمدهی این مشکلات هم عبارت است از رکود و مسئلهی اشتغال، [یعنی] بیکاری؛ اینها مهمترینها است. ما باید به اینها برسیم، باید به اینها توجّه بکنیم؛ یعنی مسئلهی رکود خیلی مهم است. اینها را بنده وقتی هم که نگاه میکنم -من در دولت قبل هم همین را گفتم- بیشتر از آنچه مربوط به تحریمها باشد، مربوط به مدیریّتها و سیاستها است.»
7-لزوم پرداختن به صنایع کوچک و متوسط در بخش صنعت
« یکی از کارهایی که بهطور مشخّص مهم است در زمینهی مسائل اقتصادی که هم مسئلهی رکود را میتواند تا حدود زیادی علاج کند و هم مسئلهی اشتغال را، پرداختن به صنایع کوچک و متوسّط در بخش صنعت است.... احیاء صنایع کوچک و متوسّط یکی از برنامههای اساسی دولت باید باشد؛ در اقتصاد مقاومتی این یکی از ارکان است. اینکه ظرفیّتهای کارخانهها چند برابر کارکرد آنها است یعنی خیلی زیر ظرفیّت کار میکنند، این جزو مسائلی است که باید به آن توجّه بشود.»
8-در نظر گرفتن اولویتها در مسائل اقتصادی
«در تصمیمگیریهایی که ما در زمینهی مسائل اقتصادی میکنیم، اولویّتها را باید در نظر بگیریم. گاهی یک کاری خیلی مهم است، خیلی لازم است امّا [دارای] اولویّت نیست؛ یعنی از آن کارِ لازمتری وجود دارد. این خیلی به نظر من مهم است. ... اولویّتها را باید رعایت کرد. خب، حالا من یک مثال بزنم، البتّه این مثال را به خود وزیر محترم هم به نظرم گفتم؛ فرض کنید ناوگان هوایی ما نوسازی بشود؛ خب، خیلی کار مهم و لازمی است امّا اولویّت است؟ آیا این اولویّت کشور است؟ فرض کنیم مثلاً سیصد هواپیما بخریم؛ این معلوم نیست اولویّت باشد. این باید بررسی بشود؛ من نظر کارشناسی نمیدهم، من تذکّر میدهم برای اینکه کار کارشناسی بشود؛ من تذکّر میدهم که اولویّتها باید رعایت بشود.»
9-در اولویت قرار دادن شرکتهای دانش بنیان
«یک مسئلهی بسیار مهم، پرداختن به شرکتهای دانشبنیان است؛ این ما را پیش خواهد برد. شرکتهای دانشبنیان، هم علمند، هم اقتصادند. پرداختن به شرکتهای دانشبنیان یکی از اساسیترین کارها است؛ این جزو اولویّتها است و باید به این پرداخت.»
10-جلوگیری از قردادهای غیر لازم
«یکی از کارهای مهمّی که لازم است، جلوگیری از قراردادهای غیر لازم است... اگر چنانچه واقعاً منابعی وجود دارد -منابع خارجی وجود دارد یا فاینانس هست- بایستی ما ببینیم کجا اولویّت دارد، اینها را آنجا مصرف کنیم؛ [اگر] کسی میخواهد بیاید سرمایهگذاری کند، بگوییم ما در این قسمت احتیاج داریم سرمایهگذاری بشود. اینجور نباشد که هرچه او خواست [بشود]. این هم یک مسئله است.»
11-جلوگیری از واردات مضر
« یک مسئلهی مهمّ دیگر مسئلهی جلوگیری از واردات مضر است که بنده چند بار در این اواخر تکرار کردهام؛ یعنی آن وارداتی که یا مشابه داخلی دارد یا اگر هم مشابه داخلی ندارد جزو نیازهای فعلی کشور یا جزو نیازهای درجهی یک کشور نیست....»
12-تبدیل نفت به کالاهای دارای ارزش افزوده
« تولید بالای نفت در فرهنگ نفت و فروش نفت و بازار نفت یک چیز مثبتی است. تولید را بالا ببریم، صادرات نفت را هم افزایش بدهیم، چیز خوبی است، کشور هم به آن احتیاج دارد؛ در این شکّی نیست، منتها بهتر از آن، این است که ما نفت را دارای ارزش افزوده بکنیم. این نفتی که ما از چاه در میآوریم، میفرستیم بیرون، پولش را میگیریم، هیچ ارزش افزودهای ندارد؛ روزبهروز هم نفت کم میشود. اگر بتوانیم ما این نفت را یا آن گاز را تبدیل کنیم به کالایی که دارای ارزش افزوده باشد برای کشور، این خوب است. سیاست را این قرار بدهید.»
13-جلوگیری از قاچاق با روشهای جهادی و انقلابی
« جلوگیری جدّی از قاچاق با روشهای جهادی و انقلابی. مسئلهی قاچاق خیلی مسئلهی مهمّی است و با شوخی شوخی و آهستهکاری و مانند اینها هم کاری پیش نمیرود؛ باید یک کار جهادی قاطعِ انقلابی کرد.»
14-هدایت سپرده های ارزی و ریالی مردم به سمت مصالح کشور
«گفته شده که مبالغ سپردههای ارزی و ریالی مردم در بانکهای کشور یک رقم سرسامآوری است؛ چون من اصل گزارش را ندیدهام و نقل کردهاند برای من، من رقم را نمیگویم که اشتباه در آن پیش نیاید، امّا رقم خیلی سرسامآورِ بالایی است؛ خب، این منابع را باید ما هدایت کنیم. یکی از کارهای مربوط به دستگاههای اقتصادی دولت، هدایت منابع است به آن سمتی که مایل هستند، به آن سمتی که به مصلحت کشور میدانند؛ با انواع مشوّقها و مانند اینها. این خیلی چیز مهمّی است. البتّه مجلس هم باید کمک کند.»
15-لزوم حفظ صنعت راهبردی هسته ای برای کشور
«صنعت هستهای یک صنعت راهبردی برای کشور ما است؛ این صنعت باید باقی بماند، این صنعت بایست توسعه پیدا کند و نباید لطمه ببیند. بودن این صنعت، حتّی در مصونیت بخشیدن و امنیّت بخشیدن به کشور هم مؤثّر است. قابلیّتهای عملیّاتی صنعت هستهای و سازمان هستهای بایستی باقی بماند؛ نیروی انسانیاش باید محفوظ بماند؛ توانایی رسیدن به وضعیّت قبل باید حفظ بشود.»
باسمه تعالی
ابلاغ سیاستها ومواضع حضرت امام خامنه ای (مدظله العالی)
در دیدار خانوادههای شهدای مظلوم منا17/06/1395
1-حادث? دردناک منا، دارای ابعاد گوناگون سیاسی، اجتماعی، اخلاقی و دینی
«اینکه ما گفتیم این [حادثه] فراموش نشود، صرفاً برای از دست دادن عزیزان نیست، حادثه مهم است؛ حادثه دارای ابعاد گوناگونی است؛ حادثه از لحاظ سیاسی، از لحاظ اجتماعی، از لحاظ اخلاقی و دینی، روشنگر است. خب، برای ما مردم ایران و لابد برای بازماندگان این شهدا در سایر کشورها، حادثه، حادثهی غمانگیزی است؛ این [غم] طبیعی و قهری است. دلهای ما پر از غم است، پر از اندوه است. گذشتِ زمان اهمّیّت این حادثه و غم این حادثه را از سینههای ما و دلهای ما نزدوده است. ما غمگینیم از این حادثه؛ عزیزانمان در منا و همچنین در مسجدالحرام در حال عبادت از دنیا رفتند، با لب تشنه از دنیا رفتند؛ در زیر آفتاب داغ و سوزان، ساعات آخر عمر خودشان را تحمّل کردند؛ اینها همه دردناک است؛ اینها چیزهایی است که دلهای ما را به درد میآورد؛ نمیتوانیم اینها را فراموش کنیم؛ لکن ابعاد مسئله، وسیعتر از اینها است.»
2- انتقاد از سکوت علما و دانشمندان جهان اسلام در برابر حادث? دردناک منا
«یک بُعد دیگر مسئله، مسئلهی امّت اسلام است. امّت اسلامی در ابعاد وسیع خود نسبت به این حادثه داغدار شد. خب شهدای ما، شهدای منا و شهدای مسجدالحرام برروی هم حدود 470 یا مثلاً 480نفر بودند، ولی آنچه از آمارها بهدست میآید، مجموع شهدا از کشورهای مختلف، در حدود هفتهزار نفرند! این رقم خیلی رقم بالایی است. چرا در کشورهای دیگر، دولتها، خانوادهها، ملّتها عکسالعمل نشان ندادند نسبت به این حادثه؟ این چه بلای بزرگی است که جان امّت اسلامی را فراگرفته؟ این، مصیبتِ بزرگ است. دولتها دچار رودربایستی سیاسیاند، دولتمردان کشورهای مختلف احیاناً اسیر پول و قدرت و روابط سیاسی و مانند اینها هستند، [امّا] دانشمندانشان چرا ساکت ماندند؟ علمایشان چرا حرف نزدند؟ فعّالان سیاسی چرا صحبت نکردند؟ روشنفکرانشان چرا مقاله ننوشتند، اعتراض نکردند، حرف نزدند؟ ... برای دنیای اسلام، بلا این است، مصیبت این است؛ حسّاس نبودن در مقابل یک حادثهی به این عظمت در خانهی خدا که در جوار بیت الهی، کسانی با پررویی و با وقاحت تمام، یک حادثهی سنگینِ ننگین را از سر بگذرانند، بدون اینکه از دنیای اسلام حتّی عذرخواهی هم بکنند.»
3- بیان بی کفایتی حکّام سعودی در ادار? حرمین شریفین و تأکید بر ترویج این فکر در دنیای اسلام
«اینکه جمهوری اسلامی در مقابل اینهمه جهالت، اینهمه گمراهی، اینهمه مادّیگری، اینهمه سهلانگاری و احیاناً بیغیرتی دیگران، تنها میایستد و مواضع قرآنی خودش را، مواضع اسلامی خودش را، مواضع بر حقّ خود را علناً و صریحاً اعلام میکند، این همان شاخصی است که شما ملّت ایران باید به آن افتخار کنید و میکنید. و خود شما ملّت ایران هستید که این قدرت را، این شجاعت را به وجود آوردهاید که میتوانید در مقابل یک دنیای تاریک جاهل، حرف حق را بزنید و حقایق را بیان کنید. حقیقت این است که این کسانی که این بیکفایتی را نشان دادند، این ناامنی را بر حجّاج دنیای اسلام -که در آنجا سالی یک بار جمع میشوند- تحمیل کردند، اینها انصافاً لایق نیستند برای ادارهی حرمین شریفین، لایق نیستند برای خدمت حرمین شریفین؛ واقعیّت قضیّه این است. این باید در دنیای اسلام جا بیفتد، باید این فکر ترویج بشود.
4- انتقاد از سکوت مرگ مدعیان حقوق بشر در حادث? دردناک منا
«یک بُعد دیگر، نگاه به دنیای مدّعی حقوق بشر است. خب، یک جا یک نفری با یک اتّهامی در یک کشوری فرض بفرمایید به قتل میرسد [یعنی] اعدام میشود یا زندانی میشود، شما میبینید سروصداهای حقوق بشری بلند شد -البتّه در آن کشورهایی که انگیزه برای مخالفت و مبارزهی با آنها وجود دارد- هیاهو درست میکنند؛ [امّا] اینجا چند هزار نفر بهخاطر بیکفایتی و بیتدبیری و سوء عمل یک دولت جان میبازند و این دستگاههای حقوق بشری و دولتهای مدّعی حقوق بشر سکوت مرگ میگیرند و حرف نمیزنند؛ هیچ چیز نمیگویند! این هم یک نکتهی مهمّی است. این کسانی که دل به دستگاهها و سازمانهای بینالمللی میدهند و به آنها امید میبندند، ببینند این حقیقت را، بفهمند این واقعیّت را؛ ببینند که چقدر دروغ و خِلاف واقع در هویّت این سازمانها و این تشکیلات وجود دارد؛ در این قضیّه سکوت کردند، هیچ چیز نگفتند.»
5-تشکیل هیئت حقیقت یاب، کار واجب مسئولان امّت اسلامی و مدعیان حقوق بشر
«یکی از کارهای واجب و لازم بر عهدهی مسئولان امّت اسلامی و مدّعیان حقوق بشر، تشکیل یک هیئت حقیقتیاب در این قضیّه است؛ باید بروند حقیقت را [روشن کنند]؛ با اینکه حالا یکسال هم گذشته است امّا مصاحبههایی شده است، عکسهایی برداشته شده است، اسناد و مدارکی وجود دارد که میتواند حقیقت را تا حدود زیادی روشن بکند؛ بروند یک گروه حقیقتیاب، حقیقت مطلب را در بیاورند؛ معلوم بشود که در این حادثه آلسعود مقصّر هستند یا نیستند -آنها میگویند ما مقصّر نیستیم- معلوم بشود، واقعیّت قضیّه روشن بشود که اینها مقصّرند یا مقصّر نیستند. این سلسله و شجرهی خبیثهی ملعونه، دهانها را با پول میبندند، این بندگانِ پول و بندگانِ دنیا، نمیگذارند کسی [علیه] اینها حرفی بزند، اعتراضی بکند. یک هیئت حقیقتیاب لازم است، باید بروند از نزدیک ببینند، مسئله را بررسی کنند؛ هرچه [میخواهد] طول بکشد. این از جملهی کارهایی است که مسئولین محترم ما هم بایستی در نظر بگیرند و دنبال بکنند و اهمّیت [بدهند]. این هم یک بُعد قضیّه است.»
6-آمریکایی ها، شریک جرمِ حادث? منا و حوادث مشابه آن
« بُعد دیگر قضیّه این است که بدانیم که در این حادثه و حوادث مشابه، قدرتهای پشتیبان آلسعود هم شریکند. بله، آمریکاییها در قضیّهی منا حضور نداشتند؛ امّا درعینحال دستشان به خون شهدای منای ما آلوده است. این حکّامِ بدْعمل، به پشتیبانی قدرت آمریکا و همراهی آمریکا است که میتوانند اینجور وقیحانه در مقابل دنیای اسلام بِایستند و این گناه بزرگ را مرتکب بشوند و حتّی یک کلمه عذرخواهی هم نکنند؛ به پشتیبانی آنها است، پس آنها شریکند؛ همچنانکه در قضیّهی یمن هم، در قضایای گوناگون دنیای اسلام هم -در قضیّهی سوریه، در قضیّهی عراق، در قضیّهی بحرین- اگر لطمهای و ضرری به مسلمانها میخورَد، آمریکاییها شریک در جرم و جنایتند؛ پشتیبانی آنها است که موجب میشود این وقیحها، این بیشرمها، بتوانند اینجور جنایت کنند و خیانت کنند و از پشت خنجر به قلب امّت اسلامی وارد بکنند؛ بهخاطر این است.»
7-خباثت و دروغ پردازی دستگاههای تبلیغاتی و جاسوسی غربی ها
«یک نکتهی مهمّ دیگر هم این است که دستگاههای تبلیغاتی و در واقع دستگاههای جاسوسیِ غربیها و امثال آنها سعی میکنند این را به حساب دعوای بین [جوامع] اسلامی قرار بدهند؛ دعوای شیعه و سنّی، دعوای عرب و غیر عرب؛ این دروغ محض است، این دعوای بین شیعه و سنّی نیست. آن کسانی که در حادثهی منا به شهادت رسیدند، اکثریّت [آنها] از اهل سنّت بودند؛ از کشور خود ما تعداد زیادی خانوادههای اهل سنّت هستند؛ بحث عرب و عجم نیست؛ اینها به عرب و عجم رحم نمیکنند.»
8-لزوم ایستادگی دنیای اسلام در مقابل آمریکا و انگلیس خبیث
« دنیای اسلام باید در مقابل اینها بایستد؛ دنیای اسلام بایستی از اینها و از اربابان اینها که آمریکا و انگلیس خبیث و قدرتهای غربیِ بیایمان و دور از اخلاق هستند تبرّی بجویند؛ باید بدانند چه میکنند. ملّت ایران پرچم استقلال را بلند کرده است، عزّت اسلام را نشان داده است. امروز شعارهای شما مردم، جایگاه شما مردم، موقعیّتی که شما ایجاد کردهاید، کارهایی که در درون کشور دارد انجام میگیرد -این پیشرفتها، این حرکتهای عظیم مردمی، این استقلال در مقابل موج فتنه و فسادی که در دنیای غرب رایج است- اینها مایهی افتخار اسلام است، مایهی عزّت اسلام است. این عزّت را ملّت ایران به وجود آوردهاند و انشاءالله ادامه خواهند داد.»
9-رسیدگی به حادث? عظیم منا، وظیف? هم? امت اسلامی
«مسئولین محترم کشور خودمان هم که در قبال این حادثهی عظیم وظایفی داشتند و دارند، این وظایف را دنبال کنند؛ هم بنیاد محترم شهید، هم مجموعهی مربوط به حج -بعثه و سازمان حج- آنچه وظیفه دارند در قبال این مسئلهی مهم [دنبال کنند]؛ همچنانکه تا حالا به بسیاری از این کارها رسیدگی کردهاند، این را [هم] باید با جِد رسیدگی کنند؛ هم مسئولین دولتی و وزارتخارجه و [هم] دیگران؛ هرکدام کارهایی برعهده دارند؛ این قضیّه یک قضیّهی مهمّی است، قضیّهی بزرگی است و مربوط به یک گروه و یک جمع هم نیست، مربوط به ملّت اسلام و ملّت ایران و در یک نگاه وسیعتر مربوط به امّت اسلامی است؛ همه وظیفه داریم. خداوند انشاءالله کمک کند تا بتوانیم همه به وظایفمان عمل کنیم.»
باسمه تعالی
ابلاغ سیاستها ومواضع حضرت امام خامنه ای (مدظله العالی)
در دیدار جمعى از دانشجویانحسینیه حضرت امام خمینی(رحمتالله)
در روز بیستوششم ماه مبارک رمضان 12/04/1395
1-نیروی ایمان، عامل ایستادگی در میدان مبارزه
«... چون شما برای اینکه مشکلات را حل کنید، احتیاج دارید به مجاهدت، به مبارزه ... و این مبارزه و مجاهدت، متوقّف است بر یک نیروی درونی. آن کسی میتواند در میدان مبارزه بِایستد که از آن نیروی درونی برخوردار باشد؛ آنوقتی میتواند درست بفهمد و تشخیص بدهد و دنبال تشخیص حرکت بکند که آن عامل درونی در او فعّال باشد و قوی بشود؛ آن عامل درونی ایمان است.»
2-حفظ تقوا، لازم? ایستادگی و رسیدن به عزت و شرف
«عزیزان من! گناهان، بیتوجّهی به خود، عدم رعایت تقوا اینجوری است. اگر میخواهیم در مقابل جبههی استکبار ایستادگی کنیم، مقاومت کنیم، به آن عزّت، آن شرف، آن اقتداری که جمهوری اسلامی لایق آن است و انقلاب به ما وعدهی آن را داده، برسیم، احتیاج داریم به اینکه در رفتار شخصی خودمان رعایتهای لازم را بکنیم؛ آن تقوا را حفظ کنیم؛ [این] نیاز ما است.»
3- اهمّیّت دادن به تقوا، پرهیزکاری و پاکدامنی
«من توصیه میکنم به جوانهای عزیزمان و جوانهای دانشجو که به مسائل تقوای شخصی، پرهیزکاری شخصی، پاکدامنی شخصی اهمّیّت بدهید، بپردازید؛ حتماً تلاوت قرآن را روزانه فراموش نکنید -ولو یک صفحه، ولو نیم صفحه- قرآن را هر روز بخوانید، با قرآن ارتباطتتان را برقرار کنید. این دعاها مضامین فوقالعادهای دارد، این دعاها رشتهی ارتباط شما را با خدای متعال مستحکم میکند، این اصل قضیّه است...»
4-مجموع? دانشجویی کشور، پیشروان مبارز? سرنوشتساز با نظام سلطه
«ملّت ایران چه بخواهد چه نخواهد درگیر یک مبارزهی سرنوشتساز است و طبعاً مجموعهی دانشجویی جزو این مبارزه و جزو پیشروان و پیشرانهای این مبارزه است. این مبارزه هم از اینجا آغاز میشود که ملّت ایران مایل است که مستقل باشد، عزیز باشد، پیشرفته باشد، خودش از امکاناتش استفاده کند؛ و اگر این کارها اتّفاق بیفتد، یک قدرت نوظهوری در دنیا خواهد شد؛ با تفکّرات خاص و با جهتگیریهای خاص. این با منافع قدرتهای مسلّط جهانی معارض است؛ لذا نمیخواهند بگذارند این اتّفاق بیفتد؛ مبارزه از اینجا شروع میشود. »
5-ایستادگی ملت ایران به حکم غیرت خود، به حکم سابقهی خود، به حکم هویّت خود و به حکم اسلام
«... اینها هم مایلند که جمهوری اسلامی و کشور عزیز ما هم همینجور باشد: هرجور آنها میخواهند، ما همانجور عمل بکنیم؛ هرطرف آنها میگویند، به آنطرف حرکت کنیم؛ با یکی ببندیم، با یکی قهر کنیم؛ به یکی بفروشیم، به یکی نفروشیم؛ دعوا از اینجا شروع میشود. این ملّت به حکم غیرت خود، به حکم سابقهی خود، به حکم هویّت خود و به حکم اسلام ایستاده است! اسلام اجازه نمیدهد؛ مبارزه این است.»
6-اقتدار، راه جمهوری اسلامی ایران در مبارزه
«اگر بخواهند این مبارزه از بین برود فقط باید یکی از دو حالت پیش بیاید: یا باید جمهوری اسلامی آنقدر نیرومند و قوی بشود که بتواند حرف خودش را به کرسی بنشاند و طرف [مقابل] جرئت نکند به او تعرّض بکند که ما دنبال این راهیم؛یا بایستی هویّت اصلی خودش را از دست بدهد و صورت بیجانی باشد، اسم بیمسمّایی باشد، مثل بعضی کشورهای دیگری که اسمشان جمهوری اسلامی است و از اسلام هم در آنها هیچ خبری نیست. یکی از این دوتا راه است؛ راه سوّمی وجود ندارد. »
7-مطالبه گری، راه علاج مشکلات
«خب، نفْس این اظهار و این طلبکاری، خیلی قیمت دارد و من توصیهام این است -حالا یادداشت هم کردهام که بگویم- که این طلبکاری را از دست ندهید؛ این طلبکاری چیز بسیار خوبی است. علاج مشکلات هم همین طلبکاری شما است. اینکه حالا بعضیها میگویند علاج کنیم، علاج چیست؟ علاج همین طلبکاری است.»
8-ایستادگی، گفتمان سازی و مطالبه گری
«اگر زود ناامید شدید، زود خسته شدید، کار پیش نمیرود؛ باید ناامید نشوید، باید حرکت کنید. ببینید! این انقلاب براساس یک مبارزهی طولانی شروع شد. حوادثی که در سال 57 و 56 اتّفاق افتاد که حرکت عظیم مردمی به میدان آمد، اینها خلقالسّاعة نبود؛ از سالها پیش، از سال 41 تلاش شده بود، کار شده بود، مبارزه شده بود؛ آن کسانی که این تلاشها را در این سالهای دشوار انجام میدادند با تبیین، با توضیح، با تشریح، با تقویت مبانی فکری، با تبیین زمینههای مبارزه، کارشان آسان نبود، اینها با مشکلات مواجه بودند؛ اینها با حبس مواجه بودند. ... اگر چنانچه ایستادگی کردید -همانطور که قبلاً هم گفتم- گفتمانسازی کردید، ذهنها را آماده کردید، آنوقت در هنگام لازم به دردتان میخورد. یعنی میتوانید ذهن مردم را بسیج کنید به سمت یک حقیقتی تا آن را مطالبه کنند. وقتی مطالبه کردند، مسئولین ناچارند انجام بدهند. پس ایستادگی لازم است. ما در کار دانشجویی تکیهی مؤکّد داریم بر اینکه کسانی که در مجموعههای دانشجویی فعّالیّت میکنند، باید ایستادگی بکنند؛ باید محکم باشند...»
9-لزوم برنامهریزی و آیندهنگری در خصوص دانشجو
«ما نزدیک پنج میلیون دانشجو در کشور داریم که این یک فرصت بزرگی است. همهی مسئولین کشور در برنامهریزیها، در آیندهنگریها باید این موضوع را در نظر بگیرند؛ پنج میلیون دانشجو. روزبهروز هم بیشتر میشوند، یعنی فارغالتحصیلها میآیند وارد میدان کار میشوند، حالا یا بازار کار پیدا میشود یا نمیشود، بههرحال وارد جامعه میشوند، باز جمع دیگری به این مجموعه اضافه میشود؛ این یک نقطهی قوّت بسیار با اهمّیّتی است. و توجّه بشود، همچنانکه این جوانها هم تذکّر دادند، که نقاط قوّت ما آماج تهاجم دشمن است؛ یعنی قطعاً دشمنان نظام جمهوری اسلامی بر روی این مجموعهی دانشجویی ما برنامهریزی دارند، برنامه دارند اجرا میکنند، با این توجّه بایستی به آینده نگاه کنیم و برنامهریزی کنیم و اقدام کنیم...»
10-تأکید بر تقویت تشکلهای انقلابی
«برای من تشکّلهای انقلابی با تشکّلهایی که نسبت به مسائل انقلابی بیتفاوتند یکسان نیستند؛ تشکّل انقلابی را باید تقویت کرد، باید کمک کرد، باید قدر دانست، آیندهی کشور را اینها میسازند، آیندهی انقلاب را اینها تضمین میکنند.»
11-خوب درس خواندن و با چشم باز به محیط نگریستن، دو ویژگی دانشجوی خوب
«... کار انقلابی با ملّا شدن و عالم شدن و محقّق شدن و دانشمند شدن هم منافاتی ندارد؛ یعنی اینجور نیست که شما خیال کنید یا کار انقلابی باید بکنیم یا باید برویم درس بخوانیم؛ نخیر، حالا خواهم گفت؛ درس خواندن جزو واجبات شما است، کار انقلابی هم جزو واجبات شما است؛ هردو باید در کنار هم انجام بگیرد. خب، پس گفتیم شما دو شأن دارید: یک شأن، شأن دانشجو بودن است؛ یک شأن، شأن عضو یک مجموعهی دانشجویی بودن است؛ اینها با هم تفاوت دارد. شأن دانشجو بودن روشن است؛ دانشجوی خوب آن دانشجویی است که خوب درس میخواند، با چشم باز به محیط نگاه میکند.»
12-با چشم باز به محیط نگاه کردن، و ظیف? دانشجو
«... بههرحال دانشجو وظیفهاش این است که محیط را بشناسد؛ محیط را بشناسد، جهان را بشناسد، منطقه را بشناسد. اینکه میبینید فلان مدّعی روشنفکری مثلاً فرض بفرمایید در مورد حزباللهِ لبنان یا سیّدحسننصرالله یا پدیدهی دیگری ازاینقبیل، ابراز شبهه میکند، این بر اثر نشناختن محیط است؛ یعنی خوشبینانهاش این است. البتّه نگاه بدبینانه هم ممکن است کسی داشته باشد؛ امّا خوشبینانهاش این است که نمیداند در منطقه چه خبر است، نمیداند سیّدحسننصرالله یعنی چه، حزبالله یعنی چه، ارتباطش با ایران چه تأثیراتی در سرنوشت کشور و سرنوشت انقلاب دارد؛ این بر اثر ندانستن است. پس با چشم باز به محیط دانشجویی و محیط کشور و محیط جهان نگاه کردن که بنده دو سه سال قبل از این تعبیر کردم به «بصیرت»بعضیها هم دردشان آمد که آقا بصیرت، بصیرت! چرا میگویید بصیرت؟ خب بصیرت است دیگر؛ بصیرت یعنی با چشم باز نگاه کردن.»
13-لزوم داشتن سوءظنّ به جریان رسانهای دشمن
«یکی از چیزهایی که خیلی لازم است، سوءظنّ به جریان رسانهای دشمن است. امروز یکی از بخشهای پُرخرج دشمنان ما عبارت است از بخش رسانه؛ خیلی پُرخرج است برایشان، یعنی هزینه میکنند، پول میگذارند، آدمهای متخصّص میآورند؛ خیلی خرج دارد برایشان؛ علیه چه کسی؟ علیه جمهوری اسلامی. خب، اصلاً همّت این جریان رسانهای این است که بر روی یک نقاطی تکیه کند که جمهوری اسلامی را میتواند زمینگیر کند؛ مثلاً ایجاد یأس، ایجاد نقاط منفی، نقاط منفی را درشت کردن، نقاط مثبت را بکلّی حذف کردن. حالا من امروز در روزنامه خواندم، البتّه اطّلاع دقیق عینی ندارم امّا امروز در روزنامه بود که این [بنگاه] سخنپراکنی انگلیسراهپیمایی دیروز را که حقیقتاً یک پدیده است -اصلاً راهپیمایی روز قدس در این سالها که هوا به این گرمی و روزها به این بلندی است با دهان روزه، واقعاً یک پدیده است- و این جمعیّت عظیم و انبوه در تهران و شهرستانها [را منعکس نمیکند]؛ این خبر کوچکی نیست؛ اینها که کوچکترین خبرها را بازتاب میدهند، این را بازتاب نمیدهند؛ این سیاست رسانهای است دیگر؛ بعکس، اگرچنانچه یک نقطهی منفیای وجود داشته باشد، این را صد برابر بزرگ میکنند. یکی از اصول این باشد که نگاه به جریان رسانهای دشمن -چه جریان رادیو تلویزیونیاش، چه جریان ماهوارهایاش، چه جریان فضای مجازیاش- نگاه سوءظنآمیز باشد.»
14-لزوم حضور و موضعگیری تشکلهای انقلابی دانشجویی در زمینهی مسائل مهمّ کشور
« اوّلین توصیهای که ما به تشکّلها میکنیم، این است که حضور داشته باشند؛ حضور. مقصود فقط حضور جسمانی نیست؛ هم حضور فکری، هم حضور بیانی -که حالا تبیین را بعداً عرض خواهم کرد- هم احیاناً حضور جسمانی آنوقتی که لازم باشد در مسائل اصلی کشور؛ یعنی هم دوستان انقلاب، هم دشمنان انقلاب باید مواضع شما را در زمینهی مسائل مهمّ کشور بدانند؛ ... وقتی شما بهعنوان دانشجو مثلاً دربارهی برجام عقیدهای دارید و آن را اظهار میکنید، دربارهی فرض بفرمایید که ارتباط با آمریکا عقیدهتان را اظهار میکنید، دربارهی اقتصاد مقاومتی عقیدهتان را اظهار میکنید، دربارهی آیندهی کشور عقیدهتان را اظهار میکنید، این عقیده، عقیدهای است انقلابی، محکم، مستدل؛ این در روحیّهی دشمن اثر میگذارد. من که گفتم شما افسر جنگ نرمید، خب اینها لازمهی افسریِ جنگ نرم است. اینها جنگ نرم است؛ در جنگ نرم همیشه که در موضع دفاع نباید انسان قرار بگیرد، در موضع تهاجم [هم] باید قرار بگیرد؛ این تهاجم است؛ یکی از وظایف این است؛ حضور فکری؛ مواضع شما روشن باشد. »
15-لزوم مستدل بودن موضع گیری ها
«.. موضعی که میگیرید موضع متقن و مستدل باشد؛ موضعی باشد که نتوانند دربارهاش خدشه کنند.»
16-لزوم بههنگام بودن موضعگیریها
«...بهنگام باشد. گاهی اوقات موضعگیری در یک مورد و یک چیزی، در یک وقت خوب است، [امّا] فردایش خوب نیست؛ یعنی بیفایده است یا گاهی هم مضر است؛ باید حواستان باشد بهنگام این کار را انجام بدهید.»
17-لزوم انعکاس تحلیل ها و موضع گیریها به مردم
«تحلیلتان را مردم بدانند، منعکس کنید. همین نشریّات دانشجویی چیز خوبی است؛ البتّه به شرطی که با این گرایشی که این آقای رئیس عزیز تشکیلات بیان کردند، وفادار بمانند و این استدلالهای انقلابی شما را منتشر بکنند تا مردم اینها را بخوانند؛ یعنی واقعاً تحلیلهای دانشجویی تحلیلهایی باشد که مردم مطّلع بشوند. خب، یکی از کارهای آسان به نظر من این است که در سخنرانیهای قبل از خطبههای نمازجمعه یک برنامهریزی بکنند، دانشجوهایی که اهل حرف زدن هستند، از طرف جمع پشتیبانی بشوند، کمک بشوند، متنهای خوبی تهیّه کنند، بروند در نماز جمعه [بخوانند]. مثلاً قبل از خطبههای نمازجمعه -که حالا مسئولین میروند و صحبت میکنند- یک فصلی هم برای دانشجوها گذاشته بشود. فرض کنید نماز جمعهی یک شهری مثل تهران، مثل اصفهان، مثل مشهد، مثل تبریز، جای کوچکی نیست؛ یک دانشجو برود آنجا حرف بزند، یک عالَم مطلب بیان میکند؛ اینها چیزهای باارزشی است؛ یا مثلاً فرض کنید [نمازجمعهی] تهران. دشمن هم بداند تحلیل شما را؛ یعنی وقتیکه شما تحلیل کردید حادثه را، موضعگیری کردید، اعلام موضع کردید، دشمن هم مطّلع بشود؛ و مطّلع میشود، او زودتر از بعضی از دوستان مطّلع میشود. منطقی و مستدل [هم] باشد؛ این حضور فکری است.»
18-لزوم حضور فیزیکی در مواقع مورد نیاز
«حضور جسمی -یا به قول شماها حضور فیزیکی- هم گاهی لازم است؛ اجتماعات لازم است، اجتماعات هیچ اشکالی ندارد، البتّه قانونی باشد. حالا یک وقت قانون یک جا ممکن است یک سختگیریای بکند، یک اشکالی داشته باشد، ایرادی ندارد؛ حالا بالاخره همیشه که همهچیز برطبق مراد انسان نیست؛ اجتماعات شما خوب است، اجتماع داشته باشید در مسائل مهم و به شیوهی درست...»
19-تبیین، وظیف? تشکلهای انقلابیِ دانشجویی
« تبیین اساس کار ما است. ما با ذهنها مواجهیم، با دلها مواجهیم؛ باید دلها قانع بشود. اگر دلها قانع نشد، بدنها به راه نمیافتد، جسمها بهکار نمیافتد؛ این فرقِ بین تفکّر اسلامی و تفکّرات غیر اسلامی است. ... فَاِنَّما عَلَیکَ البَلاغ؛ به پیغمبر خدا میگوید وظیفهی تو رساندن است، حرف را باید برسانی. باید تبیین کنید؛ حرفهایتان را، نظراتتان را بگویید؛ در مسائل مهمّ کشور؛ در مسئلهی اقتصاد مقاومتی تبیین کنید، در مسئلهی پیشرفت علمی -اینها مسائل مهمّ کشور است- در مسئلهی ارتباط با آمریکا [تبیین کنید]؛ برای خیلیها روشن نیست. برای شما که مجموعههای دانشجویی هستید، اگر روشن نیست، بروید برای خودتان روشن کنید؛ اگر روشن است، برای مجموعهی دانشجویی تبیین کنید. چرا بنده اینقدر اصرار دارم که ارتباط با آمریکا نبایستی برقرار بشود حتّی مذاکره، جز در مسائل مشخّص و معیّنی که حالا اقتضای مصلحت باشد؛ علّتش چیست؟ ...»
20- بالا بردن سطح آگاهی سیاسی و دینی
«سطح آگاهی سیاسی و دینی خودتان را افزایش بدهید. نگویید ما همه چیز را بلدیم، به همه چیز مسلّطیم؛ نه، گاهی سطح آگاهیهای سیاسی کم است، گاهی سطح آگاهیهای دینی کم است. امروز امکانات فراوان است برای این معنا؛ هم در مورد سیاست، هم در مورد دین. ... آگاهیهای علمیِ دینی و سیاسی خودتان را افزایش بدهید، کتابخوانی، شنیدن از برجستگان حوزوی و دانشگاهی.»
21-توصیه به برگزاری تورهای علمی دانشجویی
«تورهای علمی؛ خیلی از شماها از پیشرفتهای کشور واقعاً مطّلع نیستید؛ یعنی سنّتان هم اقتضا نمیکند؛ دبیرستان بودید حالا هم آمدهاید دانشگاه، فرصت نکردهاید. ما دائم گفتیم نانو، شما میدانید که بله یک نانویی وجود دارد، یک کسانی هم دارند کار میکنند؛ نرفتید آزمایشگاه نانو را ببینید، نرفتید بعضی از آزمایشگاههای علمی را یا محصولات علمی را ببینید، نرفتید کارهای خدماتیای را که بعضی از نهادهای خدماتی کردهاند ببینید؛ واقعاً تورهای علمی بگذارید، بنشینید تفاهم کنید، چهل پنجاه نفر از بچّهها راه بیفتند بروند اینجا آنجا و ببینند. خب شما مناطق آزاد را میبینید غصّهدار میشوید -حق هم دارید- امّا بروید اینچیزها را هم ببینید تا امیدوار بشوید، خوشحال بشوید؛ و ببینید اینچیزها هم در کشور هست؛ این سطح آگاهیها را بالا میبرد.»
22-توصیه به ایجاد کرسی های آزاد اندیشی
«]ایجاد] کرسیهای آزاداندیشی، البتّه همراه با حضور و راهنمایی اساتید برجسته. به نظر من اینهم یک وظیفهی دیگر است که وظیفهی سوّم است.»
23-لزوم افزایش و توسع? مخاطبان در سطح دانشجویی
«یک وظیفهی دیگری برای تشکّلها وجود دارد و آن توسعهی مخاطبان در سطح دانشجویی است؛ مخاطبانتان را افزایش بدهید. از این پنج میلیون دانشجو، تعداد کسانی که مخاطبان شما هستند خیلی کمند، نسبتشان خیلی نسبت پایینی است؛ کاری کنید که این نسبت بالا برود؛ نمیگویم صددرصد، نمیگویم هشتاددرصد امّا بالاخره نسبت را بالا ببرید. اینهم راه دارد؛ راهش را پیدا کنید. شما که اینقدر خوشفکرید، بااستعدادید، باذوقید ببینید چهجوری میشود مخاطبان گستردهتری را پیدا کرد. خب، [این هم] الزاماتی دارد: باید انسان اخلاق داشته باشد، حوصله داشته باشد، تحمّل شنیدن حرف مخالف داشته باشد -از این چیزها لازم است دیگر- مسلّط بر مطلب باشد تا بتواند. گاهی اوقات حتّی لازم میشود که انسان [فقط] با یک مخاطب حرف بزند؛ یعنی برای اقناع یک مخاطب. [برای] خود بنده در آن دورانهای کذائی سختِ اختناق، اتّفاق افتاده بود که دو ساعت، سه ساعت با یک نفر صحبت میکردم سر یک قضیّهای که او را قانع کنم؛ گاهی با دو نفر، گاهی با پنج نفر، گاهی جلسات مکرّر نوبهای، گاهی همینطور دفعی؛ اینها چیزهایی است که اثر میگذارد. بنابراین مخاطبانتان را توسعه بدهید.»
24-تأکید بر پرهیز از تقیّه در دفاع از نظام اسلامی
«در دفاع از نظام اسلامی هیچ تقیّه نکنید و صریح باشید؛ نظام اسلامی مایهی افتخار است. بله، در دنیا و در داخل، کسانی هستند که بخواهند نظام اسلامی را کمقدر جلوه بدهند -هستند کسانی از این قبیل- امّا اینها اشتباه میکنند و راه غلطی را دارند میروند؛ بعضیها عمداً، بعضیها هم از روی ناآگاهی. نظام اسلامی مایهی شرف است، مایهی افتخار است؛ دشمن شما، نقصها را میبیند و با تکیهی بر آن نقصها و قصورها و کمبودها مدام میخواهد بزند توی سر انقلاب؛ در قبال آن نقصها و کمبودها، چندین برابر پیشرفت هست، موفّقیّت هست. مهمترین موفّقیّت این است که امروز 37 سال، 38 سال است که یک جبههی عظیم قدرت مادّی -از شرقی تا غربی و انواع و اقسامش- سعی کردهاند این انقلاب را و این ملّت را و این نظام را به زانو دربیاورند و نتوانستهاند؛ مگر این شوخی است؟ یک اَخم به فلان پادشاهیِ پرمدّعا میکنند، همهشان به خودشان میلرزند و سعی میکنند دل طرف را به دست بیاورند؛ میروند، مینشینند، صحبت میکنند، میبندند، رشوه میدهند. 37 سال است دارند علیه انقلاب اسلامی [کار میکنند]: کار نظامی کردند، کار امنیّتی کردند، کار جاسوسی کردند، کار فرهنگی کردند؛ هزار کار کردند، [امّا] جمهوری اسلامی روزبهروز قویتر شده. آقاجان! امروز جمعیّت شما و کیفیّت شما -مجموعهای که طرفدار انقلابید- از اوّل انقلاب بمراتب بیشتر است؛ قبلاً شرح دادم این را. این معنایش چیست؟ این معنایش این است که انقلاب یک موجود زنده است و دارد روزبهروز رشد میکند؛ این افتخارآمیز نیست؟
البتّه اینکه میگویم از نظام دفاع بکنید، بعضیها عادت کردهاند نظام را بهمعنای رهبری میگیرند؛ مثلاً در فلان قضیّه، ضدّ نظام حرف زد، یعنی ضدّ رهبری، یا از طرف نظام دارد حمایت میشود، یعنی [از طرف] رهبری؛ بنده مقصودم این نیست. رهبری، بخشی از نظام است؛ مراد من از دفاع از نظام بههیچوجه دفاع از رهبری نیست؛ دفاع از مجموعهی نظام است که مجموعهی ارزشهای درهمتنیدهای است که بحمدالله اینجور استوار مانده. این را بدانید جوانهای عزیز! بنیهی این انقلاب خیلی قوی است؛ قدرتِ رویش و استعداد رویش او خیلی بالا است؛ نیرو میخواهد، کمک میخواهد، توان میخواهد، الحمدلله دارد. البتّه مشکلات هم هست؛ چه مشکلات داخلی، چه مشکلات خارجی. نمیشود [این را] بدون مشکلات فرض کرد؛ همهی حوادث اصلاحی عالم، بالاخره یک مشکلاتی در پیش روی خودشان داشتهاند؛ جمهوری اسلامی هم دارد، انقلاب اسلامی هم دارد.»
25-تأکید بر توسعه و تداوم اردوهای جهادی
«اردوهای جهادی را توسعه بدهید، تداوم بدهید. ... این اردوهای جهادی، هم تمرین است، هم خدمت است، هم خودسازی است، هم آشنایی با فضای جامعه است؛ خیلی چیز با ارزشی است. روزبهروز اینها را بتوانید توسعه بدهید؛ جهاد هم هست، واقعاً جهاد است؛ کار است، جهاد است، تلاش است، خدمت به محرومین است...»
26-دنبال کردن سبک زندگی اسلامی ایرانی در اندیشه و عمل
«سبک زندگی اسلامی ایرانی را در اندیشه و عمل دنبال کنید؛ مسئلهی مهمّی است. بنشینید رویش فکر کنید، مصداقهایش را مشخّص کنید، بعد خودتان عمل کنید و این را به عنوان دستورالعمل [منتشر کنید]؛ فرض کنید یک جزوه منتشر بشود در مورد سبک زندگی اسلامی من باب مثال در مسیرها. حالا بنده در آن مثالهایی که آن دو سه سال قبل از این راجع به این قضیّه زدم، مسئلهی پشت چراغ قرمز ایستادن را هم مثال زدم؛ همین موضوع را میشود گسترش داد؛ میشود تبیین کرد. کار شماها است؛ کار شما جوانها است که هم حوصله دارید، هم استعداد دارید، هم مغزش را دارید، [هم] تواناییاش را دارید؛ خب، بکنید این کارها را.»
27-تأکید بر تقویت گفتمانهای اصلی
«گفتمان عدالت، اقتصاد دانشبنیان، پیشرفت ایرانی اسلامی، شتاب در یافتههای علمی؛ اینها گفتمانهای اصلی است؛ این گفتمانها را تقویت کنید. گفتمان اقتصاد مقاومتی خیلی گفتمان مهمی است.»
28-تشکیل جبه? واحد ضدآمریکایی و ضدصهیونیستی در سطح دانشجویان جهاناسلام
«یکی دیگر از مسائلی که به نظرم میتوانید شما انجام بدهید تشکیل یک جبههی واحد ضدّآمریکایی و ضدّصهیونیستی در سطح دانشجویان جهان اسلام است؛ این کار را بکنید. بنشینید، فکر کنید، بعد یک جبههی ضدّصهیونیستی و ضدّآمریکایی [تشکیل بدهید]. امروز وسیلهی ارتباط هم آسان است، دیگر نامهنگاری و پست و تلگراف و مانند اینها لازم ندارد. در فضای مجازی تماس بگیرید، کمااینکه در موارد مشابهی این کار انجام گرفته. به قول این فرنگیمآبها یک کمپینهای عمومی دنیای اسلامی تشکیل بدهید علیه تسلّط آمریکا، از لحاظ ضدّیّت با سیاستهای آمریکایی و سیاستهای صهیونیستی. میلیونها عضو وارد این مجموعه بشوند، وارد این جریان فکری بشوند و برایشان خوراک تهیّه کنید؛ آنوقت آنها هم برای شما خوراک تهیّه میکنند، چون در دنیای اسلام هم بالاخره افکار خوب دانشجویی وجود دارد؛ یک جمعیّت عظیم دانشجویی در دنیای اسلام به وجود بیاورید.»
29- پرهیز از متهم کردن افراد به غیرانقلابی به دلیل انطباق نداشتن کامل فکری با شما
« دهمین مطلب به شما عزیزان تشکّلها این است که هرکسی را به صِرف اینکه با فکر شما بهطورکامل انطباق ندارد متّهم به انقلابی نبودن نکنید. ممکن است کسی صددرصد با فکر شما منطبق نباشد، یک اختلافاتی داشته باشد، پنجاه درصد مثلاً منطبق باشد امّا انقلابی باشد؛ انقلابی بودن بالاخره معیارهایی دارد، این معیارها در او ممکن است وجود داشته باشد؛ فوراً آدمها را متّهم به ضدّانقلاب یا غیر انقلابی نباید کرد. همینطور که من روز چهاردهم خرداد در حرم حضرت امام (رضواناللهعلیه) بیان کردم، انقلابیگری هم مثل ایمان است و مراتبی دارد؛ مرتبهی اوّل، مرتبهی دوّم، مرتبهی سوّم؛ بله، بعضی از مراتبش بالاتر است و بهتر است، بعضی مراتبش پایینتر است امّا همه مؤمنند، حساب مؤمن با غیر مؤمن فرق میکند، با منافق فرق میکند ولو درجاتشان درجات یکسانی نباشد.»
30-تأکید بر هم افزایی تشکّلهای انقلابی
«تشکّلهای انقلابی با هم همافزا باشند. گاهی شما با هم اختلافاتی دارید؛ تشکّلهای انقلابی سر یک چیزهایی با هم اختلاف دارند؛ خب داشته باشند، درعینحال با این اختلافات همافزایی داشته باشید، نقاط مشترک را بگیرید؛ یعنی اختلافات موجب نشود که به یقهگیری و به مقابله و این چیزها بینجامد؛ این را به نظر من در محیط دانشگاه سعی کنید جا بیندازید؛ رواداری و تحمّل؛ تحمّل مخالف که مصداق کاملش هم این است.»
31-توصیه به داشتن نگاه راهبردی به انقلاب
«به انقلاب نگاه راهبردی داشته باشید؛ برای بیست سال، سی سال آینده فکر کنید همچنانکه دشمن شما فکر میکند. عزیز من! شما امروز مثلاً بیستودو سه سالت است، بیستوسه چهار سالت است، بیستوپنج سالت است؛ بیست سال دیگر شما یک مرد چهل ساله، چهلوپنج ساله هستید و احتمالاً منشأ یک خدمت بزرگ، یک کار بزرگ در این کشور خواهید بود. نمیگویم که حتماً باید شغل دولتی داشته باشید. .... امّا بالاخره رؤسای جمهور آینده، وزرای آینده، نمایندگان مجلس آینده، مسئولین گوناگون آینده از میان همین شماها هستند؛ دانشجویان امروزند؛ نگاهی بکنید که شامل آن روز بشود، دنیایی تصویر بکنید که آن روز که میخواهید در آن دنیا نقشآفرینی بکنید آن دنیا را بپسندید؛ یک چنین تصویری داشته باشید؛ این تصویر آرمانی را دنبال کنید.»
32-حساس بودن روی مسئلهی فتنه
«یکی از چیزهایی که خیلی مهم است که حالا نمیشود از این بگذرم و باید بگویم [این است که] رسم شده که از امام و نظام و انقلاب دم بزنند امّا با کسی هم که میگوید «انتخابات بهانه است، اصل نظام نشانه است» همکاری کنند یا از او حمایت کنند؛ این نمیشود. موضع بنده در این مورد کاملاً صریح است؛ من بارها گفتهام که برای من این تقسیمات اصولگرا و اصلاحطلب و اصلاحطلب مدرن و سنّتی و از این حرفهایی که میزنند، مطرح نیست؛ من به این اسمها اصلاً اهمّیّتی نمیدهم و توجّه ندارم؛ به محتواها کار دارم؛ امّا روی مسئلهی فتنه حسّاسم. حالا البتّه اکثر کسانی که در آن تظاهرات شرکت داشتند مردم معمولی بودند و هیچ تقصیری هم نداشتند امّا یک عدّهای سردمداری میکردند، یک عدّه هم سوءاستفاده کردند و گفتند «انتخابات بهانه است، اصل نظام نشانه است»؛ دیگر از این صریحتر؟ آیا این شعار داده شد یا نه؟ خب اگر این شعار داده شده، تبرّی از این شعار، آن روز هم لازم بود و باید میکردند که نکردند، حالا هم یک عدّهای از آنها حمایت بکنند، آنوقت دم از امام و طرفداری از امام و طرفداری از نظام و طرفداری از انقلاب هم بزنند! این نمیشود، این قابل قبول نیست. این پدیدهی بسیار بدی است، پدیدهی زشتی است، این پدیده را ما اصلاً نمیپسندیم.»
33-توجه به عقلانیت و استفاده از تجربه ها
« مسئلهی عقلانیّت. امروز راجع به عقل و عقلانیّت و عقلا و عقلای قوم و مانند اینها خیلی حرف زده میشود؛ [میگویند] عقلای دو جناح بنشینند با همدیگر حرف بزنند؛ عقلگرایی. خب ما خیلی موافقیم با عقلگرایی. قرآن هم راجع به عقل خیلی حرف زده، اسلام راجع به عقل خیلی توصیه کرده، امام بزرگوار یکی از بزرگترین عقلای عالم بود؛ اهل عقل بود، اهل تعقّل بود، انقلاب هم انقلاب عقلائی بود با مبانی محکم؛ بنابراین ما موافقیم. منتها [باید دید] عقل چه اقتضاء میکند. این کسانی که امروز طرفدار گرایش به غربند، به نظر من عقلشان را باختهاند، تعقّل نمیکنند. اینهایی که میگویند برای پیشرفت کشور باید به غرب تکیه بکنیم و به غرب پناه ببریم و با آنها رفاقتمان را تشدید بکنیم، به نظر من عاقلانه حرف نمیزنند. خب غرب به ما تجربههایی داده. اوّلین کاری که عقل میکند [این است که] باید از تجربهها استفاده کند. رضاخان را غربیها بر ما تحمیل کردند، بیست سال آن استبداد و دیکتاتوری عجیبوغریب و بینظیر؛ بعد غربیها محمّدرضا شاه را بر این کشور تحمیل کردند، مردم که نقشی نداشتند، غربیها نشستند و گفتند ایشان به جای پدرش باشد؛ بعد غربیها به او کمک کردند تا بتواند یک حکومت ملّی را سرنگون کند، غربیها خودشان مستقیماً در بیستوهشتم مرداد حکومت مصدّق را -که یک حکومت ملّی بود، کاری به اعتقادات مصدّق ندارم، بالاخره حکومت ملّی بود- سرنگون کردند؛ غربیها در این کشور ساواک را راه انداختند [بهعنوان] وسیلهای برای سرکوب عجیبوغریب هر فکر مخالف! ... عقلانیّت این است که انسان با یک چنین دشمنی، با خرد، با تدبیر، با حذر، با فریب نخوردن، با نزدیک نشدن به میدان توطئهی او، با وارد نشدن در میدانی که او ترسیم کرده، با اینها باید انسان پاسخ بدهد. بله، آنها در قضیّهی منطقهی غرب آسیا -منطقهی سوریه و لبنان و مانند اینها- خیلی دلشان میخواهد با ایران بنشینند هماهنگی کنند؛ گفتهاند هم؛ [امّا] ما نمیخواهیم. مشکل آنها اصلاً حضور ایران است، آنها به این قصد مذاکره میکنند که حضور ایران را متوقّف کنند؛ ما سرِ چه چیزی با اینها مذاکره کنیم؟ آنها میگویند ایران اصلاً باید نباشد و در این منطقه حضور نداشته باشد، مشکل آنها این است؛ این مشکل را میخواهند حل کنند؛ ما چرا کمک کنیم به حلّ این مشکل آنها؟ ما بعکس میخواهیم آمریکا حضور نداشته باشد. بنابراین عقلانیّت هم این است.»
34-پیروزی، عاقبت ایستادگی
«خب دیگر به نظرم خیلی صحبت کردیم. بالاخره عزیزان من! ما ایستادهایم؛ بندهی حقیر وظیفهی دینیای دارم، وظیفهی شرعیای دارم، وظیفهی اخلاقیای دارم؛ در مواجههی با ضدّ انقلاب و معارضین انقلاب ایستادهام و تا جان در بدن دارم این ایستادگی وجود دارد. و به این مردم هم اعتماد دارم؛ در میان نخبگان کشور ازجمله دانشگاهیان و دانشجویان، آنقدر عناصر مؤمن و طرفدار ایستادگی در این راه وجود دارد که هر آدم دلسردی را هم دلگرم میکند؛ چه برسد به کسی مثل بنده که خودش بهخودیخود دلگرم است. این ایستادگی بنابراین وجود دارد و عاقبت ایستادگی هم پیروزی است.»